الوقت- در پي تشديد حملات هوايي جنگنده هاي روسيه از آسمان و نيروهاي مقاومت حزب الله و ارتش از زمين در سوريه كه منجر به تغير موازنه تحولات ميداني به نفع نيروهاي دولتي شده، آمريكا در يك تغيير استراتژي آشكار اعلام كرده كه نيروي زميني به شمال سوريه اعزام ميكند.
باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا در طول هفت سال رياست جمهوري خود همواره با اعزام نيروي زميني به منطقه غرب آسيا مخالفت كرده و این مسئله را يكی از اصول سياست خارجي خود قرار داده است، با این حال کاخ سفيد روز گذشته با كنار گذاشتن اين سياست اعلام كرد كه دهها نفر از نيروهاي ويژه آمريكايي در ماه آينده در شمال سوريه مستقر خواهند شد تا «نيروهاي اپوزيسيون» را براي مبارزه با داعش مشاوره دهند.
بنابر گفته كاخ سفيد تعداد اين نيروهاي ويژه بيش از ٥٠ نفر خواهد بود و ماموريت آنها «آموزش، مشاروه و كمك» به نيروهاي مخالف است. رويترز اين اقدام آمريكا را «نشانگر تغيير بزرگ در سياستهاي آمريكا درباره سوريه» توصيف كرد كه ميتواند منجر به افزايش تلفات نيروي هاي آمريكايي شود. هر چند مقامات آمريكايي تاكيد كردهاند كه اين نيروها در خط مقدم نبرد مستقر نخواهند شد و به صورت مستقيم در درگيريها شركت نخواهند كرد.
اين اقدام آمريكا تقريبا يك ماه پس از آن صورت ميگيرد كه روسيه، ايران، عراق، سوريه و حزبالله عمليات جديدي را در سوريه براي ريشه كن كردن گروههاي تروريستي آغاز كرده است. در پي اين تحولات بويژه ورود گسترده نظامي روسيه به بحران سوريه قواعد بازي كاملا به نفع نیروهای وفادار به بشار اسد تغيير كرده است و تحليلگران معتقدند كه با ورود روسيه و شكل گيري ائتلاف جديد با عنوان «٤+١» غرب و متحدان آن در منطقه با چالش های جدیدی روبرو خواهند شد.
الستر كورك مامور سابق سازمان جاسوسي برون مرزي انگليس طي تحليلي در وب سايت هافينگتون پست مينويسد: «عملياتهاي جديد نظامي باعث ميشود كه واشنتگن در وضعيتي قرار بگيرد كه دروغين بودن ادعاي غرب مبني بر اينكه يك سال است با داعش ميجنگد، آشكار ميشود.»
اما از نظر كورك مهمترين نگراني غرب تنها از اين مسئله ناشي نميشود بلكه مسايل عميقتري را دربر ميگيرد. وي در ادامه تحليل خود آورده است: براي چند دهه گذشته ناتو تمامي تصميمهاي مربوط به جنگ و صلح را ميگرفت و هيچ مخالف و رقيبي نداشت، مسايل جنگ صرفا يك بحث داخلي در ميان اعضاي ناتو بود و مهم نبود كه ديگران چه فكري مي كنند. بويژه در جنوب غرب آسیا(خاورمیانه) كه قدرت مخرب آن كاملا آشكار بود اما دستاوردهاي استراتژيك آن مشخص نبود.
بديهي است كه آمريكا و غرب به راحتي با اين مسئله كنار نخواهند آمد و همانطور كه الستر ميگويد «تعجب برانگيز نخواهد بود كه غرب تلاش كند كه براي ائتلاف ٤+١ روايت ناكامي را تعريف كند و بدنام كردن هر حسي كه ممكن است كه مثال نظامي آن اهميت استراتژيك براي جهان غيرغربي داشته باشد.»
هر چند آمريكاييها ماموريت اصلي نيروهاي ويژه اعزامي خود به شمال سوريه را مقابله با داعش عنوان كردهاند اما به نظر ميرسد مهمترين هدف آمريكا از اين اقدام مقابله با ابتكار عمل محور مسكو و تهران در سوريه است.
تحليلگران معقتدند كه آمريكا تلاش خواهد كرد از طريق كمك به نيروهاي كرد سوريه و بعضي از گروههایي كه آنها را ميانه رو ميخواند بازپس گيري رقه را به نام خود ثبت كند تا هم دست بالا در مذاكرات سياسي داشته باشد و هم مانع از آن شود كه محور مسكو و تهران شكست تروريسم در سوريه را كاملا به نام خود ثبت كنند.
هفته گذشته وب سايت اينترنتي «واشنگتنپست» به نقل از مقامات آمريكايي گزارش داد كه شهر «الرقه» مركز خلافت خودخوانده تكفيريهاي «داعش» تمركز بعدي امريكاست تا آنجا جنگ عليه داعش به راه اندازد و همزمان بعضي گروههاي جديد براي بازپس گيري در شمال سوريه اعلام موجوديت كردند.
اما به نظر نميرسد آمريكاييها مسير راحتي براي رسيدن به اين هدف خود داشته باشند. واشنگتن عميقا از نبود نيروي متحد و قدرتمند بر روي زمين رنج ميبرد و تنها كساني كه ميتوانند بر روي آنها حساب كنند كردهاي سوريه هستند كه هر گونه همكاري با آنها به مذاق تركيه خوشايند نخواهد بود و همچنين بعضي گزارشها حاكي از ان است كه كردها اساسا علاقهاي براي پيشروي به سمت جنوب ندارند و ترجيحا ميدهند تسلط خود بر مناطق تحت كنترل را تقويت كنند. اين چالشهاي پيشرويي آمريكاييها باعث ميشود كه چشم انداز طرح تصرف رقه از هم اكنون مبهم به نظر بيايد.