الوقت- در جهان پرآشوب ژئوپلیتیک، انرژی همواره یکی از اهرمهای اصلی قدرت بوده است. کشورهایی که توانستهاند بر منابع انرژی مسلط شوند یا مسیرهای انتقال آن را کنترل کنند، نقش تعیینکنندهای در معادلات بینالمللی ایفا کردهاند. در این میان، ایران با داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز، همواره در کانون توجه قدرتهای جهانی قرار داشته است. اما آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری نگاه آمریکا و متحدانش را به ایران دوخته، ظرفیت فزاینده ایران برای ورود به باشگاه قدرتهای هستهای و تأثیرگذاری بر بازار انرژی از زاویهای نوین است.
فراتر از انرژی سنتی؛ ایران و مزیتهای نوظهور
ایران نهتنها دومین دارنده بزرگ گاز طبیعی جهان و چهارمین کشور از نظر ذخایر نفت خام است، بلکه توان فنی و علمی لازم برای بهرهبرداری از انرژی هستهای را نیز بهدست آورده است. با وجود فشارهای گسترده و تحریمهای فراگیر، برنامه هستهای ایران در مسیر توسعه قرار دارد؛ مسیری که میتواند تهران را از یک صادرکننده صرف انرژی خام، به یک بازیگر فناورانه در عرصه انرژیهای نو و هستهای تبدیل کند.
انرژی هستهای، اهرمی برای استقلال و بازدارندگی
از دید آمریکا، دستیابی ایران به توانمندیهای هستهای ـ حتی در سطح صلحآمیز ـ به معنای تقویت بازدارندگی این کشور در برابر فشارهای سیاسی و نظامی است. یک ایران مجهز به دانش و زیرساختهای هستهای، نهتنها در برابر تحریمها مقاومتر میشود، بلکه قادر خواهد بود از انرژی هستهای بهعنوان ابزار دیپلماسی و تعامل با شرق بهره گیرد.
همکاریهای راهبردی ایران با کشورهایی چون چین و روسیه در حوزه انرژی، بخشی از این معادله جدید است که ساختار قدرت در بازار جهانی انرژی را به چالش میکشد.
تهدید نظم موجود در بازار انرژی
آمریکا و متحدانش سالهاست که از طریق تسلط بر بازار جهانی انرژی، بهویژه با ابزار دلار نفتی و نظامهای انتقال انرژی، قدرت خود را تثبیت کردهاند. اما ظهور یک قدرت جدید در خاورمیانه که قادر باشد انرژی را به شیوهای متفاوت (و غیرغربی) تولید و صادر کند، هشداری جدی برای این نظم محسوب میشود.
افزون بر این، در جهانی که بهسوی تنوعبخشی به منابع انرژی و گذار از سوختهای فسیلی پیش میرود، انرژی هستهای میتواند نقشی تعیینکننده ایفا کند. اگر ایران بتواند سهمی از این بازار نوظهور را بهدست آورد، آنگاه نفوذ و قدرت آن نهفقط در منطقه، که در سطح بینالمللی نیز ارتقا خواهد یافت.
در پایان باید افزود آنچه آمریکا را نگران میکند، فقط تعداد سانتریفیوژها یا درصد غنیسازی در ایران نیست، بلکه احتمال تولد یک قدرت مستقل، فناورانه و دارای منابع غنی انرژی است که میتواند نظم غربمحور انرژی جهانی را به چالش بکشد. این نگرانی، ریشهای عمیقتر از سیاست دارد؛ ریشهای که به ماهیت تغییر توازن قدرت در جهان و افول هژمونی انرژی محور غرب بازمیگردد.
مجتبی علیان /