الوقت- شاید پذیرش عضویت دائمی ایران در سازمان منطقهای شانگهای را، از حیث تأثیرات و اهمیت آن بتوان به مثابه نقطه عطفی در تاریخ روابط خارجی ایران بعد از انقلاب 1357 به حساب آورد. علت این ادعا نیز به دلیل فضای فرصتهای سیاسی و اقتصادی است که عضویت در شانگهای میتواند در برابر جمهوری اسلامی، به عنوان یک بازیگر تجدیدنظرطلب در عرصه نظام بین الملل با ایدئولوژی سلطه ستیزی و و متضاد با سکولاریسم غربی بگشاید. یعنی مشارکت در روندهای جهانی بدون آنچه غرب و در راس آن آمریکا در مورد نرمالیزاسیون رفتار ایران و تبدیل کردن تهران به بازیگری خنثی در عرصه بین المللی (همانند بیشتر کشورهای جهان سوم) دنبال میکند.
فهم چنین نقطه عطفی علاوه بر مشاهده منافع مستقیم و عیان عضویت ایران در سازمان شانگهای، مستلزم پی بردن به منافع غیرمستقیم و کمتر هویدای این رویداد برای جمهوری اسلامی ایران میباشد که در ادامه به مهمترین این موارد پرداخته میشود.
1- تأثیر عضویت در شانگهای بر روابط خارجی ایران
یکی از مهمترین تأثیرات احتمالی عضویت دائم در سازمان شانگهایی به تقویت جایگاه ایران در عرصه بین المللی بازمیگردد و نتایجی که میتواند بر مناسبات خارجی ایران با دیگر کشورها داشته باشد. ناگفته پیداست که حضور چین و هند به عنوان غولهای بزرگ اقتصادی آسیا در شانگهای وزن این پیمان منطقه ای در روندهای اقتصادی جهان بالا برده و با توجه به آنکه شانگهای سازمانی رو به توسعه (هم در کمیت اعضا و هم در موضوعات همکاری) میباشد بدون تردید در آینده ای نه چندان دور می توان شانگهای را در ردیف سازمانهای مهم دیگری چون اتحادیه اروپا و یا گروه 7 مشاهده کرد.
روند سریع توسعه اقتصادی چین در دهههای اخیر که گمانههای مدت زمان تبدیل شدن به قدرت نخست اقتصادی جهان با پیشی گرفتن از آمریکا را روز به روز کوتاه تر کرده است، موجب توجه ویژه کشورهای مختلف جهان برای تقویت شبکه تجارت و همکاری اقتصادی با پکن شده است. این امر به خودی خود موجب میشود تا ایران با موقعیت ژئوپلتیکی مهم و راهبردی در گلوگاه اتصال زمینی شرق و غرب جهان و با دسترسی به آبهای آزاد، تبدیل به دروازه اتحادیه شانگهای برای بخش زیادی از کشورهای غرب آسیا، خلیج فارس و حوزه شمال آفریقا شود.
در سالهای اخیر توسعه روابط اقتصادی با شرق آسیا بویژه چین و در کنار آن هند، و در سوی دیگر ماجرا حرکت به سمت کاهش وابستگی به غرب و تقویت مناسبات امنیتی و نظامی با روسیه، به رویکرد سیاست خارجی بسیاری از کشورهای عربی بویژه در حاشیخ خلیج فارس راه یافته است. در حالی که طی سالیان اخیر رابطه چین و ایران زیر ذرهبین تحلیلگران قرار داشته، واقعیت اما این است که در منطقه خلیج فارس عربستان و امارات متحده عربی نیز در حال توسعه روابط با پکن بودهاند.در سال 1398 امارات توافق همکاری استراتژیک با چین امضا کرد و رسانهها از قرارداد چین و عربستان سعودی برای گسترش برنامه هستهای ریاض خبر دادند. روابط روزافزون تجاری چین با این کشورها در حالی که اهمیت نفت خلیج فارس برای ایالات متحده روزبهروز کمتر میشود، دروازه ورود جدیتر چین به منطقه است.
حال با در نظر گرفتن این واقعیت باید این مهم را در نظر گرفت که با عضویت ایران در پیمان شانگهای، اکنون هرگونه عضوگیری جدید منوط به موافقت ایران است و از طرف دیگر تلاش برای گسترش سطح همکاری کشورهای جهان با سازمان شانگهای زمینه ساز تقویت روابط اقتصادی ایران با این کشورها خواهد شد.
2- تسهیل ورود ایران به سازمان تجارت جهانی و دیگر سازمانهای اقتصادی بزرگ
بعد دیگر کمتر هویدای عضویت ایران در شانگهای به عنوان بزرگترین سازمان اقتصادی منطقه ای جهان، با برخورداری از یکسوم خشکیهای جهان، 42 درصد جمعیت و 25 درصد تولید ناخالص ملی دنیا، 21 درصد ذخایر نفت و 46 درصد از کل ذخایر گاز جهان، به تسهیل شرایط عضویت ایران در دیگر سازمان های اقتصادی مهم دنیا همانند سازمان تجارت جهانی بازمیگردد.
