الوقت- در جنگ ۱۲ روزه بین ایران و رژیم صهیونیستی و آمریکا، تهران از موشکهای بالستیک و پهپادها برای حمله به سرزمینهای اشغالی استفاده کرد. در این جنگ، سامانههای پدافند هوایی آمریکا و اسرائیل، از جمله سیستمهای تاد و پاتریوت و پیکان، ستون فقرات دفاع پدافندی تلآویو در برابر حملات ایران بودند.
در این میان اگرچه هم رژیم صهیونیستی و هم آمریکا با اعمال سانسور رسانهای کوشیدند تا از برملا شدن واقعیت ناکامیهای سیستم چندلایه پدافندی و در نتیجه میزان آسیبها و خسارات وارد آمده ناشی از حملات ایران جلوگیری کنند اما حتی با این وجود رسانهها اخیراً از بعدی دیگر از آثار و لطمات سنگین حملات ایران پرده برداری کردهاند که اهمیت آن اگر از ویرانی شهرها و تأسیسات نظامی و استراتژیک اسرائیل بیشتر نباشد قطعاً کمتر نیست.
به گزارش رسانههای مطرح آمریکایی در نتیجه 12 روز جنگ با ایران میزان ذخایر موشکهای رهگیر سامانههای پیشرفته به شدت کاهش یافتهاند. تخمینها نشان میدهند آمریکا بین ۶۰ تا بیش از ۱۵۰ رهگیر تاد در جریان این جنگ به کار برد که حدود ۱۴ تا ۲۵٪ از موجودی مخفی این موشکهای بسیار کمیاب و گرانقیمت بوده است .
سامانه تاد مخفف "Terminal High Altitude Area Defense" به معنای «دفاع موشکی در ارتفاع بالا در فاز نهایی» است. این سامانه که توسط شرکت لاکهید مارتین آمریکا توسعه یافته، با برد 200 کیلومتر و ارتفاع تا 150 کیلومتر، برای رهگیری و انهدام موشکهای بالستیک هستهای در فاز نهایی ورود به جو زمین طراحی شده است.
در این جنگ رژیم صهیونیستی نیز حدود ۹۰٪ موشکهای رهگیر خود را مصرف کرد و سیستمهای پاتریوت آمریکا در خلیج فارس نیز با کمبود موشک مواجه شدند و به گزارش رسانهها ارتش آمریکا سیستمهای پاتریوت خود در شرق آسیا را نیز برای رفع کمبودها به منطقه منتقل کرد.
این کاهش ذخایر نهتنها بر توان دفاعی آمریکا و اسرائیل در ورود به جنگی جدید با ایران تأثیر گذاشته، بلکه میتواند بازدارندگی آمریکا در برابر رقبایی مانند روسیه و چین را نیز به شدت تضعیف کند.
این گزارش به بررسی پیامدهای کاهش ذخایر موشکی آمریکا، هزینه و زمان جایگزینی آنها، نقش این موضوع در توقف سریع جنگ ۱۲ روزه، و سناریوهای احتمالی درگیریهای آینده میپردازد.
1- درخواست آتشبس پس از اتمام ذخایر موشکی
یکی از مهمترین پیامدهای کاهش ذخایر موشکهای رهگیر در آمریکا و رژیم صهیونیستی، به تقلا افتادن تلآویو برای رسیدن به توافق آتش بس بود که در روز دوازدهم جنگ به صورت یک طرفه از سوی آمریکا اعلام شد.
با فاصله گرفتن از جنگ اکنون رسانهها گزارش بیشتری از صدمات شدید حملات موشکی و پهبادی ایران به زیرساختهای رژیم منتشر میکنند و بر این واقعیت تأکید دارند که در روزهای واپسین جنگ ایران تاکتیک عملیاتی جدیدی را اجرا کرد که بر اساس آن میتوانست با حملات کمحجمتر با موشکهای هایپرسونیک میزان موفقیت عملیاتهای خود را افزایش دهد.
حتی رسانههای غربی گزارش دادهاند که با کاهش ذخایر موشکهای رهگیر، آمریکا فشار بیشتری بر اسرائیل وارد کرد تا سریعتر به توافق آتشبس برسد. چراکه هر روز ادامه جنگ، مصرف بالاتر رهگیرها و ریسک کاهش پوشش دفاعی آمریکا برای سایر مناطق را به همراه داشت.
این کمبود پیام مهمی برای تهران داشت: سیگنالی روشن مبنیبر اینکه آمریکا توان اجرایی برای پشتیبانی نامحدود را ندارد، و احتمالاً این عامل در واداشتن رژیم به اعلام یک طرفه آتش بس نقش داشت.
2- تأثیر بر موازنه قدرت و توان بازدارندگی آمریکا
آمریکا در سالهای اخیر با افزایش تنشها با روسیه و چین مواجه بوده است. در صورت درگیری گسترده، سامانههای پدافندی مانند تاد و پاتریوت نقش حیاتی در مقابله با موشکهای بالستیک و کروز این کشورها دارند. اما کاهش ذخایر موشکهای رهگیر به دلایل زیر میتواند بازدارندگی آمریکا را تضعیف کند:
کاهش توان دفاعی: در صورت وقوع جنگ همزمان در چند جبهه (مثلاً اروپا، خاورمیانه و شرق آسیا)، آمریکا با کمبود موشکهای رهگیر مواجه خواهد شد. در صورت همزمانی بحران در اروپا یا منطقه اقیانوس آرام، آمریکا ممکن است به سرعت با کمبود رهگیر مواجه شود. تحلیل میشود اگر با حملات سریع چینی یا روسی مواجه شود، موجودی موشکهای رهگیر در عرض نهایتاً چند هفته مصرف خواهد شد . موسسه بینالمللی بحران (CSIS) پیشبینی کرده صرف ۵۰۰۰ موشک در ۳ هفته در یک جنگ بزرگ کافی است و در صورت ادامه جنگ، اسرائیل و پایگاههای آمریکا در منطقه آسیبپذیر میشدند.
