الوقت _ روز شنبه 19 ارديبهشت 1394 منابع يمني اعلام كردند كه نيروهاي عربي وارد كشور اريتره در ساحل غربي درياي سرخ شده اند و آماده مداخله زميني در يمن هستند. در همين حال سخنگوي ائتلاف عربي دو شهر شيعه نشين صعده و مران را مناطق جنگي اعلام و تاكيد كرد كه عمليات آتي گسترده تر از "طوفان قاطع" خواهد بود.
منابع آگاه يمني در مصاحبه با پايگاه يمني "بوابه حضرموت" اعلام كردند كه نيروهاي عربي شب گذشته وارد اريتره شده اند تا عمليات زميني عليه يمن را اجرايي كنند و تعداد زيادي از نيروهاي زميني عربستان نيز در نزديكي مرزهاي يمن مستقر شده اند.
در همين حال احمد عسيري، مشاور وزير دفاع عربستان و سخنگوي ائتلاف عربي عليه يمن در كنفرانسي خبري اعلام كرد: صعده و مران (دو شهر شيعه نشين شمال يمن كه خواستگاه اصلي حوثي ها هستند) مناطق نظامي هستند كه هدف قرار مي گيرند. اين امر بدين معناست كه جنگنده هاي عربستاني بدون تفاوت قائل شدن ميان اهداف نظامي و غيرنظامي به بمباران شهرهاي مذكور كه هزاران نفر جمعيت دارند، خواهند پرداخت.
روز جمعه هواپيماهاي عربستاني با پخش اعلاميه بر فراز اين دو شهر از ساكنان آن خواسته بودند تا غروب آفتاب شهر را ترك كنند.
احمد عسيري با تكذيب ورود نيروهاي زميني عربستاني به يمن عنوان داشت: نيروهاي ائتلاف به عمليات بازرسي و محاصره دريايي يمن ادامه مي دهند. وي با بيان اينكه ايجاد نيروي نظامي در يمن نيازمند زمان كافي براي آموزش و مجهز كردن اين نيروها است، تأكيد كرد: حوثي ها بهاي سنگيني پرداخت خواهند كرد چرا كه خطوط قرمز را پشت سر گذاشته اند. امنيت عربستان خط قرمزي است كه حوثي ها از آن رد شده اند.
اشاره عسيري به حملات خمپاره اي به نجران عربستان است كه 8 كشته بر جاي گذاشت. اين اظهارت در حالي است كه وزير خارجه عربستان از آغاز آتش بس 5 روزه در يمن از روز سه شنبه خبر داده است. در همين حال محمد البخيتي، عضو شوراي سياسي جنبش انصارالله عنوان داشت كه هدف عربستان از اعلام آتش بس موقت اين است كه بر جنايت هاي خود سرپوش بگذارد. وي تاكيد كرد كه عربستان علناً در صعده دست به كشتار دسته جمعي مي زند.
از روز پنجشنبه جنگنده ها، واحدهاي موشكي و توپخانه عربستان مناطق شهري و روستاهاي استان صعده را هدف قرار داده است و با هدف گرفتن ساختمان مخابرات اين استان، ارتباط آن را با جهان خارج قطع كرده اند تا راه براي عملياتي گسترده در نبود وسايل ارتباطي فراهم شود.
تحليل رويداد
تمركز بمباران رژيم سعودي طي روزهاي اخير عليه شهر «صعده» و در حالي كه جنگ عليه يمن به بنبست رسيده است، معناي خاصي دارد. طي چند روز گذشته بحث «آتشبس» از سوي محافل سعودي و آمريكايي مطرح شده و جانكري وزير خارجه آمريكا در «رياض» از آتشبسي پنج روزه صحبت كرد و اضافه نمود كه در صورت موافقت انصار ا.. با آن قابل تمديد ميباشد. اما همانطور كه در اظهارات جانكري آمد، «انصارالله» ميگويد توقف جنگ از سوي متجاوز نبايد توأم با تعيين شرط براي طرفي كه مورد تهاجم و تجاوز نظامي قرار گرفته است، باشد. به عبارت ديگر انصارالله در اين ميان ميگويد نبايد پاكسازي يمن از نيروهاي القاعده، عوامل شبه نظامي منصور هادي كه موضوعي كاملاً داخلي است و براي امنيت و ثبات يمن ضرورتي اجتنابناپذير به حساب ميآيد، مورد خدشه قرار گرفته و با مقوله توقف تجاوز گره بخورد.
