سایت تحلیلی خبری الوقت | Alwaght Website

انتخاب سردبیر

خبر

بیشترین بازدید

روز هفته ماه

پرونده ها

اختلافات ترکیه و آمریکا

اختلافات ترکیه و آمریکا

undefined
معامله قرن

معامله قرن

undefined
سازمان القاعده

سازمان القاعده

سازمان القاعده القاعده پس از 2001 دچار دگرگوني‌هاي چشم¬گيري شد. ساختار هرمي آن جاي خود را به ساختاري داد كه زيرمجموعه‌ها در آن با استقلال عمل فعاليت مي‌كردند. اين تحول اگرچه تسلط مركز بر پيرامون را تقليل داد اما بر گستره و توالي عمليات القاعده در كشورهاي مختلف خاورميانه افزود. با اين حال توان عملياتي كلان القاعده در اثر اين دگرگوني تا حدود زيادي تحليل رفت. القاعده پس از بمب‌گذاري‌هاي لندن در 2005، تاكنون نتوانسته است عمليات موفقيت آميزي در كشورهاي غربي انجام دهد. افزون بر اين، گسترش دامنۀ منطقه اي فعاليت هاي القاعده به كشته و دستگير شدن بسياري از رهبران و كادرهاي اصلي آن انجاميد. با اين حال تمامي اين چالش‌ها مانع تداوم فعاليت القاعده نشد. زيرمجموعه هاي آن در عراق، يمن، افغانستان، پاكستان، سومالي و ديگر كشورها و مناطق فعال باقي ماندند. تشكيلات القاعده تشكيلات القاعده در سال 1988 توسط اسامه بن لادن جهت مبارزه با "اتحاد جماهير شوروي" در افغانستان تأسيس شد. القاعده از سازمان "مكتب الخدمة" كه هدف آن مسلح‌ كردن و آموزش مجاهدين اسلامي براي جنگ با شوروي بود گسترش و پيشرفت يافت. اين سازمان از حمايت و پشتيباني دولت‌هاي اسلامي به ‌ويژه عربستان سعودي و پاكستان و همچنين ايالات متحده آمريكا برخوردار بود. در سال 2000 ايمن ظواهري سازمان "جهاد اسلامي مصر" را با سازمان القاعده ادغام كرد و به شخص دوم اين تشكيلات تبديل شد. خاستگاه اصلي القاعده را بايد "وهابيت" برشمرد كه خود ريشه در جنبش سلفي، مذهب حنبلي و پيروان اهل حديث دارد. رهبران، نظريه پردازان و بسياري از اعضاي القاعده يا وهابي‌اند يا از پيروان مذاهب حنبلي و حنفي كه به وهابيت تمايل زيادي دارند. القاعده را جنبشي سلفي نيز دانسته‌اند، زيرا پيشوايان آن، يعني "احمد بن حنبل" و "ابن تيميه" از نخستين مدعيان سلفي‌گري بوده‌اند. اين تفكر با دريافت خاص خود از توحيد و تكيه بر استدلال‌هاي ظاهرگرايانه بسياري از مسلمانان را كافر مي‌داند و نوك اين ويژگي تكفيري خود را به طور خاص متوجه شيعيان كرده است. ايدئولوژي القاعده بر چهار ركن سلفي‌گري، راديكاليسم، شيعه ستيزي و غرب ستيزي استوار است. از آنجا كه دو ركن آخر بر آمده از ويژگي سلفي‌گري است، به اختصار مي‌توان آن را ايدئولوژي "سلفي راديكال" ناميد. از نگاه آنان، دين يك نظام ساده حقوقي است كه از جانب خداوند براي رهايي بشر از عذاب دنيوي و اخروي نازل شده و تكاليفي را بر او واجب كرده است. به همين دليل بشر براي سعادت دنيا و آخرت بايد به عبادت و اطاعت خدا بپردازد. به رغم تداوم فعاليت، القاعده از نيمۀ دهۀ گذشته دچار چالش‌هاي بزرگي شد كه آيندۀ آن را در هاله‌اي از ابهام فرو برد. چهار چالش عمدۀ القاعده در اين سال ها به ترتيب اهميت عبارتند از: - تنزل جايگاه در جهان اسلام: در نظرسنجي هاي پس از يازده سپتامبر، القاعده از مقبوليت و محبوبيت قابل توجهي در كشورهاي اسلامي برخوردار بود. اين جنبش در ذهن بسياري از مسلمانان متشكل از جهادگراني بود كه پس از آزادسازيِ افغانستان از اشغال ملحدان، مبارزه با ظلم و ستم در ابعاد داخلي (در برابر رژيم‌هاي فاسد منطقه) و خارجي (در برابر امريكا و غرب) و دفاع از منافع جهان اسلام را سرلوحۀ فعاليت هاي خود قرار داده‌اند. اين نوع نگاه در ابتدا با توجه به گفتمان ظلم‌ستيز و جهادگرايانۀ القاعده چندان غيرمنتظره نمي‌نمود. اما با روشن شدن پيامدهاي عملكرد القاعده بر جهان اسلام، به ويژه اشغال افغانستان و عراق و نيز گسترش فعاليت‌هايي كه بيش از هر چيز جان و مال مسلمانان و بي‌گناهان را هدف مي‌گرفت، طرفداري از گفتمان القاعده به تدريج رو به كاهش نهاد. به طور مشخص از سال‌هاي 2005 و 2006 محبوبيت القاعده و پشتيباني از آن در ميان مسلمانان رو به تنزل نهاد، به نحوي كه در 2010 طرفداري از القاعده نسبت به 2001 به نيم كاهش يافت. تنزل هواداري از القاعده به معناي كاهش حمايت پرسنلي و مالي به ويژه از زيرمجموعه‌هاي اين سازمان مي‌باشد. پيامدهاي اين واقعيت را در عراق، يمن و مغرب شاهد بوديم؛ - بهار عربي: دومين چالش، خيزش‌هاي فراگير و مردميِ 2011 در خاورميانه مي‌باشد. اين تحركات در سه جهت براي القاعده پيامدهاي منفي در بر داشت: نخست آنكه تبليغات عليه رژيم‌هاي حاكم كه پيشتر يكي از ابزارهاي اساسي القاعده براي جلب حمايت و توجيه عملكردش نزد مسلمانان بود، با توجه به حضور گستردۀ مردم در اعتراضات ضدرژيم، كارآيي خود را در جذب نيروهاي جوان و پشتيباني مالي از القاعده در ميان شهروندان عرب از دست داد. دوم آنكه تقريباً تمامي نيروهاي فعال در زندگي سياسيِ منطقه – به جز القاعده – در اين تحولات حضور داشتند. تصويري كه دوري القاعده از جوامع عربي را به خوبي به نمايش گذاشت. سوم آنكه، مردمي بودن تحولات و حاشيه‌اي بودن نقش آمريكا و در واقع غافلگيريِ اين كشور از سرعت و گسترۀ تحولات و نيز تضاد آمريكا با برخي از رژيم‌هاي عرب، امكان بهره‌گيري تبليغاتي القاعده از حضور امريكا را از بين برد؛ - حذف رهبر كاريزماتيك: مرگ بن لادن بزرگترين چالش القاعده در طول سال‌هاي فعاليت آن بود. جنبش‌هاي اسلام‌گرا اغلب بر محور شخصيتي كاريزماتيك و نيرومند به فعاليت مي‌پردازند. نگاهي به جنبش‌هاي اسلام‌گراي قرن بيستم در خاورميانۀ عربي نشان مي‌دهد كه حذف رهبريِ كاريزماتيك از صحنه، اغلب به معناي زمين‌گير شدن و آغاز زوال چنين جنبش‌هايي بوده است. افزون بر اين، شخصيت جذاب و محبوبيت بن لادن در ميان اعضاي القاعده و توان سخنوريِ وي نقشي اساسي در تحكيم وحدت سازمانيِ القاعده داشته است. مرگ بن لادن علاوه بر حذف چهرۀ كاريزماتيك و وحدت‌بخشِ القاعده، اين جنبش را با چالش جانشيني روبه رو كرد؛ - بحران جانشيني: هشت هفته پس از مرگ بن لادن اعلام شد كه أيمن الظواهري به جانشيني وي انتخاب شده است. اين فاصلۀ زماني به خوبي گوياي اختلافات دروني القاعده بر سر انتخاب جانشين است. حتي اگر اين تأخير را، بنا بر تحليلي، ناشي از دشواري برگزاري سريع نشست اعضاي عالي‌رتبۀ القاعده براي انتخاب رهبر بدانيم، عدم بيعت زودهنگام زيرمجموعه هاي القاعده اين تحليل را زير سوال برد. تأخير در بيعت ساير زيرمجموعه هاي القاعده، نشان از تأثير چالش جانشيني بن لادن بر وحدت سازماني القاعده مي باشد. افزون بر فقدان اجماع بر سر الظواهري، وي چهره‌اي كاريزماتيك به حساب نمي‌آيد و از شخصيت و قدرت سخنوري بن لادن و اثرگذاري وي در رهبران و كادرهاي القاعده برخوردار نيست. از ديد برخي وي بيشتر براي مديريت يك اداره يا شركت مناسب است تا رهبري يك جنبش جهاني. مجموعۀ چهار چالش فوق، القاعده را در بستر اصلي و در حال دگرگوني فعاليتش، خاورميانه، به حاشيه رانده است. مرگ بن لادن بزرگترين ضربه‌اي بود كه به القاعده وارد شد. اگرچه الظواهري به عنوان ايدئولوگ القاعده معروف است اما وي به وضوح از صفات لازم براي رهبري جنبشي گسترده همچون القاعده برخوردار نيست. وضعيت فعلي القاعده در حالي كه كمتر از سه سال از كشته شدن اسامه بن لادن، بنيان گذار القاعده نگذشته است كه طيف هاي جوان‌تر و نوظهور القاعده پاگرفته و اقدامات انتحاري را در برخي از كشورهاي منطقه انجام مي دهند. اين در حالي مي باشد كه در سال هاي گذشته، القاعده به لحاظ سازماني و ايدئولوژي در مسير تنزل و عقب نشيني بود. روند ظهور مجدد اين سازمان تروريستي در برخي از كشورهاي منطقه را مي توان به شرايط بحراني و بعضاً هرج و مرج داخلي اين كشورها بي ارتباط ندانست. چرا كه خلأ ايدئولوژي در جهان عرب به واسطه شكست حكومت‌هاي اصلاح طلب، بازار سازمان القاعده و ايدئولوژي القاعده گرايي را در جهان عرب رونق بخشيده است. به بيان ديگر، بسياري از مخالفان انقلاب هاي عربي، كه خواهان حفظ ديكتاتورهاي سابق در قدرت بودند و يا خواهان قدرت‌يابي ديكتاتورهاي ديگر و بعضاً بازگشت آن‌ها بودند، نسل جديدي از القاعده نوين را پايه گذاري كرده‌اند. سازماني كه بسياري از اعضاي قديمي و كليدي آن در سال‌هاي گذشته كشته شدند، با گفتمان جديد و با هدف تغيير در جهان اسلام، تنها از طريق جهاد خشونت‌آميز و تروريسم، سعي در پياده نمودن پارادايم خود دارند. در اين بين جماعت اخوان المسلمين به عنوان دشمن محوري القاعده، كه چند سالي در مسير تسلط بر سياست‌هاي جهان عرب، تغييراتي را به وجود آورد، نقش مهمي در تقويت اين گروه نوين بازي كرد. هر چند كه اخوان در ادامه حركت خود، دچار چالش هاي جدي شده است، اما توانست اثبات كند كه تغيير واقعي در جهان عرب بدون تروريسم و اقدامات خشن هم امكان دارد. بر همين اساس، بسياري از تحليلگران، ظهور نسل جديد از گروه القاعده را پيش بيني كردند. نكته قابل تأمل اينكه، نوظهوران و وابستگان به القاعده نوين خيز بلندي از دمشق تا بغداد و بيروت برداشته اند و در سال گذشته خشونت و افراطي‌گرايي هاي فراواني را انجام داده اند. القاعده اي كه در عراق صحبت از شكست و محو جدي آن بود، مجدداً احيا شده و اقداماتي مرگبارتر از گذشته انجام مي‌دهد. امروز گروه دولت اسلامي عراق و شام، داعش بار ديگر براي به دست گرفتن مناطق غربي عراق در حال جنگيدن است. حتي اين گروه با ائتلاف با جبهه النصره در سوريه شكوفاتر شده است و به همراه يكديگر براي نابودي منطقه تلاش مي كنند. بر همين اساس، خشونت فرقه اي بين شيعه و سني چندين برابر شده است. بسياري از جهادي‌هايي كه از اروپا روانه سوريه شده‌اند در آتش القاعده نوين در حال سوختن مي باشند. تلاش گردان‌هاي تروريستي چون (گردان‌هاي عبدا… عزام) براي كشاندن جنگ فرقه‌اي از سوريه به لبنان و عراق است. حتي حمله به سفارت ايران در بيروت و ساير اقدامات انتحاري چون بمب گذاري را در مناطق شيعه نشين در دستوركار خود دارند
گروه داعش

