الوقت- رقابت نظامی میان هند و پاکستان به عنوان دو قدرت هستهای، از دههها پیش به یکی از نگرانیهای مهم امنیتی برای ثبات منطقهای و جهانی تبدیل شده است. اما آنچه در دهه اخیر اهمیت بیشتری یافته، تغییر ماهیت این رقابت از یک تنش دوجانبه به یک میدان رقابت ژئوپولیتیکی بزرگتر است که در این میدان نبرد، قدرتهای شرقی و غربی در حال تجهیز دو طرف این تنش هستند.
در این چارچوب درگیری نظامی میان هند و پاکستان از یک تقابل دو طرفه صرف، به صحنهای واقعی برای آزمون توانمندیهای نظامی، فناوریهای پیشرفته و راهبردهای عملیاتی دو کشور تبدیل شده است. قدرتهای نظامی شرق و غرب، بهویژه چین، روسیه، ایالات متحده و کشورهای اروپایی، با دقت این جنگ را زیر ذرهبین قرار دادهاند تا نقاط ضعف و قوت هند و پاکستان را شناسایی و از آن برای جهتدهی به صادرات تسلیحات خود بهره بگیرند.
پاکستان و هند از چه سلاحهایی استفاده کردند
نبرد هوایی اخیر هند و پاکستان یک تحول مهم در تاریخ جنگهای مدرن بود. هند، با استفاده از بهترین جنگندههای خود نظیر «رافائل» فرانسه به اهدافی در کشمیر حمله کرد، اما آنچه که کمتر کسی پیشبینی میکرد، سرنگونی پنج فروند از هواپیماهای پیشرفته هند توسط سیستمهای دفاع هوایی و جنگندههای پاکستانی بود.
طبق گزارش روزنامه «واشنگتن پست»، جنگندههای رافال هند به موشکهای انگلیسی-فرانسوی «سایه طوفان» و موشکهای هوا به زمین «هامر» ساخت فرانسه مجهز بودند. ارتش هند همچنین مجهز به هواپیمای میگ و سوخوی روسی نیز بود.

هند در سالهای اخیر میلیاردها دلار صرف خرید تسلیحات غربی کرده بود اما در میدان نبرد، این تسلیحات با چالشهایی نظیر محدودیت در پشتیبانی فنی، وابستگی به تأمین قطعات و ضعف در تطبیقپذیری محیطی روبهرو شدند. بهویژه در نبردهای هوایی و عملیات پهپادی، نیروهای پاکستانی با تجهیزات چینی عملکردی سریع، هماهنگ و مؤثرتر از خود نشان دادند.
بر مبنای این گزارشها، در زمینه دفاع هوایی، ارتش هند از سامانه اس-۴۰۰ روسی و دو مدل بومی پدافند «آکاش- ان جی» و «باراک-۸» استفاده کرد که اولی برای موشکهای کوتاه برد و ساخت نیروی هوایی هند و شرکت هندی بهارت الکترونیک است و دومی برای موشکهای دوربرد زمین به زمین ساخت مشترک رژیم صهیونیستی و هند است.
از سوی دیگر، بر اساس گزارش «آسوشیتدپرس»، پاکستان برای نخستین بار به صورت رسمی از جنگندههای J10C یا «اژدهای پرتوان» ساخت چین در عملیاتهای رزمی خود استفاده کرد. پاکستان همچنین از جنگندههای «JF17» تندر که تولید مشترک این کشور با چین است استفاده کرد.

این جنگندهها حتی قله دستاوردهای چین در عرصه هوایی نیستند بلکه چینیها اخیرا از جنگنده نسل ششمی خود جی-۳۶ معروف به «JH-XX» رونمایی کرده است، پروژهای که اکنون وارد مرحله آزمایشهای پروازی شده و میتواند موازنه قدرت هوایی را در آسیا و فراتر از آن دگرگون کند. این جنگندهها با بهرهگیری از فناوریهای نوین همچون پنهانکاری پیشرفته، هوش مصنوعی، و قابلیت جنگ شبکهمحور، بهگونهای طراحی شدهاند که میتوانند مستقیماً با F-35 آمریکا و سوخو-۵۷ روسیه رقابت کنند. ورود این جنگندهها نه تنها نشاندهنده جهش فناوری نظامی چین است، بلکه میتواند موقعیت پکن را در بازار جهانی تسلیحات و در موازنه قدرت هوایی آسیا، بهویژه در برابر متحدان واشنگتن و مسکو، به طور جدی تقویت کند.
