الوقت- برای بیش از دو هزار سال، پادشاهانی که بر چین حکومت می کردند، کشور خود را به عنوان یکی از بازیگران مسلط در جهان میدیدند. مفهوم ژونگیو zhongguo - (به معنای "وسط" یا "مرکز" )، آنگونه که چینیها خود را به این نام میشناسند - صرفاً جغرافیایی نیست. این مفهوم نشان می دهد که چین مرکز فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهان است. این جهانبینی چین-مرکزی، از بسیاری جهات دیدگاه چین را در مورد امپراطوری سازی جهانی که قوانین، هنجارها و نهادهای بین المللی را حول محور این کشور بنا میکند، شکل داده است. با این حال، افول و فروپاشی امپراتوری چین در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، نفوذ این کشور را در صحنه بینالمللی برای بیش از یک قرن کاهش داد. اما اکنون در دوران شین جینگ پینگ، پکن بار دیگر به احیای ایدئولوژی جهانی چین- محور خود میاندیشد.
اما در حالی که چین به طور فزایندهای خود را مهیای نقشآفرینی در پویاییهای ژئوپلتیکی نظم جدید بینالمللی میکند غرب آسیا به عنوان کانون بسیاری از بحرانها و مناقشات بزرگ جهانی طی دهههای گذشته که محل رقابت ابرقدرتها بوده است، از جایگاه برجستهای در دوران جدید خیز اژدهای شرق برای استقرار حکمرانی جهانی برخوردار شده است و به همین دلیل پکن پس از میانجیگری موفق در پرونده اختلافات میان ایران و عربستان سعودی تمایلات آشکاری برای توسعه دامنه نفوذ سیاسی و بازیگری در مسائل مهم منطقه یافته است.
در همین راستا در جریان سفر مهم هفته گذشته محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی به پکن، چینیها از شکلگیری روابط استراتژیک با فلسطین خبر دادند. شین جینگ پینگ در این رابطه گفت «امروز به طور مشترک ایجاد شراکت راهبردی چین و فلسطین را اعلام کردیم که نقطه عطف مهمی در تاریخ روابط دوجانبه خواهد بود».
اعلام شراکت راهبردی با فلسطین، به موازات افزایش نارضایتی فلسطینیان از نقش آفرینی نامتوازن آمریکا که در 4 دهه گذشته خود را میانجی مذاکرات به اصطلاح صلح فلسطینی- اسرائیلی عنوان کرده است، و در کنار شکلگیری نگرش مثبت منطقه ای به قابلیت رویکرد سازنده چین برای حل بحرانهای خاورمیانهای با توجه به روابط فراگیر پکن با تمامی بازیگران رقیب، به معنای فهم مقامات پکن از مساعد بودن شرایط برای پذیرش جدیتر چین در تحولات شکل دهنده به نظم جدید منطقه ای غرب آسیا است. نظرسنجی اخیر نشان داد که 80 درصد فلسطینی ها از پیشنهادات چین برای میانجیگری در مناقشه فلسطین و اسرائیل استقبال می کنند، در حالی که دیدگاه افکار عمومی درباره ایالات متحده به عنوان کمترین حد خود رسیده است.
در این میان نکته حائز اهمیت آن است که اگرچه چینیها خود را معرف نقشآفرینی دگرگونه و متفاوتی از آمریکا در یکی از پیچیده ترین، قدیمیترین و پرابعادترین مسائل منطقهای و مسئله اول جهان اسلام میدانند اما نگاهی به طرحهای پیشنهادی این کشور عملاً حرکت روی همان ریل توافق اسلو و طرح صلح عربی و مصوبات شورای امنیت است که نشان میدهد پکن بیش از آنکه دنبال رسیدن سریع به صلح باشد – آنگونه که در توافق ایران و عربستان روی داد- در پی اعلام نزدیکی به جهان عرب و اسلام در عصر فاصله گیری از آمریکا است. در این رابطه یک منبع ارشد تشکیلات خودگردان، که خواست نامش فاش نشود، به رسانه ها گفت: [با این کار] چین قدرت خود را نشان میدهد و ایالات متحده را ضعیف جلوه میدهد.
چین در طرح ابتکاری جدید خود خواستار تشکیل کشور مستقل فلسطینی بر اساس مرزهای 1967 - با پایتختی بیتالمقدس شرقی، افزایش کمکهای توسعه ای و بشردوستانه به فلسطینی ها و همچنین پایان دادن به اقدامات تحریکآمیز (شهرکسازیها) و ایجاد شرایط برای گفتگوهای صلح در مقیاس بزرگتر در نشستهای بین المللی شده است.
