شاید مثل دیگر صنعت های غربی که در 150 سال اخیر به کشورمان آمده است، صنعت سینما و تلویزیون هم اقتباسی ناشیانه بود از آنچه در غرب در حال اتفاق بود؛ با کمی تشابه و تفاوت. تشابه اش با دیگر صنایع غرب آورد در همین اقتباس خالی از علم بود و در نداشتن چرخه بومی کردن آنها، اما تفاوتش در موضوع فرهنگی آن و محتوایی است که در این قالب ریخته می شود. با این حال از این تفاوت در سال های قبل از انقلاب اسلامی، چندان استفاده نمی شد و مثل دیگر آورده های غربی، در این مورد هم اصل بر ساختن آن چیزی که بود که غرب می سازد.
در سال های پس از انقلاب بود که همپای شعار اساسی استقلال این صنعت هم مثل دیگر صنایع پا در عرصه خودکفایی گذاشت و سعی کرد تا با ریختن محتوایی جدید و البته درخور در این قالب از ان محصولی دیگر بگیرد که پیشرفت های این سال ها نشان داده است این اتفاق، هرچند کم و نادر اما رخ داده است. آنچه در سال های اخیر بیشتر از هر چیزی دیگری خودنمایی می کند، به تبع حضور سریال های غربی و بخصوص آمریکایی، حضور این ساخته ها در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام و تاثیراتی است که داشته.
با این حال اولین تاثیر در منطقه به سریال های هالیوودی اختصاص دارد که با اولین سیگنال های ماهوراه خودشان را به مردم رسانده و بر آنها تاثیر گذاشته اند. اما این تاثیر در همان مسیری بوده است که آمریکا می خواسته است تا حضورش را در منطقه و بر منطقه گسترش دهد. از این روست که هافینگتون پست می نویسد: براساس اسناد وزارت خارجه که توسط ویکی لیکس فاش شده است نقش سریال زنان عاجز در کاهش تروریسم (منظور تفکر جهاد و شهادت است) از همه جنگ تبلیغاتی دولت آمریکا بیشتر بوده است.
سریال زنان عاجز به طور مشخص به ترویج لایف استایل آمریکا می پردازد و روابط اجتماعی شخصیت های این سریال که از همه رده های سنی جامعه هستند در آن بررسی می شود. این سریال به مشکلات اجتماعی زنان که شخصیت های اصلی آن هستند از جمله: روابط جنسی، موضوع همجنس گرایی، ازدواج به سبک هم باشی، خیانت و... پرداخته و در چهارچوب قواره های ارزش های زندگی آمریکایی برای مخاطب تعریف و ترویج می شود.
در همین رابطه جیمز زاگبی، رئیس موسسه عرب آمریکا در مصاحبه با ای بی سی نیوز اشاره می کند و چه خوب هدف اصلی این سریال ها را لو می دهد:"آیا میتوانیم بین این واقعیت و دور کردن آنها از افراطیگرایی! رابطهای برقرار کنیم؟ ما با این سریال ها می توانیم کاری کنیم که آنها به ما به چشم رابط بین فرهنگی که خواستار ارتباط با آن هستند نگاه کنند. قطعاً ابزار سریال های تلویزیونی در دیپلماسی عمومی قویتر از هر برنامه دولتی برای تامین این هدف خواهد بود."
اما این مسایل باعث نشد تا ایران در این زمینه فعالیت نکند و در سال های پس از انقلاب فیلم ها و سریال های ایرانی در منطقه خاورمیانه به صورت های مختلف منتشر می شد، اما برنامه ریزی پخش آنها به صورت مداوم در سال ها اخیر باعث شده است تا بازخوردهای این سریال ها بیش از پیش نمایان شود. اکنون علاوه بر کشورهای فارسی زبان که ساخته های داخلی را بدون دوبله می توانند استفاده کنند، این برنامه ها به اکثر زبان های منطقه مثل عربی، ترکی و حتی کردی دوبله می شود. این انتشار هم به دو گونه است: اول اینکه صداوسیما از طریق شبکه های برون مرزی خود این سریال ها را در کنداکنور پخش قرار می دهد که در این مسیر در طول سال های اخیر چندین شبکه برون مرزی توسط صداوسیما افتتاح شده است و یا اینکه شبکه های خارجی باتوجه به استقبال مخاطبین از این سریال ها آنها را خریداری کرده و پخش می کنند.
برای مثال در مورد اول علاوه بر شبکه سحر، پس از آن که برخی کشورهای عربی میزبان چندین تلویزیون فارسی زبان شدند و این شبکه ها در چارچوب فیلم ها و سریال های عامه پسند ارزش های غربی را در ایران تبلیغ کردند، صداوسیما نیز اقدام به راه اندازی شبکه ای به زبان عربی کرد که به صورت 24 ساعته فیلم های سینمایی و سریال هایی با دوبله عربی برای کشورهای عرب زبان پخش می کند. این اقدام تاثیرات متفاوتی هم داشته است که به آن در ادامه اشاره خواهیم کرد.
اما در مورد دوم شاید جالب باشد بدانید که هم اکنون سريال "يوسف پيامبر" در چهار شبكه عرب زبان "الفرات"، "البلادي"، "الحريه" و "آفاق" به صورت همزمان در حال پخش است و یا مجموعههاي نمايشي بشارت منجي، صاحبدلان و آشپزباشي هم اکنون از شبكههاي تركيه، كويت، لبنان، دبي و اردن در حال پخش هستند. این موضوع تا حدی در این کشورها تاثیرگذار بوده و برای بخش خصوصی سودآور بوده است که این بخش خصوصی اقدام به ایجاد شبکه برای پخش این برنامه ها می کند.
