الوقت- کردهای سوریه با توجه به ظرفیتها و امکاناتی که در اختیار دارند، در سالهای بعد از 2011 موفق به ایجاد منطقهای خودگردان تحت کنترل خود شدهاند. منطقه موردنظر کردها برای ایجاد منطقه خودمختار و در آینده شاید تشکیل دولت مستقل، از روستای عین دیوار که در محدوده شهر دیرک که یکی از شهرهای استان حسکه است، شروع میشود و همجوار با مرزهای ترکیه به سمت غرب در ناحیه اسکندرون خاتمه پیدا میکند. کردها برای اداره این منطقه در شمال سوریه در قالب سیستم خودمختاری دموکراتیک و با سه کانتون اداره امور منطقه را به دست گرفتهاند.
با وجود این میزان چشمگیر از پیشرفت سیاسی – اداری، کردهای سوریه باید به این امر توجه داشته باشند که گذار یک جمعیت در خاورمیانه به سمت یک موجودیت سیاسی در قالب خودمختاری و فدرالی و یا دولت-ملت بسیار پیچیده بوده و علاوه بر مجموعهای از مقدمات سرزمینی، جمعیتی و حاکمیتی به شدت وابسته به توافقات و رضایت منطقهای و بینالمللی است. در راستای تشریح این موضوع در ارتباط با کردهای سوریه در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی، موانع و دشواریهای پیشروی آیندهی سیاسی آنان را مورد بررسی قرار میدهیم.
1. دشواریهای موجود در داخل سوریه
کردهای سوریه در کنار ارتش، علویها، سنی ها و سلفی های بینالملل گرا فقط یک نیرو هستند که اتفاقاً با هیچیک از نیروهای معارض خود هم سنگ نیستند. با این ملاحظه، اصلی ترین دشواریهای داخلی که پیش روی کردهای سوریه قرار دارند عبارتند از:
الف) درگیری میان جناحهای سیاسی کرد
در پی تحولات عراق و سوریه، دو جناح اصلی میان نیروهای سیاسی کرد سوریه شکل گرفت. یکی از آنها انجمن خلق غرب کردستان که زیر نفوذ حزب اتحاد دموکراتیک است و دیگری شورای ملی کردهای سوریه که مستقیماً تحت نفوذ حزب دموکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان هستند. جناح اول با نظر به اینکه شاخه ای از حزب پ.ک.ک میباشد، به طور جدی تهدیدی برای کشور ترکیه قلمداد میشود. اما جناح دوم با توجه به نزدیکی روابط با حزب دموکرات کردستان عراق و ترکیه، جناح مورد نظر ترکیه در آینده تحولات سوریه است. با این وجود، طی سالهای اخیر حزب اتحاد دموکراتیک توانسته است قدرت سیاسی و اقتصادی را در قبضه خود نگه دارد و از مشارکت دادن احزاب وابسته به شورای ملی کردهای سوریه ممانعت بهعمل آورده است. کردهای سوری بارها اعتراضات شدیدی نسبت به تمامیت خواهی حزب اتحاد دموکراتیک داشتهاند و خواهان تقسیم قدرت سیاسی میان احزاب و جناحهای مختلف شدهاند. اما در عمل همواره این تقاضاها از سوی مدیریت کانتونها نادیده گرفته شده است. هر چند ممکن است در شرایط کنونی عمق اختلافات میان دو جناح سیاسی کرد در سوریه زیاد نباشد، اما در آینده میتوان انتظار داشت میان نیروهای حزب اتحاد دموکراتیک و نیروهای تحت حمایت و کنترل بارزانی که مناسبات نزدیکی با سیاست های ترکیه در منطقه دارد اختلافات جدی به وجود آید. حتی نمی توان شروع جنگ داخلی میان کردها را منتفی دانست. در نتیجه میتوان اختلافات داخلی میان جناحهای سیاسی کرد در سوریه را همانند یکی ار موانع جدی در آینده آنان برای گذار به واحد یکپارچه سرزمینی تلقی نمود.
