الوقت- درحالی که رژیم صهیونیستی خشونت خود در غزه را به اوج رسانده و ارتش آن برای اجرای طرح اشغال منطقه آماده میشود، بار دیگر ایده «استقرار نیروهای بینالمللی در غزه» به عنوان راهی برای پایان دادن به این بحران مطرح شده است.
بدر عبدالعاطی، وزیر خارجه مصر روز دوشنبه (20 مرداد) اعلام کرد که هیچ مانعی برای استقرار نیروهای بینالمللی در غزه وجود ندارد تا تشکیلات خودگردان فلسطین بتواند تشکیل دولت را محقق کند و امنیت همه طرفها تضمین شود.
پیشنهاد اعزام نیروهای بینالمللی به نوار غزه با هدف برقراری امنیت، پایان دادن به رنج فلسطینیها و تضمین امنیت برای همه، در مرحلهای مطرح شده که خطر همه را تهدید میکند، از جمله مصر که کوچاندن فلسطینیان از نوار غزه را خطری برای امنیت ملی خود میداند.
همزمان با اظهارات عبدالعاطی، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه نیز خواستار تشکیل ائتلافی بینالمللی با مجوز سازمان ملل برای ایجاد ثبات در نوار غزه شد.
این پیشنهاد همچنین شامل درخواست برای بررسی «ایجاد یک ساختار امنیتی منطقهای در چارچوب تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی است که تضمینهای امنیتی را برای همه فراهم کند، و شامل تشکیل یک کمیته اجرایی انتقالی بلافاصله پس از برقراری آتشبس برای اداره امور غزه تحت نظارت تشکیلات خودگردان فلسطین» میشود. این مسئله در بیانیه پایانی کنفرانس نیویورک نیز مطرح شده بود که در راستای هدف ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی است.
با وجود تلاشهای دیپلماتیک عربی و غربی برای آتشبس در غزه، اختلافات بینالمللی بر سر سرنوشت این منطقه، برنامه رژیم صهیونیستی برای تسلط کامل بر این باریکه و نادیده گرفتن حقوق فلسطینیان، تردیدها و سوالات زیادی را درباره عملی بودن چنین طرحی ایجاد کرده است.
مخالفت تلآویو با هر گونه راهحل امنیتی در غزه
این پیشنهاد درحالی مطرح شده که رژیم صهیونیستی قاطعانه هرگونه نقشی را که تشکیلات خودگردان فلسطین در نوار غزه ایفا کند، رد میکند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی خواستار «خلع سلاح حماس، بازگرداندن اسرا، حفظ کنترل امنیتی اسرائیل بر غزه، و تشکیل یک دولت مدنی جایگزین بدون حضور حماس و تشکیلات خودگردان فلسطین» است.
بر اساس اظهارات رهبران جناح راست افراطی آشکار است که این رژیم هیچگونه معادله حکومتی در غزه را که کنترل امنیتی را به آن ندهد، نخواهد پذیرفت و این موضوع دلیل تصمیم این رژیم برای تصویب طرح اشغال کامل غزه است.
رژیم صهیونیستی به طور جدی با استقرار نیروهای بینالمللی در غزه مخالفت میکند زیرا این موضوع کنترل امنیتی کامل بر منطقه را تهدید میکند. نتانیاهو و وزرای تندرو تأکید دارند که هیچ معادله حکومتی در غزه قابل قبول نیست مگر آن که تسلط امنیتی اسرائیل را تضمین کند.
طرحهایی مانند اعزام نیروهای بینالمللی یا عربی، حتی با مأموریت بشردوستانه، از دید تلآویو عملاً بیفایده است، زیرا نمیتوانند جایگزین حضور و نظارت مستقیم امنیتی این رژیم شوند. علاوهبراین،صهیونیستها مدعیاند که هر نیروی خارجی حتی تحت مجوز سازمان ملل ممکن است با قدرت حماس یا سایر گروههای فلسطینی همسو شود و آنها کنترل واقعی بر غزه را از دست بدهند، این همان استدلالی است که سران اشغالگر در دو سال گذشته در غزه مطرح میکنند و صدها نفر از کارکنان سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری را به اتهام همدستی و کمک به حماس کشتهاند.
از نگاه تحلیلگران، طرحهای بینالمللی معمولاً نیازمند توافق با تشکیلات خودگردان و تضمینهای پیچیده هستند که اسرائیل حاضر به پذیرش آنها نیست. در نتیجه، فضای سیاسی داخلی سرزمینهای اشغالی و اصرار بر امنیت کامل، مانع اصلی پذیرش استقرار نیروهای بینالمللی در غزه است.
عدم یکدستی بین اعراب
نکته مهم دیگری که راه موفقیت ایده استقرار نیروهای بیناللملی را سد میکند، تردید برخی کشورهای عرب در همسویی با این ابتکار است. یکی از دلایل اصلی این تردید، نگرانی از پیامدهای سیاسی و امنیتی این اقدام است. برخی دولتهای عربی بر این باورند که حضور نیروهای خارجی ممکن است جایگاه و نفوذ تشکیلات خودگردان را تقویت کند و در عین حال این نیروها ممکن است با گروههایی مانند حماس درگیر شوند و امنیت منطقه را پیچیدهتر کنند.
