الوقت- از زمان تأسیس رژیم جعلی صهیونیستی، سرکوب و ترور خبرنگاران همواره یکی از ابزارهای اصلی این رژیم برای پنهان کردن جنایات خود در فلسطین بوده است. این سیاست سرکوب در جنگ اخیر غزه به شکلی بیسابقه شدت گرفته و در کنار کشتار بیرحمانه غیرنظامیان، ارتش صهیونیستی به طور هدفمند خبرنگاران را نیز به قتل رسانده است.
آخرین نمونه از این دست جنایتها شامگاه یکشنبه (19 مرداد) رخ داد و زندگی یکی از برجستهترین چهرههای غزه در تلویزیونهای محلی و بینالمللی به پایان رسید. انس جمال الشریف، خبرنگار الجزیره و همکارش محمد قریقیع، به همراه سه نفر از فیلمبرداران و همکاران فنیشان، در حمله هوایی رژیم صهیونیستی که چادر خبرنگاران را در نزدیکی بیمارستان الشفا در شهر غزه هدف قرار داد شهید شدند. با این حمله، صدای خبرنگارانی که در میدان نبرد ثابت قدم ماندند و صحنههای نسلکشی فلسطینیان را به جهانیان مخابره کردند، دیگر شنیده نشد.
ارتش صهیونیستی با پذیرش مسئولیت و ادعای اینکه انس الشریف عضو گروههای مقاومت بوده است، این جنایت را توجیه کرد اما این ادعا توسط شبکه الجزیره و سازمانهای بینالمللی حفاظت از مطبوعات رد شد.
خبر شهادت انس و همکارانش مانند صاعقهای برای مردم فلسطینیها، جامعه روزنامهنگاری و رسانهای و هر فرد آزادهای در این جهان بود، زیرا انس به نمادی از پوشش رسانهای جنگ علیه غزه تبدیل شده بود. این ترور عمدی با تهدید و ارعاب علیه این روزنامهنگاران و خانوادههایشان آغاز شد و در نهایت به کشتار مستقیم آنها انجامید.
این رویداد غمانگیز موجی از محکومیتهای بینالمللی را برانگیخت و کمیته حمایت از روزنامهنگاران، گزارشگران بدون مرز و کارشناسان سازمان ملل، کشتن انس و همکارانش را محکوم کردند و خواستار تحقیق و پاسخگویی اشغالگران شدند. آنها تأکید کردند که اتهامات قبلی و آشکار اسرائیل علیه انس، بخشی از یک کارزار عمدی برای بدنام کردن انس، محمد و دیگر روزنامهنگارانی است که وحشیگری اشغالگران را افشا کردهاند.
با شهادت این ۵ خبرنگار، تعداد شهدای خبرنگار در جنگ غزه به 238 نفر رسید، جنایتی که در هیچ جنگی سابقه نداشته است. این رقم وحشتناک، اوج چیزی است که محققان آن را «نسلکشی رسانهای» مینامند.
در مطالعهای که توسط مرکز مطالعات الجزیره در ژوئیه ۲۰۲۴ با عنوان « جنگ علیه غزه و مهندسی نسلکشی رسانهای جامعه روزنامهنگاران فلسطینی » منتشر شد، توضیح داده شد که این هدف قرار دادن تصادفی نبوده، بلکه اقدامی حسابشده و سیستماتیک بوده است.
مقایسههای ارائه شده توسط این مطالعه، نشان میدهد که تنها در ۲۱۰ روز جنگ، ۱۵۳ روزنامهنگار کشته شدند، یعنی هر ۳۳ ساعت یک روزنامهنگار که معادل ۱۲.۷۵ درصد از روزنامهنگاران غزه است، رقمی که با هیچ جنگی از جمله جنگ جهانی دوم، جنگ ویتنام قابل مقایسه نیست.
حملات علیه رسانهها و خبرنگاران در زمان جنگ بین تلآویو و فلسطینیها بیش از هر زمان دیگری مشهود است. رژیم صهیونیستی در جریان تجاوز نظامی ۵۱ روزه خود به غزه در سال ۲۰۱۴، ۱۶ روزنامه نگار و خبرنگار را به قتل رساند و چندین عکاس نیز در این حملات زخمی شدند.
