الوقت- پیروزی حزب ندا در تونس یا به عبارت بهتر جبهه نیروهای سکولار اعم از ملی گرا و چپ و تکنوکرات های زمان بن علی که با پیروزی قائد السبسی در انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته همراه گشت باعث شد که حزب ندای تونس در جایگاه اول احزاب قرار گیرد . قبل از آن این حزب توانسته بود در انتخابات پارلمان 2014 م 85 کرسی در پارلمان ( 17/39%) را بدست آورد حال آنکه جنبش النهضه با کسب 69 کرسی ( 79/31%) در رتبه دوم قرار گرفت و پس از آن با یک فاصله زیاد حزب اتحاد ملی آزاد با 16کرسی و بعد جبهه مردمی با 15 کرسی در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
همه این تحولات بازتاب های خاص خود را بخصوص در توازن قوای داخل تونس داشت و در انتخابات پارلمانی نیز خود را نشان داد و درانتخابات ریاست جمهوری نیز برآن تاکید شد. یکی از شگفتی ها اینکه حزب دکتر منصف المرزوقی رییس جمهور وقت تونس رهبر حزب کنگره برای جمهوری تنها چهار کرسی بدست آورد و حزب فراکسیون دموکراتیک که مصطفی بن جعفر از این حزب ریاست پارلمان را برعهده داشت نتوانست حتی یک کرسی بدست آورد.پیشگامی حزب ندای تونس به مثابه یک حادثه غافلگیرکننده بود. حتی جنبش النهضه در این تصور بود که خواهد توانست جایگاه خود را در مقام نخست نگهدارد. لیکن مجبور شد پیشگامی حزبی را بپذیرد که تنها دو سال و نیم از تاسیس آن می گذرد و این موفقیت را به مهارت وکاریزمای موسس آن یعنی باجی قاید السبسی نسبت داد. فردی که از دهه پنجاه قرن گذشته وارد عرصه سیاست شده است و دردولت های بورقیبه و بن علی مقام داشته و در دولت بعد از انقلاب نیز نخست وزیر شد. حزب او ترکیبی از نیروهای چپ و سندیکالیست ها و بازرگانان را در خود جمع کرده است. گرچه هیچ یک از مقامات دولت سابق را در ویترین خود نگذاشته است اما موتور این حزب و زیرساختهای آن در درجه نخست بر پایه قواعد و ابزارهای همان حزب قانون اساسی قدیم دوران بورقیبه استوار است که اعضایش در اجزای مختلف جامعه حضور داشته و از تجربه کافی برخوردارند.به عبارت دیگر السبسی ویترینی را ارایه داد که به لحاظ سیاسی و اجتماعی جذاب و قابل پذیرش بود. سپس از پروپاگاندای ایجاد خوف نسبت به حاکمیت جنبش النهضه در قدرت در بین توده های مردم استفاده کرد و نیز از اشتباهات حکومت بهره برداری نمود.در چنین فضایی به نظر می رسید که زمان بهترین حامی جریاناتی مانند النهضه بود تا ثابت شود آنگونه که برداشت می شد حزب سکولار ندا نمی تواند یک پارچگی و اتحاد درونی خود را حفظ کند زیرا اساساَ آنچه جریان های مختلف و گاهاَ دارای رویکرد های مختلف سیاسی و اعتقادی را در قالب حزب ندا دور هم قرار داده بود رویارویی با یک تهدید مشترک بود که همانا اسلام گراهابودند. بنابراین در گذر کوتاهی از زمان و در داخل رقابت های درون حزبی و به هدف کسب قدرت بیشتر و جایگاه های کلیدی اختلافات بروز کرد و خیلی زود منجر به جدایی تعداد زیادی از کادرهای رهبری و اعضای مهم درون پارلمان شد.
از طرفی تونس هم اکنون با چالش های جدی به خصوص از جانب گروه های تروریستی تندرو با تفکرات تکفیری و کمبود منابع مالی برای ادراره کشور دست به گریبان است .طوری که کانون شکل گیری بهارعربی و انقلاب یاسمین با نوعی از بهم ریختگی سیاسی روبه رو شده است به نحوی که اعتراضات یک هفته اخیر که از شهر فقیر نشین القصرین شروع شده و به سرعت در حال گسترش به سراسر تونس می باشد زنگ های هشدار را برای رهبران تونس به صدا در آورده است . حزب ندای تونس در سال گذشته تقریباَ در همین ایام در انتخابات پارلمانی دست به یک شگفتی زد و با کسب اکثریث پارلمان موفق شد دولت را به ریاست موسس حزب آقای قائد السبسی تشکیل بدهد. بروز این حادثه برای بسیاری از صاحب نظران جهان عرب که سیر تحولات را رصد می کردند بسیار تعجب آمیز بود . سوال این بود آیا پیروزی حزب ندا در تونس و بازگشت تکنوکرات های دوران بن علی به حکومت را نوعی توبه اجتماعی می توان نامید و مردم واقعاَ از احزاب و جریانات اسلام گرا گریزان شده اند ویا آنگونه که برخی عقیده دارند این بازی ظریفی بود که راشد الغنوشی و کادر رهبری النهضه با درک درست تحولات مصر و برای حفظ جریان اسلام گرای اخوان به نوعی خود را در حاشیه امن قرار دادند تا از این مرحله عبور نمایند.
اکنون و به دنبال اعتراضات گسترده جوانان تونسی به وضعیت موجود و نبود امید به اصلاحات واقعی، سوال این است که آیا تجربه حاکمیت احزاب سکولار نیز به مانند تجربه حزب النهضه با شکست روبرو شده است.در این میان محسن مرزوق دبیر کل مستعفی حزب ندا در تلاش است حزب جدیدی با ماهیت دمکراتیک تاسیس نماید وی از هوش و کاریزمای خوبی در بین جریانات سیاسی برخوردار است و به احتمال زیاد حزب وی رقیب جدی حزب ندا خواهد بود.در این میان آنچه قابل توجه است اکثریت یافتن حزب النهضه راشد الغنوشی در پارلمان تونس می باشد که همچنان نشان از جایگاه مناسب اسلام گرا ها می باشد.
به نظر میرسد بازیگری النهضه و دور نگه داشتن خود از منازعات درونی جریانات سکولار و تعامل سازنده با تمامی آنها فضای سیاسی بهتری را در آینده برای بازگشت اسلام گراها به قدرت فراهم آورد. لیکن نکته کلیدی در ساختار سیاسی تونس توجه بیشتر به خواست جوانانی است که به سرعت از وضعیت موجود و منازعات سیاسی در کسب قدرت خسته و ناامید شده اند و هیچ راه مسالمت آمیزی را برای حفظ کرامت خود جز انجام اعمال خشونت آمیز نمی بینند. در این حالت سوء استفاده برخی جریانات تندرو سلفی از آشفتگی امنیتی و سیاس می تواند خطرات زیادی را به همراه داشته باشد. وفاق گروه ها و جریانات سیاسی موجود و همراهی با خواست به حق جوانان تونس می توند جلو فروپاشی سیاسی را سد نماید .در این مورد تونس می تواند الگوی خوبی برای دیگر کشورهای عربی باشد.