الوقت- رژیم صهیونیستی امروز در یکی از تاریکترین مقاطع تاریخ خود قرار دارد. دو سال جنگ ویرانگر علیه نوار غزه که به کشتهشدن هزاران غیرنظامی منجر شد، سیاستهای آپارتایدی در کرانه باختری و تداوم شهرکسازیها، اسرائیل را به شدت در معرض انتقاد جهانی قرار داده است. بسیاری از پایتختهای اروپایی و حتی برخی متحدان سنتی این رژیم از پذیرش مقامهای کابینه افراطی نتانیاهو امتناع میورزند.
در چنین شرایطی، اقدام اخیر دهلینو در پهنکردن فرش قرمز برای بزالل اسمورتریچ – وزیر افراطی اسرائیلی که نقش پررنگی در اخراج فلسطینیان و کشتار مردم غزه دارد – معنای ویژهای پیدا میکند: هند امروز یکی از معدود دولتهایی است که نه تنها روابط خود را با تلآویو قطع نکرده، بلکه در حال گسترش آن است.
روابط دهلی نو و تل آویو که زمانی محتاطانه و پنهانی بود، امروز به یک اتحاد علنی، گرم و چندبعدی تبدیل شده است؛ اتحادی که تنها بر پایه منافع نظامی و اقتصادی استوار نیست، بلکه ریشه در یک همگرایی عمیق ایدئولوژیک بین ناسیونالیسم هندوی حاکم بر هند و صهیونیسم راستگرای حاکم بر اسرائیل دارد.
این واقعیت پرسشهای مهمی را مطرح میکند: چرا هند به رغم سابقه تاریخی حمایت از فلسطین، امروز به نزدیکترین شریک اسرائیل در آسیا بدل شده است؟ چه عواملی پشت این اتحاد قرار دارند؟ و پیامدهای آن برای منطقه و نظام بینالملل چیست؟
از همبستگی با فلسطین تا فرش قرمز برای اسمورتریچ
تاریخ روابط هند و رژیم صهیونیستی مملو از تناقض است. هند، که خود میراثدار استعمار بریتانیا بود، پس از استقلال در ۱۹۴۷ به یکی از حامیان پرشور فلسطین بدل شد. مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو، چهرههای اصلی مبارزه برای آزادی هند، صهیونیسم را از دریچه سیاستهای ضد استعماری مینگریستند . هند حتی به طرح تقسیم سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۷ که منجر به ایجاد اسرائیل شد، رأی مثبت نداد. گاندی زمانی اظهار داشت :«فلسطین به همان معنایی متعلق به اعراب است که انگلستان به انگلیسیها یا فرانسه به فرانسویها.»
دهلینو از به رسمیت شناختن اسرائیل تا سال ۱۹۵۰ خودداری نمود، و در دهههای بعدی از سازمان آزادیبخش فلسطین حمایت فعال داشت. حتی در ۱۹۷۵، هند از قطعنامهای در سازمان ملل پشتیبانی کرد که صهیونیسم را معادل نژادپرستی میدانست.
اما پایان جنگ سرد و تغییرات ژئوپولیتیک دهه ۱۹۹۰ ورق را برگرداند. در سال ۱۹۹۹، در جریان جنگ کارگیل با پاکستان، اسرائیل سیستمهای پهپادی و بمبهای هدایتشونده لیزری را به هند صادر کرد که نقش محوری در واکنش دهلینو ایفا نمود.
هند در ۱۹۹۲ روابط دیپلماتیک کامل با اسرائیل برقرار کرد، به امید نزدیکی بیشتر به ایالات متحده. شعار غیررسمی آن روزها این بود: «راه واشنگتن از تلآویو میگذرد.» در این مسیر، همکاریهای نظامی و امنیتی به سرعت شتاب گرفت و امروز، در دوران نارندرا مودی، این روابط نه تنها ابعاد استراتژیک بلکه ایدئولوژیک نیز پیدا کردهاند.
محور نظامی و امنیتی: از باراک–۸ تا پهپادهای هاروپ
هند بزرگترین خریدار سلاحهای اسرائیلی است. تقریباً نیمی - ۴۲.۱ درصد - از صادرات اسلحه اسرائیل از سال ۲۰۱۴ به هند بوده است. بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، دهلینو بیش از ۴.۲ میلیارد دلار سلاح از اسرائیل خریداری کرد. سامانه دفاع موشکی باراک–۸ – محصول مشترک صنایع هوافضای اسرائیل و سازمان DRDO هند – امروز نقش مهمی در حفاظت از مرزهای هند ایفا میکند. پهپادهای انتحاری هاروپ و سامانههای پیشرفته نظارتی اسرائیل به بخشی جداییناپذیر از عملیات ارتش هند بدل شدهاند.