گروه داعش

دولت اسلامي عراق و شام يا داعش به عنوان گروهي منشعب از القاعده محسوب مي شود كه از منظر گرايشات عقيدتي و فكري و همچنين جنبه رفتاري رويكرد يكساني با القاعده دارد. با اين حال رفتارهاي اين گروه تروريستي در طول يك دهه گذشته و به خصوص چند سال اخير نشانگر راديكال تر و خشن تر بودن اين گروه در مقايسه با القاعده است و داعش با توجه به جدايي از القاعده و پيدايش اختلافاتي بين آن دو به عنوان مخوف‌ترين و قدرتمندترين گروه تروريستي در عرصه خاورميانه ظهور كرده است. هر چند كه داعش در شكل كنوني آن محصول بحران سوريه و گسترش اختلافات و منازعات منطقه اي بعد از 2011 است، اما ريشه ها و روند قدرت گرفتن آن به دوره پس از صدام در عراق يعني از سال 2003 به بعد مربوط است. حمله آمريكا به عراق در سال 2003 فرصت و فضاي مناسبي را براي حضور و نقش آفريني گروههاي مسلح و تروريستي مختلف از جمله گروههاي مرتبط با القاعده در اين كشور بوجود آورد. بر اين اساس گروههاي مسلح مختلفي به خصوص در سالهاي پس از 2004 در عراق ظهور كرد كه با جذب نيرو و منابع مالي در تلاش بودند كه با نيروهاي نظامي آمريكايي و همچنين نيروهاي عراقي مقابله كنند. يكي از مهمترين اين گروهها جماعه التوحيد و الجهاد بود كه به رهبري ابومصعب زرقاوي در سال 2004 تشكيل شد. پس از آنكه زرقاوي بيعت خود با اسامه بن لادن رهبر القاعده را اعلام كرد به تنظيم القاعده في بلاد الرافدين تبديل شد و همچنين به اين گروه القاعده عراق نيز اطلاق مي شد. زرقاوي بعد از آزادي از زندان در اردن در سال 1999 رهبري بخشي از داوطلبان جهادي در افغانستان را برعهده داشت، اما در سال 2001 از اين كشور به شمال عراق فرار كرد و در آنجا به گروه انصارالاسلام پيوست و سپس با ايجاد القاعده عراق، وفاداري خود به رهبري شبكه جهاني القاعده را بيان داشت. القاعده عراق به تدريج به اصلي ترين گروه تروريستي در عراق تبديل شد و بيشترين انفجارها و اقدامات تروريستي از سوي اين گروه صورت گرفت. از جمله مهمترين اقدامات القاعده عراق كه در پي ايجاد فتنه مذهبي و جنگ داخلي در عراق بود، انفجار حرم شريف امامين عسگرين در سامرا در سال 2006 بود. اين تشكل عمليات تروريستي خود را به اندازه اي افزايش داد كه به يكي از قوي ترين گروههاي مسلح در صحنه عراق تبديل شد و شروع به گسترش نفوذ خود در مناطق گسترده اي از عراق كرد تا اينكه در سال 2006،‌ زرقاوي علنا در يك نوار ويدئويي تشكيل آنچه را " شوراي مجاهدين" خواند به سركردگي عبدالله رشيد البغدادي اعلام كرد. پس از كشته شدن زرقاوي توسط نيروهاي آمريكايي در سال 2006، ابوحمزه المهاجر به سركردگي اين گروه تعيين شد و در پايان همان سال دولت اسلامي عراق به سركردگي ابوعمر البغدادي تشكيل شد. دولت اسلامي عراق به عنوان گروهي تروريستي و شاخه القاعده در عراق در شكل جديد خود تحت رهبري ابوعمر البغدادي تلاشهاي خود براي ايجاد ناامني در عراق را ادامه داد، با اين حال اين گروه از سال 2008 با افول و كاهش قدرت و تاثيرگذاري در عراق مواجه شد. شكل گيري نيروهاي الصحوه يا بيداري از ميان عشاير سني عراق براي مقابله با القاعده عراق و اقدامات نظامي و امنيتي در مقابل آن باعث تضعيف جدي اين گروه شد. در 19 آوريل 2010، نظاميان آمريكايي و عراقي طي يك عمليات نظامي در منطقه الثرثار، منزلي را هدف قرار دادند كه ابوعمر البغدادي و ابوحمزه المهاجر در آن حضور داشتند و پس از درگيريهاي شديد ميان دو طرف، اين منزل هدف حملات هوايي قرار گرفت و در نتيجه آن دو سركرده تروريستها به هلاكت رسيدند. يك هفته بعد، اين گروه تروريستي در بيانيه اي هلاكت البغدادي و المهاجر را رسما اعلام كرد و پس از حدود ده روز، مجلس شوراي دولت اسلامي عراق تشكيل جلسه داد و ابوبكر البغدادي را به عنوان جانشين ابوعمر البغدادي انتخاب كرد. هر چند در اين دوره دولت اسلامي عراق در مرحله ضعف بود، اما بحران سوريه فرصتهاي نويني را براي اين گروه ايجاد كرد و البغدادي با بهره گيري از آن توانست به جايگاه و نقش آفريني عمده اي در معادلات عراق و سوريه بپردازد. بحران سوريه از چند منظر باعث ايجاد فرصت براي گروه تروريستي دولت اسلامي عراق شد. اول اينكه سوريه با توجه به مجاورت جغرافيايي و پيوستگي سرزميني با عراق فضاي عملياتي مناسبي را براي افزايش قدرت و نقش آفريني اين گروه بوجود آورد. دوم اينكه گسترش بحران و رقابتهاي منطقه اي و افزايش تنشهاي مذهبي و فضاي افراط گرايانه در منطقه منابع انساني و مالي گسترده اي را براي گروه دولت اسلامي عراق فراهم ساخت. با توجه به شرايط جديد سوريه ابوبكر بغدادي يكي از معاونان خود به نام ابومحمد الجولاني را به سوريه فرستاد كه منجر به شكل گيري گروه جبهه النصره در سوريه در 2011 شد. جبهه النصره تا سال 2013 به عنوان گروهي وابسته به القاعده در سوريه معروف بود و توانست با جذب نيرو و منابع مالي به يكي از بازيگران مهم معارض در اين كشور تبديل شود. در حالي كه گزارشهاي اطلاعاتي از رابطه فكري و تشكيلاتي اين گروه با شاخه دولت عراق اسلامي پرده برداشت، در نهم آوريل 2013، ابوبكر البغدادي در يك پيام صوتي اعلام كرد كه جبهه النصره امتداد دولت اسلامي عراق است و تشكيل آنچه دولت اسلامي عراق و شام خواند با ادغام جبهه النصره و دولت اسلامي عراق اعلام كرد. اما طولي نكشيد كه يك نوار صوتي منتسب به ابومحمد الجولاني پخش شد كه در اين نوار از رابطه خود با دولت اسلامي عراق سخن گفت، اما وي ايده ادغام با اين گروه را نپذيرفت و بيعت خود را با شبكه القاعده تحت رهبري ايمن الظواهري اعلام كرد. بر اين اساس به رغم تاكيد ايمن الظواهري بر انحلال داعش و فعاليت جداگانه دولت اسلامي در عراق و جبهه النصره در سوريه، البغدادي بر ادامه حيات داعش تاكيد كرد. بر اين اساس بود كه اختلافات مهمي بين البغدادي و ايمن الظواهري و درگيريهاي بين جبهه النصره و داعش رخ داد. با اين حال داعش توانست به نقش آفريني گسترده تري در سوريه بپردازد و جايگاه خود را در اين كشور با تصرف برخي مناطق تثبيت كند. داعش پس از تقويت خود در سوريه بتدريج حضور و نقش آفريني خود در عراق را نيز گسترش داد. داعشي‌ها كه در طول سال 2013 حضور پراكنده اي در عراق داشتند، از ابتداي 2014 نقش خود در اين كشور را بسيار توسعه دادند. بر اين اساس بود كه آنها توانستند بر مناطق گسترده اي از عراق در استان الانبار مسلط شوند و شهرهاي مهم رمادي و فلوجه را به تصرف خود درآورند. هر چند نيروهاي عراقي توانستند مناطق مهمي از جمله رمادي را از كنترل داعش خارج سازند، اما شهرهايي مانند فلوجه همچنان در دست داعش باقي ماند. در حالي كه ارتش عراق در حال تشديد اقدامات اطلاعاتي و نظامي خود براي خارج ساختن داعش از فلوجه بود، مرحله جديدي از عمليات نظامي و پيشرويهاي اين گروه در استانهاي صلاح الدين، نينوا، ديالي و كركوك آغاز شد. داعش بعد از ناكامي در تصرف سامرا به موصل حمله كرد و توانست بر اين شهر مسلط شود. سپس پيشرويهاي داعش به سوي ساير مناطق عراق ادامه يافت و از جمله باعث تسلط بر تكريت شد. در حال حاضر داعش بر مناطق قابل توجهي از سوريه به خصوص قسمتهاي شرقي مانند الرقه و همچنين بخش‌هاي مهمي از مركز و غرب عراق مسلط است. در چنين شرايطي كه با گسترش توان مالي و انساني داعش و همكاري برخي گروههاي محلي با آن همراه است، تهديدات مختلف ناشي از آن در منطقه در حال گسترش است.
جنبش گولن

