الوقت- رژیم صهیونیستی در دو سال اخیر با بحرانی چندجانبه مواجه شده که تنها به عرصه نظامی و میدان نبرد در غزه محدود نمیشود. اگرچه این رژیم در غزه متحمل تلفات و شکستهای کمسابقهای شده و در واقع در جهنمی که مقاومت فلسطین در داخل سرزمینهای اشغالی ایجاد کرده گرفتار آمده است اما در بیرون از غزه نیز اوضاع به سود تلآویو پیش نمیرود.
آنچه امروز به چشم میآید، سلسله شکستها و ناکامیهایی است که در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک گریبانگیر این رژیم شده و بسیاری از ناظران را به این جمعبندی رسانده که رژیم صهیونیستی در مسیر افول و فروپاشی قرار دارد.
زوال روایتسازی صهیونیسم در هالیوود
یکی از عرصههایی که رژیم صهیونیستی همواره روی آن حساب ویژهای باز کرده، سینما و رسانههای غربی بهویژه هالیوود بوده است. پروژه صهیونیسم فرهنگی در آمریکا از دههها پیش تلاش داشت با تولید فیلمها و سریالها چهرهای مظلوم و قربانی از یهودیان و رژیم صهیونیستی ارائه دهد و همزمان با پنهان کردن جنایتها، یهودستیزی را به عنوان تهدیدی جهانی معرفی کند.

اکنون شکاف بزرگی در این دیوار روایی ایجاد شده است و فجایع غزه دیگر در پشت پردههای سینمایی پنهان نمیماند. بسیاری از هنرمندان و چهرههای شناختهشده هالیوود آشکارا علیه جنایتهای تلآویو در غزه موضعگیری کردهاند. کمپینهای متعدد هنری و بیانیههای جمعی نشان داده که دیگر نمیتوان افکارعمومی و جامعه هنری را در خط دفاع از پروژه صهیونیسم نگاه داشت.
تاکنون بیش از 350 بازیگر سرشناس هالیوود نسلکشی غزه را محکوم کرده و خواستار موضع جهانی نسبت به جنایات رژیم اشغالگر شدهاند.
آنجلینا جولی بازیگر سرشناس آمریکایی که بیش از ۲۰ سال به عنوان سفیر حسن نیت و فرستاده ویژه کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان فعالیت کرده است حمایت خود از مردم غزه را اعلام کرد. او با انتشار گزارشی از سازمان «پزشکان بدون مرز» درباره غزه در استوری اینستاگرام خود، وضعیت فاجعه بار مردم غزه را برجسته کرد.
اندرو گارفیلد بازیگر آمریکایی هم گفته است:«باید انرژیمان را صرف چیزی کنیم که واقعاً مهم است، شاید جان فلسطینیها در غزه همین حالا. شاید باید قلب و انرژیمان را به آنها و به هر کسی که تحت فشار وحشتهای جهان ماست، کسانی که حق زندگی با کرامت ندارند، اختصاص دهیم. اینجاست که انرژی ما باید صرف شود.»
استیو کوگان بازیگر بریتانیایی در مراسم یادبودی به طور عمومی نام کودکان کشتهشده در غزه را خواند و گفت: «آنها همه کودکانی بودند که زندگی داشتند و هیچ دخالتی در این درگیری نداشتند... این باید متوقف شود.»
مارک رافلو بازیگر آمریکایی هم در این باره گفته است:«ما به این درک رسیدهایم که بمباران کارساز نیست. ما با بمباران به صلح نخواهیم رسید. و تمام چیزی که میگوییم این است: چه ایرادی دارد اگر به آتشبس یک فرصت بدهیم».
ناتالی پورتمن، بازیگر برنده اسکار با انتشار مجموعهای از استوریهای اینستاگرامی، اعتراضات ضدجنگ در اسرائیل را بازتاب داد و از دنبالکنندگان خود خواست برای کمکهای بشردوستانه به مردم غزه کمک مالی کنند. این بازیگر متولد اورشلیم، تصاویری از تظاهرات در تلآویو را منتشر کرد که در آن معترضان خواستار پایان جنگ غزه بودند.
تام یورک خواننده گروه ردیوهد نیز در اینستاگرام به شدت از نتانیاهو به خاطر محاصره وحشتناک و جلوگیری از رسیدن کمکها به غزه انتقاد کرد و گفت:«بهانه دفاع از خود مدتهاست که بیاعتبار شده است.»
این تغییر جهت، ضربهای استراتژیک به مشروعیت رسانهای رژیمی است که هویت خود را بر پایه روایتسازی بنا نهاده بود. هالیوود که روزی پناهگاه امن پروپاگاندای صهیونیستی بود امروز به عرصهای برای افشاگری جنایات تلآویو و حامی مقاومت تبدیل شده است. این تحول نشان میدهد که حتی قدرتمندترین سازمانهای تبلیغاتی نیز در برابر اراده انسانی برای حقیقتیابی تاب مقاومت ندارند.
جنبشهای دانشجویی و تغییر نگاه غرب به صهیونیستها
دانشگاههای آمریکا و اروپا در سال گذشته شاهد گستردهترین اعتراضات دانشجویی علیه جنایتهای رژِم صهیونیستی بودهاند. این اعتراضات نه تنها به شکل تجمعات و راهپیماییها بلکه در قالب کمپینهای بایکوت، اشغال ساختمانهای دانشگاهی و حتی فشار بر هیئترئیسه دانشگاهها بروز پیدا کرده است. نکته قابل توجه، تغییر نگرش در میان نخبگان آینده است. زیرا این دانشگاهها ماشین تولید رهبران، سیاستگذاران و روشنفکران فردای غرب هستند و حالا نسلی از آنان پروژه صهیونیستی را نه یک دغدغه مشروع که مسئلهای اخلاقی و انسانی میبینند.

