الوقت- امروزه نیاز به منابع پایدار انرژی به یکی از اصلیترین دلمشغولیهای کشورها برای پیشبرد روند توسعه تبدیل شده است و در این میان جایگاه انرژی هستهای به طور روزافزون مورد توجه قرار میگیرد به صورتی که بسیاری از کشورهای پیشرفته بهدنبال افزایش سرمایهگذاری در بخش انرژی هستهای برای تولید برق و سایر مصارف صلحآمیز هستند.
بر اساس گزارشهای بینالمللی، انرژی هستهای بهعنوان یکی از منابع پاک و پایدار در دستور کار بسیاری از دولتها قرار دارد. برخلاف انرژیهای بادی و خورشیدی که به الگوهای آب و هوایی متغیر وابسته هستند، نیروگاههای هستهای ۹۳٪ مواقع با ظرفیت کامل کار میکنند که بسیار بیشتر از انرژیهای بادی (۳۳٪) و خورشیدی (۲۳٪) است و نویدبخش تأمین انرژی پایدارتر و در مقیاس وسیعتر است.
با توجه رشد سریع مراکز داده هوش مصنوعی و انتظار توسعه بیشتر آن در سالهای آینده، پیشبینیها افزایش شدید تقاضای انرژی در کشورهای پیشرفته از جمله ایالات متحده را گزارش داده اند و در این بین، انرژی هستهای به عنوان پایدارترین و بدون کربنترین راهحل برای برآوردن این نیازهای رو به رشد، مطرح است. انتظار میرود مراکز داده هوش مصنوعی به تنهایی ۸ تا ۱۰ درصد از برق جهانی را مصرف کنند. طبق گفته گلدمن ساکس، پیشبینی میشود مصرف انرژی آنها تا سال ۲۰۳۰ تا ۱۶۰ درصد افزایش یابد . این سرورها باید ۲۴ ساعته و بدون هیچ گونه خرابی کار کنند.
همچنین مزایای زیستمحیطی انرژی هستهای برای سلامت انسان غیرقابل انکار است. طبق گزارش وزارت انرژی ایالات متحده، انرژی هستهای سالانه از انتشار ۴۷۰ میلیون تن دیاکسید کربن جلوگیری میکند که معادل حذف ۱۰۰ میلیون خودرو از جادهها است. جالب اینجاست که کشورهایی که برنامههای هستهای قوی دارند، ۱۹ درصد ردپای کربن کمتری نسبت به میانگین جهانی دارند .
این مزایای غیرقابل انکار موجب شده تا در بیست و نهمین کنفرانس سالانه تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۴، بیش از ۲۰ کشور متعهد شدند که ظرفیت هستهای را تا سال ۲۰۵۰ سه برابر کنند و اعتماد جهانی به انرژی هستهای را به عنوان ابزاری حیاتی برای کربنزدایی نشان دهند.
توسعه نیروگاههای هستهای در غرب
امروزه کشورهای صعنتی غربی در اروپا و آمریکای شمالی برنامههای بلندپروازانهای برای توسعه نیروگاههای هستهای دارند. بهعنوان مثال:
در فرانسه که همواره پیشرو در انرژی هستهای بوده، حدود ۷۰٪ از برق خود را از این منبع تأمین میکند و قصد دارد راکتورهای جدیدی بسازد.
آمریکا نیز با وجود بحثهای سیاسی حول انرژی هستهای، پروژههایی مانند راکتورهای مدولار کوچک (SMR) را دنبال میکند که انتظار میرود تا دهه ۲۰۳۰ به بهرهبرداری برسند. انرژی هستهای اکنون نیمی از برق پاک (بدون کربن) آمریکا را تأمین میکند.
بریتانیا برنامهای برای ساخت ۸ راکتور جدید تا سال ۲۰۵۰ دارد تا سهم انرژی هستهای خود را به ۲۵٪ از کل برق مصرفی برساند.
کشورهای اروپای شرقی مانند لهستان و جمهوری چک نیز برای کاهش وابستگی به زغالسنگ، به سمت انرژی هستهای حرکت کردهاند.
آمار و ارقام جهانی
بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، در حال حاضر ۴۴۰ راکتور هستهای در ۳۲ کشور جهان فعال هستند که حدود ۱۰٪ از برق جهانی را تولید میکنند. پیشبینی میشود این عدد تا سال ۲۰۵۰ با رشد ۴۰٪ی همراه باشد. همچنین، بیش از ۵۰ راکتور جدید در دست ساخت هستند که بسیاری از آنها در کشورهای غربی قرار دارند.