از سوی دیگر، نیروهای هوایی پاکستان جنگندههای اف-۱۶ آمریکایی و نوعی از هواپیماهای میراژ قدیمی که ساخت فرانسه را در اختیار دارد که در این جنگ از آنها استفاده نکرد. گفته میشود که پاکستان در جنگ 2019 با هند، از جنگنده اف 16 آمریکا استفاده کرده بود اما در شش سال گذشته تغییر راهبرد داده و به سلاحهای چینی روی آورده است.
در این عملیات، پاکستان از سیستمهای دفاعی پیشرفته چینی مانند HQ-9B استفاده کرد، که نه تنها هواپیماهای گرانقیمت هند را منهدم کرد بلکه اعتماد جهانی به فناوریهای غربی را تحتالشعاع قرار داد.
چین با فروش پهپادهای Wing Loong-II و CH-4 به پاکستان، توانایی نظارت، جاسوسی و حتی حمله دقیق را برای اسلامآباد فراهم کرده است. این درحالی است که هند هنوز در مرحله توسعه و واردات محدود پهپادهای غربی و اسرائیلی است.
چین سامانههای دفاع هوایی HQ-9P را به پاکستان تحویل داده است که معادل S-300 روسی است. در مقابل، هند سامانه S-400 را از روسیه خریداری کرده، اما تحریمهای آمریکا و وابستگی به فناوریهای غربی باعث کندی در تحویل و بهروزرسانی این سامانه ضد هوایی شده است.
موفقیت پهپادهای ترکیه در برابر پهپادهای صهیونیستی
یکی از برجستهترین صحنههای نبرد بین هند و پاکستان، رقابت مستقیم میان پهپادهای رزمی پیشرفته بود، رقابتی که در آن، پهپادهای ترکیهای در اختیار پاکستان عملکردی مؤثرتر و برتر از پهپادهای صهیونیستی در نیروی هوایی هند نشان دادند. این نبرد نه تنها تقابل دو کشور، بلکه نمایش قدرت فناوری نظامی دو بازیگر غیرغربی در منطقه بود. به نوشته «ایندیا اکسپرس» ارتش پاکستان در حمله به اهداف خود در هند از پهپادهای «سونگار» ساخت ترکیه و یک نوع پهپاد ناشناخته هم استفاده کرده است.
پاکستان با بهرهگیری از پهپادهای تهاجمی ترکیه توانست عملیاتهایی با دقت بالا و تلفات پایین انجام دهد. این پهپادها با قدرت مانور بالا، مداومت پروازی طولانی، و قابلیت حمل تسلیحات هوشمند، بهویژه در مناطق مرزی کشمیر، ضربات دقیقی به اهداف نظامی و زیرساختی وارد کردند. گزارشها حاکی است که سامانههای دفاعی هند بارها در شناسایی و رهگیری این پهپادها ناکام ماندهاند.

در مقابل، پهپادهای اسرائیلی Heron TP که در اختیار هند بودند، با وجود تکنولوژی پیشرفته، به دلیل پیچیدگیهای عملیاتی، آسیبپذیری در جنگ الکترونیک، و وابستگی به مراکز کنترل ثابت، کارایی کمتری در میدان نبرد از خود نشان دادند. همچنین، در برخی موارد، اختلالات الکترونیکی از سوی سامانههای پاکستانی باعث انحراف یا سقوط پهپادهای اسرائیلی شد.
بر مبنای گزارشهای رسانهای، ارتش هند همچنین از پهپادهای انتحاری «اسکای استرایکر» برای حمله به خاک پاکستان بهره برده است. ایندیا اکسپرس، با اشاره به این موضوع در گزارشی نوشته، پهپادهای اسکای استرایکر طراحی شده و ساخت رژیم صهیونیستی هستند و در بنگلور هند مونتاژ میشوند. این خبرگزاری هندی مدعی شده که این پهپادها نقش زیادی در حملات هند به خاک پاکستان داشته است.
