الوقت ـ سياست هاي آمريكا كه بر پايه تضعيف حكومت هاي مردمي بنا شده است، دائما با وضع موجود تعامل دارد، به اين معني كه آن چه اتفاق افتاده را تغيير نمي دهد، و همانطور كه ادعا مي كند يك وضعيت دموكراسي ثابتي را ضمانت نمي كند، بلكه تا زماني كه وضع موجود حافظ امنيت و منافعش باشد، با آن همراهي مي كند، و بالتبع اين ضمانت بايد شامل تامين امنيت و منافع رژيم صهيونيستي نيز باشد.
يك نمونه از چنين سياستي نحوه برخورد آمريكا با بحران سوريه از زمان شعله ور شدن آن تا كنون مي باشد كه مختصرا به آن اشاره خواهد شد.
ـ در ابتداي بحران سوريه و در خلال فعاليت تروريست ها در حماه و درعا، روبرت فورد سفير آمريكا در دمشق سخن از پايان يافتن قريب الوقوع حكومت بشار اسد رييس جمهور سوريه مي زند و تا تاريخ 07/12/2012 نيز تكرار مي گردد، به گونه اي كه گفته مي شود: " با كشيده شدن درگيري ها در اطراف دمشق، مدت زمان ابقاء بشار اسد به پايان رسيده است." همچنين " رابرت گيس" وزير وقت دفاع آمريكا در ژوئن 2012 اعلام كرد مشروعيت بشار اسد زير سوال مي باشد، و پس از دو روز كاخ سفيد نيز اعلام كرد كه مشروعيت اسد به عنوان رييس جمهور سوريه از بين رفته است.
ـ در پاييز سال 2011 هرچند كه معارضين مسلح در حال پيشروي در مناطق مختلف سوريه بودند، اما بر اثر اعمال غير انساني شانف به دغدغه اي اساسي براي آمريكايي ها تبديل شدند. در پاييز 2012 يا تقريبا پس از يك سال، آمريكايي ها به اين فكر افتادند كه با تشكيل گروهي معارض جلوي اقدامات تندروانه تروريست ها را بگيرند، و در همين راستا نيز گروهي به ظاهر ميانه رو را پديد آوردند. اقدامي كه موجب شد گروه هايي كه خواهان رفتن بشار اسد بودند، حول آن جمع شوند. هيلاري كلينتون وزيرخارجه آمريكا در بروكسل در روز چهارشنبه 05/12/2012، به دنبال گفتگو با وزاري خارجه كشورهاي عضو ناتو، در مورد ضرورت تسريع در انتقال قدرت در سوريه سخن گفت: " از نظام بشار اسد مي خواهيم كه در جريان انتقال سياسي قدرت مشاركت كند، و خشونت را در حق مردم خود متوقف كند ... اميدواريم اين موارد اجرا شود".
اين درحالي بود كه پيش از اين، كلينتون در مورد ابقاء نظام سوريه تنها براي مدت محدودي سخن گفته بود، حال آنكه اين موضع گيري هاي جديد آمريكايي ها نشان از ضرورت همكاري و تعامل بشار اسد براي انتقال سياسي داشت و حتي شوراي ملي معارضان نيز شخصي را براي فرماندهي اين شورا،انتخاب نكرد كه اين عمل موجب بروز نارضايتي در بين اعضاي اين شورا گرديد. چند روز بيشتر نگذشته بود كه باراك أوباما رئيس جمهور آمريكا در تاريخ 11/12/2012 اعلام كرد ائتلاف ملي نيروهاي معارض و انقلابي، نماينده قانوني مردم سوريه مي باشند. سپس در كنفرانس دوستان سوريه در مراكش در تاريخ 13/12/2012 كه در آن نمايندگاني از 114 كشور شركت داشتند، همگي اعلام كردند كه اين ائتلاف تنها نماينده قانوني مردم سوريه مي باشد.