تمركز بمباران عليه صعده براي اين است كه انصار از احقاق حق طبيعي ملت يمن در اعمال سياستهاي داخلي صرفنظر كند و اجازه دهد، شبه نظاميان وابسته به آمريكا و عربستان كه شريك جرم اين دو كشور در بمباران يمن و شهادت هزاران نفر بودهاند، ادامه حيات دهند و انصار از تعقيب و مجازات اين خيانتكاران اجتناب نمايد و البته در يك موضع كاملاً منطقي و منطبق با اصول پذيرفته شده و عام حقوقي، انصارالله ميگويد ما صلح تحميلي با خائنان را نميپذيريم و علاوه بر آن مداخله آمريكا و عربستان در اين موضوع را نيز تجاوز ديگري به استقلال، حريت و شؤون مردم يمن ميدانيم. در اين موضوع گفتنيهايي وجود دارد:
1- رژيم وابسته سعودي پس از 45 روز تجاوز و جنگ يكجانبه عليه يمن حتي قادر نيست طرف مقابل خود را به پذيرش آتشبس وادار نمايد و چون راه ديگري ندارد، صعده كه به نوعي مركز معنوي و فرهنگي جنبش انصارالله ميباشد را زير بمباران گرفته و با تخريب اين شهر تلاش ميكند تا به آتشبس متقابل دست پيدا كند. اين در حالي است كه سخنگوي نظاميان متجاوز - سرتيپ احمد العسيري- در روزهاي اول درباره اهداف جنگ، ميگفت تا نابود كردن انصارالله و آزادسازي همه شهرهاي يمن از سيطره آنان جنگ ادامه پيدا ميكند و تا همين چند هفته پيش و از آغاز عمليات موسوم به اعادهًْالامل با يك عقبنشيني آشكار ميگفت تا آزادسازي استانهاي جنوبي از سيطره انصارالله، جنگ ادامه مييابد و هم اينك كه سيطره انصار در جنوب گستردهتر هم شده است، اين رژيم ميگويد جنگ را متوقف ميكنيم به شرط آنكه انصارالله از ادامه تعقيب همپيمانان ما در يمن صرف نظر نمايد و جالب اين است كه انصارالله در يك موضع محكم و محكمهپسند ميگويد اين يك موضوع داخلي است و شما حق دخالت درباره آن را نداريد!
