الوقت- شهر اوفا، پایتخت جمهوری باشقیرستان روسیه از روز 8 تا 10 ژوئیه، میزبان سران اتحادیه اقصادی اوراسیا (EAEU) ، گروه بریکس و سازمان همکاری شانگهای (SCO) بود. در اين بين آقاي حسن روحاني رییس جمهوری اسلامی ایران با شرکت در نشست سران سازمان همکاری شانگهای، اعضای گروه بریکس و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، ایران را نقطه استراتژیك پیوند شرق و غرب دانست و بر علاقمندی کشورمان برای متنوع سازی روابط اقتصادی خود، در قالب حضور و مشارکت فعالتر در همکاریهای بینالمللی تاکید کرد .
نگاهي به شانگهاي
سازمان همكاري هاي شانگهاي (SCO) ، سازماني ميان دولتي است كه در تاريخ 15 ژوئن 2001 توسط شش كشور جمهوري خلق چين، روسيه و جمهورهاي ازبكستان، قرقيزستان، قزاقستان و تاجيكستان و بر پايه گروه پنج شانگهاي تأسيس شده است. جمهوري اسلامي ايران نيز در تاريخ 14 تير 1384، در جريان نشست سران سازمان همكاري شانگهاي در شهر آستانه پايتخت قزاقستان، به عضويت ناظر در سازمان شانگهاي پذيرفته شد و از آن زمان تاكنون، در تمامي نشستهاي ساختاري سازمان در بالاترين سطح ممكن شركت داشته است. در اين بين به رغم آنکه عضويت ايران مي تواند گام مهمي جهت توسعه اين سازمان محسوب شود، با اين حال تاکنون چنين امري محقق نشده و چشم انداز چندان روشني نيز براي آن وجود ندارد. از اين رو نوشتار حاضر در صدد است با نگاهي به ظرفيت ها و موقعيت ايران در سازمان شانگهاي، به موانع عدم عضويت تهران در اين سازمان بپردازد و چشم انداز اين مسئله را مورد بحث و بررسي قرار دهد .
ايران و شانگهاي؛ همسويي در نظام جهاني
سازمان همكاري هاي شانگهاي با اقدامات و تصميمات مهم سياسي ، اقتصادي و امنيتي در صدد است جايگاه بين المللي برجسته تري پيدا كند. به خصوص كه از يك سو قرار گرفتن كشورهاي عضو شانگهاي در منطقه موسوم به «هارتلند» (قلب زمين) بر اهميت اين سازمان افزوده است و از سوي ديگر حضور روسيه و چين به عنوان دو عضو دائم شوراي امنيت ، توان سياسي اين سازمان را نيز دو چندان كرده است. از اين و در شرايطي كه سازمان همكاري شانگهاي نشان داده است كه مخالف ايجاد جهان تك قطبي به رهبري ايالات متحده است، تغير عضويت ايران از عضو ناظر به عضو دائم، تا حد زيادي وزنه ضد هژمونيك آن را افزايش مي دهد.
از اين منظر هم سازمان شانگهاي در راستاي سياست خارجي دراز مدت ايران گام بر مي دارد و هم ايران به عنوان کشوري مستقل در نظام بين الملل در جهت سياست هاي کلي سازمان حرکت مي کند. بر اين اساس پيوستن كشوري مثل ايران به سازمان شانگهاي كه داراي توان اقتصادي بالا و منابع غني انرژي است، به نفع اين سازمان خواهد بود. ايران در منطقه و جهان از جايگاه شايسته و مهمي برخوردار است و بدون شك عضويت دائم آن در سازمان شانگهاي باعث تقويت اعتبار ، توان و نفوذ اين سازمان خواهد شد.