همچنین، کشورهایی مانند مصر که مرزهای مشترک با غزه دارند، نگران پیامدهای انسانی و امنیتی ناشی از کوچ اجباری فلسطینیها هستند. این کشورها تمایل دارند هرگونه اقدام بینالمللی در غزه با هماهنگی کامل با تشکیلات خودگردان و چارچوب سیاسی مشخص انجام شود تا از بیثباتی و بحران انسانی جلوگیری شود.
از سوی دیگر، اختلاف دیدگاهها درباره ترکیب نیروهای بینالمللی و مأموریت دقیق آنها نیز موجب شکاف شده است. برخی بر ضرورت مشارکت نیروهای عربی و اروپایی و هماهنگی با سازمان ملل تأکید دارند، در حالی که دیگران نگران تبدیل این نیروها به ابزاری برای فشار سیاسی یا مشروعیتبخشی به رژیم صهیونیستی هستند.
این شکاف نشان میدهد که اجرای موفق این ابتکار نیازمند توافق گسترده بینالمللی و تضمینهای عملی برای حفظ امنیت، حاکمیت فلسطینی و حمایت از غیرنظامیان است.
کنار گذاشتن حماس غیر ممکن است
ابتکار استقرار نیروهای بینالمللی در نوار غزه اگرچه در ظظاهر با هدف اصلی کاهش تنش و ایجاد ثبات در این منطقه طراحی شده، اما یکی از اهداف اصلی آن کنار گذاشتن جنبش حماس و خلع سلاح این گروه است.
این ایده از منظر واقعیات میدانی و سیاسی، با موانع جدی مواجه است و موفقیت آن بعید به نظر میرسد. حماس نه تنها یک گروه مقاومت بلکه نماد دفاع از حقوق فلسطینیان در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی بوده و از محبوبیت گستردهای در میان مردم غزه برخوردار است. هرگونه تلاش برای خلع سلاح یا کنار گذاشتن این جنبش، بدون توجه به حمایت داخلی از آن، محکوم به شکست خواهد بود و ممکن است باعث افزایش تنش و بیثباتی بیشتر در منطقه شود.
فلسطینیان در غزه با توجه به تجربه طولانی از تجاوزات و جنایات رژیم صهیونیستی، سلاح خود را تنها ابزار موجود برای دفاع از جان، زمین و حقوق ملی خود میدانند. از نگاه آنان، هیچ طرحی نمیتواند بدون در نظر گرفتن ضرورت مقاومت و حق دفاع مشروع موفق باشد. تحلیلگران معتقدند که هر گونه فشار بینالمللی برای خلع سلاح حماس، بدون ارائه تضمینهای واقعی امنیتی و بازگرداندن حقوق فلسطینیان، محکوم به شکست است و ممکن است تنشها را تشدید کند.
از سوی دیگر، مردم غزه تجربه طولانی از ناکامیها و فسادهای تشکیلات خودگردان را به یاد دارند و تمایلی به بازگشت این سازمان به غزه ندارند. مردم غزه تشکیلات خودگردان را به عنوان دستنشانده تلآویو و بازوی اجرای سیاستهای اشغالگران میبینند. از نگاه آنان، این تشکیلات نه تنها هیچ نقشی در حفاظت از حقوق فلسطینیان ندارد، بلکه با سیاستهای خود عملاً کمر به نابودی مقاومت بسته و تلاش دارد حضور حماس و دیگر نیروهای مقاومت را تضعیف کند.
تجربه تاریخی و رفتارهای اخیر تشکیلات در کرانه باختری نشان میدهد که برنامههای مشابه در غزه نیز دنبال خواهد شد و هدف آن محدود کردن قدرت مقاومت و کنترل جامعه فلسطینی است. به همین دلیل، مردم غزه به هیچ وجه با بازگشت تشکیلات خودگردان به این باریکه موافقت نخواهند کرد و هرگونه تلاش برای بازگرداندن آن، با مقاومت گسترده داخلی مواجه میشود و مشروعیت چنین طرحهایی عملاً از بین خواهد رفت.
برخی ناظران معتقدند که موفقیت پیشنهاد استقرار نیروی بینالمللی در غزه به توقف درگیریها، شفافیت در قواعد درگیری، همچنین وجود هماهنگی امنیتی روشن، تأمین مالی، تعیین وظایف و سازوکار نظارت با اختیارات مشخص بستگی دارد، چیزی که در پیشنهاد مصر و فرانسه به چشم نمیخورد. بنابراین، این طرح در صورتی عملی خواهد شد که ماهیتی بینالمللی و دارای مجوز جهانی داشته باشد، با نقشه راهی در چارچوب بهرسمیتشناختن ضمنی مسیر تشکیل دولت فلسطین و همچنین بازسازی و آتشبسی که قابلیت نظارت داشته باشد، پیوند بخورد.
در مجموع، ایده استقرار نیروهای بینالمللی در غزه به دلیل مخالفت شدید رژیم صهیونیستی و نادیده گرفتن حقوق مشروع فلسطینیان طرحی عقیم است و در غیاب فشار واقعی بینالمللی برای جلوگیری از نسلکشی در این باریکه، چنین ابتکاری نه تنها اجرایی نخواهد شد، بلکه چرخه خشونت و بحران انسانی در غزه همچنان بدون توقف ادامه خواهد یافت.