چین چندین بار در دوره شی جین پینگ ابتکارات و گفتگوهای صلح درباره فلسطین با همین محورها ارائه کرده است. برای مثال در سال 2013 این ابتکار خواستار «راه حل دو دولتی»، توقف شهرک سازیها در سرزمین های اشغالی، هماهنگی تلاش های بین المللی برای حل مناقشه و تمرکز بر توسعه فلسطین بود. . در سال 2017 نیز طرح مشابهی با مرکزیت پیشبرد طرح یک کمربند یک جاده ارائه شد.
آخرین گفتگوهای مستقیم صلح بین مقامات اسرائیلی و فلسطینی، با میانجیگری واشنگتن، در سال 2014 برگزار شد. از آن زمان، رشد گسترده شهرک های اسرائیلی در کرانه باختری اشغالی، راه حل دو کشور را کاملاً غیرممکن کرده استو سیاستهای اشغالگری صهیونیستی نیز در این دوران نه تنها کاهش نیافته بلکه به سمت تقویت اقدامات راستگرایان افراطی پیش رفته است و طبیعتاً چینیها نیز از این موضوع آگاه هستند. در واقع حتی اگر سفر عباس به هیچ تغییر ملموسی در پایان اشغالگری صهیونیستها منجر نشود، اما میزبانی از رهبر تشکیلات خودگردان در بحبوحه یک دوره پرتنش در مناقشه اسرائیل و فلسطین، پیامی قوی از حمایت را برای کشورهای عربی در خلیج فارس ارسال میکند. این تحول به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک برای چین تلقی میشود، زیرا کشورهای عربی در خلیج فارس به این بارو رسیده اند که ایالات متحده در حال خروج از منطقه و از دست دادن هژمونی خود در سطح بین المللی در برابر رقبا است.
از زمان برقراری روابط دیپلماتیک دوجانبه در سال 1988، چین همواره در حد ظرفیت خود به توسعه اقتصادی فلسطین و بهبود معیشت مردم کمک کرده است. چین به فلسطین در ساخت بیش از 40 پروژه از جمله مدرسه و جاده کمک کرد، تیمهای متخصص، تجهیزات پزشکی و واکسنها را در طول همهگیری کووید-19 فرستاد و در ژوئن 2023، چین متعهد شد یک میلیون دلار دیگر به آژانس امداد و کار آوارگان فلسطینی (آنروا) کمک کند.
در مقابل فلسطین نیز همواره از اصل چین واحد حمایت کرده و مداخله خارجی در امور داخلی چین از جمله امور مربوط به هنگ کنگ و استان سین کیانگ را محکوم میکند.
اما هرچقدر که سیاستهای فلسطین و چین به هم نزدیکتر میشود روابط پکن - تل آویو در مسیر سردی پیش میرود. در حدود یک سال گذشته، اسرائیل، بنا بر دستورالعملهای ایالات متحده، علیه چین در سازمان ملل در موضوع استان سینکیانگ رای داده است. از طرف دیگر تحت فشارهای واشنگتن صهیونیستها از همکاری در پروژه بزرگ یک کمربند یک جاده را کنار کشیده اند و به طور فزاینده ای صراحتاً اعلام میکنند که همچنان در سیاست خارجی با ایالات متحده هماهنگ هستند.
درس خرد چینی به اعراب
کین گانگ وزیر خارچه چین در سفر اخیر محمود عباس به پکن از به کار انداختن «خرد چینی» در پرونده صلح فلسطین برای حل بحران سخن گفت. بی شک بکار بردن لفظ خرد چینی در واقع همان رویکرد متوازن چین به موضوعات مورد مناقشه بین المللی همانند بحران اوکراین است که از ثمربخشی میانجیگری موفق در پرونده اختلافات میان ایران و عربستان اعتبار میگیرد.
اما همانطور که گفته شد مشارکتجویی چین در پرونده بحران فلسطین عمدتاً وجه نمادین دارد و تکرار اصول ابتکارات بر زمین مانده اسلو و طرح صلح عربی (2002) نیز موید این ادعا است، بنابراین نکته حائز اهمیت آن است که چینی ها به فراست فاکتور قدرتآفرین و نفوذبخش مشارکت در مسئله فلسطین را به خوبی درک کردهاند. این در حالی است که کشورهای عربی همانند عربستان سعودی، که خود مبتکر برخی طرحهای صلح در گذشته بوده اند و در میان بخشی از جامعه فلسطینی و تشکیلات خودگردان نیز نفوذ داشتهاند با حرکت به سمت عادیسازی روابط عملاً به همان مسیر ایالات متحده میروند و در حال از دست دادن جایگاه گذشته و در واقع وزن منطقه ای خود هستند.