در واقع وضعيت جغرافيايي منحصر به فرد جمهوري اسلامي ايران در سازمان شانگهاي که اين کشور را به پل ارتباطي بين درياي خزر و خليج فارس و همچنين محل تلاقي خطوط ترانزيتي بين آسياي مرکزي به تركيه و سپس به اروپا مبدل نموده، موقعيت ممتازي براي ايران رقم زده است. به عبارت ديگر ايران کشوري است که مي تواند اكثر اعضاء شانگهاي را به مناطق دور دست وصل نمايد و اين مسئله نقش ژئواستراتژيك ايران در مسايل امنيتي و اقتصادي را افزايش خواهد داد. همچنين با توجه به افزايش مصرف انرژي در جهان و حضور کشورهاي توليد کننده انرژي در سازمان همکاري هاي شانگهاي ، زمينه مناسبي جهت همکاري در موضوع انرژي وجود دارد که جايگاه و نقش ممتاز ايران را تقويت خواهد نمود. زيرا ايران علاوه بر آنکه كشوري خاورميانه اي و توليد كننده نفت در خليج فارس محسوب مي گردد ، به حوزه انرژي منطقه اوراسيا نيز تعلق دارد و گروه شانگهاي به ويژه هند و چين به ميزان زيادي به منابع انرژي ايران اتكا خواهند داشت. با اين حال در خصوص عضويت جمهوري اسلامي ايران از عضو ناظر به عضو دائم، مشكل هاي مختلفي وجود دارد .
موانع عضويت ايران در شانگهاي
عليرغم حضور مستمر ايران در عاليترين سطوح نشستهاي سازمان شانگهاي و همچنين با توجه به موقعيت و شرايط منحصر به فرد ايران براي عضويت در سازمان، با اين حال تا كنون در خواست ايران براي عضويت دائمي مورد بررسي قرار نگرفته است. اين مسئله از چند دليل عمده ناشي مي شود که برسي هر يک از آنها حائز اهميت است .
اولين عاملي که باعث عدم عضويت ايران در سازمان شانگهاي شده را بايد در رويکرد دستگاه دپلماتيک جستجو نمود. زيرا رويکرد ايران به سازمان شانگهاي صرفا به حضور رئيس جمهور در اجلاس سالانه سران آن محدود شده است. اين در حاليست که اگر ايران واقعا مي خواهد به عضويت اين سازمان درآيد بايد ديپلماسي فعال تري در پيش گيرد. سفراي ايران در کشورهايي که عضور اصلي سازمان شانگهاي هستند، بايد رويکرد فعال تري پيش گيرند و رايزني هاي گسترده اي به منظور عضويت ايران و جلب نظر کشورهاي عضو انجام دهند. با اين حال تاکنون چنين امري صورت نگرفته و مباحث مرتبط با عضويت ايران در سازمان شانگهاي تنها هنگام برگزاري اجلاس سران برجسته مي شود و پس از آن به دست فراموشي سپرده مي شود. بنابراين انفعال وزارت امور خارجه ايران و سفراي حاضر در کشورهاي عضو شانگهاي، يکي از مهمترين دلايل عدم عضويت ايران در اين سازمان محسوب مي شود .
دومين عاملي که تا حدي از عضويت ايران جلوگيري مي کند، بازيگري مستقل ايران در عرصه تحولات منطقه اي و جهاني است. اين در حاليست که سازمان شانگهاي، سازماني است که دستور کار آن را روسيه و چين شکل مي دهند و همين امر امکان بازيگري براي ساير کشورها و قدرت هاي منطقه اي از جمله ايران را کاهش مي دهد. در واقع عدم تقارن قدرت ميان اعضاء اصلي شانگهاي و بازيگري مستقل ايران موجب مي شود که روسيه و چين به عنوان قدرت هاي برتر عضو سازمان شانگهاي، تمايل چنداني به عضوت ايران نداشته باشند.
