الوقت- در هفتههای اخیر گزارشهای زیادی پیرامون عادی سازی روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی با میانجیگری آمریکاییها و تمایل آنها برای دستیابی به این هدف تا پایان ماه مارس منتشر شده است اما به نظر میرسد محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی بازی دو سر بُرد را شروع کرده است و نشان میدهد که نه برای برقراری روابط با صهیونیستها اشتیاق و عجله دارد و نه قصد دارد برای همیشه این پروژه را تعطیل کند.
عربستان در عین حال که به رژیم صهیونیستی چراغ سبز نشان میدهد اما همزمان منافع فلسطینیها و اجرای طرح صلح عربی خود را که در سال 2002 مطرح شد را هم در نظر میگیرد که در آن تشکیل کشور فلسطین به مرکزیت قدس و عقبنشینی اشغالگران تا مرزهای 1967، مورد تاکید قرار گرفته است.
مقامات سعودی بارها گفتهاند تا زمانی که راهکار دو دولتی در میان نباشد، عادی سازی روابط هم انجام نخواهد شد. عربستان برای اینکه نشان دهد به طرح دو دههای خود پایبند است، ماه گذشته اولین سفیر خود را به فلسطین اعزام کرد که خشم صیهونیستها را در پی داشت.
این اقدام دیپلماتیک تنها سیاست ضد صهیونیستی نبود و در ادامه حمایتها از فلسطین، هفته گذشته رسانههای صهیونیستی گزارش دادند که مقامات سعودی در اعطای روادید به «الی کوهن»، وزیر خارجه و «یوآو کیش»، وزیر آموزش و پرورش این رژیم برای شرکت در کنفرانس یونسکو تعلل ایجاد کردهاند که در نهایت سبب شد مقامات تلآویو سفر خود به عربستان را لغو کنند.
از سوی دیگر، عربستان برای اینکه به دولت تندور رژیم صهیونیستی هشدار بدهد که دست از ماجراجویی در کرانه باختری بردارد، پس از 17 سال اختلاف، رهبران حماس را در جده به حضور پذیرفت و دیداری بین اعضای این جنبش با مقامات سعودی برگزار شد که این اقدام ریاض همچون خاری در چشم مقامات تلآویو فرو رفت.
پالس امید به صهیونیستها
در کنار ترشرویی سعودیها برای رژیم صهیونیستی، اما سیگنالهای مثبتی هم از سوی ریاض به تلآویو ارسال شده است که نشان میدهد در کنار حمایت از فلسطین، نیم نگاهی هم به روند عادی سازی دارد. عربستان مدتهاست که از آرمان فلسطین حمایت میکند و از تماسهای رسمی با اسرائیل طفره رفته است، اما به طور ضمنی توافقنامه «آبراهام» بین تلآویو و کشورهای حاشیه خلیج فارس را هم پذیرفته است.
هر چند اخبار زیادی درباره دیدارهای محرمانه مقامات سعودی و اسرائیلی در سالهای اخیر منتشر شده است اما اولین نمونه عینی که بتوان آنرا اقدام عملی در راستای عادی ساز ی روابط برشمرد، مجوز استفاده از حریم هوایی عربستان برای عبور هواپیماهای صهیونیستی بود تا به راحتی به شرق آسیا تردد کنند و اولین هواپیمای صهیونیستی در آبان 1400 در فرودگاه بین المللی «ملک خالد» ریاض به زمین نشست تا باب مصالحه بین عربستان و صهیونیستها باز شود. در شهریور سال گذشته هم یک هواپیمای مسافربری اسرائیل در ریاض فرود آمد و در این مدت برخی تجار یهودی هم برای بررسی قراردادهای مالی با مقامات سعودی و به ویژه سرمایه گذاری در پروژه «نئوم» به عربستان سفر کردهاند.
از طرفی، همزمان با عدم صدور ویزا به وزرای صهیونیست برای سفر به ریاض، اما در روزهای اخیر یک هیئت تجاری 12 نفره از رژیم صهیونیستی در نشست دولتی امنیت سایبری در شهر الدمام عربستان مشارکت کردند. همچنین، سایت خبری i24 صهیونیستی هم روز جمعه اعلام کرد در ماه می گذشته «نیریت اوفیر»، پژوهشگر اسرائیلی برای سخنرانی در نشست "امنیت در خاورمیانه" که در ریاض برگزار شد، دعوت شده بود و حتی گفته میشود به عنوان رئیس این نشست انتخاب شده بود که صهیونیستها این اقدام را مقدمهای برای صلح بین تلآویو و ریاض عنوان کردند.
