الوقت- بحران داخلی سوریه فرصتی بینظیر را برای کردهای سوریه ایجاد کرده است. بهطوری که کردهای سوری سریعاً اقدام به سازماندهی خود از نظر سیاسی و نظامی نمودند. هر چند کردها 10 درصد جمعیت کشور سوریه (حدود 2 میلیون نفر) را تشکیل میدهند، اما سازماندهی مناسب و توانایی در مبارزه با تروریستهای داعش و جبهه النصره در مدت زمانی کوتاه آنان را همچون بازیگری مهم در روند تحولات سوریه مطرح نمود.
از سال2011، حزب اتحاد دموکراتیک (PYD ) در کردستان سوریه اعمال قدرت میکند و حمایت در حال افزایشی را کسب نموده و در بین دستگاههای اجرایی خودگردانش دارای مشروعیت میباشد. طی چند سال اخیر، ایجاد سه کانتون کوبانی، عفرین و جزیره و بهرهگیری از سیستم خودمختاری دموکراتیک بر وزن سیاسی کردهای سوریه نزد افکار عمومی جهانی افزوده است. در همین راستا سال 2014 و 2015 حمله به کوبانی توسط داعش اسطوره جدیدی از مقاومت را نزد جهانیان ایجاد نمود و مبارزان کرد سوری پرستیژی بینالمللی یافتند. در ماههای اخیر هم با ورود روسیه به عرصه بحران داخلی سوریه، کردها بیشاز بیش مورد توجه واشنگتن و مسکو قرار گرفتند. در واقع آمریکا و روسیه بر آنند تا یگانهای مدافع خلق (YPG ) را همچون متحدی توانمند در کنار خود داشته باشند. اما سوای از این تغییر چشمگیر جایگاه کردهای سوریه، آینده سیاسی آنان با پیچیدگیها و موانع زیادی مواجه است. بدین معنی که در سطح داخلی و منطقهای کردهای سوریه مخالفان و رقبای سرسختی دارند و در سطح بینالمللی رویکردی مشخص نسبت به آینده آنان وجود ندارد. واقعیت این است که در سوریه کردها از دوستان کمی برخوردارند و مخالفان زیادی دارند.
در سطح داخلی سوریه حکومت مرکزی بشار اسد به شدت با خودگردانی کردها مخالف است و حتی در شرایط فعلی اگر درگیر مبارزه با نیروهای دیگر داخلی سوریه نبود نسبت به سیستم خودگردانی کردها منفعل باقی نمیماند. گروههای اسلام گرا که متهم به تخریب کردستان سوریه (روژآوا) هستند، و بخشهای غیراسلامی اپوزیسیون سوریه که به عنوان ملی گرای عرب مطرح هستند نیز تمایلی به حمایت از خودگردانی کردها در سوریه ندارند. ترکیه با کردستان سوریه مخالفت کرده است، و جامعه بینالمللی نیز از اینکه چگونه با این سرزمین محصور ارتباط و برخورد نماید، اطمینان ندارد.
در سویی دیگر، هر چند کردها در شمال سوریه نفوذ و قدرت پیدا کردهاند، اما موفقیت بلندمدت کردها بهعنوان یک نیروی منطقهای به تواناییشان در ایجاد روابط همکاریجویانه بین احزاب متنوع کردی بستگی دارد. در حالیکه سیاستهای کردها در سوریه با رقابت و شکست روبهرو باشد، پذیرش نیازمندی به همکاری در بین دستهبندیهای سیاسی کردها در کشور افزایش مییابد. خصوصا که نیروهای کردی در مبارزه با داعش بیشتر با یکدیگر همکاری نمودند. در واقع، این رویکرد که کردها تنها در مواقع وجود بحران همکاری مینمایند منجر به ظهور بسیج پان کردی در منطقه نمیگردد.
همچنین، ترکیه و حزب دموکرات کردستان عراق (PDK ) دو بازیگر کلیدی در تعیین آینده سیاسی کردهای سوریه هستند. حزب دموکرات کردستان عراق نیز نقش قطعی در حال افزایشی را بهمنظور ارتقای جایگاه خود در ردیف حزبی که نماینده و حامی منافع تمام کردهاست، ایفا مینماید. این حزب خواهان تقسیم قدرت در کردستان سوریه میان نیروهای تحت حمایت خود و حزب اتحاد دموکراتیک است. در آینده میتوان انتظار رقابت جدی نیروهای طرفدار بارزانی با نیروهای طرفدار پکک را در کردستان سوریه داشت. همچنین آنکارا به راحتی اجازه همجواری فراگیر کردهای سورریه با ترکیه را نخواهد داد. بدون تردید مقامات ترک از هر ابزاری برای الحاق کانتونهای سهگانه کردهای سوریه فروگذاری نخواهند کرد. از این رو، میتوان عنوان نمود که آینده کردهای سوریه در گرو معادلات پیچیده داخلی، منطقهای و بینالمللی است. واقعیت این است که هر اندازه نیروهای معارض منطقهای و بینالمللی به همدیگر نردیکتر شوند، جایگاه و موقعیت کردهای سوریه بیشتر تضعیف خواهد شد.
آرام حسن زاد