نکته حائز اهمیت در توسعه فعالیتها برای بهرهگیری از انرژی هسته ای، کاربردهای متنوعی است که این فناوری در زمینههای دیگر نیز دارد، از جمله در پزشکی با تولید رادیوایزوتوپها برای تشخیص و درمان سرطان؛ در صنعت با استفاده از پرتوها برای کنترل کیفیت مواد و جوشکاری و در کشاورزی با ایجاد محصولات مقاومتر با استفاده از پرتودهی.
آمریکا در صدد تبدیل شدن به قطب انرژی هستهای
در میان کشورهایی که سرمایهگذاریهای کلان برای توسعه استفاده از فناوری هستهای را در دستور کار قرار دادهاند آمریکا یکی از گستردهترین برنامهریزیها را انجام داده است. اخیراً دولت ترامپ با افزایش ظرفیت انرژی هستهای ایالات متحده از ۱۰۰ گیگاوات به ۴۰۰ گیگاوات تا سال ۲۰۵۰، فرمان اجرایی «احیای پایگاه صنعتی هستهای» را صادر کرد کرد که اهداف اعلامی این سیاست عبارتند از: تسلط صنعتی و دیجیتال جهانی، استقلال انرژی، امنیت ملی، بهینهسازی چرخه سوخت هستهای از طریق بازیافت و احیای بخش خصوصی.
ضرورت تقویت توان هستهای آمریکا در این فرمان اجرایی اینگونه توصیف شده است: «اقدام سریع و قاطع برای احیای پایگاه صنعتی انرژی هستهای آمریکا ضروری است تا از طریق افزایش تولید سوخت، تأمین زنجیره عرضه صنعت هستهای غیرنظامی، بهبود فرآیند صدور مجوز برای راکتورهای پیشرفته و آمادهسازی نیروی کار، سلطه انرژی آمریکا را تضمین و مسیر دستیابی به آیندهای امن و مستقل از نظر انرژی را تسریع کنیم.»
در همین راستا طبق برنامهریزی این دستور اجرایی، وزیر انرژی موظف است ظرف ۲۴۰ روز پس از صدور این فرمان، با همکاری وزیر دفاع، وزیر حملونقل و مدیر دفتر مدیریت و بودجه (OMB)، اقدامات لازم را برای بازنگری مقررات، راهنماییها، رویهها و عملکردهای وزارتخانه، آزمایشگاههای ملی و هر نهاد دیگری که تحت صلاحیت وزارتخانه است، انجام دهد تا بررسی، تأیید و استقرار راکتورهای پیشرفته تحت صلاحیت وزارتخانه به طور قابل توجهی تسریع شود.
وزارت انرژی آمریکا موظف است: ظرفیت نیروگاههای موجود را به میزان ۵ گیگاوات افزایش دهد؛ کار ساخت ۱۰ راکتور بزرگ جدید را تا ۲۰۳۰ کلید بزند و با اولویتدهی به بازگشایی نیروگاههای تعطیلشده، افزایش بازدهی و تکمیل پروژههای نیمهکاره را تضمین کند.
در این فرمان اجرایی به توسعه نیروی کار صنعت هستهای توجه ویژهای شده است به صورتی که باید : 1- رشتههای مهندسی هستهای در اولویت برنامههای آموزشی و کارآموزی قرار گیرند، 2- وزارت کار و آموزش موظف شدهاند که ظرف ۱۲۰ روز برنامههای کارآموزی و آموزش فنی مرتبط با انرژی هستهای را گسترش دهند و 3-آزمایشگاههای ملی وزارت انرژی باید دسترسی دانشجویان و پرسنل نظامی به تحقیقات هستهای را افزایش دهند.
یکی دیگر از بندهای مهم در این فرمان اجرایی « دستور اصلاح کمیسیون تنظیم مقررات هستهای» است که با وجود اینکه دولتهای آمریکا بین سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۸، اجازه ساخت ۱۳۳ راکتور هستهای غیرنظامی تکمیلشده در ۸۱ نیروگاه را صادر کرده بودند اما از سال ۱۹۷۸، محدودیتهای امنیتی کمیسیون تنظیم مقررات هستهای (NRC) اجازه بهرهبرداری از تنها دو راکتور را داده بود.
در این دستور آمده است که «به جای ترویج کارآمد انرژی هستهای ایمن و فراوان، شورای ملی حفاظت از انرژی هستهای (NRC) تلاش کرده است آمریکاییها را از دورترین خطرات مصون نگه دارد، بدون اینکه به هزینههای شدید داخلی و ژئوپلیتیکی آن توجه کافی داشته باشد».
به گفته بیل فریست سناتور سابق ایالات متحده پیام اصلی این دستورالعمل واضح است: انرژی هستهای دوباره در کانون توجه ملی قرار گرفته است.
