الوقت- ارتش آمریکا در گزارشی از اعزام حدود ۲۵۵۰ نیروی نظامی تازه نفس برای جایگزینی نیرو در افغانستان و عراق تا پایان تابستان سال جاری میلادی خبر داد. به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس به نقل از اسپوتنیک، وزارت دفاع آمریکا ( پنتاگون ) اعلام کرد ارتش این کشور جزئیاتی درخصوص انتقال یگانهای نظامی به عراق و افغانستان برای 2 ماه آینده منتشر کرده است.«جف دیویس» سخنگوی پنتاگون گفت: مقامات ارتش برنامه جابجایی و انتقال نیروها را به عراق و افغانستان در ماههای اوت و سپتامبر اعلام کردهاند. وی با اشاره به اینکه یک هزار و 250 نظامی مستقر در «فورت درام» نیویورک به عراق و هزار نظامی مستقر در«فورت پولک» لوییزیانا به افغانستان منتقل خواهند شد، گفت: علاوه براین در ماه سپتامبر نیز 450 نظامی آمریکایی مستقر در «فورت هود» تگزاس برای یک دوره 12 ماهه در کویت مستقر خواهند شد. این اعزام در حالی صورت میگیرد که «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا از پایان مأموریت نظامی نیروهای خارجی به ویژه آمریکا در سپتامبر سال 2014 میلادی خبر داده و قرار بود که حدود 10 هزار نیروی خارجی باقیمانده در افغانستان با مأموریت «حمایت قاطع» نقش آموزش، مشاوره و پشتیبانی را در این کشور ایفا کنند.
حضور ایالات متحده امریکا و هم پیمانانش در افغانستان و عراق:
ایالات متحده امریکا و هم پیمانانش به تاریخ هفتم اکتبر سال 2001 میلادی پس از آماج قرار گرفتن مرکز های تجارت جهانی نیویورک در یازدهم سپتامبر به زودی برای نبردی، در راستای سرکوب گروه القاعده، وارد افغانستان شد ولی این نبرد، گمانه زنی هایی را نسبت به سیاست سلطه بر منطقه راهبردی آسیای میانه و قفقاز ازسوی ایالات متحده امریکا را نیز به همراه داشت. تهاجمی که بیش از یکصد هزار سرباز امریکایی را به افغانستان کشاند و این جنگ به طولانی ترین نبرد تاریخ ایالات متحده امریکا مبدل شد تا جائیکه میلیارد ها دلار برای ایالات متحده امریکا و هم پیمانانش هزینه برداشت. قریب سیزده سال از لشکر کشی آمریکا و متحدانش به کشور افغانستان می گذرد و هر روز بیش از پیش شاهد دخالتهای گسترده خارجی ها در امور سیاسی افغانستان، جسارت و اهانت به مقدسات مردم و گسترش بی ثباتی هستیم. طی این سالها حاصل جنگی که تحت نام مبارزه با تروریسم صورت می گیرد، برقراری صلح و امنیت و ثبات در افغانستان که نبوده است هیچ، باعث کشتار افراد بی گناه غیر نظامی، ارتش و پلیس ملی شده که آمار موجود بسیار بهت آور است.
اما باید خاطر نشان کرد و یادآور این موضوع شد که استراتژی ایالات متحده امریکا برای توسعه پایگاههای نظامی خود در اطراف ایران همچنان ادامه دارد، به ویژه که امریکا با پایان دادن به حضور نظامیاش در عراق در می 2011 شاهد تغییر موازنه منطقهای به نفع ایران شد. هنگامی که ایالات متحده امریکا به دلیل بحران مالی با کاهش بودجه نظامی خود روبرو شد و بسیاری از پایگاههای نظامیاش را در جهان بست و همچنین صحبت از اتمام ماموریت نیروهای نظامی خود در افغانستان تا سال 2014 کردکه از آن زمان حضور بینالمللیاش تعریف تازهای به خود گرفت.
