الوقت- در شرایطی که تنشها در غزه به بالاترین سطح خود رسیده و حملات رژیم صهیونیستی موجب تلفات انسانی گسترده و تخریب زیرساختهای غیرنظامی شده است، اراده بینالمللی برای یافتن راهحلی پایدار افزایش یافته است.
بنابراین، سازمان ملل امروز (دوشنبه) به وقت محلی در نیویورک میزبان کنفرانس بینالمللی سطح بالایی برای حل مسالمتآمیز مسئله فلسطین و اجرای راهحل دو دولتی است، کنفرانسی که به ریاست مشترک عربستان سعودی و فرانسه برگزار میشود و هدف آن پایان دادن به مناقشه فلسطینی-صهیونیستی است.
این کنفرانس در شرایطی برگزار میشود که انتظار میرود برخی کشورهای اروپایی گامهایی بیسابقه برای به رسمیت شناختن رسمی کشور فلسطین بردارند، به ویژه پس از اعلام امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه مبنی بر تصمیم کشورش برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین.
در این باره، ژان نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه نیز گفت که از این کنفرانس برای ترغیب سایر کشورها به پیوستن به فرانسه در به رسمیت شناختن فلسطین استفاده خواهد کرد.
چارچوب کنفرانس نیویورک
کنفرانس نیویورک با چارچوبهای از پیش تعیینشده و دستورکار مشخص برگزار میشود.
در این زمینه، منابعی آگاه به وبگاه «العربيه نت» گفتند که این کنفرانس شامل ۸ کمیته است که از ماه ژوئن گذشته کار خود را آغاز کردهاند و در حال تدوین دیدگاههایی اقتصادی، سیاسی و امنیتی برای چارچوب دولت فلسطین هستند.
این کمیتهها متشکل از کشورهای اسپانیا، اردن، اندونزی، ایتالیا، ژاپن، نروژ، مصر، بریتانیا، ترکیه، مکزیک، برزیل، سنگال، اتحادیه عرب و اتحادیه اروپا هستند.
وظایف این کمیتهها در حوزههای مختلفی تعریف شده است، از جمله بررسی ساختار دولت فلسطینی متحد و دارای حاکمیت، تقویت امنیت، ترویج زبان صلح، امکان موفقیت اقتصادی فلسطین، بازسازی، حفظ راهحل دوکشوری، ترویج احترام به حقوق بینالملل و هماهنگی برای برگزاری «روز صلح».
هدف اصلی این کنفرانس، یافتن راهحلی فوری برای توقف حملات رژیم صهیونیستی در فلسطین و پایان دادن به منازعه از طریق تحقق راهحل دو دولتی است.
کشورهای زیادی راهحل دوکشوری را گزینهای مناسب برای تحقق صلح میدانند و در همین راستا، اتحادیه اروپا اعلام کرده که این کنفرانس «لحظهای سرنوشتساز نه فقط برای خاورمیانه، بلکه برای کل اتحادیه» محسوب میشود.
طبق گزارش منابع آگاه، ریاست مشترک عربستان و فرانسه بر این کنفرانس با هدف تقویت مسیر به رسمیت شناختن کشور فلسطین و حرکت عملی به سوی تحقق راهحل دو دولتی است.
در دستورکار کنفرانس همچنین بررسی راهکارهایی برای توسعه اقتصادی فلسطین و تضمین احترام به حقوق بینالملل و قطعنامههای مرتبط سازمان ملل گنجانده شده است.
مجمع عمومی سازمان ملل با ۱۹۳ عضو در سپتامبر سال گذشته تصمیم به برگزاری این کنفرانس در ژوئن ۲۰۲۵ گرفت اما به دلیل حمله رژیم صهیونیستی به ایران، این رویداد تا به امروز به تعویق افتاد.
در این میان، ایالات متحده و رژیم صهیونیستی اعلام کردهاند که این رویداد را تحریم کرده و به صورت علنی با نتایج احتمالی آن مخالفت دارند.
بارقه امید برای حل منازعه 77 ساله
نشست نیویورک، با تمرکز بر راهحل دوکشوری و شناسایی رسمی کشور فلسطین از منظر سیاسی و دیپلماتیک یک تحول قابلتوجه در مسیر طولانی و پیچیده منازعه فلسطین-اسرائیل به شمار میرود. این نشست، اگرچه به تنهایی قادر به پایان فوری درگیری ۷۷ ساله نیست اما میتواند روند منازعه را وارد مرحلهای جدید کند که در آن گزینههای سیاسی جایگزین اشغاگری شود.
نشست بینالمللی نیویورک با محوریت حل مسالمتآمیز مناقشه فلسطین و تحقق راهحل دوکشوری، گامی مهم در راستای تلاشهای دیپلماتیک برای پایان دادن به دههها منازعه خونین در غرب آسیا به شمار میرود. برگزاری این نشست با مشارکت گسترده کشورهای اروپایی، آسیایی، آفریقایی و نهادهای بینالمللی، نشاندهنده تغییر تدریجی در نگاه جهانی به مسئله فلسطین است که از مرحله محکومیت و بیانیههای نمادین به سمت اقدامات عملی برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین تغییر یافته است.