در جنگ 11 روزه میان اسرائیل و گروههای مقاومت غزه در می 2021، نیز صهیونیستها دفاتر خبرگزاری الجزیره و آسوشیتدپرس را مورد هدف قرار دادند. آن زمان مقامات تلآویو برای توجیه این جنایت مدعی شدند که برج 12 طبقه «الجلا» محل نگهداری از منابع نظامی و اطلاعاتی حماس بوده است.
همچنین در جنگ 11 روزه، 80 خبرنگار در غزه زخمی شدند و ۱۵ روزنامه نگار به طور کامل خانههای خود را از دست داده و آواره شدند. در همین جنگ، برج الجوهره که مقر ۱۲ رسانه از جمله دفاتر دو روزنامه فلسطین و العربی الجدید و شبکههای العربیه و المملکه و خبرگزاری "ای.پی.ای" بود نیز ویران شد. اینها تنها بخشی از جنایات صهیونیستها در سرکوب راویان حقیقت در سرزمینهای اشغالی است.
انس شریف که بود؟
انس شریف در دسامبر ۱۹۹۶ در اردوگاه جبالیا در شمال غزه متولد شد و از سال 2018 پس از پایان تحصیلات در دانشگاه الاقصی، کار رسانهای خود را به عنوان خبرنگار داوطلب آغاز کرد و در همان سال در حین پوشش راهپیمایی مردم غزه علیه جنایات رژیم صهیونیستی، با شلیک نظامیان اشغالگر زخمی شد.
اما اوج کار حرفهای او از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شروع شد و همزمان با حمله رژیم صهیونیستی به غزه، انس الشریف به شبکه الجزیره پیوست تا جنایات صهیونیستها را به جهانیان نشان دهد. او در گزارشهای خود صحنههای بیسابقهای از کودکانی که شبها از گرسنگی فریاد میزدند، مادرانی که در میان آوارها به دنبال غذا میگشتند و چادرهای مدارسی که به پناهگاه هزاران آواره تبدیل شده بودند را به تصویر کشید.
او جنگ را از دور پوشش نمیداد بلکه در خیابانهای شهر قدم میزد، شهدای آنرا به خاک میسپرد و نسلکشی را در حین وقوع گزارش میکرد.
بنابراین با گزارشهای تکان دهنده از وضعیت انسانی در غزه، انس به شهرت رسید و به چهرهای آشنا تبدیل شد تا جایی که اشغالگران او را به عنوان یک تهدید میدیدند و نتوانستند گزارشهای او از نسلکشی غزه را تاب بیاورند.
کور کردن چشم حقیقت
رژیم صهیونیستی به خوبی میداند که در عصر شبکههای اجتماعی، گلوله و بمب تنها بخشی از جنگ را رقم میزنند و بخش تعیینکننده در نبرد روایتها شکل میگیرد. خبرنگارانی که با دوربین و قلم خود صحنههای ویرانی، مرگ کودکان و آوارگی هزاران خانواده را ثبت میکنند در واقع مهمترین مانع بر سر پروژه پنهانکاری و تحریف واقعیت هستند.
اسرائیل میداند که مشروعیت سیاسی و حمایت دیپلماتیک به شدت وابسته به نگاه افکار عمومی است و اگر روایت غالب در رسانههای جهانی از غزه، روایت قربانیان و ویرانی باشد، فشار افکارعمومی بر دولتها برای محکومیت یا تحریم تلآویو افزایش مییابد و هدف قرار دادن خبرنگاران بخشی از تلاش برای شکستن این زنجیره فشار است.
اینکه میلیونها نفر در سراسر جهان به ویژه کشورهای غربی علیه جنایات صهیونیستها اعتراضات گستردهای را برگزار میکنند، نشان میدهد رسانهها در پوشش جنایات علیه فلسطینیها موفق عمل کردهاند و این کابوس وحشتناکی برای سران تلآویو است.