جنبش گولن

جنبش گولن طی سال‌های اخیر، جریانی در ترکیه رشد کرده که اگر چه خود را وامدار اندیشه‌های سعید نورسی عالم برجسته ترک می‌داند، اما از جهات گوناگون به ارائه الگویی نوین پرداخته است. این جریان که عموماً با نام رهبر آن فتح‌الله گولن آمیخته است، تحت عناوینی هم‌چون جماعت خدمت، جریان نورچی و جماعت گولن نیز شناخته می‌شود. این جریان نه تنها در ترکیه نوین به عنوان یکی از جریان های مهم شناخته شده، بلکه در سطح منطقه نیز جریانی تاثیرگذار محسوب می شود و طی سال های گذشته، رشدی فزاینده در مناطقی همچون بالکان، آسیای مرکزی و قفقاز، افریقا و حتی امریکا داشته است. شخصیت ودیدگاه های گولن درباره گولن و شخصیت او دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. برخی از شاگردان گولن به او لقب خواجه افندی داده اند؛ زیرا وی هم تحصیلات سنتی دینی داشته و هم به فلسفه غرب و به ویژه فلسفه کانت تعلقی ویژه دارد. برخی دیگر از افراد جماعت، او را به چشم حضرت مهدی (عج) نگاه می کنند. برخی دیگر او را یک واعظ ساده مذهبی می دانند که بواسطه نوع سخنرانی هایش در میان مردم مشهور شده است. برخی نیز او را یک مصلح بزرگ دینی و پیام آور صلح و آشتی اسلام با دموکراسی تلقی می کنند. مخالفان وی نیز او را فردی دروغگو و فریبکار توصیف می کنند که حتی جرات بازگشت به ترکیه را نیز ندارد. عده ای نیز اعتقاد دارند گولن با شخصیت بت گونه ای که به هوادارانش داده، تصویری نژادپرست، ناسیونالیست و بیگانه از دیگران، از جماعت خود ترسیم کرده است. تکبر و خوار شمردن کسانی که خارج از جماعت هستند، به رویه ای معمولی تبدیل شده است. به نحوی که نزد پیروان این جماعت، غیر از گولن، سایر علمای جهان اسلام بی اطلاع هستند و درک درستی از مسایل ندارند. (DAĞ, 2014) به هر حال فارغ از آنکه قضاوتی درباره تعارف فوق از گولن و شخصیت وی داشته باشیم، واقعیت آن است که امروز نام فتح الله گولن با اصطلاح اسلام روشنگر یا معتدل ترک که بسیاری از پژوهندگان از آموزه هاو جهان بینی آن با عنوان «پارادایم اسلام اجتماعی» یاد می کنند، گره خورده است.( فلاح، 207:1389-205) در حقیقت فتح الله گولن در ترکیه به عنوان پدر اسلام اجتماعی معروف است و وی را بنیانگذار و رهبر جنبش گولن می‌خوانند. همچنین برخی از کتاب های گولن از پرفروش ترین کتاب ها در ترکیه و حتی سایر کشورهای اسلامی بوده اند. مدارس او در بیش از 160 کشور جهان فعالیت می کنند و آراء و افکار وی را به شاگران خود منتقل می کنند. جماعت خدمت(جریان گولن) آنچه امروز به نام جریان گولن یا جماعت خدمت معروف است، حاصل اندیشه ها و تلاش های محمد فتح الله گولن است. وی به عنوان یکی از شاگردان مکتب نورسی، تلاش زیادی جهت مدرن کردن جنبش نور انجام داد. وی که مشهورترین واعظ، نویسنده و تدریس کننده علوم اخلاقی و الهیات ترکیه محسوب می شود، در صدر جریانی قرار گرفته که طی سال های گذشته از تاثیر به سزایی در فضای سیاسی ـ اجتماعی ترکیه و برخی دیگر از کشورهای اسلامی برخوردار بوده است. اگر چه گولن صراحتا نورجی بودن خود را به زبان نیاورده و در سخنرانی ها کمتر از سعید نورسی یاد می کند، باید این حال جریان وی عمدتا جریانی منشعب از جماعت نور تلقی می شود. گولن که هم اکنون در پنسیلوانیای آمریکا زندگی می کند، خطیبی توانا است که از سن 14 سالگی خطابه می کرده است. وی بیشتر آموزش های دینی خود را نزد پدر و در تکیه محله خود نزد علما و متصوفه فرا گرفته است. پدرش علاوه بر زبان عربی و ترکی، زبان فارسی را هم به او آموخت. وی که هیچگاه ازدواج نکرده و مجرد زندگی می کند، بحث های دینی خود را با احساسات، عواطف و بیانی رسا همراه می کند و عیبی نمی بیند که هنگام موعظه، اشکش بر گونه جاری شود. او از طریق فن خطابت و همچنین با شیوه های خاص خود مانند گریه کردن در حال سخنرانی، توجه مخاطبان را به خود معطوف کرده و نورجی ها و دیگر افراد گروه های دینی را تحت تأثیر قرار داده است. از جلسات وعظ او فیلمبرداری می‌شود و این فیلم ها میان هوادارانش دست به دست می چرخد و تکثیر می شود. همچنین مجموعه سخنرانی های فتح الله گولن در قالب کاست و سی دی در مناطق مختلف توزیع می شود. این اقدام که هم پول و هم طرفداران او را افزایش داده است، با مخالفت سایر زعمای حرکت نورجی مواجه شده و اعتراض آنها را برانگیخته است. با این حال فتح الله گولن همچنان به این شیوه تشکیلاتی خود ادامه می دهد و موفق به ایجاد شبکه ای گسترده شده است. ماهیت جریان گولن درباره این جریان، دیدگاه‌های کلان مختلفی وجود دارد. به نحوی که برخی جریان گولن را جریان بومی می دانند که از بطن جامعه و اعتقادات مذهبی مردم ترکیه برخاسته است و برخی دیگر نیز آن را جریانی وارداتی تلقی می‌کنند که توسط امریکا و سایر کشورهای غربی مورد حمایت قرار گرفته است. باید توجه داشت که فتح الله گولن در ترکیه به شخصیت افسانه ای تبدیل شده که حضور، نفوذ و سایه وی و جماعتش در محیط و فضای کلیه اماکن سیاسی، نظامی و امنیتی ترکیه سایه افکنده و وابستگی این جماعت و التزام آن به احکام اسلامی و سیاست های آن بطور واضح و شفاف مشخص نیست. در واقع این جریان به رغم تعدد و تنوع حوزه های فعالیتش، همچنان ناشناخته و مبهم به نظر می رسد و بسیاری از صاحب نظران چه در داخل و چه خارج از ترکیه، نسبت به مقاصد و نیات دراز مدت این جریان اظهار بی اطلاعی می کنند. به نحوی که هیچ کس از میزان قدرت مالی و تعداد طرفداران این جریان اطلاع درستی ندارد و معلوم نیست نفوذ گولن در دستگاه های کلیدی دولتی تا چه حد است و در صورت احراز قدرت بیشتر، چه خط مشی را پیش خواهد گرفت.
جماعت اخوان المسلمين