در طول این مدت امریکا 350 هزار سرباز از 1.4 میلیون سرباز خود در 130 کشور خارجی را کاهش داد. برخی از آنها پس از پایان جنگ سرد از این کشورها خارج شدند ولی بسیاری نیز به مناطقی نزدیک به خاورمیانه انتقال یافتند تا تمرکز بر آن منطقه بیش از پیش افزایش یابد. در حال حاضر امریکا بیش از 750 پایگاه نظامی بینالمللی در اختیار دارد که باید به آن تعداد بسیاری از کارکنان اداری، نیروهای نظامی و کارکنان غیر نظامی پنتاگون را نیز افزود. استقرار نیروهای نظامی در خاورمیانه همگی برای این است که امریکا ایران را زیر نظر داشته باشد، اما حضور نظامی منطقهای امریکا نیز بیش از همه به این بستگی دارد که تهدیدهای خارجی ایران به خصوص در برابر منافع ایالات متحده واقعا افزایش یابد. مهمران کامروا، مدیر مرکز بینالمللی مطالعات منطقه در دانشکده روابط خارجی دانشگاه جورج تاون سه دلیل برای توضیح تمرکز و حضور بیش از اندازه امریکا در خاورمیانه یادآور میشود:
تامین امنیت منابع انرژی، حمایت از امنیت اسرائیل و مبارزه با هر تهدیدی که منافع امریکا را تهدید میکند، یعنی همان اهدافی که امریکا در جنگ خلیج فارس اول نیز در اولویت سیاستهای خود داشت. وی در این باره به شبکه الجزیره انگلیسی میگوید: «البته حضور مستقیم نیروهای نظامی به معنای باجخواهی نیست اما بر اساس اصل چتر امنیتی، امریکا باید در تامین امنیت کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس تصمیمگیرنده اصلی باشد.» کامروا همچنین میگوید: «بدین ترتیب امریکا میتواند هر گاه که نیاز پیدا کرد از قدرت نظامیاش استفاده کند و همچنین این پیام را بدهد که هر جا لازم بداند برای رفع تهدیدها از نیروی نظامیاش استفاده میکند. این ترکیبی است از سیاست استفاده از نیروهای کاربردی و لجستیکی در تحرکات نظامی و چگونگی حمایت از آنها.»
وی در ادامه میافزاید: «بنابراین این پایگاهها همیشه تا زمانی که ایران تهدیدی علیه منافع امریکا و پایگاههای آن نباشند، مورد استفاده نخواهند بود. از سویی ایران نیز میداند که تعداد پایگاههایی که در اطرافش مستقر هستند دلیلی است بر وجود آمادگی امریکا برای دفع هر گونه تهدید احتمالی. اما از سویی آزمایشهای موشکی ایران نیز این حقیقت را بازگو میکند که توان نظامی ایران خارج از دایره قدرت امریکا در منطقه است.»
در ابتدای دهه گذشته در سال 2002 ژنرال کریژ آر کویگلی، سخنگوی سابق مرکز نظامی مرکزی امریکا موسوم به سنتکام در تمپا در فلوریدا گفت: «این پایگاهها برای ما ارزش زیادی دارند، علاوه بر آن ما با ادامه حضورمان در آنها میتوانیم پایگاههای هوایی در افغانستان بسازیم و از این فراتر میتوانیم چندین کار را همزمان انجام دهیم مثلا چندین درگیری هم زمان انجام دهیم و یا به مجروحانمان خدمات پزشکی برسانیم و یا این که برای مردم منطقه کارهای انساندوستانه انجام دهیم.»
