الوقت_ افغانستان به دلیل موقعیت ژئوپلتیک و استعداد افراطگرایی برای هر سه گروه طالبان، القاعده و داعش دارای جذابیت زیادی است، اما در این بین تنها طالبان، بومی این کشور هستند و دو گروه دیگر جهت تسلط بر این جغرافیا رقابت می کنند. در این راستا اکنون افغانستان به عنوان موطن گروههای القاعده و طالبان با تهدید جدیدی از سوی گروه داعش مواجه شده است. این در حالی است که تفاوت های بارز فکری و ساختاری این دو گروه ضرورت توجه به این مساله را دو چندان می کند. طالبان یک جنبش بومی افغانی است، مبارزان آن افغان و اغلب پشتون هستند و اهداف آن در به دست گرفتن حکومت افغانستان متمرکز شده است. در حالی که داعش در آرمانی بلندپروازانه به دنبال تشکیل خلافت اسلامی در گستره جغرافیایی پهناور از شام تا عراق و دیگر مناطق خاورمیانه و آسیای میانه می باشد. به علاوه داعش بر خلاف القاعده و طالبان یک گروه تروریستی متشکل از نیروهای نظامی نیست. بلکه آنها یک سری جنگجوی غیرنظامی هستند که برای مبارزه علیه دشمنان خود سازماندهی شده اند.
این تفاوت های ساختاری و ایدئولژیک موجب شده که مبارزه و ضدیت طالبان با داعش در مواضع رسمی رهبران طالبان نمود پیدا کند. همچنانکه ملا محمد حسن آخوند، عضو منتقد شورای رهبری و رئیس کمیسیون جلب و جذب طالبان در جمع استانداران و روسای کمیسیون های نظامی این گروه در استان های شرق افغانستان به شدت از گرایش نیروهای طالبان به افکار سلفی و تکفیری انتقاد کرده و با اشاره به اینکه مذهب رسمی طالبان سنی حنفی می باشد، هرگونه اقدام تبلیغی نیروهای متمایل به تفکرات وهابی و سلفی و تکفیری در طالبان را ممنوع و عنوان داشته با کسانی که این موضوع را رعایت نکنند به شدت برخورد خواهد شد.
اما «ابوبکر البغدادی» با اعلام خلافت، تلاش خود را به منظور بسط قلمروش آغاز کرد؛ با این هدف که در مناطقی فراتر از عراق و سوریه به یارگیری بپردازد؛ این تلاش در راستای تحقق نقشه رؤیای دولت اسلامی برای بسط خلافت در منطقهای به نام خراسان شامل کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان، پاکستان، هند، سریلانکا، بنگلادش و نپال قابل تحلیل می باشد. در همین راستا داعش نخستین گامها را برای ورود به قلمرو «ملا محمدعمر» رهبر «امارت اسلامی» برداشته است.
بر این اساس به نظر می رسد افراط گراهای سرخورده از طالبان و سایر گروههای تروریستی، تحت تاثیر دستاوردهای گروه داعش و تبلیغات آنها قرار گرفته و پرچم سیاه رنگ این گروه را در مناطق مختلفی از افغانستان و پاکستان برافراشتهاند. به علاوه عدم جذابیت ایدئولوژی طالبان میتواند موجب برجستگی جذابیت داعش به ویژه برای جوانان افغانی و پاکستانی شود. همچنانکه گزارش هایی از حضور و فعالیت داعش در برخی ولایات افغانستان از جمله در ولایت های هلمند، غزنی، ارزگان و سرپل محتمل بودن این مساله را پررنگ تر می نماید. از سوی دیگر ائتلاف بخشیهایی از طالبان افغانستان با ابوبکر البغدادی میتواند ملا محمد عمر و جنبش او را تضعیف کند.
به طور کلی در شرایطی بی ثباتی افغانستان که ناشی از مشکلات و چالش های پیش روی دولت وحدت ملی و همچنین خروج نیروهای امریکایی از افغانستان است، ورود بازیگر جدیدی به نام داعش در عرصه افغانستان معادلات سیاسی این کشور را پیچیده تر و به همین نسبت چشم انداز برقراری ثبات و آرامش در این کشور را دور از دسترس می نماید.