از سوی دیگر، روزنامه وال استریت ژورنال، هم اخیرا در گزارشی مدعی شد که عربستان به صورت جدی برای کنار زدن موانع پیش روی برقراری روابط دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی تلاش میکند و در این زمینه منابع سعودی و فلسطینی آگاه اعلام کردند که بن سلمان تضمینهایی ارائه داده مبنی بر اینکه ریاض در نهایت حمایتهای مالی خود را از تشکیلات خودگردان فلسطین از سرمیگیرد به شرط آنکه محمود عباس، رئیس تشکیلات هم بتواند اوضاع امنیتی را به دست بگیرد.
چشمانداز عادی سازی
هر چند بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای عادی سازی روابط با عربستان لحظه شماری میکند و به خیال خود آنرا پایانی بر مناقشه عبری-عربی میداند اما بن سلمان به صهیونیستها نشان داده که رسیدن به این رویا «بیمایه فتیر» است. عربستان به خوبی از حجم انزجار افکار عمومی جهان عرب با روند عادی سازی آگاه است و نمیخواهد بدون امتیازگیری از اشغالگران به این پروژه خطرناک بپیوندد.
تشکیل دولت فلسطین، اولین خواست سعودیها است که با گذشته سه دهه از توافقات «اسلو» هنوز به سرانجام نرسیده است و خود نتانیاهو هم ماه گذشته به صراحت اعلام کرد که اجازه نخواهد داد تا فلسطینیها دولت تشکیل دهند و به همین خاطر بود که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید اخیرا گفت که برای صلح تلآویو و ریاض مسیر دور و درازی در پیش است.
علاوه بر مسئله حمایت از فلسطین، عربستان برای عادی سازی روابط شروط جدیدی را مطرح کرده است که ساخت نیرگاه هستهای با هدف غنی سازی اورانیوم و ایجاد ائتلاف امنیتی با واشنگتن از جمله مهمترین آنها است که صهیونیستها با شرط هستهای شدن عربستان مخالفت کردهاند، تا جاییکه نتانیاهو اعلام کرد امنیت ملی اسرائیل را فدای هر گونه توافقی نمیکند.
بن سلمان هم که خود را برای نشستن بر تخت پادشاهی آماده میکند سیر تحولات منطقهای و بینالمللی را به خوبی درک میکند و به گفته تحلیلگران آمریکایی و اسرائیلی، ولیعهد سعودی سعی دارد با پیش کشیدن شروط جدید، برای برقراری روابط با تلآویو زمان بخرد و باتوجه به تحولات منطقه تصمیم نهایی را بگیرد.
جدای از مخالفتهای رژیم صهیونیستی با شروط عربستان برای عادی سازی و احتمال خرید زمان، اما مسئله مهمتری هم وجود دارد که در شرایط کنونی به عنوان عامل بازدارنده در روابط ریاض و تلآویو عمل میکند. حضور تندروها در کابینه رژیم صهیونیستی که تنش با گروههای مقاومت فلسطین را به اوج رساندهاند و افزایش جنایات افراطیها در مسجدالاقصی و قدس خشم جهان اسلام را به همراه داشته است.
شواهد و قرائن حاکی از این است که عربستان سعودی عجلهای برای عادی سازی روابط با اسرائیل ندارد زیرا از عواقب ناشی از چنین اقدام خطرناکی آگاه است. زیرا تن دادن به عادی سازی روابط با تلآویو، در حکم خنجر زدن از پشت به مردم فلسطین است، آنهم در زمانی که تندروهای صهیونیستی همه درهای امید را به روی فلسطینیان برای تاسیس کشور مستقل بستهاند و با طرح شهرک سازی دنبال بلعیدن تمام سرزمینهای فلسطینیان و یهودی سازی قدس هستند.
از طرف دیگر، عربستان سعودی خود را زعیم جهان عرب و بزرگترین حامی ملت فلسطین میداند و سازش با اشغالگران میتواند در اجرای پروژههای بلندپروازانه بن سلمان که قصد پوشیدن ردای رهبری منطقه را در سر دارد، خلل ایجاد کند.
با همه این اوصاف، تحقق عادیسازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی نه دور و نه نزدیک است اما قدر مسلم این است که این پروژه با جدیت در دستورکار دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا قرار خواهد گرفت و کارشناسان پیشبینی میکنند که تیم بایدن تا آغاز کارزار انتخابات ریاست جمهوری در ماههای آتی، فشار زیادی بر عربستان وارد خواهد کرد، اما تحولاتی که در حال حاضر در نظام بین الملل رخ میدهد، به حاکمان ریاض اجازه میدهد که اگر بخواهد در برابر این فشارها مقاومت کند.