افزایش ریسک حمله دشمنان: کاهش ذخایر موشکی، نقطه ضعف جدیدی در استراتژی دفاعی غرب آشکار کرد.روسیه و چین ممکن است با درک این ضعف، در محاسبات خود برای تقابلهای نظامی احتمالی در اینده با متحدان آمریکا و یا ارتش آمریکا بازنگری کنند و این موضوع میتواند نشانهای از کاهش بازدارندگی ایالات متحده در نتیجه جنگ 12 روزه برآورد شود.
افزایش نگرانی متحدان: از طرف دیگر نگرانی واشنگتن از کاهش ذخایر موشکهای رهگیر این پیام را صادر کرد که آمریکا در صورت درگیری همزمان با روسیه یا چین، از متحدان خود دفاع کند.کشورهای تحت حمایت آمریکا (مانند تایوان، اوکراین و اسرائیل) ممکن است در صورت کمبود موشکهای دفاعی، آسیبپذیر شوند و متحدان دیگر آمریکا در اروپا و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس احساس آسیبپذیری بیشتری در برابر تهدیدات آینده خواهند کرد. این موضوع در هدف قرار گرفتن پایگاه استراتژیک العدید قطر، که بزرگترین پایگاه هوایی خارج از خاک آمریکا و فرمانده نیروهای مرکزی این کشور محسوب میشود، خود را نمایان کرد. در حالی که قطریها سالانه چندین میلیارد دلار برای حضور این پایگاه هزینه میکنند اما حمله ایران نشان داد که آمریکا در حفظ امنیت تأسیسات و نیروهای خود نیز با چالش مواجه است.
3 . پیام راهبردی
نگرانی آمریکا از کاهش شدید ذخایر موشکهای رهگیر در جنگ 12 روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی و تأثیراتی که در نتیجه جنگ برجای گذاشت، منعکس کننده این پیام راهیردی است که آمریکا و اسرائیل دریافتند که در جنگ طولانی با ایران، برتری نظامی قطعی ندارند. ایران نشان داد که میتواند با حملات فرسایشی، سیستمهای پدافند دشمن را ناکارآمد کرده و به تمامی اهداف خود در دورترین فواصل و دقت بالا دست یابد.
ایران دارای بزرگترین زرادخانه موشکی در منطقه غرب آسیا و آفریقا است و هر سال هزاران موشک و پهپاد تولید میکند. در مقابل ذخایر موشکهای رهگیر اسرائیل و آمریکا محدود است و هزینه هر موشک دفاعی (مثل Arrow یا THAAD) دهها برابر هزینه موشکهای تهاجمی ایران است.
همچنین تولید موشکهای رهگیر پیشرفته فرآیندی پیچیده و زمانبر است. دلایل این پیچیدگی عبارتند از:
فناوری بالا: موشکهای تاد و پاتریوت به قطعات الکترونیکی پیشرفته و مواد خاص نیاز دارند که تولید آنها ماهها طول میکشد. روند ارزیابی امنیت، تستهای پرتاب، و نیاز به پژوهش و بهروزرسانی فناوری (مانند NGI برای سالهای آینده) فرایندی پیچیده و زمانبر هستند .
زنجیره تأمین محدود: بسیاری از قطعات این موشکها توسط شرکتهای خاصی تولید میشوند که ظرفیت محدودی دارند. تولید فعلی بسیار محدود است: تنها ۱۱ تا ۱۲ موشک جدید در سال ۲۰۲۴–۲۰۲۵ تولید میشود و برنامههای بودجه سال ۲۰۲۶ پیشبینی میکنند ۳۲–۳۷ موشک دریافتی باشد .
هزینه سنگین: هر موشک تاد حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیون دلار هزینه دارد و جایگزینی صدها موشک مصرفشده، میلیاردها دلار هزینه دربرخواهد داشت.
برآوردها نشان میدهد که پر کردن ذخایر موشکی آمریکا حداقل ۲ تا ۳ سال زمان میبرد، که در این مدت، شکاف امنیتی وجود خواهد داشت.
این عدم توازن به ایران اجازه میدهد با استراتژی فرسایشی، سیستمهای دفاعی دشمن را خسته و منابع آنها را تحلیل ببرد.
اما در شرایطی که دشمن راه سختی برای بازسازی توان پدافندی خود دارد ایران میتواند با اقداماتی از جمله افزایش تولید موشکهای هایپرسونیک، خرید جنگنده (مثلا از سوخو-۳۵ و J-10از چین و روسیه) و فرآیند پرشتابی که برای ترمیم سامانههای پدافندی تخریبشده آغاز کرده و توسعه سامانههای پدافندی جدید (مانند باور-۳۷۳)، درآینده نزدیک خلاءها را پوشش دهد و معادلات بازدارندگی را در رویاروییهای آینده دگرگون کند.
نتیجهگیری
کاهش ذخایر موشکهای رهگیر آمریکا و اسرائیل پس از جنگ ۱۲ روزه، نشاندهنده آسیبپذیری سیستمهای دفاعی غرب در برابر حملات انبوه است. این موضوع نهتنها بازدارندگی آمریکا در برابر روسیه و چین را کاهش میدهد، بلکه به ایران امکان میدهد با استراتژی فرسایشی، موازنه قدرت را به نفع خود تغییر دهد.