الوقت- امارات متحده که همیشه با جهتگیریها و بلندپروازیهای اقتصادی شناخته میشد، بعد از تحولات خاورمیانه، به ماجراجویی نظامی در منطقه روی آورده است. عملیات نظامی خارج از مرزهای این کشور در لیبی، بحرین و یمن از دیدگاه وبسایت فارین پالیسی، تحولی شگفتانگیز در رفتار سیاسی یک ریزقدرت تحت فشار تعبیر شد؛ امری که واجد سنتزدایی از تغییر نگرش و رویکرد ریزقدرتهای متمول مانند امارات و قطر با تغییر در محیط پیرامونی است.
این کشور که بهدلیل ساختار سیاسی مبتنی بر پادشاهی موروثی، مستعد بحران مشروعیت است و از ساختار نامتجانس سیاسی در شیخنشین دبی و شارجه رنج میبرد و نیز درگیر معمای امنیتی ناشی ضعف ژئوپلیتیک بوده، بهدرستی مبنای سیاست خارجی خود را براساس حسن همجواری با همسایگان و سایر بازیگران قرار داده بود؛ اما رشد اقتصادی فزاینده این کشور طی ده سال اخیر و تغییرات پیرامونی درپی تحولات بهار عربی، این ریزقدرت را به این اشتباه محاسباتی رساند که میتواند از هراس تاریخی خود دست برداشته و با نظامیگری حسابشده و ائتلاف با بازیگران منتفذ منطقهای و فرامنطقهای، حاشیهای امن برای خود ایجاد کند.
بدین ترتیب، اماراتیها در سال 2011 مشارکت فعالی در اجرای طرح منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی داشتند و هماکنون نیز خبرها حاکی از وجود اتاق فکر اماراتیها در منطقه غربی الزنتان برای مشاوره و کمک مالی به ژنرال خفتر است. این کشور در مارس 2011 در قالب نیروهای سپر جزیره وارد بحرین شد، اما ماجراجویی ابوظبی به این دو کشور محدود نشد و در عملیاتهای مختلف، ازجمله طوفان و تیر طلایی درصدد تغییر معادلات نظامی در جنوب یمن برآمد.
نظامیگری اماراتی در حالی پاسخی به تحولات منطقه و نیازهای روانی این کنشگر است که طی سالهای اخیر و مقارن با اوجگیری تحولات منطقه، اشتهای این شیخنشین متمول برای خرید تسلیحات افزایش یافته است، تا جایی که این کشور کوچک با جمعیت کمتر از پنج میلیون نفر، یکی از کشورهایی است که دارای بیشترین بودجه نظامی است. امارات بعد از عربستان، هند و چین چهارمین واردکننده جنگافزار، با خرید 23 میلیارد دلار طی سال گذشته میلادی بوده است.
این کشور طی ده سال گذشته، توانسته با صرف هزینه هنگفت، بزرگترین نیروی زمینی جنوب خلیج فارس را با حمایت فرانسه به خود اختصاص دهد. این سرمایهگذاری صرفاً محدود به نیروی زمینی این کشور نیست، بلکه این کشور ساحلی توانسته با مشارکت شرکتهای بزرگ کشتیسازی جهان مانند ADSB و CMN به تجهیز ناوگان دریایی خود بپردازد. از سوی دیگر، نیروی هوایی این کشور نیز یکی از مجهزترین ناوگانهای هوایی در خاورمیانه میباشد که مدیون حمایت تسلیحاتی آمریکا و فرانسه است.
در این میان، نکته قابل تأمل آن است که خریدهای تسلیحاتی امارات بعد از تحولات خاورمیانه بهشدت دچار دگردیسی شده است تا عمدتاً از خرید تسلیحات تدافعی و سامانههای دفاع موشکی برای هشدار، رهگیری و انهدام موشکهای بالستیک نزدیکبُرد، مانند سامانه تاد که در قالبهای منطقهای و ملی پیگیری میشد، به خرید تسلیحات تهاجمی روی آورد.
خصلت ماجراجویی لجامگسیخته نظامیِ آن است که امکان همگرایی با کشورهای دوست مانند عربستان را نیز در مواقع بحرانی تحت تأثیر قرار میدهد؛ چراکه دکترین نظامی یک کشور ماجراجو، از حالت تصمیمگیری عقلانی پیروی نمیکند. اختلاف امارات با عربستان در زمین یمن و تشکیل شاخه نظامی جداگانه در عملیات عدن بدون توجه به محدودیتهای قدرت این کشور، مبین خروج قطار سیاست خارجی و نظامی از ریل عقلانیت است.
دکترین نظامی ابوظبی برای چنین خطرپذیری بالایی، همگرایی بیشتر با بازیگران فرامنطقهای مانند آمریکا و فرانسه از طریق پذیرش مسئولیت بیشتر در بحرانهای امنیتی منطقه است. سفر هیئت اماراتی به ریاست محمد بن زاید و همراهان بلندمرتبه نظامی این کشور به واشینگتن، تلاش اماراتیها برای تجدید توافقات نظامی و استراتژیک با آمریکا برای برونرفت از پیامدهای نظامیگری فزاینده این کشور و پذیرش نقش محوری در معماری جدید امنیت منطقهای آمریکا برای خاورمیانه تعبیر میشود.
حسین کبریایی زاده