الوقت- عربستان سعودی از جمله کشورهای مهم منطقه، از جامعه ای متنوع برخوردار است که اگرچه اکثریت را در آن مسلمانان سنی مذهب تشکیل می دهند، با این حال شیعیان، اسماعیلی ها و صوفی ها اقلیت های اصلی موجود این کشور را تشکیل می دهند. ارقام مربوط به تعداد و نسبت جمعیت غیرسنی مذهب عربستان متنوع بوده از 7 درصد تا 25 درصد را شامل می¬شود. با این حال آنچه می توان با قاطعیت بیان کرد آن است که اقلیت شیعی در این کشور نسبت قابل توجهی را از جمعیت تشکیل می دهد که به رغم تهدیدهای فراوان ذهنی و عینی، همچنان در این کشور حضور داشته و مناطق قابل توجهی را در اختیار دارند.
وهابیت، که سنگ بنای پادشاهیِ عربستان امروز را از طریق اتحاد آل شیخ و آل سعود گذاشت، امروز نیز مذهب رسمی و جهت دهنده به سیاست های دینیِ دولت است؛ اگرچه در دهه های گذشته، گرایشی در جهت تضعیف علمای وهابی در درون رژیم حاکم بروز یافت. بدین ترتیب در حالی که رابطۀ دستگاه دینی و دولت از دیرباز عامل اصلی در ترسیم سیاست های دولتی بوده است، این وضعیت به مرور دچار تحول شد. به نحوی که به تدریج دستگاه وهابی از جایگاه جهت دهنده و تعیین کنندۀ اصلی سیاست های دولت تنزل یافته به یکی از تابعان و موضوعات اقتدار دولت تبدیل شد که اغلب از آن بهره ای ابزاری گرفته می شود.
در بررسی وضعیت اقلیت های مذهبی در عربستان سعودی نیز توجه به نگاه دستگاه وهابی و جهتی که این دستگاه برای نوع تعامل دولت با این اقلیت ها مشخص می کند تعیین کننده است. در واقع به رغم متحول شدنِ جدیِ رابطۀ دولت با دستگاه مذهبی، با اینحال دولت همچنان در بسیاری از زمینه ها و در اتخاذ بسیاری از سیاست ها نقش دستگاه مذهبی و ایستار آن را در نظر می گیرد. در این معنا، اگرچه در ارتباط میان دولت و دستگاه دینی عربستان، امروزه قدرت دولت به وضوح می چربد با اینحال، به دلیل مشروعیتی که «فتواهای سیاسی» و نگاه مثبت دستگاه دینی وهابی به دولت در جامعه می بخشد و با توجه به اینکه دستگاه دینی همچنان جهت دهنده ای اصلی به افکار عمومیِ جامعۀ عربستان است، دولت ناچار است حداقل های مورد نظر دستگاه مذهبی را برای پیشگیری از بروز صداهای معارض در چارچوب و یا خارج از آن، در نظر بگیرد.
براین اساس رویکرد دولت به شیعیان عربستان نیز کاملاً تحت تأثیر نوع نگاه علمای وهابی به شیعیان و نیز نوع رابطۀ عربستان با ایران بوده است. فتواهای تکفیر شیعیان از جمله عوامل اصلیِ عدم ادغام شیعیان از سوی جامعه و رژیم در سپهر عمومی اجتماعی و سیاسی بوده است. افزون بر این، در دوره های بهبود رابطۀ عربستان با ایران، رژیم سعودی تلاش می کرد از برخورد با این اقلیت پرهیز کرده و کمتر از دریچۀ امنیت به آن بنگرد. در مقابل، بالا گرفتن تنش در روابط ایران – عربستان، تبعات امنیتیِ غیرمستقیمی بر رویکردِ رژیم به شیعیان داشته و اغلب به رویارویی با مطالبات شیعیان انجامیده است.
افزون بر این رژیم همواره از وجود شیعیان و تهدیدی که وهابی ها از وجود آن ها در سرزمین حرمین احساس می کنند در راستای تقویت گفتمانِ خویش در قبال ایران و خائن سازی شیعیانی که به رویارویی به سیاست های حکومت روی بیاورند، استفاده می کند.
این شرایط با آغاز خیزش های انقلابی جهان عرب تشدید شد، به نحوی که عربستان تحرکاتی را برای پیشگیری از تسریِ این تحولات به خاک خویش آغاز کرد. بسیج کردنِ جامعۀ سنی مذهب عربستان علیه تحرکات اغلب شیعیِ تحول طلبان و طرح و گستراندن گفتمان خائن سازی شیعیان که با هدف منزوی کردنِ آنها در تحولات عربستان صورت میگرفت، تحولات را به مناطق شرقیه عربستان محدود کرد. با این حال خیزشهای عربی بویژه د ریمن و بحرین، زمینه مساعدی را برای ابراز وجود شیعیان فراهم کرد که البته با شدیدترین سرکوب های امنیتی رزیم آل سعود مواجه شده است.