ایرا ن سالهاست که متقاضی پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WTO) میباشد و پیشتر با عضویت ایران به عنوان عضو ناظر موافقت شد اما پرونده عضویت دائم ایران به دلایل مختلف بدون نتیجه مانده است. در این میان فارغ از بحث تحریمهای آمریکا و کارشکنیها و مانع تراشی های این کشور در راه عضویت ایران، موضوع عدم انطباق ساختارهای اقتصادی ایران با قوانین wto و نبود زمینههای پیوستن به این سازمان مطرح است. در این میان عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای به طور حتم به تقویت توانمندیهای زیرساختی، اصلاح ساختارها برای رقابتی کردن اقتصاد و بازسازی قوانین بر مبنای انطباق با الزامات شانگهای خواهد انجامید و این موضوع به مرور به آمادگی ایران برای عضویت در سازمان تجارت جهانی خواهد انجامید.
3- تقویت قدرت محور مقاومت
یکی دیگر از محورهای اهمیت عضویت ایران در شانگهای را باید در تقویت محور مقاومت در منطقه مورد بررسی قرار داد. محور مقاومت که شامل متحدین نزدیک ایران در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و یمن میشود در یک دهه اخیر تأثیرگذارترین نیرو در روند تحولات منطقه غرب آسیا و عنصر تعیین کننده در بازتنظیم هندسه نظام مناسبات قدرت در منطقه بوده اند. بازیگری این نیرو در تعارض با اهداف و برنامههای مداخله گرانه و بی ثباتساز آمریکا بویژه در بحث حمایت از رژیم صهیونیستی، تلاش دشمنان برای ضربه زدن به توان محور مقاومت از طرق مختلف اقتصادی، نظامی و سیاسی و فرهنگی را در پی داشته است. پس از ناکامی در ضربه زدن به محور مقاومت در حوزه نظامی- امنیتی در پی موفقیت نیروهای متحد مقاومت در سوریه و عراق در مقابله با تروریسم تکفیریِ ساخته و پرداخته جبهه غربی- عربی- عبری، فشارهای اقتصادی به اصلی ترین جبهه جدید جنگ علیه مقاومت تبدیل شده است. از این رو کاهش اثرگذاری فشارهای اقتصادی غرب همانگونه که میتواند یکی از تأثیرات عضویت در شانگهای برای ایران باشد، با تسهیل همکاریهای دیگر اضلاع محور مقاومت با شانگهای (با توجه به نقش ضدغربی این نیروها که برای روسیه و چین حائز اهمیت است) به مصمون سازی محور مقاومت در برابر فشارهای اقتصادی بیانجامد.
کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در سپتامبر 2003 برنامه تجارت و همکاری چندجانبه اقتصادی را امضا کردند که در راستای شناسایی اهداف توسعه ، تدوین اقدامات خاص و استفاده قوی از پتانسیل همکاری تدوین شد. همه طرف ها به طور فعال در زمینه های اقتصادی ، تجاری ، مالی ، انرژی ، حمل و نقل ، مخابرات و کشاورزی همکاری عملی داشته اند. در این دوران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای به یکی از مهمترین و اولویت دارترین مناطق برای سرمایه گذاری خارجی چین تبدیل شده اند.
از طرف دیگر همکاریهای امنیتی میان اعضا شانگهای به عنوان یکی از اهداف اصلی این سازمان، محور مقاومت را در گنجاندن تهدیدات امنیتی، تجزیه طلبانه و تروریستی پیش روی خود به عنوان موضوعات مورد بررسی یک سازمان بزرگ بینالمللی یاری خواهد رساند.
کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در اولین نشست سران سازمان ، کنوانسیون شانگهای درباره مبارزه با تروریسم ، جدایی طلبی و افراط گرایی را تصویب کردند که به وضوح مبارزه با "سه نیرو" را به عنوان وظیفه اصلی سازمان همکاری شانگهای معرفی می کند. از آن زمان ، کشورهای عضو اسناد همکاری امنیتی دیگری را امضا کرده اند ، مانند کنوانسیون سازمان همکاری شانگهای علیه تروریسم ، توافقنامه همکاری مبارزه با مواد مخدر و توافقنامه مبارزه مشترک با جنایات. بنابراین همکاری سازمان شانگهای به تدریج گسترش یافته و به سرعت در زمینه های وسیع تری از جمله امنیت استراتژیک ، امنیت دفاعی ، امنیت اجرای قانون ، امنیت اطلاعات ، مبارزه با مواد مخدر ، مبارزه با پولشویی و مبارزه با جنایات سازمان یافته فراملی تقویت شده است.
برای نمونه بین سالهای 2011 تا 2015 مقامات کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای موفق شدند از 20 حمله تروریستی در مرحله برنامه ریزی جلوگیری کرده و مانع 650 عملیات تروریستی و افراطگرایانه شوند. همچنین در این مدت 440 اردوگاه آموزشی تروریست ها و 1700 عضو سازمان های تروریستی بین المللی را نابود کردند. بیش از 2700 نفر از اعضای گروه های مسلح غیرقانونی ، همدستان آنها و افراد مشکوک به فعالیت خرابکارانه دستگیر شدند ، در حالی که 213 نفر از این افراد مرتبط با سازمان های تروریستی یا افراطی بوده اند و بسیاری نیز در لیست مظنونین تحت تعقیب قرار گرفتند.