در شرایط فعلی، معارضان سوری که نتوانسته اند در طول قریب به هفت سال گذشته اهدافی همچون سرنگونی دولت سوریه را تحقق بخشند، بیش از هر زمان دیگری نگران و آشفته به نظر می رسند. این در حالی است که اختلافات آن ها افزایش یافته و جو بی اعتمادی و بدبینی در میانشان تشدید شده است.
الوقت- با آغاز بحران در سوریه، معارضان سوری فرصتی یافتند تا وارد معرکه سیاسی و نظامی با نظام دمشق شوند. گروههای معارض، به لحاظ فکری از سه طیف عمده اسلامگرایان، ملی گرایان و ناسیونالیست های عرب تشکیل می شوند. اسلامگرایان خود به دو گروه اخوانی (جنبش اخوان المسلمین) و سلفی تندرو و ناسیونالیست ها به دو گروه عمده قومی و چپگرا تقسیم می شوند.
معارضان سوری به رغم داشتن اهداف مشترکی مانند سرنگونی نظام بشار اسد، دارای شکاف ها و اختلافات فراوانی هستند. این اختلافات عمدتا ناشی از تفاوت های فکری، سیاسی، رقابت میدانی و نیز ارتباط با حامیان خارجی می باشد. در واقع هر یک از گروه های معارض مدعی انقلاب سوریه بوده و با سایر گروه ها رقابت و بلکه نزاع دارد.
بخشی از معارضان به منظور وحدت بیشتر در سال 2011 به دنبال نشستی در ترکیه، شورای ملی (CNS) را به رهبری «برهان غلیون» تشکیل دادند. در این شورا که عمدتا شامل معارضان تبعیدی و خارج نشین است، اخوان المسلمین و هیات های هماهنگی و ارتش آزاد حضور دارند.
پس از آن مجموعه ای فراگیر از معارضان، موسوم به «ائتلاف ملی» با نظارت حامیان خارجی تشکیل شد. ائتلاف ملی که دربرگیرنده حدود ۶۳ گروه مخالف سوری شامل احزاب ریز و درشت بود، در تاریخ ۱۱ نوامبر ۲۰۱۲ در شهر دوحه قطر اعلام موجودیت کرد و «معاذ الخطیب» امام جماعت مسجد اموی دمشق به رهبری آن برگزیده شد. این ائتلاف توسط ۱۸ کشور از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا، عربستان و ترکیه به رسمیت شناخته شد.
تشکل بعدی «هیات عالی مذاکره کنندگان» بود که اواخر سال 2015 به منظور شرکت در مذاکرات سیاسی، شکل گرفت. این هیات بعدها به سه طیف اصلی توسعه یافت که به گروه ریاض، گروه مسکو و گروه قاهره مشهور هستند، زیرا زیر چتر این کشورها تشکیل شده اند.
هسته اولیه این هیات از میان گروه های معارض مانند ائتلاف ملی در عربستان شکل گرفت و به گروه ریاض مشهور شد. از طرفی روسیه و مصر هم تلاش کردند گروه های میانه رو معارض سوری را در قالب هیات مذاکره کنندگان وارد کنند و به این ترتیب گروه مسکو و قاهره پدید آمد.
رهبری گروه ریاض با «ریاض حجاب» (نخست وزیر اسبق سوریه) بود و در جریان مذاکرات «نصر الحریری» (سخنگوی ائتلاف ملی) جانشین او بود . رهبر گروه مسکو «قدری جمیل» (دبیرکل حزب اراده مردم) است و رهبری گروه قاهره را «جهاد مقدسی» (سخنگوی سابق وزرات خارجه سوریه) بر عهده دارد.
به نظر می آید ورود روسیه و مصر به این عرصه حاکی از ایجاد نوعی توازن در ترکیب معارضان بود، زیرا عربستان تلاش داشت هیات عالی مذاکرات را تنها از میان شخصیت ها و گروه های افراطی و حتی گروه های تروریستی شکل دهد. به عبارتی ورود افراد میانه رو به صحنه مذاکرات، به تفاهم با دولت سوریه در مذاکرات کمک می کرد.