جماعت اخوان المسلمين

جماعت اخوان¬المسلمين را مي¬توان مهم¬ترين جنبش اسلامي در جهان عرب طي قرن گذشته محسوب كرد. جنبشي كه حسن البنا در 1928 مصر پديد آورد، ايدئولوژي آن اسلام و در اصول سياسي و اجتماعي خواهان بازگشت به حكومت اسلامي در قرن هاي اوليه است. اين جماعت در زمان تأسيس و شكل‌گيري به عنوان جنبشي اسلام‌گرا در مقابل جريان‌هاي سكولار جهان عرب ظهور كرد. اساس و مبناي شكل‌گيري آن مبارزه با الغاي خلافت و جلوگيري از گسترش الگوي لائيك در جهان اسلام بود. در واقع، در شرايطي كه خلافت اسلامي در قالب امپراتوري عثماني در مركزيت جهان اسلام مضمحل شده بود و جريان‌هاي سكولار و ملي‌گراي عربي و تركي در حال رشد و عرض اندام بودند، حسن البنا با طرح دعوت اسلامي، جنبش جديدي را پايه‌گذاري كرد كه احياي مجدد خلافت در رأس امور و برنامه‌هاي سياسي آن قرار داشت و به همين دليل به كانوني براي جلب مسلمانان در داخل و خارج مصر تبديل شد. در حقيقت جنبش اخوان المسلمين را اصولاً بايد زائيده اوضاع سياسي و اجتماعي تاريخ معاصر مصر در پي رواج تفكر جدايي دين از سياست (سكولاريسم) در ميان روشنفكران و آهنگ احساسات ملي گرايانه براي اصلاح اين كشور در دوران اختناق بعد از انقلاب 1919 مصر بر ضد انگليس دانست. اهداف بنيان گذاران اين جنبش- به ويژه حسن البناء- از يك سو بر ايجاد تحول در اعتقادات اسلامي مسلمانان و بالاخص مصريان از حالتي ايستا و بي تحرك به سمت پويايي و حاكميت تعاليم شريعت بر زندگي اجتماعي و سياسي مصر و از سوي ديگر بر يگانگي مسلمانان در برابر استعمارگران غرب كه كشورهاي اسلامي را مورد تجاوز قرار داده بودند، دور مي زد. حسن البناء رهبر جنبش تلاش‌هاي خود را در سه مرحله «تبليغ»، «جذب و سازماندهي» و «مرحله عملي» آغاز نمود. اصولي كه حسن البناء بر آن اعتقاد داشت عبارت بودند از:1 ـ «اجتناب از جدال‌هاي مذهبي و فرقه‌اي» (از زماني كه جماعت تقريب بين مذاهب اسلامي تأسيس شد حسن البناء و ايت‌الله قمي در تأسيس آن سهيم بودند همكاري ميان اخوان‌المسلمين و شيعيان برقرار شد كه در نهايت به ديدار نوّاب صفوي در سال 1954م. از مصر منجر گرديد. حسن البناء در مراسم حج 1948 با ايت‌الله كاشاني ديدار كرد و ميان آنها تفاهم برقرار گرديد و برخي از دانشجويان شيعه كه در مصر تحصيل مي‌كردند به جنبش اخوان‌المسلمين پيوستند)؛ 2 ـ «سياست گام به گام»: در نگاه وي جنبش قبل از آن‌كه به هدف غايي خويش برسد، بايد اين مراحل را (تبليغ، بيان و تفسير؛ عمل و نتيجه‌گيري) را گام به گام طي نمايد؛ 3 ـ «استفاده از نيروهاي مختلف براي تحقق اهداف»؛ 4 ـ «برپايي حكومت اسلامي»: اخوان‌المسلمين حكومت را براي خود نمي‌خواهد، بلكه حامي كساني مي‌باشد كه بتوانند مسؤوليت حكومت را بر عهده بگيرند و قوانين قرآن را اجرا نمايند و اگر چنين فردي پيدا نشد، تشكيل حكومت يكي از برنامه‌هاي اخوان‌المسلمين خواهد بود؛ 5 ـ «مقاومت در برابر تجاوزگران». جنگ جهاني دوم و پيامدهاي مصر، روند تصاعدي نفوذ اخوان المسلمين را در مصر گسترش داد، تشكيلات اخوان المسلمين سازمان يافته‌تر و مواضع سياسي و ايدئولوژيك آنها منسجم‌تر گرديد. بعد از جنگ سازمان از وضع آشفتة حزب وفد استفاده نمود و خود را به عنوان سازمان انقلابي و مخالف نظام موجود معرفي كرد و پايگاه‌هاي توده‌اي حزب وفد را به سرعت تصرف كرد. بر اثر دسيسه‌ها و برخي اقدامات خودسرانه كه بعضي از افراد در سازمان عليه دولت انجام مي‌دادند، دولت در سال 1948م با سيزده مورد اتهام به سازمان در مورد فعاليت‌هاي تروريستي، توطئه عليه سرنگوني نظام سلطنتي مصر، جمع‌آوري مهمّات و... سازمان را منحل اعلام نمود و حسن البناء در توطئه‌اي سازمان يافته در فوريه 1949م ترور گرديد. اخوان‌المسلمين با توجه به رسالت فراكشوري خود كه به ويژه در مقابله با جهت گيري رو به گسترش ملي‌گرايي سكولار خلاصه مي شد؛ در مصر محدود نماند و به كشورهاي مختلف جهان عرب سرايت كرد و به تدريج در ساير كشورهاي عربي شكل گرفته و گسترش پيدا كرد. در اين زمينه دو مرحله را مي‌توان مشخص كرد. مرحله اول، رشد فزاينده توجه و تمايل به دنياي اسلام و به ويژه معضلات سياسي آن و درگيري مستمر با اين مشكلات؛ مرحله‌اي كه قبل از سال 1937 آغاز شده بود. مرحله دوم تاسيس شعب گوناگون اخوان‌المسلمين در خارج از مصر بود، به نحوي كه اين جنبش در حال حاضر در بسياري از كشورها بويژه در خاورميانه و شمال آفريقا، شاخه هاي اين جنبش فعال مي باشد.
گروه طالبان