ب. تضاد با جناحهای اپوزیسیون عرب سوریه
یکی دیگر از دشواریهای داخلی پیش روی کردها در سوریه اختلاف با دیگر جناحهای داخلی سوریه همانند حکومت مرکزی، ارتش آزاد، جبهه النصر و داعش نیز میباشد. کردها در مورد آینده سوریه و وضعیت فعلی این کشور به شدت با دیگر جناحها اختلاف مواضع دارند. به نظر میرسد در آینده کردها سطح وسیعی از درگیری را با جناحهای مختلف سوری خواهند داشت و در صورتی که خواهان تجزیه سوریه باشند، بدون تردید دامنه وسیعی از درگیری میان اعراب با کردها را در سوریه بعد از جنگ شاهد خواهیم بود.
ج. تنگناهای ژئوپلیتیکی
بدون تردید یکی از مهمترین دشواری های پیش روی کردها در تحولات آتی سوریه در ارتباط با پراکندگی جمعیتی و جغرافیایی مناطق کردنشین است. «پراکندگی جغرافیایی نواحی کردنشین در سوریه مانع از آن شده است که بتوانند یک جامعه فرهنگی و نیروی سیاسی متمرکز را تشکیل دهند» به عبارت دقیق تر، مناطق کردنشین به واسطه قرار گرفتن چندین منطقه عرب نشین ما بین آنها، از هم مجزا شدهاند. اما تمامی شهرهایی که کردها در آن ساکن هستند هم مرز با نواحی کردنشین عراق و ترکیه هستند. واقعیت این است دوری و مجزا بودن مناطق کردنشین، سبب دشواری زیادی برای ایجاد جامعهای متحد و یکدست به توسط جناحهای سیاسی کرد سوری شده است. علاوه بر قرار گرفتن مناطق عربنشین، وجود جمعیتهای کوچک ترکمن، آشوری و مسیحی در مناطق کردنشین از دیگر دشواریهایی است که کردهای سوریه در آینده با آن مواجه میشوند.
هر چند کردها در قالب نظام کانتونی تا حدی توانستهاند بر این مشکل غالب شوند. به ویژه در شرایط کنونی بعد از کنترل شهر تل ابض در محدوده جغرافیایی استان رقه کردها دو کانتون جزیره و کوبانی را به هم الحاق نمودند و یکی از سناریوهای محتمل این است که با حمایت ارتش آمریکا، کردها با تصرف مناطق مابین جرابلوس و اعزاز شهر رقه (پایتخت داعش در سوریه) را به کنترل خود در آورند؛ در نتیجه کانتونهای کوبانی و عفرین را به یکدیگر الحاق نمایند. از این رو کل شمال سوریه همچون واحدی منسجم در اختیار کردها قرار گیرد. با این وجود، بسیاری از مناطق تحت کنترل کردها دارای ساختار دموگرافیک یکدست نیستند و جمعیتهایی از اعراب، ترکمنها و آشوریها در این مناطق حضور دارند که میتواند در آینده سبب مشکلات عدیدهای برای اداره این مناطق توسط کردها خواهد شد.
2. مخالفتهای منطقهای و حساسیتهای ترکیه
در کنار دشواریهای داخلی، کردهای سوریه با مجموعه ای از موانع منطقه ای هم مواجهند. مهمترین این موانع ترکیه است. بدین معنا که شروع بحران داخلی در سوریه و متعاقب آن تسلط کردها بر مناطق کردنشین و کنترل بر دستگاههای امنیتی و اداری این مناطق، موجب نگرانی دولت ترکیه شده است. در این میان، آنکار به شدت از کنترل حزب اتحاد دموکراتیک به عنوان شاخه وابسته به حزب کارگران کردستان بر مناطق کردنشین واهمه دارد، زیرا که کنترل این حزب بر نواحی کردنشینی که در مجاورت مرزهای ترکیه هستند، می تواند موجبات استقرار حزب کارگران کردستان را در این مناطق، در پی داشته باشد و در نتیجه جبهه و پایگاه جدیدی برای حملات گسترده تر پ.ک.ک به ترکیه گشوده شود.
