الوقت_ به دنبال کاهش شدید قیمت نفت، عربستان بهعنوان دومین تولیدکننده عمده و بزرگترین صادرکننده نفت جهان در نشست اخیر اوپک در ماه گذشته نهتنها از سیاست کاهش تولید دفاع نکرد، بلکه معتقد بود که روند کاهش نفت باید ادامه پیدا کند. فارغ از مسئله کاهش تقاضا در سطح جهانی و همچنین پارهای از موضوعات مربوط به کاهش بهرهوری و رشد اقتصادی در سطح جهانی که خود عامل بسیار مهمی در کاهش قیمت نفت بوده است، به نظر می رسد که عربستان دلایل مهم تری برای حمایت از این کاهش قیمت داشته است:
1. عربستان در سالهای اخیر سیاست «حفظ سهم بازار» را درمقابل سیاست سنتی اوپک یعنی «دفاع از قیمت ازطریق کاهش تولید» دنبال کرده و معتقد است که اوپک در این سالها اشتباه کرده است و باید با عبور از این سیاست سنتی، به فکر سهم بازار خود باشد؛ زیرا با کاهش تولید، جا را برای سایر انرژیها و نیز تولید نفت غیراوپکیها عملاً باز میکند. بنابراین روشن است که عربستان نهتنها نفت خود را کم نکرده است، بلکه به ارائه تخفیف نیز میپردازد تا سهم خود را از بازار حفظ کند. علی النعیمی، وزیر نفت عربستان، در اظهارنظری پس از اجلاس 6 آذر اوپک در وین گفت که به نفع تولیدکنندگان این سازمان نیست که تولید خود را کاهش دهند، حتی اگر قیمت نفت بشکهای، بیست، چهل، پنجاه و یا شصت دلار باشد. وزیر نفت عربستان در توجیه این نظر گفته است: «اگر من تولید را کاهش بدهم، برای سهمم در بازار چه اتفاقی میافتد؟ قیمت بالا میرود و سهم من نصیب روسها، برزیلیها و تولیدکنندههای نفت آمریکایی میشود ».
2. هدف دوم عربستان که در بلندمدت قابلیت عملیاتی شدن پیدا خواهد کرد، پایین نگه داشتن قیمت نفت است برای اینکه ازیکسو و در طولانیمدت بتواند نفت بیشتری داشته باشد و ازسویدیگر بتواند پروژههای نفت شیل آمریکا را غیراقتصادی و بدون صرفه اقتصادی کند؛ زیرا نفت شیل بهدلیل اینکه با هزینه زیادی تولید میشود، نیاز دارد تا در قیمتهای بالای جهانی تولید و عرضه گردد. ازآنجاکه متوسط هزینه تولید نفت شیل بین 65 تا 75 دلار است، وقتی قیمت نفت کاهش پیدا کند و به قیمتهای زیر شصت و احیاناً چهل و بیست برسد، پروژههای نفت شیل غیراقتصادی شده و سوددهی آنها از میان میرود. البته این سیاست در کوتاهمدت جوابگو نبوده، بلکه در میانمدت جوابگو خواهد بود؛ زیرا پروژههای فعلی شیل، هزینه پایینی دارند، ولی برای پروژههای جدید عملاً صرفه اقتصادی نخواهند داشت .
3. هدف دیگری که سعودیها با هماهنگی آمریکا دنبال میکنند، حمایت از کاهش قیمت برای فشار بر روسیه، همزمان با فشارهای اقتصادی آمریکا و اتحادیه اروپا بر مسکو است. اینکه تا چه سطح و میزانی میان عربستان و آمریکا هماهنگی وجود دارد، خود محل تردید است، اما بهطور کلی میتوان گفت که این موضوع شاید بهلحاظ روانی و ذهنی برای سعودیها اهمیت داشته باشد؛ زیرا تنبیه روسیه بر سر مسئله سوریه و همچنین اوکراین ازجمله مواردی است که در بعد سیاستهای منطقهای و همچنین همراهی بینالمللی برای عربستان حائز اهمیت بوده و هست .
4. چهارمین هدفی که عربستان در موضوع کاهش قیمت نفت دنبال میکند به موضوع فشار بر ایران برمیگردد. از دهه ۱۹۷۰ تاکنون، استفاده عربستان سعودی از نفت خام بهعنوان سلاحی در برابر رقیب خود ایران، بیسابقه نبوده است. در نوامبر ۲۰۰۶، نواف عبید، یکی از مشاوران امنیتی عربستان سعودی، در مقالهای در واشنگتن پست نوشت: «اگر عربستان سعودی تولیدات نفت خام را افزایش و قیمت را تا پنجاه درصد کاهش دهد، این مسئله برای ایران ویرانکننده خواهد بود و تواناییهای ایران را در هدایت صدها میلیون شبهنظامی شیعه در عراق و دیگر مناطق، کاهش خواهد داد».
طرح این چهار گزاره شاید این گمانه را تقویت کند که عربستان درحال دنبال کردن یک سیاست متوازن، صریح و موفقیتآمیز است و بهنوعی برنده این کارزار با افق نهچندان روشن است. به نحوی که عربستان در رسیدن به بخشی از اهداف خود موفق بوده است، دربخش دیگری از این فرایند ضرر کرده است. در حالی که عربستان توانسته است وضعیت اقتصادی ایران و روسیه را با مشکل مواجه کند خود این کشور نیز با توجه به آنکه نزدیک به نود درصد از درآمدهایش وابسته به نفت است درآمدهای نفتی اش به شدت کاهش یافته است و احتمال اینکه در سال آینده با کسری بودجه مواجه شود بسیار زیاد است.