گروه طالبان

طالبان به عنوان يكي از پديده‌هاي تاريخ معاصر افغانستان، در پي رقابت قدرت‌هاي بزرگ و پس از اشغال افغانستان توسط شوروي، در سال 1373 حكومت را در افغانستان به دست گرفت و با آموزش و حمايت‌هاي بي‌دريغ كشورهاي منطقه نظير پاكستان و عربستان سعودي تا سال 1380 در قدرت باقي ماندند. پس از اشغال افغانستان توسط شوروي در 7 دي 1357، مبارزان افغان به مبارزه عليه اشغالگران شوروي پرداختند و سرانجام نيروهاي ارتش سرخ در بهمن 1367 خاك افغانستان را ترك كردند. با خروج ارتش سرخ از افغانستان، ايالات متحده به قرارداد ژنو وفادار نماند و از مجاهدان افغاني به دليل رقابت و خصومت با شوروي حمايت كرد. بدين ترتيب افغانستان به ميدان رقابت قدرت‌هاي بزرگ در جنگ سرد تبديل شد. با پايان جنگ سرد و خروج شوروي از افغانستان و در پي تغييرات داخلي در پاكستان، اين كشور اقدام به تأسيس هزاران مدرسه ديني با گرايش سلفي ديوبندي كرد كه با حمايت كشورهاي عربي حوزه خليج فارس به ويژه عربستان همراه بود. نقش پاكستان در ايجاد، پرورش و حمايت از گروه افراطي طالبان كاملاً آشكار است. منافع ملي پاكستان در افغانستان نيز توسط گروه‌هاي دست‌نشانده پشتون كه در مناطق شمال غربي پاكستان و در مرز با افغانستان زندگي مي‌كنند، تأمين مي‌شود. زماني كه احزابي مثل حزب اسلامي حكمتيار ديگر نتوانستند خواسته‌ها و منافع پاكستان را تأمين كنند، گروه‌هايي از جنگجويان مناطق قبايلي پاكستان به رهبري بيت‌الله محسود در وزيرستان جنوبي متحد شدند و جنبش طالبان پاكستان را در دسامبر 2006 پايه‌گذاري كردند . به نظر مي‌رسد در تحليل شكل‌گيري طالبان بايد مؤلفه‌هايي مانند شكنندگي اجتماعي، سنت‌هاي پايدار و انعطاف‌ناپذير مذهبي، فقر فرهنگي و اقتصادي، تعصب قبيله‌اي و سلحشوري عشيره‌اي، سخت‌گيري اخلاقي، ساخت كشمكش‌پرور قومي، ملي و مذهبي و نيز دخالت بازيگران خارجي كه مقاصد، منافع‌، ديدگاه‌ها، اولويت‌ها و نگراني‌هاي نامتقارن، متفاوت و متعارض دارند، مورد توجه قرار گيرد. ايدئولوژي طالبان عقايد افراطي مذهبي دارند و به ديوبنديه كه به آموزه‌هاي وهابي نزديك مي‌باشد، وابسته‌اند. اين جنبش افراطي تاكنون توضيحات مشخص و واضحي درباره آرمان‌هاي خود نداده است؛ هر چند كه اعتقاد خود در تشكيل امارت اسلامي را به صورت آشكار اعلام مي كند. احمد رشيد در اين باره مي‌گويد: «شناخت پديده طالبان به دليل تعدد گروه‌هاي وابسته به آنها در مناطق قبايلي و آزاد پاكستان، ساختار سياسي، رهبري‌ و فرايند تصميم‌گيري، دشوار به نظر مي‌رسد. با اينكه در دين اسلام آيات و احاديث محكمي وجود دارد كه كشتن انساني بي‌گناه را به مثابه قتل همۀ انسان‌ها دانسته‌اند، اما حاميان و رهبران طالبانيسم ادعا مي‌كنند در راستاي اجراي دقيق قوانين و سنت اسلام و تشكيل خلافت و حكومت اسلامي به اين اقدامات دست مي‌زنند و پيروان خود را مقيد و ملزم به اطاعت از دستورهاي دين اسلام مي‌كنند». بنابراين مهم‌ترين اصل در انديشه سياسي گروه‌هاي بنيادگراي افراطي از جمله طالبان، احياي امارت اسلامي است. در حال حاضر، طالبان پاكستان كه به نوعي از اعقاب فكري جمعيت علماي هند به شمار مي‌رود، طرح احياي امارت اسلامي را در پاكستان دنبال مي‌كند. در تئوري خلافت و امارتِ مطلوب طالبان، مردم و احزاب جايگاهي ندارند. تعدادي از سران قبايل و نخبگان ديني با عنوان اهل حل و عقد گرد هم مي‌آيند و فردي را براي اين پست نامزد مي‌كنند؛ آن‌گاه تمام اختيارات كشور به شخص خليفه يا اميرالمؤمنين منتقل مي‌شود. مخالفت با مفاسد فرهنگ و تمدن غربي يكي از شعارهاي اساسي تمام گروه‌هاي اسلامي است؛ اما آنچه بنيادگرايي افراطي از نوع طالبان را از ساير گروه‌هاي اسلامي جدا مي‌سازد، نفي مطلق مدنيت غربي است. گروه‌هاي اسلامي ديگر نظير اخواني‌ها نقادانه به تمدن غربي مي‌نگرند و ضمن رد جنبه‌هاي منفي، از جنبه‌هاي مثبت آن استقبال مي‌كنند؛ اما طالبان و مكتب‌هاي ديوبندي و وهابي با هر نوع دستاورد تمدن غربي مخالفت مي‌كنند. برخورد غيرنقادانه در پذيرش يا نفي ‌فرهنگ غربي، مشكلات بي‌شماري به همراه دارد. مخالفت تعصب‌آميز طالبان با تلويزيون، وسايل تصويربرداري، لباس فرنگي، سينما و امثال آن نشانۀ آشكار روحيه ستيزه‌جويي آنان با مظاهر تمدن غربي است. طالبان تلويزيون و سينما را ابزاري شيطاني مي‌داند. مولانا فضل‌الله، رهبر طالبان پاكستان، نيز تلويزيون را ابزار لهو و لعب كه مشروعيتي در دين ندارد، دانسته است. گروه اجراي مقررات اسلامي يا تنفيذ الشريعه كه بر دره سوات مسلط شده‌اند، تحصيل را براي دختران در اين منطقه ممنوع كرده‌اند. به دستور مولانا فضل‌الله، بيش از 170 مدرسه و ساختمان دولتي در اين منطقه تخريب شده‌اند. در اعلاميه‌اي كه در 2 بهمن 1387 در روزنامه محلي دي نيوز پاكستان منتشر شد، طالبان پاكستان به طور كامل حضور دختران را در مدارس منطقه دره سوات ممنوع اعلام كرد. به اين ترتيب، بيش از 400 مدرسه خصوصي دخترانه بسته شد. دست‌كم 10 مدرسه دخترانه كه پس از 26 دي 1387 هم‌زمان با اتمام ضرب‌العجل اعلام‌شدۀ طالبان فعال بودند، در شهر مينگورا منفجر شدند و بيش از 170 مدرسه و ساختمان‌ دولتي مورد حمله قرار گرفتند. از پيچيدگي‌هاي اساسي بينش طالبان، روح تعبدگرايي و قداست‌بخشي به دستاوردهاي كلامي و فقهي پيشينيان است. بنيادگرايي افراطي دوران صدر و ميانه اسلام را دوره طلايي و مصون از هر نوع خطا تلقي و درباره تفاسير و تأويل‌هاي ديني اين دوره اعتقادي جزم‌گرايانه دارد. اجتهاد و انبساط تازه در اين مكتب جايگاهي ندارد و مردم عموماً موظف به پيروي مقلدانه از كلمات و گفتار علماي سلف هستند. برداشت صرفاً تقليدگرايانه آنها از دين سبب بدبيني و حتي دشمني آنان با الگوهاي زندگي رايج در دنياي معاصر جهان اسلام شده است. تنها الگوي مطلوب نزد بنيادگرايان افراطي، الگوي زندگي جوامع روستايي قرون اوليه اسلامي است. رفتار خشك و متحجرانه آنان با زنان و نوع نگرش‌شان به نقش اجتماعي و تربيتي زن در جامعه، ريشه در همين روح سلفي‌گري آنها دارد كه با ضروريات زندگي كنوني كاملاً بيگانه است. هم‌چنين تفسير آنان از مفاهيمي مانند توحيد و شرك، كه اساس انديشه كلامي بنيادگرايي افراطي را تشكيل مي‌دهد، در مغايرت آشكار با تفاسير رايج آن مفاهيم نزد ساير مكاتب اسلامي است.
رژيم صهيونيستي

رژيم صهيونيستي

شاباك يا به صورت مخفف شين بت يا شين بث، سرويس ضد اطلاعات و امنيت داخلي اسراييل است. شين بت خلاصه كلمه ‹‹خدمت به امنيت›› است. ايسر هرئيل از زمان شكل‌گيري اين سازمان تا سال 1952م. رئيس آن بود. نامبرده بعدها به رياست موساد هم رسيد. اين سازمان مسئول جمع آوري اطلاعات درباره سازمانهاي اطلاعاتي خارجي مربوط به دول دوست و دشمن و فعاليتهاي آنها و تأمين امنيت مقامات و تأسيسات اسراييلي، تحقيق درباره خرابكاري عليه دشمنان داخلي و خارجي، از جمله خرابكاري و تروريسم در اسراييل و خارج است.
وهابیت

وهابیت

وهابیت مسلکی است که در سال ۱۱۴۳ هجری قمری در شبه جزیره ی عرب بوجود آمده است و در بسیاری از اصول عقاید و احکام شرعی با مذاهب دیگر تفاوت دارد. پیروان این مسلک را «وهابی» گویند.
اكراد

اكراد

قوم كرد نژادي با سابقه اند ، اما خاستگاه اين قوم دقيقا روشن نيست و صاحبنظران در باره ي منشاء و خاستگاه آنان اختلاف جدي دارند . در مورد نژاد آنان نيز بحث و گفتگو وجود دارد ، عده اي نژاد آنان را توراني و سامي مي خوانند ، گروهي آنان را از نژاد آريايي و ايراني اصيل مي دانند . شماري از عوامل سياسي و تاريخي اين قوم را متفرقه و پراكنده ساخته كه هم اكنون در چند كشور كه مهمترين آن ايران ، تركيه و عراق است زندگي مي كنند .
شیعیان علوی

شیعیان علوی

علویان از اقلیت های مهم و موثر در جامعه ترکیه محسوب می شوند که حدود 20 درصد از جمعیت 78 میلیونی ترکیه را تشکیل می دهند. آنها در دوره امپراتوری عثمانی مورد سوظن شدید بودند و امنیت هویتشان به خطر افتاد و آسیب جدی دیدند اما دوره جمهوریت و آتاتورک را که حاکمیت بر مبنای سکولاریسم شکل گرفت؛ فرصتی برای بازنمایی هویتی یافته و با همراهی با حاکمیت از فضای تنش خارج شدند. هر چند که این اقلیت هیچ وقت نتوانست با هویت مکتبی خویش سهم سیاسی و فرهنگی در ترکیه کسب نماید. هویت سیاسی آنها بر مبنای مقتضات زمان، مکان و عوامل موثر بر آن، جلوه های متفاوتی داشته و از ملی گرایی تا چپگرایی سیالیت یافته است تا اینکه در یک دهه اخیر به شدت در تکاپوی هویت طلبی سیاسی خود هستند
New node

New node

انقلاب بحرین

انقلاب بحرین

تاریخ بحرین در چند دهه گذشته همواره مواجه با اعتراضات مداوم مردم علیه رفتار تبعیض آمیز و تمامیت خواه رژیم سلطنتی آل خلیفه بوده است؛ به نحوی که این کشور کمتر روی آرامش و ثبات سیاسی به خود دیده است. انقلاب 14 فوریه 2011 میلادی مردم بحرین هر چند سه روز پس از سقوط حسنی مبارک در مصر و همراه با موج خیزش‌های مسلمانان علیه رژیم‌های دیکتاتوری آغاز شد اما با نگاهی دقیق‌تر ریشه های این انقلاب مردمی را حداقل باید از دهه 1970 میلادی و نوع رفتار خاندان حاکم بر این کشور با مردم مورد مطالعه قرار داد.
New node