لازم به ذكر است كه خانم هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا در اين همايش شركت نكرد، بلكه فردي را به عنوان نماينده دولت آمريكا به آن جا فرستاد، اقدامي كه موجب ايجاد شبه گرديد، كه خود نشان دهنده تغيير مواضع دولت آمريكا مي باشد. اما موضوعي كه بايد به آن اشاره كرد، اين است كه چند هفته قبل از آن، واشنگتن نام جبهه النصره را در ليست سياه گروه هاي تروريستي قرار داده بود. اقدامي كه موجب به خشم آمدن تعدادي از گروه هاي تروريستي شد، در حالي كه آمريكا پيشتر به آنان قول داده بود تا زمان سقوط بشار اسد از آنان پشتيباني كند. اين عمل موجب عميق تر شدن شكاف بين گروه هاي تروريستي گرديد، همچنين اين تصميم آمريكايي ها باعث شد كشورهاي خليج فارس در كمك خواستن از دولت تركيه براي تسليح تروريست ها چه به شكل مستقيم يا غير مستقيم و يا به صورت رسمي يا مردمي، با مشكلاتي مواجه شوند.
ـ امروزه موضع گيري سياسي آمريكايي ها در قالب سخنان جان كري وزير خارجه آمريكا منعكس مي شود، به طوري كه در 14 ژانويه 2015، وي در مورد ضرورت تغيير سياست هاي اسد، و بدون آنكه به موضوع بركناري وي از قدرت اشاره كند چنين گفت: "الان زمان آن فرا رسيده كه اسد در مرحله اول مصلحت ملت خود را در نظر گيرد". اين موضوع نشان مي دهد آمريكايي ها با توجه به بحران سوريه، اولويت هاي جديدي را در نظر گرفته اند و پنهان نيست كه تغيير خطاب هاي رسانه اي در تعامل با بحران سوريه نيز صورت گرفته است، به طوري كه روزنامه نيويورك تايمز در 24 ژانويه 2015 در مقاله اي با عنوان "تغيير در وقايع سوريه" اعلام مي كند كه تهديد بزرگتر در شرايط فعلي بشار اسد نيست، بلكه گروه داعش مي باشد، به خصوص اين كه اين گروه به نفوذ خود در داخل سوريه و عراق ادامه مي دهد و توانسته است تعداد زيادي از جنگجويان را جذب كرده و اقداماتي را نيز بر عليه بعضي از كشورهاي غربي انجام دهد.
بنابراين اين جمله نشان مي دهد كه دولت آمريكا مجبور شده است كه تصميم بگيرد مواضع خود را در برابر كناره گيري بشار اسد از قدرت را تغيير دهد. بعضي ديگر از عوامل اين تصميم عبارتند از: ادامه داشتن نفوذ گروه تروريستي داعش، افزايش اختلافات در بين گروه هاي معارض سوريه و به نتيجه نرسيدن آن ها در مورد توافقات سياسي، ترس آمريكايي ها از بعضي از موضع گيري هاي سياسي و ايدئولوژيك بعضي از اين نيروها و يا تغيير ديدگاه هاي آنان در آينده، تهديد منافع آمريكا در منطقه در خلال بحراني انساني كه مردم سوريه با آن مواجه مي باشند، و انتقادات مردم آمريكا از نحوه برخورد دولت آمريكا با بحران سوريه.
اين ها همه امور نشان مي دهد كه دولت آمريكا در مديريت پرونده هاي مربوط به سياست خارجي خود ناتوان مي باشد. و عجيب است كه كشورهاي خليج فارس به نمايندگي از آمريكا مي جنگند و به دنبال اين هستند كه تسلط خود را بر منطقه افزايش دهند، و هدف آن ها اين است كه نقش موثر آمريكا در منطقه را بازيابند، در زماني كه نقش ايران در منطقه و جهان در حال افزايش است.
به نقل از الوقت عربي