نگاهی به اقدامات سالهای اخیر و سرمایهگذاریهای صورت گرفته نیز نشان میدهد توجه به صنعت هستهای محدود به دولت ترامپ هم نیست. برای مثال بازگشت واحد ۱ نیروگاه تری مایل آیلند در پنسیلوانیا (با حمایت مایکروسافت) و پالیسیدز در میشیگان، همراه با تکمیل واحدهای ۳ و ۴ نیروگاه ووگتل در جورجیا (اولین راکتورهای هستهای تازه ساخته شده در ایالات متحده در بیش از ۳۰ سال گذشته)، نشان میدهد که تردید نسبت به انرژی هستهای جای خود را به خوشبینی تازهای داده است.
در این روند حتی میتوان شاهد سرمایهگذاریهای عظیم غولهای فناوری در انرژی هستهای بود:
• مایکروسافت از راهاندازی مجدد واحد ۱ نیروگاه تری مایل آیلند و پالیسیدز حمایت میکند.
• گوگل از طریق Kairos Power در هفت SMR سرمایهگذاری میکند و هدف آن تولید ۵۰۰ مگاوات تا سال ۲۰۳۵ است.
• آمازون با شرکت X-energy برای توسعه ۵ گیگاوات تا سال ۲۰۳۹ همکاری کرده است.
• اوراکل مجوزهای لازم برای سه SMR را کسب کرده است.
علاوه بر این، موسسات مالی بزرگی مانند گلدمن ساکس، مورگان استنلی و بانک آمریکا نیز تأمین مالی پروژههای هستهای را آغاز کردهاند.
رویکرد امپریالیستی غرب در قبال ایران هستهای
در حالی که همانطور که گفته شد سیاست دولتهای پیشرفته غربی بر تسریع و ترویج حداکثری تولید و بهرهبرداری از انرژی هستهای برای تأمین انرژی مقرونبهصرفه، قابلاطمینان، پاک و ایمن و امن قرار گرفته است، این کشورها در رویکردی تناقضآمیز و زورگویانه خواستار توقف استفاده صلح امیز ایران از صنعت هستهای هستند و دولت ترامپ با این استدلالهای پیش پا افتاده که ایران یک کشور دارای ذخایر بزرگ نفت و گاز است و یا ممکن است در آینده ایران به سوی استفاده خیرصلح آمیز از انرژی هستهای برود اصرار میکند که ایران اساساً احتیاجی به چرخه تولید سوخت هستهای ندارد.
در پاسخ به این استدلالهای غیرمنطقی و سخیف، اگرچه ایران بر طبق قوانین بینالمللی و مفاد صریح توافق عدم اشاعه (انپیتی) حق برخورداری از زنجیره کامل دانش صلحآمیز هستهای بویژه غنیسازی را داراست و با توجه به بومیسازی این صنعت و عدم نیاز به کمک بیگانگان، نیازی به اجازه غربیها ندارد، اما بر مبنای رویکرد مذاکرهمحور جمهوری اسلامی میتوان پاسخ خواستههای زیادهخواهانه را بر اساس راهبردهای انرژی همین کشورها داد.
اولاً ایالات متحده درحالی برای چهار برابری کردن ظرفیت شبکه برق هستهای خود برنامهریزی میکند که این کشور خود با تولید بیش از 12 میلیون بشکه نفت در روز در رده بزرگترین تولید کنندگان نفت جهان بالاتر از عربستان سعودی و ایران و عراق و دیگر کشورهای نفتخیز قرار دارد. همچنین این کشور در سال 2023، بزرگترین صادرکننده LNG در جهان بود و انتظار میرود در سال جاری نیز این جایگاه را بالاتر قطر و روسیه به عنوان قطبهای گازی جهان حفظ کند. بنابراین داشتن ذخایر سوختهای فسیلی به هیچ عنوان ملاک عدم ضرورت تولید برق هستهای نیست.
ثانیاً توجه به مسئله امنیت انرژی به عنوان یکی از اهداف افزایش ظرفیت صنعت هستهای در استراتژی دولت ترامپ همان چیزی است که جمهوری اسلامی ایران را متعهد به دفاع از منافع انرژی مردم ایران و نسلهای آینده کشور برای بهرهگیری از دانش غنیسازی کرده است. سابقه تکرار بدعهدیهای طرفهای غربی هم در اجرای تعهدات خود با دولت پهلوی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و هم در کارشکنی برای خرید سوخت رآکتور تهران در دهه 80 شمسی و هم عهدشکنی آشکار در برجام، ملت ایران را نسبت لزوم اتکا به داخل و عدم وابستگی به تأمین سوخت از خارج مصمم کرده است، مضاف بر اینکه تولید سوخت هستهای در داخل در آینده میتواند منبع درآمدزایی مهمی برای کشور نیز تبدیل شود و با افزایش تعداد نیروگاههای تولید برق از خروج ارز از کشور جلوگیری شود.