2- شكست رژيم سعودي در اين جنگ يكطرفه در حالي اتفاق افتاده است كه طرف مقابل به جز در موارد بسيار محدود، عليه عربستان وارد جنگ نشده و حال آنكه به لحاظ توانايي نظامي- تسليحات و نيروي انساني- ميتوانسته تا عمق عربستان و پايتخت آن را مورد تهاجم قرار دهد. يك گروه چند صد نفره از انصارالله قادر است به فاصله چند روز هزاران كيلومتر مربع از خاك كشور متجاوز را به تصرف درآورد و موشكهاي اسكاد بي، اسكادسي و... و هواپيماهاي جنگي يمن ميتوانستند تا رياض را مورد تهاجم قرار دهند اما انصارالله و ارتش يمن در يك سياست و تاكتيك هوشمندانه انرژي خود را صرف پاكسازي دروني يمن از شبه نظاميان وابسته نموده و از درگير شدن مستقيم نظامي با رژيم متجاوز خودداري كردند. حاصل كار اين شد كه رژيم متجاوز اگرچه آسيبهاي مهم انساني و مالي و .... به يمنيها وارد كرد اما چيزي كه بتواند پس از خاتمه جنگ از آن بعنوان اهرم فشار استفاده كند، بدست نياورد. به عبارت روشنتر، عربستان نتوانسته است حتي بر يك روستا و يا يك جزيره يمن تسلط پيدا كند و يا به سيطره عوامل وابسته به خود بر يك روستا يا جزيره يمن كمك نمايد و اين در حالي است كه انصارالله در اين 45 روز بيش از هشتاد هزار كيلومتر مربع- يعني تقريباً به اندازه مساحت امارات و بحرين - پيشروي داشته و به همين ميزان عوامل وابسته به عربستان و آمريكا را عقبزده است. در واقع در اين جنگ رژيم سعودي جداي از آنكه از نظر اخلاقي و سياسي به دليل متجاوز بودن، شكست خورده است، از جنبه استراتژي و تاكتيك نظامي نيز شكست خورده است اين در حالي است كه در نقطه مقابل آن «جنبش انقلابي ديني انصارالله» در صحنه عمليات پيروزي بزرگي بدست آورده و امروز نه تنها بر شمال بلكه بر جنوب يمن هم مسلط شده است.
3- شكست نظامي، اطلاعاتي، مخابراتي، تكنولوژيكي، سياسي و اخلاقي آلسعود در اين جنگ، سرنوشت حاكمان جديد را تحت تاثير قرار خواهد داد. اين شكست بزرگ زماني روي داده است كه پادشاه جديد به يك پاكسازي دروني دست زده و نارضايتيهاي جدي را در درون سيستم سبب گرديده است. همانطور كه اگر دستگاه سياسي و نظامي سعودي در اين جنگ به پيروزي ميرسيد، ميتوانست با تكيه بر آن مخالفان درون سيستم و بيرون آن را به حاشيه براند، شكست در اين جنگ، زبان انتقاد و اعتراض مخالفان را بازتر ميكند و اين به آن معناست كه پايان جنگ با يمن، آغاز جنگ در درون آلسعود خواهد بود. براين اساس يكبار ديگر در سطح منطقه اين سوال خودنمايي ميكند كه آيا آمريكا قادر است وارد يك پرونده امنيتي در منطقه شده و آن را به نفع عوامل خود به نتيجه برساند؟ چنين سوالي كه پاسخ مشخصي دارد، پيامدهاي مهمي در منطقه به وجود ميآورد و به سر بر آوردن انصاراللههاي ديگر در كشورهاي مسلمان وابسته به آمريكا ميشود و اين طبعا نگراني بزرگي براي آمريكا و رژيم صهيونيستي خواهد بود.
4- هماينك انصارالله با تكيه بر يك مشروعيت گسترده مردمي كه شكلدهنده مشروعيت حقوقي آن نيز است و به دليل عملكرد موفق در مديريت جنگ و مهار گروههاي خيانتكار داخلي داراي مشروعيت مضاعفي شده و نيز به دليل شكلدهي به يك جريان اجتماعي خدماتي در جنوب، قلب تحول جنوب يمن هم به حساب ميآيد، چند استراتژي اساسي را مطرح كرده است و از ديگران ميخواهد براساس ضوابط شناخته شده حقوقي به اين استراتژيها بعنوان «راهحل» مسايل يمن و منطقه توجه نمايند: استراتژي اول: اعلام رسمي متجاوز بودن عربستان در جنگ تحميلي عليه يمن و تصريح به مشروع بودن دفاع يمنيها در اين جنگ از سوي شوراي امنيت سازمان ملل. اين خواسته انصارالله كاملا منطقي است و با وظايف شوراي امنيت تطبيق ميكند هر چند اين شورا در جنگها نوعا در كنار متجاوز بوده است. استراتژي دوم اين است كه عربستان بعنوان كشوري كه در اين جنگ در متجاوز بودن آن ترديدي وجود ندارد، غرامت جنگ را بپذيرد و هزينههاي چند ده ميليارد دلاري ناشي از خسارات آن را بپردازد و علاوه بر آن براي كمك به بازسازي يمن يك كنفرانس كمك بينالمللي شكل بگيرد. اين نيز خواستهاي منطقي و عادلانه است چه اينكه طبق حقوق بينالملل و حقوقاسلامي، متجاوز مجبور به جبران خسارات وارده ميباشد.
