باوجوداظهارات ضد و نقیضی که از سوی دونالد ترامپ مطرح شده است، موضوعی که آشکار است اینکه وی نشان داده است در درک سیاست بین الملل فردی عمل گرا است و به همین دلیل مباحثی مثل حق،عدالت و برابری، ارزش چندانی برای او ندارند. ضمن اینکه ترکیب مشاوران رئیس جمهور جدید نیز نشان می دهد که نمیتوان نسبت به وقوع تغییری در موضع امریکا در قبال قضیه فلسطین امیدوار بود.
الوقت- دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید ایالات متحده امریکا در حالی قدرت را به دست گرفته است که از اشغال کرانه باختری توسط رژیم صهیونیستی 50 سال میگذرد و در این مدت ده رئیس جمهور در امریکا به قدرت رسیده اند که چهار نفر آنها دموکرات و شش نفر هم جمهوریخواه بودهاند. اما آنچه درخصوص مساله فلسطین درسیاستهای این افراد دیده میشود این است که تفاوت چندانی بین افراد وجود ندارد و حمایت از رژیم صهیونیستی ویژگی همه آنها بوده است. براین اساس آیا در دوره ریاست جمهوری ترامپ تغییری استراتژیک و یا تاکتیکی در سیاستهای امریکا در قبال قضیه فلسطین رخ خواهد داد؟ برای پاسخ به این سوال سه سناریو را میتوان برای آینده قضیه فلسطین متصوربود:
اول؛ سناریوی ایدهآل برای فلسطینیان؛ این سناریو مبتنی بر چند فرضیه خواهد بود که مهمترین آنها عبارت است از:
- اینکه ترامپ به آنچه پیش تر و در جریان یک گفتگوی مطبوعاتی درباره اعمال نقش یک میانجی بیطرف در قبال فلسطینیان و اسرائیل گفته بود وفادار باقی بماند و این نکته را درک کند که چنانچه رژیم صهیونیستی امتیازی ندهد، صلحی در منطقه به دست نخواهد آمد.
- هماهنگ بودن سیاستهای روسیه و امریکا در خاورمیانه؛ به ویژه اینکه ترامپ نشان داده است که به رئیس جمهور روسیه احترام میگذارد. هماهنگی دو طرف در اعمال فشار به اسرائیل و از طریق کیمته چهارجانبه و شورای امنیت و نیز گفتگوهای بین امریکا و اسرائیل میتواند در این زمینه کمک کند.
- کشورهای اروپایی که از موج جدید مهاجرت ضربه خوردهاند بتوانند دولت جدید امریکا را قانع کنند که بدون سازش در مساله فلسطین، خاورمیانه به ثبات نخواهد رسید.
- کاهش کمک های اقتصادی امریکا به خارج؛ به گونهای که اسرائیل را هم دربر گیرد. این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که بدانیم ترامپ تاکید ویژهای روی اولویتهای اقتصادی و مالی داخلی داشته است.
دوم؛ سناریوی واقعبینانه؛ براساس این سناریو امریکا به سیاست کنونی خود ادامه خواهد داد. این سناریو مبتنی بر موارد زیر است:
- تاکید بر حمایت علنی از اسرائیل؛ موضوعی که بررسی اظهارات پیشین ترامپ موید آن است. به عنوان مثال ترامپ در مارس 2016 و درخصوص موضوع شهرکسازی اظهار داشت که نمیتوان در این خصوص بیطرف ماند و اسرائیل باید در مسیر ساخت شهرکها در کرانه باختری حرکت کند. این درحالی است که ترامپ از حامیان نخست وزیری نتانیاهو در اسرائیل بوده و بالطبع در آینده هم این سیاست را دنبال خواهد کرد.
- کنگره امریکا که در اختیار جمهوری خواهان میباشد نقش زیادی در سیاست خارجی ایالات متحده دارد و مواضع این حزب حاکی از این است که تغییری در خصوص مساله فلسطین نداشته است و از همین رو قدرت رئیس جمهور آینده برای ایجاد تغییری راهبردی – البته با این فرض که تمایل دست زدن به چنین تغییری وجود داشته باشد – محدود خواهد بود.
سوم؛ سناریوی ایدهآل برای اسرائیل؛ این سناریو مبتنی بر فرضیههای زیر است:
- ترامپ در جهت ایجاد تغییراتی راهبردی در تعامل با قضیه فلسطین حرکت کرده و اقدامات زیر را انجام دهد: انتقال سفارت امریکا به قدس به عنوان پایتخت اسرائیل به عنوان اجرای وعده انتخاباتی که روسای جمهوری قبلی نتوانستند انجام دهند. کنار گذاشتن راه حل دو کشوری؛ در این خصوص لازم به توضیح است که دیوید فریدمن مشاور ترامپ گفته است که تشکیل کشور فلسطین به هیچ وجه امری قطعی نیست.
- کاستن از کمک های دولت امریکا به تشکیلات خود گردان که مورد حمایت کنگره نیز میباشد.
- بهره برداری از مخالفت ترامپ با توافق هستهای برای مقابله با نیروهای مقاومت – که مورد حمایت ایران هستند - و ضربه زندن به آنها.
علی رغم آنچه که در قالب سناریوهای فوق گفته شد، واقعیت این است که قضیه فلسطین دیگر به عنوان یک پرونده تاریخی جایگاه سابق را ندارد. همچنانکه روسیه نیز توجه زیادی به این موضوع ندارد. به همین دلیل نمیتوان انتظار داشت تغییر راهبردی خاصی در رویکردهای ایالات متحده امریکا در قبال موضوع فلسطین رخ دهد. این درحالی است که امریکا نشان داده است قصد دارد از تمرکز خود روی خاورمیانه بکاهد و بیشتر به سمت جنوب شرق آسیا ورود کند. در چنین شرایطی و با توجه به وضعیتی که کشورهای عرب منطقه پیدا کردهاند، زمینه برای نفوذ بیش از پیش رژیم صهیونیستی در این کشورها فراهم خواهد شد. از سوی دیگر، باوجوداظهارات ضد و نقیضی که از سوی دونالد ترامپ مطرح شده است، موضوعی که آشکار است اینکه وی نشان داده است در درک سیاست بین الملل فردی عمل گرا است و به همین دلیل مباحثی مثل حق،عدالت و برابری، ارزش چندانی برای او ندارند. ضمن اینکه ترکیب مشاوران رئیست جمهور جدید نیز نشان می دهد که نمیتوان نسبت به وقوع تغییری در موضع امریکا در قبال قضیه فلسطین امیدوار بود.