الوقت- طی شانزده سالی که از قرن بیست و یک می گذرد شاید تروریسم پرکاربرد ترین مفهوم به کار رفته در ادبیات رسانه ای باشد. قبل از 11 سپتامبر هم تروریسم در متون مختلف به کار می رفت اما بعد از این حادثه بود که بسیار برجسته شد. ترور و جنگ علیه آن گفتمان غالب دو دهه اخیر است. البته ترور همواره وجود داشته و تاریخ مملو از اعمالی برای کشتار و یا ایجاد رعب و وحشت بوده است نه تنها برای گروه ها و افراد هدف بلکه برای سایرینی که شاهد و ناظر آن بوده اند و حتی سابقه آن به عهد باستان و امپراطوری روم می رسد. آنچه در مورد تروریسم امروزی قابل توجه است این است که تقریبا همه جا را درنوردیده است. دنیای امروز گرفتار موج چهارم تروریسم یعنی تروریسم مذهبی است. به اعتقاد دیوید راپاپورت، برخلاف سه موج قبلی یعنی، آنارشیسمی، ضد استعماری و چپ جدید، که سکولار بودند و ربطی به مذهب نداشتند این موج با ابزار مذهب کار می کند و به عاملان خود القا می کند که برای خدا جنگ می کنند. به همین دلیل است که تروریسم مدرن مرزهای دولتی را در نوردیده و گرفتار حکومت خاصی نیست و افکار عمومی جهان را درگیر خود نموده است. هرچند که داعش همچون اسلاف خود بر حکومت اسلامی تاکید داشته است اما به منظور برجسته کردن ابعاد روانی ترور ، با استفاده از تشکیلات شبکه ای خود در تمامی قاره ها و تحت عنوان جبهه کفر و ایمان عملیات تروریستی انجام می دهد. در حال حاضر هفت درصد از مرگ و میر جهان ناشی از تاثیرات مستقیم تروریسم است.
چرا آمریکا در نبرد با تروریسم موفق نیست؟
حدود پانزده سال از داعیه آمریکا برای مبارزه با تروریسم می گذرد که با جنگ علیه افغانستان و استراتژی به اصطلاح پیش دستانه شروع شد و تا کنون نیز ادامه دارد. اما چرا آمریکا نتوانسته است این بحران را در منطقه پایان دهد. شاید این مسئله به دو دلیل باز می گردد. اول به نوع مقابله آمریکا با تروریسم بر می گردد. ایالات متحده ابتدا با تبلیغات گسترده برای مقابله با تروریسم لشکرکشی مستقیم را در دستور کار خود قرار داد. اما بعد از هزینه های بالای جنگ و درگیر شدن افکارعمومی آمریکا، بمباران مواضع تروریستی با هواپیماهای بدون سرنشین در دستور کار قرار گرفت. در واقع تلاش برای پاکسازی فیزیکی داعش نیز چندان موفق نبوده است چراکه داعش با از دست دادن مناطق تحت حاکمیت خود در عراق و سوریه به سمت حملات انتحاری و تروریستی در سایر نقاط جهان به ویژه غرب می رود. این نوع مقابله تنها یک درمان موضعی برای مقابله با تروریسم بوده است که یک وجهه دیگر یعنی مقابله ریشه ای که علت دوم است را در نظر نمی گیرد. تروریسم در هر صورت و شکلی و در هر دوره از امواج خود، یک بنیان اعتقادی داشته است که بدون مبارزه با آن، مظاهر و نمود آن که همان اعمال گروه های تروریستی است، از میان نخواهند رفت. عربستان سعودی، سالانه میلیون ها دلار به عنوان ساخت و یا کمک به مدارس وهابیت در مناطق فقیر تر همچون آسیای شرقی و خاورمیانه هزینه می کند. پول هایی که مقوم نیروی انسانی و تفکرات مورد نیاز تروریسم مدرن است. کتاب های محمد ابن عبدالوهاب، بنیانگذار وهابیسم، به زبان های مختلف ترجمه شده و در میان جوامع هدف توزیع می شود. با وجود اینکه رابطه آمریکا با عربستان همچون دوران طلایی گذشته نیست، اما هرگز عربستان سعودی را به دلیل قراردادهای تسلیحاتی خود تحت فشار قرار نداده است. از طرف دیگر دولت های اقتدارگرای حوزه خلیج فارس برای خاموش کردن صدای اعتراضات نیاز به ایجاد تهدید بیرونی دارند، که تقویت گروه های تروریستی در این میان بهترین ابزار می باشد. کمک های عربستان به گروه های تروریستی حاضر در عراق و سوریه و از طرفی ایجاد دیواری حائل میان مرز عراق و عربستان شاید بهترین نمونه از این سیاست پارادوکسیکال ریاض باشد.
تروریسم؛ ترومای ماندگار خاورمیانه
آنچه که برای گروه های تروریستی حاضر امتیاز محسوب می شود، دنیای بی بدیل مجازی است که علاوه بر امکان عضوگیری از سراسر دنیا، فرایند عملیات های آنها را نیز ایمن تر می سازد. یقیناٌ تروریسم یک ابداع خاورمیانه ای نیست و ترور در سایر اشکالی که در خاورمیانه اتفاق می افتد، در سراسر جهان وجود دارد. به طور مثال در آمریکا گروه های به اصطلاح "غیر جهادی" از زمان یازده سپتامبر تا کنون افراد بیشتری را نسبت به گروه های جهادی کشته اند. بنیاد نیو امریکا اخیراً اعلام کرد که کشته شدگان تروریسم طی 15 سال گذشته در آمریکا درکل 93 نفر بوده است که 45 نفر از آنان توسط گروه های جهادی و 48 نفر دیگر توسط گروه هایی موسوم به راست گرایان افراطی، همچون تیراندازی کلیسای چارلتون، کشته شده اند. و یا حتی یکی از بدترین کشتارهای سالیان اخیر اروپا کشتار 77 نفر توسط اندرس بوریک نروژی در سال 2011 بود، اما به این دلیل نام تروریسم با خاورمیانه گره خورده است که مولدان تروریسم مدرن و بیش ترین حجم آن در تعدادی از کشورهای این منطقه قرار دارد. حملات انتحاری به روایت روزانه مردم این منطقه تبدیل شده است.
همانگونه که با تضعیف غوغاسالاری القاعده در منطقه داعش با تبعات جهانی تر جایگزین او شد، احتمالا باید بعد از تضعیف داعش در آینده نزدیک منتظر گروه، دسته، و یا سازمان دیگر بود که شکاف حاصل از نبود آن را پر کند. پیوسته توانمندی ها و پیچیدگی های تروریسم تحول می یابد. یقیناٌ در دسترس بودن تکنولوژی ، پرسنل آموزش دیده و انواع تسلیحات اگر در اختیار هر گروه تروریستی قرار بگیرد می تواند لااقل برای مدتی افکار عمومی منطقه و جهان را درگیر خود سازد. در واقع طی دو دهه گذشته خاورمیانه، پاکستان و افغانستان به پایگاهی قوی برای تروریسم مدرن تبدیل شده است. در واقع چندین دهه فساد و بی قانونی در برخی از کشورهای خاورمیانه خروجی گروه های تروریستی را با خود به همراه داشته است و همین مسئله زنگ خطر را برای بروز گروه های جدید تر به صدا درآورده است. در واقع طی دو دهه گذشته ترومای تروریسم بر پیکره خاورمیانه تغییر حالت داده و امکان برآمدن وجهه ای دیگر از آن در آینده وجود دارد.
فاطمه جلیلیان