از سوی دیگر، نظرسنجیهای معتبر در آمریکا نیز نشان میدهد که جامعه آمریکایی به ویژه نسل جوان نگاه مثبتی به رژیم صهیونیستی ندارد و اکنون یهودیان را در جایگاه قربانی نمیبینند. این تحول اجتماعی، تهدیدی استراتژیک برای تلآویو محسوب میشود که همواره مشروعیت خود را در گرو حمایت بیقیدوشرط غرب میدانست. زمانی که پایههای مردمی این حمایت سست شود، سیاستمداران نیز حتی در واشنگتن به تدریج مجبور به تعدیل مواضع خود خواهند شد. افول روایت صهیونیستی در دانشگاهها و جامعه نه یک اعتراض گذرا بلکه نشانهای از یک تغییر تاریخی بزرگتر است.
نبرد نمادین کاروانهای بشردوستانه
یکی از صحنههای نمادین شکست رژیم صهیونیستی در عرصه جهانی، تلاش گروهها و فعالان بینالمللی برای شکستن محاصره غزه است. کاروانها و کشتیهای بشردوستانه همچون «مادلین»، «حنظله» و «صمود» که به صورت نمادین و با هدف رساندن کمکهای انسانی به مردم محاصره شده راهی غزه شدند، فشار سنگینی بر تلآویو وارد کردهاند.

هر بار که این کشتیها توسط نیروهای اسرائیلی توقیف یا مورد حمله قرار میگیرند، موجی از محکومیت جهانی به راه میافتد و چهره این رژیم بیش از پیش در سطح افکارعمومی خدشهدار میشود. هر کشتی توقیفشده، یک محکومیت بینالمللی جدید است و هر فعال بازداشتشده، گواهی زنده بر استیصال رژیمی است که هرچه بیشتر سرکوب میکند، بیشتر وجهه خود را در بین افکار جهانی از دست میدهد. این کاروانها ثابت کردهاند که محاصره غزه تنها فیزیکی نیست بلکه اخلاقی نیز هست و حالا این محاصره اخلاقی است که دارد تلآویو را خفه میکند.
اعتراضات جهانی طبل رسوایی برای تلآویو
خیابانهای شهرهای بزرگ جهان نیز به صحنه اعتراض علیه جنایتهای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. از لندن تا پاریس، از نیویورک تا سیدنی، میلیونها نفر در راهپیماییها و تجمعهای گسترده، همبستگی خود را با فلسطین نشان داده و خواستار پایان نسلکشی و اشغالگری شدهاند.
این راهپیماییهای عظیم که با حضور نسلهای مختلف و اقشار گوناگون اجتماعی برگزاری میشوند تنها اعتراض نیستند بلکه آنها نمایش قدرتمندی از افول مشروعیت رژیم صهیونیستی در چشم مردم جهان هستند. اینکه در قلب پایتختهای غربی پرچم فلسطین برافراشته میشود و شعار «آزادی فلسطین» طنینانداز میگردد، برای تلآویو شکستی استراتژیک محسوب میشود که هیچ سلاحی قادر به مهار آن نیست.

