الوقت- آتش جنگ 12 روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی در حالی فروکش کرده که این رویارویی نظامی موجی از حمایتهای جهانی را از مقاومت و دفاع مشروع ملت ایران در برابر تجاوزات آمریکا و رژیم صهیونی در پی داشت.
یکی از جلوههای ملموس و شگفتآور این حمایتها، مربوط به همنوایی دولتها و ملتهای عربی و اسلامی با ضربات دندانشکن نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به سرزمینهای اشغالی بود به صورتی که علاوه بر محکومیت حملات رژیم صهیونی به ایران از سوی اکثریت قابل توجه کشورهای عربی، سکوهای مختلف فضای مجازی نیز مملو از پیامهای خوشحالی کاربران عرب از تصاویر ویرانیهای شهرهای سرزمینهای اشغالی و مقایسه آن با وضعیت غزه بود.
این وضعیت علاوه بر آنکه بار دیگر نشان داد که برخلاف استراتژی آمریکا جهان عرب روی خوشی به طرح گسترش عادیسازی با رژیم صهیونیستی را ندارد بلکه حتی تحولات جدید موجب شد تا کشورها و افکار عمومی جهان عرب بیش از پیش به سمت همنوایی و احساس قرابت با ایران سوق یافته و سیاست چند دههای ایرانهراسی نیز کارآیی خود را از دست دهد.
مهمترین نگرانی برای کشورهای عربی افزایش بی ثباتی و گسترش آتش جنگ و بحران به سایر نقاط بویژه خلیج فارس است جایی که با مداخله نظامی مستقیم آمریکا به سود رژیم صهیونیستی در جنگ سایه تهدید را بر سر مراکز نظامی آمریکا در کشورهای عضو شورای همکاری و تأسیسات تولید و خطوط انتقال نفت این کشورها خواهد گستراند.
بحران اتمی در ادامه این وضعیت نیز چندان دور از ذهن نیست. ایران در سایه شدیدنرین نظارتهایی که یک کشور هستهای عضو آژانس و ان پی تی داشته است در حال مذاکره با طرف آمریکایی برای رسیدن به توافق بود اما دولت ترامپ با رویکردی غیرصادقانه از مدتها با صهیونیستها برای اجرای حمله نظامی برنامهریزی کرده بودند. اکنون در حالی که ناظران جهانی از عدم نابودی کامل برنامه غنیسازی ایران در حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی سخن میگویند، تهران بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی از قطع همکاریهای خود با آژانس، که با گزارشهای سیاسی و غیربیطرفانه زمینه این تجاوز را فراهم نمود، خبر داده است و به گفته بسیاری از تحلیلگران این موضوع آغازی است بر تغییر رویکرد جمهوری اسلامی از شفایت و اعتمادسازی به سمت سیاست ابهام هستهای. موضوعی که کشورهای عربی و جامعه بین المللی آن را از چشم دولت ترامپ و صهیونیستها خواهند دید.
از طرف دیگر حملات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی میتواند عامل نگرانی کشورهای عربی منطقه باشد که بهرهبرداری از انرژی صلح آمیز هسته ای هستند. در این رابطه روز گذشته ترکی الفیصل از چهره های مطرح و صاحب نفوذ در صحنه سیاست عربستان که دیدگاههای او را مواضع غیررسمی دولت عربستان درباره مسائل مختلف بین المللی نیز میدانند در اظهارنظری گفت آمریکا باید به جای حمله به تأسیسات هستهای ایران، آن بمبها را بر سر تأسیسات دیمونا در اسرائیل میریخت.
این اظهارات در حالی است که عربستان در سالهای اخیر به شدت در پی ساخت نیروگاه و تأسیسات هستهای بوده اند و گرفتن امتیاز اجازه غنیسازی یکی از محورهای مهم در مذاکرات سعودی با آمریکا بوده است. اکنون به نظر میرسد که با توجه به تجاوز یک طرفه رژیم صهیونیستی ریاض نیز نگران مانعتراشیها و اقدامات تجاوزکارانه مشابه از سوی صهیونیستها در آینده است.
مسئله دیگر نگرانی و واهمه جدی اعراب، عمدتاً دولتهای عربی، از برداشته شدن سد مقاومت در برابر هژمونی طلبی رژیم صهیونیستی در منطقه و برنامههای بلندپروازانه این رژیم برای اشغال کامل اراضی فلسطینی و گسترش اشغالگری در دیگر کشورهای منطقه در راستای اجرای طرح نیل تا فرات است. طرحی که تجزیه کشورهای غربی و اسلامی را در افق راهبردی خود مد نظر دارد.
همچنین مطمئناً اگر خوشخیالی صهیونیستها درباره شکست ایران محقق شود این رژیم برای اشغال سرزمینهای فلسطینی از کرانه باختری تا غزه درنگ نخواهد کرد و ایده دولت فلسطینی با از میان برداشته شدن محور مقاومت برای همیشه از بین خواهد رفت و اسرائیل در مرحله بعدی تشکیلات خودگردان را خنثی می کند.
با این حال آنچه اکنون از تأثیرات و نتایج جنگ 12 روزه در صحنه افکار عمومی جهان عرب قابل مشاهده است افزایش محبوبیت و حقانیت گفتمان مقاومت و تثبیت قدرت نظامی برتر ایران در برابر رژیم صهیونیستی میباشد.
برای قاطبه اعراب، به دلیل دههها ناکامی نظامی دولتهای بزرگ عربی در برابر رژیم صهیونیستی، تصویر جنگ با اسرائیل همواره تداعیگر آسیبناپذیری گسترده زیرساختها و شهرهای این رژیم بویژه در تلآویو بوده است. اکنون اما در حالی که افسانه شکستناپذیری ارتش صهیونیستی مدتهاست که توسط حزبالله لبنان و گروههی فلسطینی پایان یافته، جهان عرب به عینه دید که 22 موج وعده صادق 3 افسانه گنبد آهنین و پیدا شدن یک نقطه امن در اراضی اشغالی را کاملاً بر باد داد.