استراتژي سوم انصارالله اين است كه صحبت كردن از اينكه منصور هادي و خالد سجاح عليرغم استعفا و فرار و دعوت از رژيم آلسعود براي تجاوز به يمن، هنوز رئيسجمهور و نخستوزيرند و بايد به قدرت بازگردند، كنار گذاشته شود، چرا كه اين دخالت آشكار در امور يمن بوده و با حقوق ملتها و كشورها كه در منشور سازمان ملل نيز آمده است، منافات دارد. مردم يمن و از جمله جنبش انصارالله ميگويند نحوه اداره يمن را يمنيهاي داخل يمن و آنان كه مخالف تجاوز خارجي به كشورشان بودهاند، تعيين خواهند نمود. اين نيز خواستهاي كاملا منطقي است.
استراتژي چهارم انصارالله اين است كه ميگويد پاكسازي بقيه يمن از عناصر القاعده، بقاياي اندك ميليشياي منصور هادي، عوامل شبه نظامي حزب اصلاح و يا هر گروه و دستهاي كه امنيت داخلي يمن را تهديد ميكنند، تا انتها و هميشه بايد ادامه پيدا كند و اين موضوعي نيست كه ملت يمن و انصارالله بتوانند درباره آن مصالحه نمايند. رهبران انصارالله در روزهاي اخير تاكيد كردند گفتگوي يمني-يمني فقط شامل آن دسته از گروهها و افراد ميشود كه در دوره جنگ آلسعود در كنار مردم خود و نقطه مقابل رژيم متجاوز بودهاند. اين نيز موضوعي منطقي و منطبق با رويههاي پذيرفته شده بينالمللي و اسلامي است. انصارالله ميگويد ما هماينك فقط با آن بخش از جريان شش ضلعي موسوم به « القاء مشترك» كه حزب اخواني وهابي اصلاح هم از اين گروه است، مذاكره ميكنيم كه در جريان حمله نظامي سعودي با بيانيه رسمي تجاوز به كشور خود را محكوم كرده باشند.
در يك جمعبندي ميتوان گفت همانطور كه عليرغم مظلوم بودن و خودداري از كشيدن جنگ به درون كشور متجاوز، انصارالله ابتكار عمل در ميدان نظامي- در جنگ خارجي و نيز درگيري داخلي- در دست داشته، اينك در ميدان سياسي نيز، اگر فرايندي شكل بگيرد ابتكار عمل در دست انصارالله است چرا كه كليه قواعد، اصول و ضوابط حقوقي، اخلاقي و سياسي با انصار همراه است. البته ما ميدانيم كه شوراي امنيت، متجاوز بودن عربستان را اعلام نميكند و آن را وادار به پرداخت غرامت هم نخواهد كرد و عربستان هم كماكان از هادي و بحاح بعنوان دو مقام رسمي يمن ياد خواهد كرد اما در اين موضوع هم براي انصارالله يك پيروزي ديگر نهفته است و آن اين است كه عربستان ناچار به توقف جنگ بدون گرفتن تضمين از انصارالله براي پايان يافته تلقي كردن پرونده جنگ است. انصارالله در شرايطي كه از طرق شناخته شده حقوقي- شوراي امنيت و... - نتواند حقوق مردم يمن را استيفا كند، ميتواند با سلب كردن متقابل امنيت از مرزها و منابع سعودي- بخصوص در مرزهاي مشترك- هزينههاي فراواني را بر اين رژيم متجاوز تحميل گرداند.