سومين عاملي که بحث عضويت ايران را در سازمان شانگهاي با مشکل مواجه کرده، چالش هاي موجود ميان ايران و غرب در خصوص پرونده هسته اي و وجود تحريم هايي است که در وضع برخي از آنها، چين و روسيه به عنوان دو عضو شوراي امنيت نيز نقش داشته اند. به اين ترتيب عضويت ايران در شانگهاي مي تواند باعث افزايش تنش ميان اين سازمان با غرب شود. اين در حاليست که سازمان شانگهاي به رغم آنکه سازماني ضد غربي شناخته مي شود و گاهي نيز از آن با عنوان «ناتوي شرق» ياد مي گردد، اما هنوز از ظرفيت هاي رويارويي با غرب برخوردار نيست. به خصوص که برخي از اعضاي آن نه تنها هيچ تمايلي به اين رويارويي ندارند، بلکه ظرفيت و توان انجام چنين کاري را نيز در خود نمي بينند .
چهارمين عاملي که از عضويت ايران در سازمان همکاري شانگهاي جلوگيري مي کند، آيين نامه اين سازمان است كه شيوه پذيرش اعضاي دايم جديد را مشخص نكرده است. همين امر موجب شده که اقدام براي افزايش شمار اعضاي دائم، نيازمند تصويب مقررات جديد و اصلاح بندهاي اين آيين نامه باشد. اين در حاليست که تاکنون در هيچ يک از اجلاس هاي سران شانگهاي در اين خصوص بحثي صورت نگرفته است.
دورنماي عضويت ايران در شانگهاي
در حال حاضر جمعيت اعضاي اصلي و ناظر كشورهاي حاضر در سازمان شانگهاي بالغ بر 2 ميليارد و ششصد ميليون نفر مي شود كه معادل يك سوم جمعيت كل دنيا است. همچنين سازمان شانگهاي مساحتي بيش از 35 ميليون كيلومتر مربع يا سه پنجم اورآسيا را نيز در بر مي گيرد. بي شک برخورداري از قريب به يكسوم جمعيت جهان و بخش اعظم منطقه اورآسيا با منابع فراوان انرژي و قرارگرفتن در يك موقعيت ژئواستراتژيك ميان دو قطب پيشرفته اقتصادي جهان يعني شرق آسيا و غرب اروپا، سازمان همكاري شانگهاي را از منظر عناصر زيربنايي توسعه بسيار قدرتمند و توانا ساخته است. همچنين برخورداري چهار عضو از ده عضو اصلي و ناظر سازمان از توانمندي هستهاي، اين سازمان را از لحاظ سختافزار نظامي نيز در مرتبه بالايي قرار ميدهد. بر اين اساس سازمان همكاري هاي شانگهاي با اقدامات و تصميمات مهم سياسي ، اقتصادي و امنيتي در صدد است جايگاه بين المللي برجسته تري پيدا كند. به خصوص كه از يك سو قرار گرفتن كشورهاي عضو شانگهاي در منطقه موسوم به «هارتلند» (قلب زمين) بر اهميت اين سازمان افزوده است و از سوي ديگر حضور روسيه و چين به عنوان دو عضو دائم شوراي امنيت ، توان سياسي اين سازمان را نيز دو چندان كرده است.
در اين بين پيوستن كشوري مثل ايران به سازمان شانگهاي كه داراي توان اقتصادي بالا و منابع غني انرژي است، به نفع اين سازمان خواهد بود. زيرا ايران در منطقه و جهان از جايگاه شايسته و مهمي برخوردار است و عضويت دائم در سازمان شانگهاي ميتواند به مفهوم حلقه اتصال حوزه خاورميانه با حوزه آسياي مرکزي و قفقاز باشد كه اين امر موجب تقويت اعتبار، توان و نفوذ اين سازمان خواهد شد.
به هر روي علاوه بر ايران، كشورهاي هند، مغولستان و پاكستان نيز كه به عنوان عضو ناظر در سازمان قرار دارند، خواستار عضويت دائم هستند. از اين رو در شرايطي كه تحولات اخير در جهان و منطقه، انگيزه براي بازنگري در نحوه پذيرش اعضاي جديد را افزايش داده است، ايران، هند، پاكستان و مغولستان نيز بايد بر عضويت دائم خود بيش از پيش پاي بفشارند.
شعیب بهمن