این همکاری صرفاً واردات ساده سلاح نیست، بلکه به معنای درهمتنیدگی ساختاری دو ارتش است. از سال ۲۰۲۲، هند در گروه I2U2 متشکل از چهار کشور - هند، اسرائیل، ایالات متحده و امارات متحده عربی - شرکت داشته است که هدف آن ایجاد یک کریدور حمل و نقل است که هند و اروپا را از طریق اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به هم متصل میکند. رویاروییهای اخیر هند با پاکستان نیز نشان داد که تجهیزات اسرائیلی نقشی تعیینکننده در توانمندیهای دفاعی هند دارند. در نتیجه، اسرائیل برای امنیت ملی هند به شریکی حیاتی بدل شده است.
نقش هند در زنجیره تسلیحاتی اسرائیل
همزمان با جنگ غزه و فشار بر اروپا برای قطع صادرات سلاح به اسرائیل، هند نقشی تازه بر عهده گرفته است: تأمینکننده. کشف قطعات موشک با برچسب «ساخت هند» در میان ویرانههای اردوگاه نصیرات یا مسدود شدن کشتی ماریان دانیکا در بندر اسپانیا – که حامل ۲۷ تن مواد منفجره از هند به مقصد حیفا بود – نشان میدهد که دهلینو امروز نه تنها خریدار بلکه فروشنده و شریک صنعتی اسرائیل است.
شرکتهای مشترک مانند Adani-Elbit و Premier Explosives یا شرکت دولتی Munitions India حلقههای کلیدی این زنجیره هستند. برای اسرائیل که با فشار افکار عمومی در غرب مواجه است، هند به «شریک باثبات و کمتر زیر ذرهبین» بدل شده است.
پیوندهای ایدئولوژیک: هندوتوا و صهیونیسم
نزدیکی هند و اسرائیل صرفاً محصول معاملات اقتصادی نیست، بلکه بر بستر یک همگرایی ایدئولوژیک شکل گرفته است. حزب حاکم بهاراتیا جاناتا (BJP) با ایدئولوژی هندوتوا – ملیگرایی هندو – به دنبال ساخت یک ملت برتر هندو در هند است. این پروژه شباهتهای آشکاری با صهیونیسم و سیاستهای قومی–ملی اسرائیل دارد.
در دوران نارندرا مودی، روابط هند و اسرائیل رنگ و بوی ایدئولوژیکی خاصی به خود گرفته است. مودی اولین نخست وزیر هند بود که در سال ۲۰۱۷ از اسرائیل بازدید کرد .
حزب او بهاراتیا جاناتا (BJP) در سیاستهای قومی-ملی سیاستهای صهیونیستی را الگو قرار داده است. دیدگاه صهیونیسم در مورد «سرزمین مادری» یهودیان در فلسطین تاریخی به الگویی برای ایدئولوژی ملیگرای هندو، هندوتوا، تبدیل شده است که از ایجاد یک ملت برتر هندو در هند حمایت میکند.
روابط دو طرف در دوران مودی به سطحی بیسابقه ارتقا یافت. برای جریان هندوتوا، اسرائیل الگویی است از دولتی که توانسته اشغال را نهادینه، اقلیتها را به حاشیه براند و هویت ملی خود را در برابر تهدیدات بیرونی تقویت کند.
کشمیر؛ فلسطین هند
یکی از آشکارترین عرصههای الگوبرداری هند از اسرائیل، مسئله کشمیر است. در سال ۲۰۱۹، دولت مودی خودمختاری محدود کشمیر را لغو کرد و موجی از شهرکسازی غیربومی را آغاز نمود؛ اقدامی که یادآور سیاستهای اسرائیل در کرانه باختری است.
دیپلماتها و اندیشمندان هندی آشکارا از مدل اسرائیل سخن میگویند. در سال ۲۰۱۹، سندیپ چاکراورتی، دیپلمات هندی، پیشنهاد داد که مهاجران هندو در کشمیر میتوانند از شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری تقلید کنند. آناند رانگاناتان، دانشمند هندی، سال گذشته خواستار راهحلی «شبیه اسرائیل» برای مناقشه کشمیر شد.