برای تلآویو، این تحرکات مردمی یک کابوس استراتژیک است. این رژیم که همواره خود را قربانی و مورد حمایت جهانی نشان میداد اکنون با اقیانوسی از مخالفتهای مردمی در بین متحدان سنتی خود روبرو شده است. هیچ لابی قدرتمندی نمیتواند این موج خروشان مردمی را که از اعماق وجدان بیدار شده متوقف کند. این صحنهها به وضوح نشان میدهد که مشروعیت اسرائیل در حال از بین رفتن است و خیابانهای جهان، پیشدرآمد تغییرات بزرگتر در عرصه سیاست جهانی خواهند بود.
بحران سیاسی و دیپلماتیک
در عرصه سیاسی نیز رژیم صهیونیستی با بحرانی چندبعدی روبرو شده که هسته مشروعیت آن را نشانه رفته است. با موج به رسمیتشناسی دولت فلسطین در سازمان ملل که این بار از درون خود غرب نیز سر برآورده، دیوار حمایت بیقیدوشرط از تلآویو تَرَک برداشته است. حتی روند عادیسازی روابط با برخی کشورهای عربی که روزی پیروزی دیپلماتیک بزرگی برای تلآویو محسوب میشد اکنون یا متوقف شده یا با انتقادات شدید داخلی در این کشورها مواجه است.
با اینکه نتانیاهو و وزرای افراطی صهیونیست ادعا میکنند که اجازه تشکیل کشور فلسطین را نخواهند داد اما در کشورها مصمم هستند تا با به رسمیت شناختن دولت فلسطین، به این مناقشه هشتدهه ای پایان دهند. در این راستا، مجمع عمومی سازمان ملل روز شنبه (22 شهریور) با اکثریت قاطع به «بیانیه نیویورک» رأی مثبت داد، متنی که قرار است مسیر را برای تشکیل «کشور فلسطین» هموار کند. با وجود مخالفت صریح اسرائیل و ایالات متحده، ۱۴۲ کشور از مجموع ۱۹۳ عضو سازمان ملل با ۱۰ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع از این قطعنامه حمایت کردند.
از سوی دیگر، در بعد حقوقی، دادگاههای بینالمللی تبدیل به کابوسی برای مقامات ارشد این رژیم شدهاند. پیگرد قضایی رهبرانی مانند نتانیاهو به اتهام جنایت جنگی نه تنها امکان سفرهای رسمی آنان را محدود کرده بلکه به نماد جهانی از مجازاتناپذیری این رژیم پایان بخشیده است.

شاید سهمگینترین ضربه، انزوای اجتماعی و فرهنگی شهروندان صهیونیست در صحنه جهانی باشد. از ورزشگاهها تا جشنوارههای هنری و محافل آکادمیک، حضور آنان با اعتراض و طرد روبرو میشود. این طردشدگی عمومی نشان میدهد که اکنون نه فقط دولت اسرائیل بلکه پروژه صهیونیستی در معرض قضاوت اخلاقی جهانیان قرار دارد و گریزی از این حکم تاریخی ندارد.
جنبش تحریم اقتصادی
جنبش جهانی تحریم رژیم صهیونیستی (BDS) نیز به عنوان یک ابزار مدنی و اقتصادی، در سالهای اخیر گسترش یافته و به یکی از معضلات جدی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. این جنبش با فراخوان به تحریم کالاها، دانشگاهها، نهادها و شرکتهای مرتبط با تلآویو فشار اقتصادی قابل توجهی ایجاد کرده است.
اقتصاد اسرائیل به شدت به فناوریهای پیشرفته و صادرات محصولات دانشبنیان وابسته است. در چنین شرایطی هرگونه محدودیت یا تحریم در حوزه تکنولوژی میتواند آثار زیانباری به دنبال داشته باشد. بسیاری از شرکتهای بینالمللی تحت فشار افکارعمومی یا برای حفظ وجهه خود، روابطشان را با این رژیم محدود کردهاند.
این روند انزوا، به تدریج رژیم صهیونیستی را از بازارهای جهانی جدا میکند و پایههای اقتصادی آن را سست مینماید. جنبش تحریم ثابت کرده که ابزاری کارآمد برای تبدیل اعتراض اخلاقی به فشار ملموس اقتصادی است و ادامه این روند به تدریج میتواند به تضعیف ستونهای اقتصادی رژیم صهیونیستی و تشدید بحران داخلی آن منجر شود.
مجموعه این شکستها و فشارها چه در عرصه نظامی و چه در عرصههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نشان میدهد که رژیم صهیونیستی در مسیر سراشیبی تندی قرار گرفته است. دیگر نمیتوان تنها به حمایتهای آمریکا و غرب دلخوش بود، زیرا همان کشورها نیز شاهد تغییر نگرش افکارعمومی هستند. ناظران معتقدند که فروپاشی رژیم صهیونیستی لزوماً به معنای نابودی یکشبه نیست بلکه روندی است که هماکنون آغاز شده و نشانههای آن در سراسر جهان دیده میشود و زوال آن دیر یا زود حتمی خواهد بود.