این نشست، با حمایت گسترده کشورها و موضعگیری صریح علیه بنبست سیاسی موجود میتواند نقطه عطفی در جهت مشروعیتبخشی بینالمللی به تأسیس کشور مستقل فلسطین باشد.
تأکید نشست نیویورک بر ایجاد ساختارهای اقتصادی، امنیتی و سیاسی برای دولت فلسطینی به جای تمرکز صرف بر قطعنامههای گذشته میتواند زمینهای واقعگرایانهتر برای تحقق راهحل دو دولتی فراهم کند.
از سوی دیگر، اعلام صریح فرانسه مبنی بر قصد شناسایی رسمی فلسطین و تلاش برای همراهسازی کشورهای دیگر در صورت تحقق میتواند موجی از به رسمیتشناسیهای بینالمللی به راه اندازد. چنین روندی میتواند فشار مضاعفی بر اسرائیل وارد کند تا در سیاستهای یکجانبه خود تجدیدنظر کند.
تأثیر اصلی این نشست در سطح بینالمللی بازتعریف نگاه جامعه جهانی به مسئله فلسطین است. حضور پررنگ کشورها پیام روشنی به رژیم صهیونیستی و آمریکا میدهد که اجماع جهانی در حال شکلگیری به سوی پایان اشغالگری و تأسیس کشور مستقل فلسطین است.
اگر نتایج این نشست به صورت عملی پیگیری شود مانند تدوین چارچوب زمانی برای شناسایی فلسطین، طرحهای بازسازی غزه، تضمینهای امنیتی برای دو طرف و سازوکارهای اجرایی برای پایبندی به حقوق بینالملل میتواند یک تغییر فاز واقعی در روند منازعه ایجاد کند.
تنهایی آمریکا در صف اشغالگران
با وجود حمایتهای سیاسی و برگزاری نشستهای بینالمللی اما موانع جدی همچنان پابرجاست. مخالفت علنی اسرائیل و آمریکا، نبود وحدت داخلی میان گروههای فلسطینی و ضعف اجرایی سازمان ملل عواملیاند که میتوانند مانع تبدیل خروجیهای این نشست به واقعیت میدانی شوند.
تحقق نتایج ملموس از این نشست نیازمند ارادهای قوی، وحدت نظر میان کشورهای شرکتکننده و تداوم فشار دیپلماتیک بر بازیگران کلیدی منطقه است. تأثیرگذاری گسترده سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک آمریکا در ساختار نظام بینالملل موجب شده که روند رسمی شدن دولت فلسطینی با موانع جدی مواجه شود.
مخالفت آمریکا نه تنها به صورت مستقیم در قالب رأی وتو در شورای امنیت سازمان ملل خود را نشان داده، بلکه در سطوح مختلف فشارهایی را بر کشورهایی که قصد دارند فلسطین را به رسمیت بشناسند، اعمال میکند.
آمریکا به عنوان اصلیترین حامی رژیم صهیونیستی با بهرهگیری از ابزارهای دیپلماتیک، اقتصادی و رسانهای تلاش دارد تا مشروعیت بینالمللی فلسطین را تضعیف کرده و از گسترش حمایت جهانی از آن جلوگیری کند. این مخالفت، همچنین میتواند بر تصمیمگیری نهادهایی مانند اتحادیه اروپا، بانک جهانی یا صندوق بینالمللی پول اثرگذار باشد و مانع از پذیرش رسمی فلسطین در این سازمانها شود.
علاوهبراین، آمریکا با توجیهاتی مانند «لزوم انجام مذاکرات مستقیم» یا «شرایط امنیتی رژیم صهیونیستی»، عملاً مسیر رسیدن فلسطین به استقلال سیاسی را به مذاکراتی فرسایشی و بینتیجه مشروط میکند. این درحالی است که ادامه شهرکسازیها، محاصره غزه و سیاستهای آپارتایدگونه رژیم صهیونیستی، امکان ایجاد صلح واقعی را سلب کردهاند.
در مجموع، نشست نیویورک میتواند سرآغازی مثبت باشد اما برای کاهش واقعی تنشها و بهرسمیت شناختن دولت فلسطین، مسیر دشوار و پیچیدهای در پیش است. تا زمانی که قدرتهای بزرگ مانند آمریکا حاضر به تجدیدنظر در سیاستهای یکجانبه خود نباشند، تلاشهای جهانی برای به رسمیت شناختن فلسطین با مانعهای جدی مواجه خواهد بود. از اینرو، حل این چالش، نیازمند فشارهای مستمر دیپلماتیک از سوی جامعه جهانی و افکار عمومی علیه سیاستهای تبعیضآمیز و ناعادلانه است.