به عبارتی روشنتر، در صورت پیشروی نیروهای نظامی کردها از جمله یگانهای مدافع خلق (YPG ) و یگانهای محافظ زنان (YPJ ) به سمت غرب در کوبانی، رسماً کانتونهای سهگانه جزیره، کوبانی و عفرین به همدیگر متصل خواهند شد. در نتیجه الحاق این سه کانتون کردی، آنکارا رسما بخش اعظم راه های ارتباطی خود را با نیروهای ارتش آزاد و دیگر نیروهای تحت نفوذ خود را از دست خواهد داد. بدین ترتیب بیش از 80 درصد از مرز ترکیه با سوریه در اختیار کردها قرار میگیرد؛ از اینرو بارها مقامات ترک ادعا کردهاند که برای پیشگیری از اتصال مناطق مابین عفرین و کوبانی و کنترل آن توسط نیروهای مبارز کرد سوری از هیچ اقدامی فروگذاری نخواهند کرد. ترکیه در حال حاضر در دو محور ادلب-لاذقیه و حلب با سوریه و نیروهای مخالف بشار اسد دارای مرز زمینی است اگر تلاش کردها برای الحاق مناطق خود منتج به نتیجه شود عملاً ارتباط ترکیه با بخش بزرگی از اپوزیسیون سوریه قطع میشود این مسئله برای ترکیه شکستی استراتژیک محسوب میشود زیرا ترکیه در طول چند ماه گذشته به شدت تلاش کرده است توسط گروه های تحت حمایت خود (برای نمونه تشکیل غرفه عملیات مشترک نیروهای معارض تحت عنوان جیش الفتح) حلب که بزرگترین شهر سوریه در شمال این کشور را به تصاحب درآورد و از آنجا پروژه فتح دمشق را هدایت کند. در صورت تحقق پروژه کردها از یک طرف بخش بزرگی از کریدور امداد رسانی آنکارا به نیروهای اپوزیسیون قطع میگردد و عملاً این نیروهای برای فتح حلب محبور هستند راه طولانی ترکیه-ادلب-حلب را در پیش بگیرند که این به لحاظ نظامی یعنی پیشروی نیروهای مخالف بشار به شدت کند و یا حتی فلج میشود. از طرف دیگر بخش بزرگی از نیروهای اپوزیسیون در شمال سوریه ایزوله و منزوی خواهند شد.
در واکنش به این مسأله بهطور مکرر رجب طیب اردوغان بر این امر تاکید نموده، در صورتی که مناطق کردنشین سوریه به پایگاهی برای حمله چریک های کرد به ترکیه تبدیل شود، نیروهای ارتش ترکیه را به این مناطق گسیل خواهیم نمود. اما بهنظر میرسد نگرانی ترکیه فقط محدود به حضور نیروهای پکک و قرار گرفتن تسلیحات نظامی در اختیار آنان نباشد؛ بلکه ترکیه نگران تغییر رویکردی است که شاید از سوی آمریکا و متحدانش و شاید در مرحله بعدی از سوی روسیه برای ایجاد کشوری مستقل کردی در مرزهای جنوبی این کشور شکل بگیرد. در نتیجه میتوان عنوان نمود آنکارا از هیچ اقدامی برای حفظ منطقه امن و عمق استراتژیک مورد نظر خود در سوریه فروگذاری نخواهد کرد. بدون تردید ارتش ترکیه مهمترین مانع در برابر اجراییشدن برنامههای حزب اتحاد دموکراتیک در تحولات آتی خواهد بود.
3. نبود اراده بین المللی برای استقلال کردهای سوریه
در عرصه بین المللی هم، پیدایش یک منطقه خودمختار جدید یا تجزیه یک کشور به عدیده ای از شرایط حقوق بشری و عینی بستگی دارد. کشورها یا مناطق نوپدید (مانند کوزوو یا اقلیم کردستان عراق یا سودان جنوبی) همگی در پی بروز جنایات ضد بشری و خواست قدرتهای مؤثر بینالمللی قدم به جامعه جهانی نهادهاند. مهم ترین اصل در این زمینه منافع قدرتهای مسلط بین المللی است. در حال حاضر، فقط اسرائیل و اقلیم کردستان عراق هوادار تجزیه سوری هاند. در غیاب اراده بین المللی و در خصوص موانع بسیار استوار منطقه ای و داخلی، به نظر میرسد استقلال، سناریویی تقریباً غیر ممکن، و سناریوی خودمختاری محتمل بهنظر میرسد. هرچند با وجود تمامی دشواریها گزینه ادغام دموکراتیک با حفظ حقوق ویژه و تبعیض مثبت، میتواند در سوریه بعد از جنگ سبب جلب رضایت کردها شود.