الوقت- رفتار تحقیرآمیز و زننده «تام باراک» نماینده آمریکا در امور لبنان در جریان یک کنفرانس خبری در بیروت، فضای سیاسی و رسانهای این کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
باراک که روز گذشته در جمع خبرنگاران لبنانی حاضر شد، در پاسخ به پرسشهای آنان از لحنی نامحترمانه و توهینآمیز استفاده کرد؛ او گفت: «ما قصد داریم مجموعه قوانین متفاوتی را اینجا وضع کنیم. از شما میخواهم که لحظهای ساکت باشید.» و تهدید کرد که «به محض اینکه هرج و مرج شود و رفتارها حیوانی شود، ما اینجا را ترک خواهیم کرد».
این رفتار نه تنها خشم خبرنگاران حاضر در نشست را برانگیخت، بلکه به سرعت بازتابی گسترده در رسانهها و شبکههای اجتماعی لبنان پیدا کرد.
این واقعه را میتوان نه صرفاً یک لغزش زبانی، بلکه نشانهای روشن از نگرش سلطهگرانه مقامات آمریکایی نسبت به مردم و نخبگان لبنان دانست؛ نگرشی که پشت درهای بسته در قالب فشارهای سیاسی و دیکتههای واشنگتن به دولت لبنان نیز مشاهده میشود.
واکنشهای داخلی لبنان به رفتار تحقیرآمیز تام باراک
رفتار زننده نماینده آمریکا در برابر خبرنگاران لبنانی به سرعت به موضوع اصلی شبکههای اجتماعی و رسانههای این کشور تبدیل شد.
بسیاری از روزنامههای چاپ بیروت در سرمقالههای خود از این اقدام به عنوان «اهانت آشکار به کرامت ملی لبنان» یاد کردند.
خبرنگاران حاضر در نشست نیز پس از پایان کنفرانس، در بیانیهای مشترک تأکید کردند که این برخورد «توهین مستقیم به حرفه روزنامهنگاری و آزادی بیان» بوده است.
کاربران شبکههای اجتماعی نیز با هشتگهایی همچون «#إهانة_لبنان» و «#كرامة_الإعلام» به محکومیت رفتار باراک پرداختند.
در صحنه سیاسی، چهرههای مختلف لبنانی نیز واکنش نشان دادند. برخی از نمایندگان پارلمان وابسته به جریان ۸ مارس این اقدام را «نمایش عریان سیاستهای سلطهجویانه واشنگتن» توصیف کردند.
حتی شماری از چهرههای نزدیک به جریان ۱۴ مارس که روابط نزدیکی با آمریکا دارند، در برابر موج خشم عمومی سکوت نکردند و مجبور به انتقاد از «بیاحترامی به خبرنگاران لبنانی» شدند. این همصدایی کمسابقه نشان میدهد که مسئله تنها یک اختلاف جناحی نیست، بلکه به حوزه حیثیت ملی و احترام متقابل گره خورده است.
از منظر افکار عمومی، ماجرا فراتر از یک کنفرانس خبری تلقی شد و به نمادی از برخورد استعماری قدرتهای خارجی با لبنان بدل گشت. در کافهها، دانشگاهها و حتی برنامههای تلویزیونی سرگرمی، این موضوع به صورت طنز تلخ بازتاب یافت. مردم لبنان با زبانی کنایهآمیز میگفتند: «اگر خبرنگاران ما اینگونه تحقیر میشوند، وای به حال سیاستمداران ما پشت درهای بسته!»
مشت نمونه خروار؛ طرحهای تحمیلی واشنگتن علیه لبنان
رفتار تام باراک تنها یک حادثه رسانهای نبود؛ بلکه نماد نگرش کلانی است که آمریکا سالهاست در تعامل با لبنان دنبال میکند.
واشنگتن در دو دهه اخیر همواره کوشیده با ابزارهای سیاسی، اقتصادی و حتی تهدیدات تحریمی، دولت لبنان را به سمت مواضعی سوق دهد که با مصلحت ملی و خواست عمومی مردم این کشور همخوانی ندارد.
از نگاه بسیاری از تحلیلگران لبنانی، برخورد تحقیرآمیز باراک با خبرنگاران در حقیقت بازتاب همان روحیه دستوری و استیلایی است که آمریکا در پروندههایی چون خلع سلاح حزبالله، تنظیم سیاست انرژی، و حتی نحوه مدیریت بنادر و فرودگاههای لبنان دنبال کرده است.
باراک در این نشست مطبوعاتی به شکلی ناخودآگاه نقاب دیپلماتیک را کنار زد و با لحنی آشکارا آمرانه سخن گفت؛ لحنی که در مذاکرات پشت پرده با مسئولان لبنانی نیز بارها تکرار شده است.
