الوقت- با اعزام ناوهای نظامی آمریکا به سوی مسیری که کشتیهای نفتکش ایرانی در حال پیمودن برای رساندن محموله بنزین به سواحل ونزوئلا هستند، و در طرف مقابل عزم راسخ تهران برای رساندن این محمولهها و عدم توجه به خط و نشانهای پی در پی سران آمریکایی در توقیف این کشتیها، جهان اکنون در انتظار دوئل سخت دیگری است که قرار است میان دو دشمن دیرینه روی دهد.
4 نفتکش از 5 نفتکش ایرانی تنگه جبلالطارق را رد کردهاند و پیشبینی میشود اواسط خرداد اولین نفتکش ایرانی در بنادر کاراکاس پهلو بگیرند. در آن سوی ماجرا نیز نیروی دریایی امریکا ۴ ناو جنگی به همراه هواپیمای «پی ۸ پوسایدون» Boeing P-8 Poseidon از اسکادران VP-26 به منطقه کارائیب اعزام کرده است.
اما ترامپ تاجرپیشه و یا بازیگر دیوانه و غیرقابل پیشبینی ساکن کاخ سفید چه در سر میپرواند و سرنوشت این دوئل چه خواهد بود؟ پاسخ به این پرسشها نیازمند در کنار هم قرار دادن رویدادهایی است که همانند چینش قطعات یک پازل ما را به سوی روشن شدن ماجرا و حل آن یاری میرساند.
اهداف ترامپ
بی تردید مهمترین هدف ترامپ از دست بردن به ریسک توقیف نامشروع کشتیهای نفتکش ایرانی، جلوگیری از موفقیت دو کشور ایران و ونزوئلا به عنوان دو نظام مخالف با هژمونی آمریکا در سطح بین المللی، برای خنثی کردن اثرات تحریمهای به اصطلاح فلج کننده واشنگتن از طریق یافتن و بکارگیری راههای دور زدن آنها می باشد. پیش از این «الیوت آبرامز» مسئول امور ونزوئلا در دولت آمریکا، اخیرا مدعی شد که ایران مشغول اعزام هواپیماهای بیشتر و بیشتری به ونزوئلا بوده است. وی گفت: حدس ما این است که آنها برای این خدمات طلا دریافت می کنند. هواپیماهایی که از ایران وارد میشوند و تجهیزاتی برای صنعت نفت (ونزوئلا) میآورند، در ازای این تجهیزات طلا برمیگردانند.
از یکسو ترامپ فرصت بحران اقتصادی موجود در ونزوئلا و نارضایتی عمومی از اقتصاد در حال فروپاشی این کشور را برای برچیدن دولت چپگرای مادورو را نمیخواهد از دست بدهد و در طی ماههای اخیر به انحاء مختلف از طراحی کودتا گرفته تا نقشه ترور و یا ایجاد دولت موازی به رهبری گوایدو شانس خود را برای سرنگونی نظام مستقر آزموده است. طبیعتاً غلبه مادورو بر فشارهای اقتصادی پس از موفقیتهای او در کنترل امنیتی تحولات، امیدهای کاخ سفید به تدریج رنگ خواهند باخت.
در مورد ایران نیز وضعیت تقریباً مشابهی وجود دارد. خروج از توافق هستهای و اعمال تحریمهای گسترده برای واداشتن تهران به آمدن بر پای میز مذاکره، تاکنون ثمره ای نداشته و با گذر زمان تهران در حال بازیابی ثبات پس از شوکهای اقتصادی اولیه تحریمهای بویژه نفتی می باشد. فروش بنزین در برابر طلا می تواند حکم مرگ کارزار فشار حداکثری واشنگتن علیه تهران باشد. بنابراین ترامپ امیدوار است که با تهدید نظامی به توقیف کشتیها تهران برای جلوگیری از این امر دستور به بازگشت نفتکشهایش را صادر کند.
از بعدی دیگر نیز سناریوی تلاش برای توقیف محموله مشتقات نفتی ایران و جنجال های احتمالی پس از آن و حتی اقدامات متقابل ایران می تواند ابزار مناسبی برای ترامپ به منظور وارد کردن شوک به بازار نفت و افزایش قیمت این کالا باشد. صنایع نفت شیل در آمریکا که ترامپ به کررات آن را یکی از مهمترین دستاوردهای اقتصادی دولت خود برای قطع وابستگی آمریکا به واردات و تبدیل شده به صادرکننده نفت عنوان میکرد، در اثر بحران اقتصادی ناشی از شیوع کرونا و کاهش چشمگیر قیمت آن، در آستانه ورشکستگی قرار دارند و تلاشهای کاخ سفید نیز تاکنون برای جلوگیری از این امر بویژه با اعمال فشار به عربستان برای کاهش تولید خود موفقیتی در پی نداشته است.
تبعات دردناک ماجراجویی ترامپ برای آمریکا
همانطور که گفته شد تهران تاکنون عزم راسخی برای عدم هراس از اقدامات و تهدیدات آمریکا از خود نشان داده و در مواضع مقامات مختلف ایرانی بر پاسخ مقتضی به هرگونه دستاندازی واشنگتن به منافع ملی در توقیف نفتکشها تأکید شده است. در یکی از مهمترین مواضع محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه با ارسال نامهای به آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد نسبت به تحرکات آمریکا در اعزام نیروی دریایی به منطقه کارائیب با نیت مداخله و ایجاد اختلال و مزاحمت در امر انتقال سوخت ایران به ونزوئلا هشدار داد و بر حق ایران برای اتخاذ تدابیر مناسب و ضروری در مقابله با این تهدیدات تأکید کرد. همزمان معاون سیاسی او نیز با احضار سفیر سوییس به عنوان حافظ منافع آمریکا به وی اعلام کرد: هر گونه تهدید علیه نفتکشهای ایرانی با واکنش فوری و قاطع ایران مواجه خواهد شد. مواضع مشابه دیگری نیز در این اثنی از سوی چندی دیگر از مقامات نظامی و سیاسی اتخاذ شده است که همگی واشنگتن را نسبت به عواقب اقدام نابخردانه تهدید می کنند.
اینکه تهران چه اقدامات تلافی جویانه ای می تواند صورت دهد با توجه به حضور گسترده ناوگان دریایی آمریکا و متحدانش در منطقه بدون تردید دست تهران برای اتخاذ مناسبت ترین پاسخ کاملاً باز است اما اینکه آیا ترامپ از تجارب نه چندان دور هنگام سرنگونی پهپاد امریکایی متجاوز به حریم ایران، توقیف کشتی انگلیسی متعرض به حریم دریایی ایران، انتقام ایران در خصوص شهادت سردار سلیمانی درحمله به عین الاسد و ... برای درک جدی بودن هشدارهای تهران درس لازم را گرفته است و یا خیر؟ باید منتظر ماند و دید چه اتفاقاتی روی خواهد داد.
با این حال ترامپ که در سال انتخابات قرار دارد و با زلزله کرونا برای اقتصاد آمریکا اکنون حجم ویرانیهای عملکرد 4 ساله دولتش درحال تکمیل شدن است با صدور دستور توقیف نفتکشهای ایرانی در حال به راه طوفانی است که می تواند نهایتاً کشتی پر از بحران محافظه کاران را در خود غرق سازد.