کارشناسان دفاعی بر این باورند که تجربه ترکیه در جنگهای نامتقارن، از سوریه و لیبی گرفته تا قرهباغ، نقش مهمی در طراحی عملیاتی پهپادهایش داشته است، درحالی که پهپادهای صهیونیستی بیشتر برای رصد و عملیات بلندمدت طراحی شدهاند.
علاوهبراین، در سال 2016، برخی منابع گزارش دادند که هند در نظر دارد سیستم راداری ساخت رژیم صهیونیستی برای کنترل ورود و خروج تروریستها در خطوط مرزی خود نصب و از ورود شبهنظامیان پاکستانی به کشمیر جلوگیری کند.
سامانه راداری فالکون هند با کد EL/W 2090از سامانه راداری آرایه فازی فعال بهره میبرد و سازنده صهیونیست ادعا میکرد این سامانه با برد کشف ۴۰۰ کیلومتر و پوشش ۳۶۰ درجه یکی از پیشرفتهترین مدلها در کلاس خود در جهان است ولی خروجی آنها در نیروی هوایی هند چه در سال ۲۰۱۹ و چه درگیری اخیر چیزی جز یک بازنده مطلق نبوده است. به همین دلیل، با عملکرد ناموفق پهپادها و رادارهای صهیونیستی در جنگ اخیر شبه قاره، هندیها از خرید این نوع تسلیحات از رژیم اشغالگر پشیمان شدهاند.
چین برنده رقابت تسلیحاتی در تنش شبه قاره
جنگ اخیر هند و پاکستان به رغم ابعاد منطقهای آن، تبدیل به آزمایشگاه واقعی برای قدرتهای نظامی دنیا شد؛ جایی که نمایش و عملکرد دقیق سلاحهای چینی، معادلات جهانی را به نفع پکن تغییر داد و قدرت سلاحهای غرب را به چالش کشید.
قیمت پایینتر و دسترسی سریعتر به فناوری برای کشورهای مانند پاکستان، چین را به شریک نظامی جذابتری تبدیل کرده است. چین برخلاف غرب، حاضر به اشتراکگذاری فناوریهای کلیدی با اسلامآباد است.
حتی گفته میشود پس از جنگ اخیر هند و پاکستان، سهام شرکتهای تسلیحاتی چین روند صعودی به خود گرفتهاند ولی شرکت رافال فرانسه چند درصد از ارزش بازار خود را از دست داده است و این برای کشورهایی مانند عربستان سعودی که دنبال خرید این نوع جنگنده از فرانسه بودند، هشدار جدی به شمار میرود.
با توجه به وابستگی هند به تأمینکنندگان متنوع، بوروکراسی پیچیده دفاعی و تأخیر در بومیسازی فناوری، پاکستان توانسته با تکیه بر چین و مدل «ساده اما مؤثر»، توان نظامی خود را سریعتر نوسازی کند. چین نیز با استفاده از این فرصت، فناوریهای خود را در میدان واقعی آزمایش و بهبود داده است، تا جایی که پهپادها و سامانههای چینی اکنون در چندین کشور دیگر نیز استفاده میشوند.
کارشناسان معتقدند که پس از جنگ ۲۰۲۵، نظم بازار جهانی تسلیحات در حال تغییر است. اگرچه آمریکا همچنان بزرگترین صادرکننده سلاح در جهان باقی مانده، اما چین با مدل «سلاح ارزان، مؤثر، قابل تولید بومی»، عملاً در حال دگرگونکردن معادلات است.
با پیروزی تاکتیکی و فناورانه در جنگ اخیر، چین اکنون نه فقط یک صادرکننده تسلیحات، بلکه یک بازیگر ژئوپلیتیکی تعیینکننده در رقابتهای نظامی قرن ۲۱ شده است.
