الوقت_ جماعت اخوان¬المسلمین را می¬توان مهم¬ترین جنبش اسلامی در جهان عرب طی قرن گذشته محسوب کرد. جنبشی که حسن البنا در 1928 مصر پدید آورد، ایدئولوژی آن اسلام و در اصول سیاسی و اجتماعی خواهان بازگشت به حکومت اسلامی در قرن های اولیه است. این جماعت در زمان تأسیس و شکلگیری به عنوان جنبشی اسلامگرا در مقابل جریانهای سکولار جهان عرب ظهور کرد. اساس و مبنای شکلگیری آن مبارزه با الغای خلافت و جلوگیری از گسترش الگوی لائیک در جهان اسلام بود. در واقع، در شرایطی که خلافت اسلامی در قالب امپراتوری عثمانی در مرکزیت جهان اسلام مضمحل شده بود و جریانهای سکولار و ملیگرای عربی و ترکی در حال رشد و عرض اندام بودند، حسن البنا با طرح دعوت اسلامی، جنبش جدیدی را پایهگذاری کرد که احیای مجدد خلافت در رأس امور و برنامههای سیاسی آن قرار داشت و به همین دلیل به کانونی برای جلب مسلمانان در داخل و خارج مصر تبدیل شد .
در حقیقت جنبش اخوان المسلمین را اصولاً باید زائیده اوضاع سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر مصر در پی رواج تفکر جدایی دین از سیاست (سکولاریسم) در میان روشنفکران و آهنگ احساسات ملی گرایانه برای اصلاح این کشور در دوران اختناق بعد از انقلاب 1919 مصر بر ضد انگلیس دانست .
اهداف بنیان گذاران این جنبش- به ویژه حسن البناء- از یک سو بر ایجاد تحول در اعتقادات اسلامی مسلمانان و بالاخص مصریان از حالتی ایستا و بی تحرک به سمت پویایی و حاکمیت تعالیم شریعت بر زندگی اجتماعی و سیاسی مصر و از سوی دیگر بر یگانگی مسلمانان در برابر استعمارگران غرب که کشورهای اسلامی را مورد تجاوز قرار داده بودند، دور می زد .
حسن البناء رهبر جنبش تلاشهای خود را در سه مرحله «تبلیغ»، «جذب و سازماندهی» و «مرحله عملی» آغاز نمود. اصولی که حسن البناء بر آن اعتقاد داشت عبارت بودند از:1 ـ «اجتناب از جدالهای مذهبی و فرقهای» (از زمانی که جماعت تقریب بین مذاهب اسلامی تأسیس شد حسن البناء و ایتالله قمی در تأسیس آن سهیم بودند همکاری میان اخوانالمسلمین و شیعیان برقرار شد که در نهایت به دیدار نوّاب صفوی در سال 1954م. از مصر منجر گردید. حسن البناء در مراسم حج 1948 با ایتالله کاشانی دیدار کرد و میان آنها تفاهم برقرار گردید و برخی از دانشجویان شیعه که در مصر تحصیل میکردند به جنبش اخوانالمسلمین پیوستند)؛ 2 ـ «سیاست گام به گام»: در نگاه وی جنبش قبل از آنکه به هدف غایی خویش برسد، باید این مراحل را (تبلیغ، بیان و تفسیر؛ عمل و نتیجهگیری) را گام به گام طی نماید؛ 3 ـ «استفاده از نیروهای مختلف برای تحقق اهداف»؛ 4 ـ «برپایی حکومت اسلامی»: اخوانالمسلمین حکومت را برای خود نمیخواهد، بلکه حامی کسانی میباشد که بتوانند مسؤولیت حکومت را بر عهده بگیرند و قوانین قرآن را اجرا نمایند و اگر چنین فردی پیدا نشد، تشکیل حکومت یکی از برنامههای اخوانالمسلمین خواهد بود؛ 5 ـ «مقاومت در برابر تجاوزگران ».
جنگ جهانی دوم و پیامدهای مصر، روند تصاعدی نفوذ اخوان المسلمین را در مصر گسترش داد، تشکیلات اخوان المسلمین سازمان یافتهتر و مواضع سیاسی و ایدئولوژیک آنها منسجمتر گردید. بعد از جنگ سازمان از وضع آشفتة حزب وفد استفاده نمود و خود را به عنوان سازمان انقلابی و مخالف نظام موجود معرفی کرد و پایگاههای تودهای حزب وفد را به سرعت تصرف کرد. بر اثر دسیسهها و برخی اقدامات خودسرانه که بعضی از افراد در سازمان علیه دولت انجام میدادند، دولت در سال 1948م با سیزده مورد اتهام به سازمان در مورد فعالیتهای تروریستی، توطئه علیه سرنگونی نظام سلطنتی مصر، جمعآوری مهمّات و... سازمان را منحل اعلام نمود و حسن البناء در توطئهای سازمان یافته در فوریه 1949م ترور گردید .
اخوانالمسلمین با توجه به رسالت فراکشوری خود که به ویژه در مقابله با جهت گیری رو به گسترش ملیگرایی سکولار خلاصه می شد؛ در مصر محدود نماند و به کشورهای مختلف جهان عرب سرایت کرد و به تدریج در سایر کشورهای عربی شکل گرفته و گسترش پیدا کرد. در این زمینه دو مرحله را میتوان مشخص کرد. مرحله اول، رشد فزاینده توجه و تمایل به دنیای اسلام و به ویژه معضلات سیاسی آن و درگیری مستمر با این مشکلات؛ مرحلهای که قبل از سال 1937 آغاز شده بود. مرحله دوم تاسیس شعب گوناگون اخوانالمسلمین در خارج از مصر بود، به نحوی که این جنبش در حال حاضر در بسیاری از کشورها بویژه در خاورمیانه و شمال آفریقا، شاخه های این جنبش فعال می باشد .