الوقت- تحولات سیاسی سوریه در سال ۲۰۲۵ با سقوط نظام بشار اسد و به قدرت رسیدن دولت انتقالی به رهبری مسلحین تحت امر جولانی، فضای ژئوپلیتیکی جدیدی در منطقه رقم زد. این دگرگونی، نهتنها مسیر سیاستهای داخلی سوریه را تغییر داد، بلکه موازنه قدرت میان بازیگران منطقهای را نیز تحت تأثیر قرار داد. در این میان، محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی، از فرصت سفر اخیر دونالد ترامپ به ریاض استفاده کرد تا او را برای رفع تحریمها علیه سوریه متقاعد کند.
این اقدام که اوج حمایتهای عربستان سعودی از نظام جدید سوریه را به نمایش گذاشته است، ریشه در چند انگیزه راهبردی و محاسبات ژئوپلیتیکی عربستان دارد که شامل ۱- امنیتی: تضعیف محور مقاومت و جلوگیری از بازگشت سوریه به هویت تاریخی مستقل و ضدصهیونستی آن، ۲- اقتصادی: باز کردن مسیر کریدور IMEC برای اتصال خلیج فارس به اروپا و ۳- ژئوپلیتیک: مهار ترکیه اخوانی و تقویت متحدان سکولار عرب در دمشق میشود.
وضعیت اقتصادی سوریه چگونه است؟
از زمان روی کار آمدن دولت وابسته به مسلحین تلاش برای رفع تحریمها به یکی از اولویتهای اصلی سیاست خارجی دمشق تبدیل شد و علاوه بر میانجی قرار دادن کشورهای عربی، حتی گفتگوهای دوطرفهای نیز میان حاکمان جدید و دولتهای غربی برای لغو تحریمها صورت گرفته بود. تلاشهایی که تا زمان سفر ترامپ به منطقه موفقیتهای نسبی نیز به دست اورده بود. کشورهای اتحادیه اروپا چندی پیش با تعلیق بسته تحریمهای اعمال شده علیه سوریه در بخشهای انرژی، حمل و نقل، ساخت و ساز و بانکداری، پیش قدم این قضیه شده بودند.
کارشناسان معتقدند که وجود تحریمها مهمترین مانع روند بازسازی سوریه پس از جنگ 10 ساله بوده است. در نتیجه این جنگ خانمان سوز نه تنها زیرساختهای اقتصادی سوریه به طور کلی نابود و یا فرسوده شد بلکه منابع مالی کشور و نیروی انسانی لازم برای بازسازی نیز هزینه جنگ شدند.
بانک جهانی تخمین میزند که اقتصاد سوریه حدود ۲۱ میلیارد دلار ارزش دارد، تقریباً معادل اقتصاد آلبانی و ارمنستان که جمعیت آنها بیش از ۲۰ میلیون نفر کمتر از سوریه است.
دادههای رسمی نشان میدهد که حجم کل اقتصاد کشور بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ بیش از نصف کاهش یافته است. بانک جهانی معتقد است که حتی این نرخ نیز کمتر از ارقام واقعی است، در حالی که برآوردها حاکی از انقباض شدیدتر ۸۳ درصدی بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴ است.
طبق گزارش آژانسهای سازمان ملل، سوریه در سال ۲۰۱۸ به عنوان یک کشور کمدرآمد طبقهبندی شد و بیش از ۹۰ درصد از جمعیت تقریباً ۲۵ میلیونی آن زیر خط فقر زندگی میکنند.
منابع پیش از این به رویترز گفته بودند که ذخایر ارزی بانک مرکزی از حدود ۲۰۰ میلیون دلار فراتر نمیرود، که کاهش قابل توجهی نسبت به ۱۸.۵ میلیارد دلاری است که صندوق بینالمللی پول تخمین زده بود سوریه قبل از شروع جنگ داخلی در اختیار دارد.
این کشور همچنین تقریباً ۲۶ تن طلا به ارزش بیش از ۲.۶ میلیارد دلار با قیمتهای فعلی بازار دارد.
حمایت از نظام جدید؛ چرخش سوریه از مقاومت به سازش
بیشک سقوط نظام اسد، با همه نگرانیهایی که ممکن است عربستان از بازسازی نفوذ ترکیه و محور اخوانی در جهان عرب داشته باشد، فرصتی استثنایی به دست داد تا ریاض به بازیابی جایگاه منطقه ای خود در رقابت با محور مقاومت بپردازد. سعودیها که در یک دهه گذشته در کنار دیگر کشورهای عربی و آمریکا و رژیم صهیونیستی ائتلافی آشکار برای نابودی محور مقاومت از یمن تا سوریه و عراق و لبنان و غزه تشکیل داده بودند، از تمامی ابزارهای نظامی و سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی برای رسیدن به این مهم بهره گرفتند چنانکه دلارهای نفتی شیوخ عرب نقش اساسی در تبدیل کردن سوریه به بحرانی بزرگ و جولانگاه تروریستها ایفا کرد و یمن انقلابی تحت رهبری انصارالله نیز در این دوران مورد هجوم ائتلاف سعودی- اماراتی قرار گرفت. اما سعودیها نه در یمن به موفقیتی دست یافتند و نه جنگ توانست حکومت سوریه را از پای درآورد. با این حال برگشتن ورق معادلات سوریه در مدتی کوتاه سعودیها را نسبت به جبران مافات بسیار امیداوار کرده است و با خارج شدن سوریه به عنوان حلقه میانی زنجیره مقاومت، عربستان حتی به شکست مقاومت در لبنان و غزه و عراق نیز میاندیشد.