این سه گروه به منظور وحدت و هماهنگی در امر مذاکرات سیاسی با نظام دمشق، اواخر مرداد 96 در نشست ریاض در عربستان شرکت کردند، اما این نشست بدون نتیجه پایان یافت و سه طرف نتوانستند بر تشکیل یک تیم واحد برای شرکت در مذاکرات آتی ژنو توافق کنند. اختلافات متعدد بین طیف های معارضه و اصرار بی مورد گروه ریاض بر مواضع گذشته، این نشست را با شکست مواجه کرد.
از طرفی، حضور نمایندگانی از گروه های مسلح تروریستی (مانند جیش الاسلام) که با اصرار عربستان صورت گرفته بود، موجب تشدید اختلافات شد. اختلافات تا حدی بود که گروه مسکو از ریاض حجاب هماهنگ کننده ارشد هیات عالی مذاکره کنندگان معارض در ریاض، به شدت انتقاد کرده و خواستار برکناری او شد. ریاض حجاب ضمن تاکید بر این که مذاکرات ژنو به بن بست رسیده است، از گروه های معارض خواست که در پی آشتی ملی نباشند؛ چرا که طرح آشتی، دامی از طرف روسیه است.
بررسی سرنوشت بشار اسد رئیس جمهوری سوریه از جمله موضوعات مورد مناقشه و اختلاف در نشست ریاض بود. گروه ریاض هرگونه نقش رژیم اسد در آینده سوریه را رد می کند، اما گروه مسکو و قاهره قائل به ایفای نقش بشار اسد در دوره انتقالی است. از طرفی گروه مسکو خواستار ابقای قانون اساسی 2012 سوریه همراه با برخی اصلاحات است، موضوعی که گروه ریاض به شدت با آن مخالف است.
استفان دی میستورا نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه در آستانه نشست ریاض از گروه های مخالف سوری خواسته بود که با توجه به نتیجه نرسیدن هفت دور مذاکرات گذشته، این بار در قالب یک تیم واحد باشند تا یک راهبرد مذاکراتی واقع گرایانه شکل بگیرد.
آن چه به اختلافات معارضان دامن می زند تفاوت راهبردهای گروههای معارضه در برخورد با شرایط فعلی کشور و راههای خروج از بحران است. در این زمینه برخی قائل به سرنگونی نظام حاکم به هر بهایی حتی از طریق دعوت نیروهای مداخله گر خارجی هستند و برخی دیگر بر راه حل های درونی و اصلاحات برای تغییر در کشور اصرار دارند. سیاست آشکار نظام در حمایت از جبهه مقاومت ضد صهیونیستی و اختلاف درونی معارضه در زمینه سیاست خارجی و به طور خاص نحوه تعامل با نیروهای مقاومت در منطقه نیز منجر به شکاف بیشتر در معارضه شده است.
در شرایط فعلی، معارضان سوری که نتوانسته اند در طول قریب به هفت سال گذشته اهدافی همچون سرنگونی دولت سوریه را تحقق بخشند، بیش از هر زمان دیگری نگران و آشفته به نظر می رسند. این در حالی است که اختلافات آن ها افزایش یافته و جو بی اعتمادی و بدبینی در میانشان تشدید شده است.
البته بروز چنین وضعیتی دور از انتظار نیست. از یک سو پیروزی های متوالی میدانی نظام و متحدانش، روز به روز بر ثبات نظام و افول گروه های معارض و حامیان آن ها می افزاید. دستاوردهای میدانی برگه برنده مهمی در اختیار دولت سوریه قرار داده که می تواند در مذاکرات سیاسی از آن بهره برداری کند. برای نمونه روند مذاکرات اخیر ژنو و آستانه، حاکی از ابتکار عمل سوریه و متحدانش و در مقابل، انفعال و ضعف گروه های معارض می باشد.
از دیگر سو، گروه های معارض به ویژه گروه ریاض که همواره امید به حمایت های خارجی داشته اند، در شرایط فعلی شاهد نوعی بی مهری از سوی آنان هستند. در واقع تغییر آشکار معادلات میدانی و سیاسی در سوریه، موجب شده است جبهه ضد سوری (در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای) در محاسبات خود بازنگری کند. چنین امری به طور طبیعی، به کاهش حمایت از معارضان سوری و چه بسا رها کردن آن ها خواهد انجامید.