New node

روز جهانی قدس

روز جهانی قدس

undefined
تحولات ترکیه

تحولات ترکیه

undefined
آزادسازی موصل

آزادسازی موصل

آزادسازی موصل یا نبرد بازپس گیری موصل از اشغال گروه تروریستی داعش، عملیات نظامی منظم و کلاسیکی است که از روز دوشنبه ۱۷ اکتبر ۲۰۱۶ به فرمان حیدر العبادی نخست وزیر عراق برای پس گرفتن موصل از سیطره داعش آغاز شد. موصل مرکز استان نینوا و دومین شهر بزرگ عراق در تابستان ۲۰۱۴ به اشغال گروه داعش درآمد و از آن زمان ابوبکر بغدادی، خلافت خودخوانده خود را در این هشر استقرار نمود. عملیات آزادسازی موصل از نوع جنگ‌های شهری منظم به شمار می‌رود.
آزادسازی حلب

آزادسازی حلب

پس از آن که دیدبان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن؛ اوایل هفته جاری اعلام کرد که 60 درصد از مناطق شرقی حلب توسط ارتش سوریه از اشغال گروه‌های تروریستی آزاد شده است، حال منابع خبری امروز اعلام کرده‌اند؛ با پیشروی سریع و برق‌ آسای ارتش سوریه طی چند روز گذشته، مناطق تحت کنترل دولت سوریه در شرق حلب، به میزان 80 درصد رسیده است.
New node

New node

نقض حقوق بشر در یمن

نقض حقوق بشر در یمن

پرونده ای در مورد نقض حقوق بشر در یمن
alwaght.net
گزارش
گزارش «الوقت» از واکنش‌های بین‌المللی به تصمیم مسکو در به‌رسمیت شناختن استقلال دونتسک و لوهانسک

وقتی غافلگیری پوتین بر نظام جهانی سایه می‌افکند!

سه شنبه 3 اسفند 1400
وقتی غافلگیری پوتین بر نظام جهانی سایه می‌افکند!

تصمیم «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه در به‌رسمیت شناختن استقلال جمهوری‌های خودخوانده «دونتسک» و «لوهانسک» از اوکراین در شامگاه دوشنبه، همچون یک بمب خبری موجبات واکنش کشورهای مختلف را به همراه داشته و این رخداد را به تیتر اول تمامی رسانه‌ها در سطح بین‌المللی تبدیل کرده است

 

به گزارش «الوقت» تصمیم «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه در به‌رسمیت شناختن استقلال جمهوری‌های خودخوانده «دونتسک» و «لوهانسک» از اوکراین در شامگاه دوشنبه، همچون یک بمب خبری موجبات واکنش کشورهای مختلف را به همراه داشته و این رخداد را به تیتر اول تمامی رسانه‌ها در سطح بین‌المللی تبدیل کرده است. کشورهای غربی و متحدان کی‌یف با قاطعیت تمام تصمیم پوتین را محکوم کرده و حتی موضوع به شواری امنیت سازمان ملل نیز کشیده شده است.

بر خلاف رویکرد کشورهای غربی، مسکو از متحدان خود و سایر کشورهای جهان درخواست کرده که استقلال این دو جمهوری خودخوانده را به رسمیت بشناسند که با پاسخ مثبت و البته محدود برخی کشورها همراه شده است. حتی شواهد امر حاکی از آن است که بعد از تصمیم «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه برای به رسمیت شناختن استقلال جمهوری‌های خودخوانده «دونتسک» و «لوهانسک» از اوکراین، او از وزارت دفاع این کشور خواسته تا با مناطق دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین توافقنامه‌ای برای اعزام ارتش جهت حفظ صلح در این مناطق امضا کند. حتی برخی رسانه‌های غربی با انتشار ویدئوهایی مدعی شدند اولین یگان‌های ارتش روسیه در حال ورود به جمهوری‌های خودخوانده «دونتسک» و «لوهانسک» هستند.

تصمیم پوتین در به رسمیت شناختن استقلال جمهوری‌های خودخوانده «دونتسک» و «لوهانسک» از اوکراین در شرایطی است که از روز جمعه که ارتش اوکراین و دولت‌های خودخوانده در مناطق شرق این کشور بعد از متهم کردن یکدیگر به تنش‌زایی، به گلوله‌باران مواضع یکدیگر و نقض آتش‌بس پرداختند. بامداد یکشنبه نیز رسانه‌ها گزارش دادند که در مرکز منطقه خودمختار «دونتسک» واقع در شرق اوکراین، چندین صدای انفجار مهیب به گوش رسیده است. با این حال تصمیم جدید پوتین در سطح نظام بین‌الملل واکنش‌های بسیار زیادی را به همراه داشته است.

 

نشست ویژه شواری امنیت در ارتباط با بحران اوکراین

واکنش سازمان ملل و برگزاری نشست فوق العاده شورای امنیت را می‌توان مهم‌ترین واکنش بین‌المللی نسبت به بحران اوکراین و تصمیم اخیر ولادیمیر پوتین ارزیابی کرد. در سطح ابتدایی، سازمان ملل نیز که معمولا نقشی خنثی و بی‌فایده را در بحران‌های مختلف در سراسر جهان ایفا می‌کند، گفت: «ما به طور کامل از تمامیت ارضی اوکراین حمایت می‌کنیم». «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل گفت: «ما خواستار حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه در شرق اوکراین بر اساس توافقات مینسک هستیم. تصمیم روسیه نقض تمامیت ارضی و حاکمیت اوکراین است و با منشور سازمان ملل متحد مغایرت دارد».

همچنین، معاون دبیر کل سازمان ملل هم از استقرار نیروهای روسیه در شرق اوکراین برای "مأموریت حفظ صلح" ابراز تاسف کرد و هشدار داد که خطر "درگیری در مقیاس بزرگ" وجود دارد و باید از این امر اجتناب شود. رزماری دی کارلو، معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور سیاسی، تاکید کرد که سازمان ملل از استقلال، وحدت و تمامیت ارضی اوکراین در مرزهای به رسمیت شناخته شده بین‌المللی حمایت می‌کند.

در سطحی دیگر، در نشست فوق‌العاده شواری امنیت در امروز  -سه‌شنبه- لیندا توماس گرینفیلد، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل ضمن اعلام حمایت خود از برگزاری نشست فوق العاده شورای امنیت گفت: شورای امنیت باید از روسیه بخواهد که به حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین که یکی از کشورهای عضو سازمان ملل است، احترام بگذارد." وی افزود: "اعلان روسیه چیزی جز یک نمایش نیست که هدفش بهانه تراشی برای حمله جدید به اوکراین است." گرینفیلد گفت که رئیس جمهور روسیه با به رسمیت شناختن استقلال جمهوری‌های دونتسک و لوهانسک، قراردادهای مینسک را پاره کرد. وی هشدار داد: عواقب اقدامات روسیه در سراسر اوکراین، اروپا و جهان "جدی" خواهد بود و در صورت حمله روسیه به اوکراین، تلفات انسانی به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت. سفیر آمریکا در سازمان ملل دستور ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه برای استقرار نیروهای حافظ صلح در شرق اوکراین را "مزخرف" خواند. گرینفیلد در واکنش به اظهارات رئیس جمهور روسیه مبنی بر تلاش کی‌یف برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای از کشورهای غربی هم گفت: واشنگتن و متحدانش قصد ندارند سلاح هسته‌ای در اختیار اوکراین قرار دهند و اوکراین هم چنین چیزی را نمی‌خواهد.

نماینده اوکراین در شورای امنیت نیز به نوبه خود گفت که آنها خواستار برگزاری این نشست اضطراری برای جلب توجه‌ها به تصمیم "غیرقانونی" رئیس جمهور روسیه شدند. وی افزود که مرزهای اوکراین بدون توجه به اقدامات اعلام شده از سوی روسیه بدون تغییر بوده و خواهد ماند. نماینده اوکراین در سازمان ملل در این نشست روسیه را ویروسی توصیف کرد که جنگ و آشوب را برای هشت سال اشاعه داده است. او گفت: «سازمان ملل با ویروسی که از کرملین سرایت کرده، بیمار است و مساله این است. ما دیگر از هیچ کسی نمی‌ترسیم و به کسی بدهکار نیسیم و دیگر به کسی چیزی نخواهیم داد.»

نماینده دائم فرانسه در سازمان ملل هم طی سخنرانی خود روسیه را تهدید کرد که در صورت عدم بازنگری در تصمیم به رسمیت شناختن جمهوری های دونتسک و لوهانسک، عواقب ناگواری در انتظارش است. وی همبستگی کشورش با اوکراین را اعلام کرد و گفت: ما از روسیه می خواهیم که تصمیم خود را لغو کند. این اقدام عواقبی در اروپا خواهد داشت، ما قادریم تحریم‌هایی را اعمال کنیم اما به جستجوی راه حل دیپلماتیک ادامه خواهیم داد.

سفیر چین در سازمان ملل هم به نوبه خود از همه طرف های درگیر در بحران اوکراین خواست تا خویشتن دار باشند و از هرگونه اقدامی که ممکن است باعث افزایش تنش شود اجتناب کنند. سفیر چین در این نشست در سخنانی کوتاه گفت که پکن از هر تلاشی برای حل دیپلماتیک بحران استقبال و تشویق می کند.

در مقابل ادعاها و اظهارات شدیداللحن کشورهای عضو شورای امنیت، واسیلی نبنزیا، نماینده روسیه تاکید کرد: مواضع بین المللی حاکی از آن است که گمان می‌کنند به رسمیت شناختن دونتسک و لوهانسک از سوی روسیه اقدامی "غافلگیرانه" است، اما این درست نیست. جمهوری‌های لوهانسک و دونتسک در سال ۲۰۱۵ استقلال خود را اعلام کردند و ما آنها را تنها امروز به رسمیت شناختیم.