تحلیلگران نظامی معتقدند که جنگ ۲۰۲۵ نشان داد تسلیحات چینی نهتنها «ارزانتر»، بلکه «هوشمندانهتر» طراحی شدهاند؛ سلاحهایی که برای جنگهای نامتقارن و شرایط پیچیده طراحی شدهاند و برخلاف تجهیزات سنگین و گرانقیمت غربی، با سرعت و انعطاف بیشتری در میدان عمل میکنند.
نتیجه این جنگ، ضربهای نمادین و راهبردی به اعتبار دههها تسلط فناوری نظامی غربی بود. کشورهایی که پیشتر صرفاً به سلاحهای آمریکایی، اروپایی یا اسرائیلی اعتماد داشتند، اکنون به گزینههای چینی بهعنوان راهکاری مقرونبهصرفه و کارآمد نگاه میکنند. تقاضا برای خرید تسلیحات چینی پس از این جنگ جهش چشمگیری داشته و پکن با اعتمادبهنفس بیشتری در حال گسترش نفوذ نظامی و صادرات فناوریهای خود به کشورهای آفریقایی، خاورمیانه و آمریکای لاتین است.
جنگ اخیر در شبه قاره ثابت کرد که دوران انحصار فناوری نظامی غرب به پایان رسیده است و نشان داد که تجهیزات نظامی شرق چگونه میتوانند در یک نبرد تمام عیار دست برتر را داشته باشند و به رقیبی سرسخت برای کمپانیهای تسلیحاتی آمریکا و اروپا تبدیل شوند. از اینرو، اژدهای چینی، اکنون نه فقط در اقتصاد، بلکه در میدانهای نبرد جهانی نیز به قدرتی تمامعیار بدل شده است که میتواند مسیر ابرقدرتی این کشور تا 2049 را هموار کند.
آمریکا به دنبال گرفتن بازار هند از فرانسه
ایالات متحده که مدتها در پی گسترش نفوذ نظامی در جنوب آسیا و کاهش وابستگی هند به روسیه و فرانسه بود، اکنون از تضعیف وجهه جنگنده رافال بهرهبرداری میکند. گفته میشود که از ماهها پیش رایزنیهای فشرده واشنگتن با دهلینو با هدف ترغیب آن به خرید جنگندههای آمریکایی شروع شده است تا هم برتری هوایی هند در برابر پاکستان تضمین شود و هم وابستگی هند به غرب، به ویژه آمریکا افزایش یابد.
از اینرو، آمریکا با استفاده از این فضا، پیشنهادهای فنی، مالی و انتقال فناوری گستردهتری را روی میز گذاشته است. پنتاگون بارها حمایت خود را از تولید مشترک جنگندهها در خاک هند اعلام کرده است، اقدامی که نه تنها به تقویت صنایع دفاعی داخلی هند میانجامد، بلکه پیوندهای استراتژیک با واشینگتن را نیز عمیقتر میسازد.
از نگاه واشینگتن، شکست رافال در جنگ، نهتنها یک نقطه ضعف برای فرانسه بلکه یک فرصت طلایی برای تغییر موازنه در رقابت تسلیحاتی در شبه قاره است. آمریکا میخواهد با تضعیف نفوذ تسلیحاتی چین در پاکستان و جایگزینی تجهیزات غربی در هند، رقابت ژئوپلیتیکی در جنوب آسیا را به نفع خود پایان دهد.
درشرایطی که رقابت تسلیحاتی در جنوب آسیا به میدان آزمون قدرتهای جهانی تبدیل شده، آمریکا تلاش میکند با کنار زدن فرانسه، سهم خود را از بازار تسلیحاتی هند افزایش دهد و شکست رافال میتواند سکوی پرتابی برای جنگندههای آمریکایی باشد.
درواقع، جنگ هند و پاکستان نه تنها یک درگیری منطقهای، بلکه یک نمایشگاه میدانی برای تولیدکنندگان سلاح در شرق و غرب بود و قدرتهای بزرگ اکنون در حال تنظیم پیشنهادات خود با دقتی دوچندان هستند، نه فقط برای فروش سلاح، بلکه برای تثبیت نفوذ ژئوپلیتیکی خود در یکی از حساسترین مناطق جهان.