پایگاه تحلیلی الوقت - مجتبی علیان - حمله اخیر اسرائیل به دوحه قطر، فراتر از یک عملیات نظامی علیه رهبران حماس است. این حمله عملاً حریم کشور میانجیِ بحران غزه را نقض کرد و به بسیاری از کشورهای عربی یادآوری نمود که هیچ تضمینی در برابر اقدامهای یکجانبه اسرائیل وجود ندارد. موج محکومیتهای بیسابقه از سوی دولتهای عربی، ترکیه و حتی برخی همپیمانان غربی، نشان داد که این رویداد میتواند توازن حساس روابط منطقهای را بر هم زند.
باید یاد آور شد در کوتاهمدت، قطر در پی اجماعسازی علیه اسرائیل خواهد بود و کشورهای عربی احتمالاً برای حفظ وجهه عمومی، مواضع خود را تندتر میکنند. روند عادیسازی روابط اسرائیل با برخی دولتهای عربی بهطور جدی در معرض توقف یا کندی قرار گرفته و احتمالاً همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی با تلآویو زیر سؤال میرود.
همچنین در میانمدت، این حمله فرصت تازهای به محور مقاومت داده است تا حمایت سیاسی و حتی مالی در سطح منطقه جذب کند. ترکیه، مصر و اردن نیز ممکن است سیاستهای خود را بازبینی کنند تا هزینههای داخلی و منطقهای همکاری با اسرائیل را کاهش دهند.
همچنین باید افزود در سطح بینالمللی، فشار دیپلماتیک بر اسرائیل در حال افزایش است و درخواست برای تشکیل نشست شورای امنیت میتواند به یک پرونده حقوقی-سیاسی علیه این اقدام منجر شود. این وضعیت، در کنار بحرانهای دیگر، امنیت غرب آسیا را شکنندهتر میکند.
و اما بهطور کلی، اسرائیل با این حمله میخواست پیام قدرت بدهد، اما بهنظر میرسد بیش از آنکه موقعیت خود را تقویت کند، پایههای عادیسازی و اعتماد سیاسی در منطقه را سست کرده باشد. آینده بستگی دارد به اینکه کشورهای عربی تا چه اندازه از این فرصت برای یک سیاست واحد بهره ببرند یا دوباره به پراکندگی مواضع بازگردند.