نماینده روسیه افزود که دونباس با ماجراجویی نظامی جدید اوکراین روبرو است و مسکو نمی‌تواند این اجازه را بدهد و این امر باعث شد روسیه در مورد جمهوری های دونتسک و لوگانسک تصمیم بگیرد. نبنزیا افزود که روسیه آماده گفتگو در مورد وضعیت اوکراین است، اما اجازه خونریزی جدید در دونباس را نخواهد داد. وی با بیان اینکه وضعیت در شرق اوکراین "بدتر" شده و شاهد بمباران مناطق مسکونی در لوهانسک و دونتسک بوده‌ایم، خاطرنشان کرد: به دلیل بمباران اوکراین حدود ۶۰ هزار نفر از دونباس به روسیه گریخته‌اند. نبنزیا با بیان این که "غرب بی شرمانه سلاح به اوکراین پمپاژ می‌کند" گفت: ایالات متحده و غرب در اوکراین نقش منفی دارند و به رسمیت شناختن دونتسک و لوهانسک توسط روسیه تغییری در محتوای توافقات مینسک ایجاد نمی‌کند.

 

واکنش شدید‌‌اللحن دولت آمریکا

علاوه بر اظهارات نماینده آمریکا در نشست شواری امنیت سازمان ملل متحد، دولتمردان این کشور مواضعی انتقادی و شدیداللحن را در قبال تصمیم جدید پوتین اتخاذ کردند. در واقع، چند ساعت پس از آنکه رئیس جمهور روسیه حکمی را صادر کرد و در آن دو منطقه جدایی‌طلب دونتسک و لوهانسک در اوکراین را به عنوان مناطق مستقل به رسمیت شناخت، رئیس جمهوری آمریکا دستور اجرایی را امضا کرد که بر اساس آن سرمایه‌گذاری‌، تجارت و کمک‌مالی جدید آمریکا به این مناطق ممنوع شد.

به گزارش پایگاه خبری هیل، این دستور اجرایی جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا پس از سخنرانی طولانی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در خصوص این تصمیمش در مورد مناطق دونستک و لوهانسک واقع در منطقه‌ای تحت عنوان دونباس صادر شد. این دستور اجرایی همچنین به بایدن قدرت اعمال تحریم علیه هر شخصی را که در جمهوری‌های خودخوانده لوهانسک و دونتسک فعالیت داشته باشد، می‌دهد. 

جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید نیز در بیانیه‌ای گفت: ما اقدامی مشابه این را از جانب روسیه پیش‌بینی کرده‌ایم و آماده‌ایم تا فورا به آن پاسخ دهیم. این اقدام پوتین نقض فاحش تعهدات بین‌المللی روسیه است. ساکی در ادامه گفت: این اقدامات مجزا از تحریم‌های اقتصادی شدیدی که ما با هماهنگی متحدان و شرکا در صورت حمله روسیه به اوکراین آماده کرده‌ایم، هستند. ما به رایزنی با متحدان و شرکا از جمله اوکراین درباره گام‌های بعدی و درباره بسیج نظامی روسیه در امتداد مرز اوکراین ادامه خواهیم داد.

همچنین، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در بیانیه‌ای این تصمیم پوتین را محکوم کرده و گفت: این تصمیم بیانگر نقض تعهدات روسیه تحت توافق‌نامه‌های مینسک است و حمله‌ای صریح به حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین محسوب می‌شود. وی افزود: این دستور اجرایی جدید به منظور جلوگیری از روسیه از سود بردن از این نقض آشکار قوانین بین‌المللی صادر شد. بلینکن تاکید کرد: این اقدام علیه مردم اوکراین یا دولت اوکراین صادر نشده و فعالیت‌های بشردوستانه مجاز هستند در این مناطق ادامه پیدا کنند. حمایت ما از حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین و همچنین دولت و مردم این کشور همچنان به قوت خود باقی است و تزلزل‌ناپذیر است.

در سطحی دیگر، «لیندسی گراهام» سناتور تندروی جمهوری‌خواه آمریکایی نیز اظهار داشت: «به رسمیت شناختن استقلال دونتسک و لوهانسک توسط پوتین نقض توافقنامه مینسک و اعلان جنگ روسیه علیه مردم اوکراین است».

علاوه بر سیاست‌مداران آمریکایی، روزنامه «واشنگتن پست» طی یادداشتی مدعی شد: «به رسمیت شناختن رسمی استقلال دو منطقه اوکراین از سوی مسکو، بهانه احتمالی برای جنگ است». شبکه «فاکس نیوز» هم گزارش داد: «پنتاگون انتظار دارد پوتین امشب به سمت اوکراین و به سمت مناطقی که استقلال آنها را به رسمیت شناخته، پیشروی کند».

 

واکنش انتقادی کشورهای اروپایی

علاوه بر آمریکا، کشورهای اروپایی نیز موضعی انتقادی نسبت به تصمیم پوتین در به رسمیت شناختن استقلال جمهوری‌های خودخوانده «دونتسک» و «لوهانسک» از اوکراین، اتخاذ کردند.

اتحادیه اروپا

در مهم‌ترین سطح، اتحادیه اروپا اعلام کرد که تحریم‌هایی را علیه افرادی که در به رسمیت شناختن دونتسک و لوهانسک به عنوان مناطق مستقل دست دارند، اعمال می‌کند. «اورسولا فن‌درلین» رئیس کمیسیون اروپا گفت: «به رسمیت شناختن دونتسک و لوهانسک نقض قوانین بین‌المللی و حاکمیت اوکراین است». اتحادیه اروپا نیز با صدور بیانیه‌ای تاکید کرد: «ما قاطعانه به تصمیم روسیه برای به رسمیت شناختن استقلال جدایی‌طلبان اوکراینی پاسخ خواهیم داد».

«جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز اظهار داشت: «اتحادیه اروپا و متحدانش به تصمیمات پوتین به صورت متحد و محکم پاسخ خواهند داد».

انگلیس

همچنین، «بوریس جانسون» نخست‌وزیر انگلیس شامگاه دوشنبه گفت به رسمیت شناختن استقلال دونتسک و لوهانسک توسط روسیه نقض تمامیت ارضی اوکراین است.  جانسون در این‌باره اظهار داشت: «تصمیم روسیه نشانه دیگری از این است که اوضاع در اوکراین در جهت اشتباه پیش می‌رود». «لیز تراس» وزیر امور خارجه انگلیس نیز مدعی شد: « آخرین اقدام روسیه نشان می‌دهد که مسکو راه رویارویی را به‌جای مسیر گفتگو انتخاب کرده است. به نوشته رسانه‌های انگلیسی، تراس همچنین افزود: «روز سه‌شنبه تحریم‌های جدیدی را علیه روسیه در واکنش به نقض‌قوانین بین‌المللی اعلام خواهیم کرد».

«بن والاس» وزیر دفاع انگلیس هم گفت: «اجازه نمی‌دهیم روسیه بر رفتار منطقه‌ای هیچ کشوری تأثیر بگذارد و حمایت ما از اوکراین تزلزل‌ناپذیر نخواهد بود». بر اساس گزارش‌ها، دولت انگلیس نیز طی بیانیه‌ای رسماً اعلام کرد روز سه‌شنبه در واکنش به تصمیم روسیه برای به رسمیت شناختن دونتسک و لوهانسک، تحریم‌هایی را اعلام خواهد کرد.

فرانسه

بر اساس بیانیه کاخ الیزه «[امانوئل] ماکرون [رئیس‌جمهور فرانسه] به رسمیت شناختن جدایی‌طلبان اوکراینی توسط مسکو را محکوم کرده و خواستار تحریم‌های هدفمند اروپا شده است». بر اساس این بیانیه، ماکرون همچنین ضمن محکوم کردن تصمیم روسیه برای به‌رسمیت شناختن استقلال مناطق دونتسک و لوهانسک از اوکراین، خواستار برگزاری نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل شد.

آلمان

آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان نیز در بیانیه‌ای به تصمیم پوتین واکنش نشان داد و گفت: به رسمیت شناخته شدن دو جمهوری خوانده لوهانسک و دونتسک در شرق اوکراین یک نقض آشکار و فاحش قوانین بین‌المللی محسوب می‌شود. بربوک همچنین گفت: آلمان با شرکایش درباره واکنش به این تصمیم پوتین رایزنی دارد. به رسمیت شناخته شدن این دو منطقه در شرق اوکراین ضربه‌ای شدید علیه تمامی تلاش‌های دیپلماتیک با هدف یافتن یک راه‌حل دیپلماتیک است. آلمان آماده است تا بی قید و شرط در کنار اوکراین و مرزهای به رسمیت شناخته شده بین‌المللی آن بایستد. ما به این نقض قانون بین‌المللی واکنش نشان می‌دهیم. ما با شرکای خود رایزنی می‌کنیم.

ایتالیا

در ادامه وزارت خارجه ایتالیا نیز گفت تصمیم پوتین برای به رسمیت شناختن استقلال لوگانسک و دونتسک مانعی جدی برای جستجوی راه حل دیپلماتیک است.

نروژ

 وزارت امور خارجه نروژ نیز طی بیانیه‌ای گفت از برگزاری نشست اضطراری شورای امنیت درباره تحولات بحران اوکراین و روسیه حمایت می‌کند.

هلند

سپس وزارت امور خارجه هلند اعلام کرد: «ما به رسمیت شناختن مناطق جدایی طلب در اوکراین توسط روسیه را محکوم می‌کنیم. ما قاطعانه، با هماهنگی با شرکای خود، به نقض آشکار قوانین بین‌المللی پاسخ خواهیم داد».

