الوقت- درگیریهای مسلحانه میان مخالفان حکومت الجولانی و مسلحین تحریر الشام در منطقه ساحل سوریه پس از دو روز خونین به طور تدریجی کاهش یافت اما تبادل آتش پراکنده و عملیاتهای پارتیزانی علیه مسلحین همچنان ادامه دارد.
بر اساس اطلاعات اولیه و اعلام منابع محلی، بیش از ۶۰۰ تن از علویان ساکن منطقه ساحل طی روزهای اخیر توسط عناصر تحریر الشام قتل عام شدند. بیشترین آمار جنایات مسلحین مربوط به مناطق بانیاس، جبله، التویم، المختاریه و القبو است.
با توجه به حجم حملات مسلحین، قتل عام علویان و انجام جنایات متعدد و انتشار ویدیوهای آن، روند خیزش ساکنان منطقه ساحل علیه حکومت الجولانی و عملیاتهای مسلحانه علیه عناصر تحریر الشام در این مناطق رو به افزایش پیشبینی میشود.
پایگاه تحلیلی «الوقت» به منظور بررسی ابعاد و ریشههای خیزش مسلحانه علیه تحریرالشام و چشمانداز پیش روی تحولات سوریه با «داوود احمدزاده» کارشناس و تحلیلگر مسائل غرب آسیا به گفت وگو پرداخته است.
چرا در زمان تصرف دمشق توسط مسلحین مقاومت چندانی شکل نگرفت اما به مرور مقابله مسلحانه با حکومت جدید افزایش یافته است؟
ظهور این قیامها مسلحانه چه چالشها و مشکلاتی را برای جولانی به منظور مدیریت روند تثبیت پایه های حکومتش خواهد داشت؟
احمدزاده: « به نظر میرسد که به دلیل دخالت نیروهای منطقهای و فرامنطقهای آینده سوریه با ابهامات زیادی روبروست. باید گفت گروه تحریر شام نیز نتوانست اقلیتها و قومیتهای مذهبی سوریه را به یک اجماع و وفاق لازم برساند در روزهای اخیر شاهد بودیم که خشونتها بسیار گستردهتر نیز شده است. همانطور که اشاره شد مناطق شمالی سوریه که در دست کردهاست و آنها هم پیوندهای استراتژیکی با جبهه غربی داشته و از متحدان استراتژیک امریکا محسوب میشوند. آنها بر چاه های نفت سوریه مسلط هستند و سهم خود را از قدرت آینده در سوریه طلب می کنند و حاضر نیستند که تحت قیادت تحریرالشام و جولانی قرار بگیرند. دیگر اینکه ما شاهد دخالتهای رژیم صهیونیستی در جنوب سوریه به منظور تسلط بیشتر بر این مناطق هستیم که امنیت سوریه را با خطرات جدی مواجه ساخته است. تحرکات تجزیهطلبانه که در سوریه آغاز شده، میتواند به شکل فراگیری آینده سوریه و حکومت مرکزی را که تحت اختیار دولت جولانی است با خطرات بیشتر روبرو کند. در هر صورت عدم سهم دهی و مشارکت قومیتها و اقوام در این کشور و مشارکت جدی آنها در قدرت میتواند موضوع تجزیهطلبی را به یک واقعیت عینی در سوریه بدل کند. در ۵۰ سال اخیر دولتی که در سوریه بر سر کار بوده، دولت اقتدارگرایی بوده است که توانسته بود تمام قومیتها و اقلیتهای سوریه را علیرغم دخالتها و تنشها تحت قیادت خود قرار دهد و در حال حاضر نبود دولت مرکزی گروههای مختلف به دنبال منافع حزبی و قومی خود هستند که این روند میتواند با دخالت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای وضعیت را بدتر کند.