از سال ۲۰۲۲، مقامات برای بیش از ۸۰ هزار مهاجر غیربومی مجوز اقامت صادر کردهاند ، سیاستی که یادآور گسترش شهرکسازی اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی است.
همانطور که آپورواناند، استاد هندی دانشگاه دهلی، میگوید: «هندوتوا روشهای اسرائیل در فلسطین را به عنوان راهنمایی برای نحوه برخورد با مسلمانان کشمیر تحسین میکند».
پس از حمله پاهالگام، نیروهای هندی بیش از ۲۰۰۰ نفر را بازداشت و خانههایی را که گفته میشد متعلق به خانوادههای شبهنظامیان بوده است، تخریب کردند.
اقتصاد سیاسی روابط: نقش گروه آدانی
در قلب این اتحاد، نام گوتام آدانی – میلیاردر نزدیک به مودی – قرار دارد. گروه آدانی با البیت سیستمز اسرائیل برای ساخت پهپاد در حیدرآباد همکاری میکند و بخشی از بندر حیفا را نیز خریداری کرده است. این همکاریها همزمان منافع سیاسی و اقتصادی را برای دولت مودی و صنایع دفاعی اسرائیل تأمین میکند. گزارشها نشان میدهد که پهپادهای ساخت آدانی در حملات علیه فلسطینیان مورد استفاده قرار گرفتهاند.
افکار عمومی و روایت رسانهای
یکی از تفاوتهای مهم هند با بسیاری از کشورها، حمایت اجتماعی گسترده از رژیم صهیونی است. نظرسنجیها نشان میدهند که بیش از ۷۰ درصد هندیها دیدگاه مثبتی نسبت به اسرائیل دارند؛ بالاتر از حتی ایالات متحده. در جنگ اخیر غزه، هزاران حساب کاربری هندی در شبکههای اجتماعی به تکرار روایتهای تلآویو پرداختند.
این تغییر نگرش محصول سه عامل است:
1- تجربه مشترک در اعلام جنگ با تروریسم و اساساً تمایل به سیاستهای آپارتایدی نسبت به اقلیت مسلمان و کاربرد رویکرد اشغاگری ارضی به عنوان یک راهبرد جنگی
2- روابط اقتصادی و تجاری رو به رشد با رژیم صهیونی
3- نفوذ گفتمان ملیگرای هندو که رژیم صهیونیستی را الگوی یک «دولت قومی مدرن» معرفی میکند
پیامدهای منطقهای و بینالمللی
همگرایی هند و رژیم صهیونی پیامدهای گستردهای برای غرب و جنوب آسیا دارد. برای پاکستان، نزدیکی استراتژیک دهلینو به تلآویو به معنای افزایش تهدید امنیتی است. برای کشورهای عربی، این اتحاد شکافی تازه در جبهه تاریخی حمایت از فلسطین ایجاد میکند. در سطح جهانی نیز، همراهی هند با اسرائیل در بحبوحه انزوای بینالمللی تلآویو، مشروعیتی حیاتی برای رژیم صهیونیستی فراهم میآورد.
نتیجهگیری: اتحاد شوم در سایه آپارتاید و ملیگرایی
روابط هند و رژیم امروز چیزی فراتر از همکاریهای تسلیحاتی است؛ این روابط پیوندی شوم از «اسلحه و ایدئولوژی» است. هندوتوا و صهیونیسم، هر دو پروژههای ملیگرایانهای هستند که بر پایه تبعیض علیه اقلیتها و اشغالگری شکل گرفتهاند. این همگرایی نه تنها آینده فلسطین و کشمیر را تیرهتر میسازد، بلکه خطر تثبیت الگویی از حکومتهای آپارتایدی را در قرن بیستویکم تقویت میکند.
در شرایطی که جهان علیه جنایات رژیم صهیونی در غزه به پا خاسته است، دهلینو با فرش قرمز برای اسمورتریچ و ادامه تجارت تسلیحاتی با تلآویو، خود را در صف معدود حامیان آپارتاید قرار داده است. پرسش اساسی اینجاست: آیا هند میخواهد آیندهاش را با الگوی رژیمی تعریف کند که روزبهروز بیشتر در انزوای جهانی فرو میرود؟