لتونی

همچنین، وزارت امور خارجه لتونی درخواست کرد: «اتحادیه اروپا باید فوراً تحریم‌هایی را علیه روسیه به دلیل به رسمیت شناختن جدایی‌طلبان اعمال کند».

لهستان

«ماتئوش موراویه‌تسکی» نخست وزیر لهستان نیز گفت: «به رسمیت شناختن جمهوری‌های خودخوانده توسط روسیه، تجاوزی از سوی مسکو علیه اوکراین است. این اقدام روسیه باید با واکنشی در قالب تحریم های فوری مواجه شود». به نوشته رویترز، موراویه‌تسکی همچنین خبر داد: «من جلسه فوری شورای اروپا را برای بحث در مورد آخرین تحولات را فرا می‌خوانم».

استونی

در ادامه، رئیس جمهور استونی نیز اعلام کرد: «ما هرگز تصمیم غیرقانونی روسیه برای به رسمیت شناختن مناطق دونتسک و لوهانسک را نمی‌پذیریم.  واضح است که مسکو در دیپلماسی جدی نیست و به دنبال بهانه‌ای برای جنگ است».

بلژیک

وزارت خارجه بلژیک نیز همراستا با دیگر متحدان اروپایی خود گفت: «به رسمیت شناختن مناطق جدایی‌طلب اوکراین از سوی روسیه را محکوم می‌کنیم».

فنلاند

 ریاست جمهوری فنلاند نیز در بیانیه‌ای اعلام کرد: «ما تصمیم روسیه برای به رسمیت شناختن مناطق جدایی طلب را محکوم می‌کنیم و به آن پاسخ خواهیم داد».

ترکیه

همچنین وزارت امور خارجه ترکیه هم بر اساس آخرین تحولات به شهروندان خود در شرق اوکراین توصیه کرد که این کشور را ترک کنند. در بیانیه این وزارتخانه آمده است: «تصمیم روسیه برای به رسمیت شناختن مناطق جدایی‌طلب، نقض توافقنامه مینسک و نقض وحدت و حاکمیت اوکراین است. ما تصمیم روسیه برای به رسمیت شناختن مناطق جدایی طلب شرق اوکراین را رد می‌کنیم».

 

واکنش ناتو به جنجال‌آفرینی بزرگ پوتین

علاوه بر آمریکا و کشورهای اروپایی،  «ینس استولتنبرگ» دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، که سازمان متبوعش یکی از دلایل اصلی افزایش تنش‌ها بین روسیه و اوکراین است، گفت: «ما به رسمیت شناختن مناطق جدایی‌طلب از سوی روسیه را محکوم می‌کنیم و از استقلال اوکراین کاملا حمایت می‌کنیم». استولتنبرگ در این‌باره توضیح داد: «ما از مسکو می‌خواهیم که عقل را به کار گیرد و دیپلماسی را انتخاب کند. روسیه همچنان به درگیری در شرق اوکراین دامن می‌زند. روسیه بهانه‌ای برای حمله به اوکراین می‌سازد».

 

کشورهای آسیایی و تصمیم جدید پوتین

علاوه بر اروپایی‌ها و آمریکا، کشورهای آسیایی نیز به همین رخداد واکنش نشان دادند.

چین

در مهم‌ترین سطح سفارت چین در اوکراین نیز در پی به رسمیت شناخته شدن این دو منطقه در دونباس امروز به اتباع و تجار خود در این کشور اروپایی هشدار داد که از حضور در مناطق بی‌ثبات و پر تنش اجتناب کنند، اما این مساله را بیان نکرد که آیا به دنبال تخلیه شهروندانش از اوکراین همچون بسیاری از دیگر کشورها هست یا خیر. این سفارتخانه در وب‌سایت خود نوشت: در حال حاضر، اوضاع در شرق اوکراین به شدت متغیر است. سفارت چین در کی‌یف از شهروندان و تجار خود در اوکراین می‌خواهد تا به اطلاعیه‌های مربوط به حفظ جان خود که به صورت محلی صادر می‌شود، توجه کرده و به مناطق پر تنش نروند.

ژاپن

ژاپن نیز امروز (سه‌شنبه) اعلام کرد که آماده پیوستن به آمریکا و کشورهای گروه ۷ برای اعمال تحریم‌هایی علیه روسیه است، اگر که پوتین دستور حمله به اوکراین را صادر کند. فومیو کیشیدا، نخست وزیر ژاپن از روسیه به دلیل نقض حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین انتقاد کرد و گفت که کشورش درباره «اقدامات شدید» احتمالی از جمله تحریم ها با جامعه بین‌المللی گفتگو خواهد کرد.

یوشیماسا هایاشی، وزیر امور خارجه ژاپن نیز به طور جداگانه گفت: مهم است که گروه هفت که دارای ارزش‌هایی مانند دموکراسی و حاکمیت قانون هستند، به هم بپیوندند و جامعه بین‌المللی را رهبری کنند. وی از بیان اینکه آیا ژاپن در حال برنامه ریزی برای تحریم های خود علیه روسیه است یا خیر، خودداری کرد.

کره‌جنوبی

علاوه بر چین، چویی یونگ –سام سخنگوی وزارت خارجه کره‌جنوبی نیز امروز اعلام کرد، دیپلمات‌ها هنوز تلاش می‌کنند تا ۶۳ تبعه این کشور را که هنوز در اوکراین هستند برای ترک این کشور متقاعد کنند چون شرایط در اوکراین اصلا مساعد و باثبات نیست. تا پایان ژانویه سال جاری میلادی، ۶۰۰ شهروند کره‌جنوبی در اوکراین باقی مانده‌اند. وزارت امور خارجه کره‌جنوبی نیز با ابراز نگرانی شدید از وضعیت اوکراین از کشورهای مرتبط خواست تا به توافق مینسک پایبند بوده و در عین حال یک راه‌حل دیپلماتیک برای این بحران کنونی بیابند.

 

مواضع حمایتی از تصمیم پوتین در سطح جهانی

بر خلاف تمامی هشدارها و واکنش‌های شدیداللحن، برخی از کشورهای نزدیک به روسیه نیز در قبال تصمیم پونین در به رسمیت شناختن استقلال جمهوری‌های "لوهانسک" و "دونتسک" اعمال حمایت کردند.

سوریه

در مهم‌ترین واکنش حمایتی رئیس جمهوری سوریه از آمادگی کشورش برای به رسمیت شناختن استقلال جمهوری‌های "لوهانسک" و "دونتسک" خبر داد. در همین زمینه، دیمیتری سابلین، نماینده مجلس دومای روسیه در گفت‌وگو با خبرگزاری اسپوتنیک اظهار کرد: بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه گفته که دمشق آماده به رسمیت شناختن استقلال جمهوری‌های "لوهانسک" و "دونتسک" است.

همزمان فیصل مقداد، وزیر امور خارجه سوریه در جریان باشگاه گفتگوی والدای در مسکو گفت که کشورش از تصمیم ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه برای به رسمیت شناختن جمهوری های لوگانسک و دونتسک حمایت می‌کند و با آنها همکاری خواهد کرد.

المقداد در نشست والدای مسکو افزود: آنچه که غرب در حال حاضر علیه روسیه انجام می دهد، مشابه کاری است که در جریان جنگ تروریستی علیه سوریه انجام داده است. وی ادامه داد: نیروهای اشغالگر آمریکایی و شبه نظامیان تجزیه طلب تحت حمایت آن به سرقت ثروت مردم سوریه از جمله نفت و گندم ادامه می دهند.

نیکاراگوئه

همراستای با دولت بشار اسد، دنیل اورتگا، رئیس جمهوری نیکاراگوئه اما به نخستین مقام ارشد بین‌المللی بدل شد که از تصمیم مسکو حمایت کرد و گفت: پوتین حق داشته که این دو منطقه تحت کنترل جدایی‌طلبان مورد حمایت مسکو را مستقل بداند.

وی ادامه داد: مطمئنم که اگر آنها رفراندومی مانند آنچه در کریمه انجام شد، برگزار کنند، مردم نیز به پیوستن و الحاق این دو منطقه به روسیه رای می‌دهند. تلاش اوکراین برای پیوستن به ناتو بیانگر تهدیدی علیه روسیه است. اگر اوکراین به ناتو ملحق شود، یعنی اعلام جنگ به روسیه و به همین دلیل است که روسیه اینطور رفتار می‌کند. واضح است که روسیه از خود دفاع می‌کند.

انصارالله یمن

در سطحی دیگر انصارالله یمن نیز اعلام کرد که این جنبش به رسمیت شناختن استقلال مناطق دونتسک و لوهانسک در اوکراین توسط روسیه را تأیید می‌کند. محمدعلی الحوثی، عضو شورای سیاسی انصارالله یمن در توییتی نوشت: ما به رسمیت شناختن استقلال مناطق دونتسک و لوهانسک را تأیید می‌کنیم و خواهان خویشتن‌داری و عدم ورود به جنگی هستیم که هدف آن تحلیل بردن توانایی‌های روسیه است.

دولت چچن

در همین حال، رمضان قدیروف، رئیس دولت چچن حمایت کامل خود را از تصمیم به رسمیت شناختن جمهوری‌های لوهانسک و دونتسک اعلام کرد. وی خاطرنشان کرد که این تنها راه برون رفت از بن بست سیاسی فعلی است.

 

تگ ها :

روسیه پویتن اروپا آمریکا استقلال جمهوری‌های خودخوانده «دونتسک» و «لوهانسک»

نظرات
نام :
پست الکترونیک :
* متن :
ارسال

گالری

تصویر

فیلم

این شهید پسردایی ۱۵۰ افغانستانی بود!

این شهید پسردایی ۱۵۰ افغانستانی بود!