کشتار هدفمند خبرنگاران در غزه را نمیتوان صرفاً حوادث جانبی جنگ توصیف کرد و شواهد و گزارشهای متعدد نشان میدهد که بسیاری از این حملات دقیق و آگاهانه انجام شدهاند. مکان حضور خبرنگاران اغلب برای نیروهای صهیونیستی شناخته شده بوده و حتی برخی از آنها جلیقههای ضدگلوله با نشان «PRESS» به تن داشتهاند. این یعنی هدف تنها حذف یک خطر نظامی نبوده، بلکه خاموش کردن یک صدای مزاحم در عرصه روایت است تا ابعاد جنایتهای اشغالگران پوشیده بماند.
ناظران میگویند که جعل یا اغراق در مورد ارتباط روزنامهنگاران با مقاومت گاهی اوقات برای پاکسازی فضای رسانهای پیش از عملیات زمینی یا حملات گسترده و بزرگ استفاده میشود و قتل عام اخیر خبرنگاران الجزیره اندکی پیش از اعلام قصد تلآویو برای اشغال شهر غزه رخ داد.
بسیاری این اقدام را مقدمهای برای از بین بردن پوشش میدانی باقیمانده از جنگ و خاموش کردن صدای شاهدان دست اول قحطی و ویرانی تفسیر کردند. بنابراین، تلآویو سعی دارد با حذف شاهدان عینی، تصویر یکجانبهای از جنگ را به افکارعمومی تحمیل کند، روایتی که در آن مسئولیت جنایتها محو یا وارونه جلوه داده شود.
از منظر راهبردی، این اقدام بخشی از یک سیاست «مهار اطلاعات» است. از آنجا که خبرنگاران در صحنه جنگ، بزرگترین مانع بر سر تحریف واقعیت هستند و گزارشهای آنان بعدها در رسانهها، افکار عمومی و حتی دادگاههای بینالمللی قابل استناد خواهد بود، لذا ترور خبرنگار، حذف یک منبع معتبر شهادت به حساب میآید تا سران جنایتکار صهیونیست بتوانند از محاکمه شدن در دادگاههای بینالمللی قِصر در بروند.
علاوهبراین، رژیم اشغالگر با حمله به خبرنگاران پیام روشنی میفرستد که روایتگری از غزه هزینه دارد و این پیام میتواند باعث عقبنشینی برخی خبرنگاران یا رسانهها از پوشش میدانی شود و دایره منابع مستقل را محدود کند.
اسرائیل با این سیاست شاید بتواند سرعت انتشار روایت واقعی را کم کند اما خاموش کردن کامل صدای حقیقت، در دنیایی که هر تلفن همراه میتواند یک رسانه باشد، بیش از هر زمان دیگر ناممکن است. این راهبرد نه تنها واقعیت را نابود نمیکند بلکه در حافظه تاریخی ملتها به عنوان سندی از هراس یک قدرت نظامی از یک حقیقت انسانی ماندگار خواهد شد.
با توجه به افزایش جنایات اسرائیل علیه خبرنگاران اما این افراد بدون هیچ ترس و واهمهای با انعکاس اخبار حملات صهیونیستها، تلاش میکنند بخشی از آلام فلسطینیها را که بیش از 7 دهه است مورد تجاوز قرار گرفتهاند، بکاهند. فلسطینیها که از حمایتهای قدرتهای بزرگ و جهان عرب برای آزادسازی قدس دلسرد شدهاند، تنها به انعکاس اخبار جنایتها در قدس و غزه دلخوش هستند که صهیونیستها تلاش میکنند به هر نحوی شده این مسیر را نیز مسدود کنند. بنابراین، خبرنگاران و رسانهها بیش از خود فلسطینیها برای تلآویو تهدید به شمار میروند، چرا که جنایات آنها توسط همین خبرنگاران به اقصی نقاط جهان مخابره میشود.
درکل، رژیم صهیونیستی با کشتار هدفمند خبرنگاران میکوشد روایت جنگ را مهار کند ولی در دنیای کنونی که عصر شبکههای اجتماعی است هر گلولهای که خبرنگاری را ساکت میکند، پژواکی بلندتر از حقیقت را به جهان مخابره میکند و هر چه بر دامنه این جنایتها افزوده میشود، افکارعمومی نیز با رغبت بیشتری تحولات فلسطین را رصد میکند و حقانیت فلسطینیها در مبارزه با رژیم جعلی بیش از گذشته بر همگان روشنتر میشود.