تحلیل:
با نگاهی به تحولات جهانی و استراتژی های بلند مدت آمریکا به این نتیجه می رسیم که واشنگتن به هیچ وجه خواستار ترک افغانستان و حتی عراق نیست. ایالات متحده تا کنون صرف نظر از هزینه میلیاردها دلاری در جنگ افغانستان و یا عراق، شمار زیادی از نیروهای خود را در این کشورها در مبارزه با طالبان و نیروهای مردمی عراق از دست داده و با توجه به آنکه در مبارزه با تروریسم به موفقیت چشمگیری دست نیافته، نمی تواند با دست خالی افغانستان را ترک کرده و از عراق بی بهره بماند. افغانستان از جهات بسیاری برای آمریکا اهمیت دارد. نخست آنکه این کشور در نزدیکی دو رقیب اصلی ایالات متحده یعنی روسیه و چین قرار دارد و حضور در افغانستان یعنی آنکه واشنگتن از نزدیک می تواند تحولات داخلی این دو کشور را رصد کرده و در صورت امکان و نیاز برای آنها ایجاد مشکل کند. لذا اعزام این تعداد جدید از نظامیان آمریکایی به این دو کشور می تواند در راستای همین استراتژی دولت ایالات متحده باشد.
آمریکا از سال ۲۰۱۰ میلادی استراتژی نظامی خود را از تمرکز بر خاورمیانه، به تمرکز بر آسیا تغییر داد و هدف از آن این بود که بتواند قدرت نظامی چین را محدود نماید. در این راه بدون شک افغانستان یک پایگاه بسیار مهم برای آمریکا محسوب می شود. علاوه بر این موضوع، افغانستان با ایران، به عنوان یکی از اصلی ترین مخالفان آمریکا در منطقه خارومیانه، هم مرز است و حضور در این کشور یک فرصت استثنایی برای ایالات متحده جهت تداوم بخشیدن به برنامه های ضد ایرانی خود فراهم می کند.
در کنار این موارد نباید چشم بر منابع غنی موجود در افغانستان که هنوز به مرحله بهره برداری نرسیده اند بست. از همین رو حضور در افغانستان از هر جهت برای آمریکا مهم است و واشنگتن نمی خواهد به هیچ وجه این فرصت را از دست بدهد. با توجه به آنکه نیروهای بومی افغان در حال حاضر توانایی حفظ امنیت این کشور را ندارند آمریکا از مدت ها قبل اینطور تبلیغ می کرد که خروج نیروهای ائتلاف می تواند منجر به بازگشت ناآرامی ها به افغانستان شده و مجددا گروه های داخلی را برای تصاحب قدرت به جان هم بیاندازد.
وضعیت عراق و هرج و مرج ایجاد شده در این کشور بواسطه اقدامات داعش تبدیل به موضوعی شده که آمریکا با استفاده از آن بطور غیر مستقیم این پیغام را به کابل مخابره کرد که خروج نیروهای غربی هزینه های زیادی برای افغانستان به دنبال داشته است. خروج از عراق نیز موجب شد تا آمریکا در رقابت با ایران، تبدیل به یک بازنده واقعی شود و اکنون واشنگتن با توجه به این تجارب تلخ، نمی خواهد کشور مهم دیگری در منطقه ای حساس را تقدیم به قدرت های رو به رشدی همچون چین و روسیه، هند و یا حتی ایران کند.
با آغاز سال 2012 مشخص شد که امریکا قصد افزایش شمار نیروهای خود در منطقه خلیج فارس را دارد و میخواهد پایگاههای جدیدی در این منطقه بسازد، برای همین کار افزایش نیروهای خود در کویت را دنبال کرد با این هدف که از طریق این کشور بتواند نیازهای امنیتی خود را در پایگاههای دیگر در مناطق مختلف تامین کند. علاوه بر آن فرانسه نیز حضور نظامی خود را در منطقه تقویت کرده و از سال 2009 در ابوظبی پایگاه نظامی تاسیس کرده است. که هدف از این کار نیز فشار بیشتر به ایران و مهار قدرت در حال افزایش آن به خصوص در آبهای شمالی خلیج فارس است.
مرکز سنتکام تاکید میکند، ترکیه، اسرائیل، جیبوتی و دیگو گارسیا از نیروهای واکنش سریع برخوردار نیستند ولی میتوانند در هر درگیری احتمالی با ایران مورد استفاده قرار بگیرند.
جعفر آذرگون