الوقت- حضور نظامی روسیه در بحران سوریه پس از ورود مستقیم امریکا به این منطقه شکل گرفت. جدای ازاینکه منافع روسیه تا چه حد در گرو حل بحران منطقه است، این مسئله میتواند نشانگر رقابت با امریکا و خالی نکردن میدان برای رقیبی باشد که شاید کمتر از روسیه در مسائل موجود مورد تهدید مستقیم قرار دارد. بدون شک حضور نظامی مسکو در سوریه بازتابی از منافع این قدرت در منطقه میباشد. سرکوب داعش بهعنوان نیروی شورشی که توان تاثیرگذاری بر دیگر نیروهای افراط گرا در نقاط دیگر را داراست روسیه را نگران جمعیت مسلمانان خود میکند. به همین دلیل است که پوتین در اظهار نظری درباره جنگ در مقر وزارت دفاع روسیه سرکوبی داعش را جنگی برای روسیه اما خارج از مرزهای آن میخواند.
از سوی دیگر آینده تحولات سوریه یکی از موارد مهمی است که مسکو را نگران میکند. حضور مستقیم نیروهای ضد اسد در منطقه نشانگر این است که این متحد و دوست قدیمی در صورت عدم حمایت کنار گذاشته خواهد شد و امکان قرارگیری در بلوک مقابل وجود دارد. از جهتی نیز حفظ یکپارچگی سوریه بیش از آن که برای امریکا و اروپا اهمیت داشته باشد برای روسیه مهم خواهد بود؛ چرا که چند تکه شدن این سرزمین، محیط منطقهای را تا مدتی متشنج و از ثبات دور خواهد کرد و کشورهایی که مستقیما با این منطقه در تماس مداوم هستند از جمله ایران و دیگر کشورهای منطقه و نیز روسیه آسیب پذیری بیشتری در هرگونه تحولات و تجزیه سوریه خواهند داشت. ازین روی حضور نظامی روسیه در منطقه بحران زده توجیهات کافی دارد. اما باید پرسید که این حضور تا کی ادامه خواهد یافت؟ در حقیقت سوال این است که روسیه با وجود منافعی در منطقه که مستقیما در تضاد با منافع غرب قرار گرفته است تا چه حد و چگونه در برابر غرب ایستادگی خواهد کرد؟
واقعیت این است که به نتیجه رسیدن بحران داعش در گرو یک اتحاد منسجم میان نیروهای منطقه ای و بین المللی است. این در حالی است که دو ائتلاف روسیه، ایران، عراق و سوریه در برابر ائتلاف امریکا، اروپا، ترکیه و عربستان برعلیه یک دشمن مشترک اما با اهدافی متفاوت می جنگند. در این میان اگر هدف اصلی (با در نظر گرفتن صداقت در اهداف هر گروه) ایجاد ثبات در منطقه و سرکوب گروه های تروریستی باشد رسیدن به یک نتیجه واحد در مورد آینده سوریه و اسد الزامی خواهد بود. در میان نیروهای بینالمللی، اروپا بیش از همه خواستار سرعت عمل در نابودی دشمنی است مشکلات بی شماری از جمله پناهندگان سوری و نیز امواج افراط گرایی و حمله تروریستی را لمس کرده است. بر همین اساس است که فرانسه به شدت به دنبال ائتلاف تمامی نیروها به ویژه روسیه و امریکا است. این مطلب در سفر اولاند به مسکو عنوان شد و اخیرا هم در دیدار وی با اوباما تکرار گردید که شرط واشنگتن برای چنین اتحادی توافق بر سر برکناری اسد از سوی روسیه اعلام شد.
از بین دو موضوع حیاتی در مورد آینده سوریه، یعنی حفظ یکپارچگی سوریه و برکناری اسد، به نظر می رسد برای مسکو اولویت مهمتر با گزینه اول و برای واشنگتن گزینه دوم باشد. در این صورت می توان وضعیتی را متصور شد که واشنگتن با مسکو بر سر اسد به توافق برسد. این شرایط کاملا به نحوه امتیاز دهی واشنگتن بستگی دارد. بنابراین نباید از نظر دور داشت که اسد میتواند تبدیل به یک کارت بازی مهم برای روس ها شود. در پی بحران شبه جزیره کریمه و مسئله اوکراین، غرب سعی نمود تا با اعمال تحریم هایی به مجازات روسیه دست زده و تا حدودی آن را منزوی کند. اما روسیه با شرکت جستن در معادلات نظامی سوریه و قرار گرفتن در محور مقاومت با ایران، توانست تا قدرت و نقش خود را تثبیت نماید. مسکو به دنبال تعقیب منافع پر اهمیتش در خاورمیانه فرار از انزوای منطقه ای توانست ایفاگر نقش مثبتی در افکار عمومی هم باشد. سقوط جنگنده این کشور توسط ترکیه هم برای نشان دادن خود به عنوان نیروی برحقی که توسط ائتلاف غربی مورد تجاوز قرار گرفته به بهبود شرایط مسکو کمک نمود. از این روی حال که کارت های بازی به خوبی امتیاز گرفته اند گرفتن امتیازهایی دیگر از غرب میتواند در دستور کار مسکو باشد. این امتیاز ها میتواند شامل مجموعه ای از اهداف شود: بهبود روابط فی مابین، خروج بیشتر از انزوا، برچیدن تحریم های غربی، نادیده یا سهل گرفتن مسئله اوکراین، دخالت مستقیم در تعیین آینده سوریه به نحوی که منافع مسکو به خطر نیفتد و ... میتواند از خطوط اصلی امتیازهای مورد تقاضای مسکو باشد و در مقابل تعدیل تنش با انکارا، تعدیل روابط با ایران (خصوصا در بعد نظامی) و موافقت با جایگزینی حکومت اسد با حکومتی که یکپارچگی سوریه و منافع مسکو را تضمین کند امتیازات اعطایی روس ها خواهد بود.
به نظر می رسد اروپا و خصوصا فرانسه نیز به خاطر تشکیل یک ائتلاف بین المللی منسجم و از میان بردن تهدید تروریسم افراطی، آمادگی این را دارد که میانجی معامله مسکو- واشنگتن، بر سر آینده سیاسی سوریه باشد. در این میان نقش کشورهای منطقه خصوصا ایران که منافعش در حفظ حکومت سوریه و اسد می باشد این است که روند مسئله را به خوبی رصد کرده و سناریو های جایگزین را طراحی کند. آینده سیاسی سوریه بدون اسد هرچند که مورد خواست ایران نخواهد بود اما پیش بینی هر احتمالی به داشتن طرح های جایگزین و توان تاثیرگذای بر آینده سوریه کمک خواهد کرد. در کنار سناریوهای ممکن قابل تحقق، فرصت کنونی برای ایران همراهی با روسیه در منطقه و سعی در امتیازگیری و گسترش و تعمیق روابط با روسیه به عنوان متحد فعلی در کنار عملکرد محتاطانه در برابر هرگونه چرخش روسیه در امور منطقه می باشد.
سعیده السادات احمدی (پژوهشگر مسائل بین الملل)