در همین رابطه می توان به پخش سريالهاي دوبله شده ايراني از شبكه ماهوارهاي سحر کردی اشاره کرد که با استقبال مردم كردستان عراق مواجه شده است تا جایی که كمال چوماني، روزنامهنگار كرد با اشاره به رويكرد اسلامي و موفق اين سریال ها اعتقاد دارد که:"پخش سريالهاي خود توانسته است نظر مثبت تمامي اقشار مردم كردستان عراق را به سوي خود جلب كند. تيم حرفهاي دوبلاژ اين شبكه، توانسته است با اتكا با آرمانهاي ديني و اسلامي و پخش سريالهاي خانوادگي تا حدود زيادي خود را به يكي از موفقترين شبكههاي كرد زبان تبديل كند."
این در حالی است که همسایگان ما هم از این قافله عقب نمانده و شروع به حرکت در این مسیر کرده اند. برای مثال کشور ترکیه با ساخت سریال هایی همچون: سریال عشق ممنوعه، ازل (Ezel) و وادی گرگ ها به این وادی وارد شده است اما متاسفانه به دلیل دست مایه های عموماً سطحی و ضعیف نتوانسته اند هدفی بیشتر از تاثیرات سطحی اجتماعی داشته باشند.
اما همین سریال های سطحی هم در جامعه بسته و دارای خفقان عربستان تاثیرهای متفاوتی گذاشته است تا جایی که طبق جدیدترین فتوای صادر شده از سوی برخی مفتیان وهابي عربستان سعودی از جمله شیخ "عبدالعزیز آل الشیخ" دیدن سریال های ترکیه جائز نیست. در این فتوای صادر شده توسط علمای وهابي عربستانی، پخش این گونه سریال ها از سوی شبکه های ماهواره ای مبارزه با خدا و پیامبر اسلام(ص)!!! معرفی شده است.
در همین راستا شیخ عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ، مفتی اعظم عربستان سعودی تاکید کرد: مشاهده اینگونه سریال ها جایز نیست زیرا در آن شر و بلا وجود دارد و اخلاق در چنین فیلم هایی منهدم می شود و در آن فقط با فضائل الهی و اسلامی مبارزه شده است. مسلمان با تقوا که از خداوند متعال می ترسد، خطر اینگونه کارها را می داند و بدون شک از آن پرهیز می کند و فرزندان و خانواده خود را نیز از دیدن این چنین سریال های "ضداخلاقی" منع می کند.
این در حالی است که برخی از این سریال ها(ترکیه ای) همانطور که اشاره شد داستان های عاشقانه ای را دنبال می کند که تأثیر آن بر زندگی و خانواده های عربستانی، طی چند ماه اخیر مشکلات فراوانی را میان زن و شوهرهای این کشور به وجود آورده است. برای نمونه دو سریال "نور" و "سال های گمراهی" که به زبان عربی از سوی شبکه MBC پخش شد موجب طلاق های زیادی در عربستان و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس شد.
این مخالفت ها در مورد سریال های کشور ترکیه با مضمون هایی است که اشاره شد، اما در مورد سریال های ایرانی به دلیل محتوای فاخر و تاثیرگذاری زیاد آنها بویژه در لایحه های اجتماعی ، از ناحیه چهره های وهابی و برخی مقامات سیاسی مورد مخالفت قرار گرفته است. استقبال گرم مردم از این فیلمها، موجب نگرانی جریان های وهابی شده است. لذا مراکز تبلیغی وهابیت بارها با ابراز نگرانی از شبکه های ماهواره ای و استقبال مردم عرب زبان از سریال های ایرانی نسبت به تاثیرات فرهنگی و مذهبی این برنامه ها بر روی مردم کشورهای عربی هشدار داده اند.
لازم به توضیح است نحوه حضور زنان در سریال های عربی و ترکی و بی پروایی و عدم رعایت حدود اسلامی و شرعی در پوشش و رفتار زنان بازیگر از مواردی است که ارزشمندی اسلامی این برنامه ها را به شدت پایین می آورد و به همین دلیل از آثار ایرانی که با حفظ حدود شرعی و اسلامی ساخته شده اند به شدت استقبال می شود.
از همین رو است که در آخرین نظرسنجی های صورت گرفته از سوی برخی شبکه های ماهواره ای، مخاطبان عرب سریال های ایرانی به ویژه از نقش و جایگاه زنان در سریال های ایرانی به شدت متعجب شده اند و بسیاری از مخاطبان اعلام کرده اند سریال های ایرانی تصویر ارزشمندی از زنان ایرانی نشان می دهند در حالی که در سریال های دیگر کشورها زن ها جایگاه و اهمیت ویژه ای ندارند. شهروندان کشورهای عربی با اشاره به تفاوت نقش زنان در سریال های ترک (که در کشورهای عربی طرفدار دارد) و ایرانی اشاره کرده اند که زنان ایرانی در این سریال ها ثابت کرده اند که زن می تواند زن باشد و ضمن حفظ حجاب در حرفه و زندگی اجتماعی خود رشد کند و از احترام اطرافیان خود برخوردار شود. مخاطبان وسیع سریال های ایرانی در دنیای عرب معتقدند زنان در سریال های ایرانی شغل و جایگاه اجتماعی قابل قبولی دارند که نشان دهنده پویایی جامعه ایران است.
سیدفرید موسوی