ترکیه به عنوان حامی اصلی تحریرالشام و حاکمیت جدید چه استراتژی را برای غلبه بر بحران پیش آمده برای متحدش در پیش میگیرد. آیا سوریه به باتلاقی برای بلعیدن آرزوهای آنکارا تبدیل خواهد شد؟
احمدزاده: «رویایی که اردوغان در سر داشت مبنی بر اینکه تسلط کامل بر مناطق سوریه انجام شود و به نوعی سوریه را جز اقمار خود در راستای سیاست عثمانی گرایی در منطقه می داند. اردوغان به دنبال این بود که از سوریه به عنوان یک کارت اصلی بازی در منطقه در رقابت با رقبای خود در منطقه در دست داشته باشد ولی بروز تحولات اخیر و جدید در مناطق مختلف سوریه و گسترش درگیریها نشان میدهد اردوغان و دولت ترکیه آن توانمندی لازم را برای مدیریت بحران در اختیار نداردبه رغم اینکه نیروهای ترکیه حضور میدانی و اطلاعاتی در سوریه دارند واساس بنیان گروه تحریر الشام توسط ترکیه و به نوعی با همنوایی قطر انجام شده است اما در حال حاضر روندی که در سوریه شاهد آن هستیم در واقع آسیب پذیری سیاستهای ترکیه را برای پیشبرد اهداف خودش در منطقه به وضوح نشان می دهد.البته در حال حاضر شرایط برای خود ترکیه نیز بحرانی است از یک سو موضوع درگیری اقلیتهای قومی در سوریه است که اجازه تثبیت اوضاع را به نفع تحریر الشام نمیدهد و از سویی دیگر ما ورود بازیگران جدید را در منطقه برای حضور قوی در سوریه شاهد هستیم و به نوعی نشان میدهد که با توجه به توهمات و تصوراتی که ترکیه در سر داشت شرایط شرایطی نیست که دولت ترکیه بتواند به شکل یکپارچه و بدون نیاز به قدرتهای دیگر منطقهای بتواند منافع خود را در سوریه پیش ببرد.و سوریه را در همه جهات دراختیار خود داشته باشد.
در نهایت آیا سوریه به سمت جنگ داخلی دیگری در حال حرکت است؟ اساساً چه زمینه هایی برای شروع جنگ داخلی لازم است که در سوریه کنونی قابل مشاهده است؟
احمدزاده: این کارشناس مسائل منطقه در خصوص وقوع جنگ داخلی در سوریه نیز خاطر نشان کرد: موضوع این است که از زمان استقلال سوریه این اولین بار است که شاهد هستیم این کشور با خطر جدی تجزیه و تقسیم روبروست یعنی سوریه در تحولات اخیر با خطر به مراتب پیچیدهتری از هر زمان دیگری روبروست؛ چرا که مؤلفههای منطقهای و بینالمللی نشان میدهد اقتدار مرکزی دولت وجود نداشته و از سویی نیز تحریرالشام تسلط لازم را به شکل فراگیر درمناطق مختلف سوریه ندارد و نمیتواند اراده خود را به اقلیتها و قومهای مختلف تحمیل کند. به این معنا که ممکن است سوریه به واحدهای کوچکتری تقسیم و تجزیه شود حضور اقوام مختلف همچون کردها که در شمال سوریه هستند، دروزیها در جنوب، علویها در سواحل دریای مدیترانه و سنیها از شمال تا دمشق و وضعیتی که برای سوریه قابل پیشبینی است که هر کدام به دنبال درصدد منافع قومی و حزبی خود هستند و رسیدن به اتحاد مرکزی مورد نظر آنها نیست.
این کارشناس مسائل غرب آسیا در بخش پایانی سخنان خود تصریح کرد:«به وضوح شاهد آن بودیم که عملکرد دولت تحریر الشام در تشدید این وضعیت و شکاف بیشتر بین قومیتها و اقوام مختلف بی تاثیر نبوده است این وضعیت میتواند اوضاع را به سمت بحرانی شدن سوق دهد. باید گفت تحریر الشام با مشت آهنین امکان حکومت سوریه را پیدا نمیکند مگر اینکه در یک وضعیت عادلانه و روند دموکراتیک هر کدام از قومیتها به حقوق خود در سوریه برسند.»