این رخداد بار دیگر نشان داد که پروژههای تحمیلی واشنگتن در لبنان – از فشار بر بانکها برای محدودسازی جریان مقاومت گرفته تا اعمال تحریمهای گسترده علیه شخصیتهای نزدیک به حزبالله – نه بر اساس نیازهای واقعی جامعه لبنان، بلکه در راستای دستور کار استراتژیک آمریکا و اسرائیل طراحی شدهاند.
به طور خاص در هفتههای اخیر دولت نواف سلام، علیرغم تمام هشدارها درباره تبعات منفی آن برای ثبات داخلی و امنیت خارجی کشور، به صورت یکطرفه و بدون جلب رضایت همه جریانات سیاسی و در میان مخالفت گسترده شیعیان طرح چهار مادهای باراک را در نشست کابینه به تصویب رساند. طرحی که بر خلع سلاح کامل حزبالله تا پایان سال میلادی جاری تأکید دارد و کاملاً در راستای خواست و منافع رژیم صهیونی تدوین شده است.
تفاوت رویکرد ایران و آمریکا در لبنان
این در حالی است که مقامات ایرانی در تعامل با لبنان همواره کوشیدهاند احترام به اراده ملی و نخبگان رسانهای و سیاسی این کشور را در اولویت قرار دهند. سفر اخیر علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، به بیروت نمونهای روشن از این رویکرد است.
لاریجانی در نشستهای مطبوعاتی با وجود حضور خبرنگاران وابسته به جریانهای مخالف مقاومت، با آرامش و احترام به پرسشهای چالشی پاسخ داد. حتی رسانههای منتقد محور مقاومت در لبنان نیز اذعان کردند که او با طمأنینه و بدون استفاده از الفاظ توهینآمیز به سوالات پاسخ گفت.
این مقایسه نشان میدهد که دو قدرت منطقهای و فرامنطقهای با دو منطق کاملاً متفاوت در لبنان عمل میکنند: آمریکا با زبان تحکم و دیکته، و ایران با زبان احترام و تعامل. همین تفاوت رویکرد، بخشی از دلایل اعتماد بخش بزرگی از جامعه لبنان به همکاری با ایران و مقاومت در برابر طرحهای واشنگتن و تلآویو را توضیح میدهد.
آمریکا، خبرنگاران و یک کارانه سیاه
رفتار باراک در بیروت را باید در بستر سیاست کلی دولت ترامپ در قبال خبرنگاران و رسانهها تحلیل کرد.
ترامپ از آغاز دوران ریاستجمهوری خود رابطهای پرتنش با رسانهها داشت و خبرنگاران منتقد را «دشمن مردم» مینامید.
او بارها در کنفرانسهای خبری داخلی در کاخ سفید نیز با لحنی توهینآمیز با خبرنگاران آمریکایی برخورد کرد و حتی برخی رسانههای معتبر را از دسترسی به نشستها محروم ساخت.
این تقابل تنها به رسانههای داخلی محدود نماند. دولت ترامپ در سطح بینالمللی نیز کارنامهای تاریک در برخورد با خبرنگاران دارد.
یکی از نمونههای برجسته، تحریم شماری از گزارشگران سازمان ملل متحد بود که در گزارشهای خود به انتقاد از سیاستهای حقوق بشری آمریکا پرداخته بودند. وزارت خزانهداری آمریکا حتی محدودیتهای مالی و تردد برای این گزارشگران اعمال کرد؛ اقدامی که به اعتقاد بسیاری از ناظران، نقض آشکار اصول منشور ملل متحد محسوب میشود.
از سوی دیگر، سکوت دولت ترامپ در برابر کشتار سیستماتیک خبرنگاران توسط ارتش اسرائیل در جریان جنگهای غزه، یکی دیگر از شواهد همسویی واشنگتن با کارزار سرکوب آزادی رسانه است.
در حالی که سازمانهای بینالمللی بارها به قتل خبرنگاران فلسطینی توسط نیروهای اسرائیلی اعتراض کردهاند، دولت آمریکا یا سکوت اختیار کرده یا حتی به شکل ضمنی از اقدامات تلآویو دفاع کرده است.
در چنین فضایی، توهین یک نماینده آمریکا به خبرنگاران لبنانی دیگر یک حادثه تصادفی به نظر نمیرسد، بلکه بخشی از پازلی بزرگتر است که نشان میدهد در نگاه واشنگتن، خبرنگارانی که برخلاف جریان سیاست رسمی آمریکا حرکت میکنند، مستحق تحقیر، تهدید یا حتی حذف هستند.
در سطحی کلانتر، رفتار نماینده آمریکا در بیروت را باید بخشی از یک الگوی گستردهتر دانست؛ بازتابی از همان سیاستهای دیکتهوار و استعماری واشنگتن در پشت درهای بسته که طی سالهای اخیر تلاش کرده است لبنان را در مسیر منافع خود به پیش ببرد.