بر همین اساس عربستان از ابتدا سیاست حمایت از نظام جدید سوریه و سپردن کرسی این کشور در اتحادیه عرب به جولانی را در دستور کار قرار داد. با این حال با توجه به تنوع قومی و مذهبی سوریه و سیاستهای سرکوبگرانه تحریرالشام علیه اقلیتها و همچنین انزجار عمومی از سکوت دولت الجولانی در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی در خاک سوریه، سعودیها خطر بازسازی مجدد شبکههای مقاومت را همچنان حس میکنند. برای این منظور، عربستان به دنبال آن است که با رفع تحریمها و باز کردن مسیرهای مالی و بانکی، دولت جدید را از نظر اقتصادی تقویت کرده و مانع از سقوط حکومت مخالف مقاومت در سوریه شود.
مهار نفوذ ترکیه
از آنجا که ترکیه در حال حاضر بازیگر پیروز در تحولات سوریه به شمار میرود لذا، دوستی این کشور با گروههای اسلامگرا و حمایت تاریخی آنکارا از احزاب وابسته به اخوانالمسلمین مایه نگرانی همه کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی، امارات و مصر است. به وضوح قدرت ترکیه در حال افزایش است و همین گزاره میتواند زمینه را برای افزایش قدرت اخوانالمسلمین در منطقه هموار سازد. هر چند ترکیه در دو سال گذشته روابط خود با مصر و شیوخ خلیج فارس را بهبود داده است اما سوریه ممکن است آوردگاه جدید آنکارا با اعراب ضداخوانی باشد.
در این شرایط بنسلمان به این نتیجه رسیده که تداوم تحریمهای آمریکا علیه سوریه، مسیر گسترش نفوذ ترکیه را هموار میسازد زیرا حکومت جولانی برای حل مشکلات اقتصادی بیش از پیش به همسایه شمالی وابسته خواهد شد. رفع تحریمها، راه را برای ورود نهادهای عربی و بینالمللی به مناطق تحت کنترل دولت الشرع باز کرده و عملاً وزن ترکیه را در معادله سوریه کاهش میدهد.
سوریه اکنون به 500 میلیارد دلار برای بازسازی نیاز دارد و در این زمینه ترکیه به دلیل مشکلات اقتصادی نمیتواند کمکی به حل مشکلات بازسازی بکند و این فرصت ارزشمندی برای دولتهای عربی باشد تا روابط خود را با دولت جدید مستحکم کنند.
دسترسی به موقعیت ژئوپلیتیکی و اقتصادی سوریه
سوریه با سواحل گسترده در مدیترانه، جایگاه ویژهای در پروژههای اتصال خلیج فارس به اروپا دارد. محمد بن سلمان پس از تثبیت نسبی قدرت احمد الشرع، به سوریه به عنوان دروازه دسترسی به مدیترانه و بازارهای اروپایی نگاه میکند. با توجه به فروپاشی ساختارهای تحت کنترل روسیه در بنادر طرطوس و لاذقیه، فرصتی بیسابقه برای سرمایهگذاری و نفوذ در این مناطق ایجاد شده است. در مقابل، امارات متحده عربی نیز با استفاده از شبکههای سرمایهگذاری وابسته به شرکتهای واسطه و نهادهای لجستیکی، در تلاش برای کنترل بنادر سوریه و زیرساختهای آن در بازسازی است. اماراتیها اخیراً توافقی 800 میلیون دلاری برای سرمایهگذاری در بندر طرطوس به امضا رساندند و همچنین دولت جولانی اعلام کرده به دنبال انتقال امتیاز چاپ پول سوریه از روسیه به امارات است که نشان از خیز ابوظبی برای پیشی گرفتن از رقبا در گسترش حضور اقتصادی در سوریه است. بن سلمان با درک این تهدید، سیاست رفع تحریمها را ابزاری برای ورود رسمی شرکتهای سعودی به بازار سوریه و جلوگیری از انحصار امارات میبیند. وی همچنین، سوریه را عنصری کلیدی در کریدور اقتصادی آیمک (IMEC) میداند که میتواند به جای مسیرهای سنتی زمینی از عراق و اردن، از طریق سوریه به مدیترانه برسد و عربستان را به گره ژئوپلیتیکی تجارت اوراسیا و اروپا بدل کند.
جمعبندی
سفر دونالد ترامپ به عربستان در سال ۲۰۲۵، فرصتی طلایی برای محمد بن سلمان بود تا ضمن تقویت موقعیت عربستان در معادلات نوظهور سوریه، زمینه رفع تحریمها را فراهم کند. این سیاست نه تنها در راستای مقابله با ترکیه و مهار ایران، بلکه در قالب رقابت اقتصادی با امارات و تثبیت نقش عربستان در دوران پساآسد طراحی شد. رفع تحریمها در نگاه ریاض، ابزار پیشبرد منافع اقتصادی، امنیتی و ژئوپلیتیکی در سوریه و فراتر از آن در کل خاور عربی است.