الوقت- بخش روابط خارجی ارتش رژیم صهیونیستی از سیاستهای خود در ایجاد همکاری های مختلف نظامی با کشورهای آفریقایی با عنوان دیپلماسی نظامی یاد کرده است. اما دیپلماسی نظامی چیست و رژیم صهیونیستی چگونه از این نوع از دیپلماسی برای پیشبرد منافع خود در روابط خارجی بهره برده است؟ چالشهای پیش روی دیپلماسی نظامی این رژیم در شرایط کنونی منطقه ای و جهانی چگونه ارزیابی میشود؟
دیپلماسی نظامی چیست؟
در فضای امنیتی پیچیده جهانی، نیاز به نوع جدیدی از دیپلماسی با عنوان دیپلماسی نظامی می شود واژه دیپلماسی نظامی در معنای عمومی و کلی آن به مجموعه ای از فعالیت های نظامی غیر خشونت آمیز سیاست خارجی ویا برنامه های یک دولت برای تامین امنیت خود یا امنیت دوطرفه با کشوری دیگر گفته میشوداما در معنای دقیقتر دیپلماسی نظامی مجموعه ای از فعالیت های انجام شده عمدتا توسط نمایندگان بخش نظامی و دفاعی تعریف می شود که هدف آن پیگیری منافع سیاست خارجی در حوزه سیاست امنیتی و دفاعی با ابزارهای دیپلماتیک است.
در حقیقت دیپلماسی نظامی نوعی همکاری و استفاده از نیروهای مسلح و زیرساختهای مرتبط با امور دفاعی به عنوان ابزار سیاست خارجی در تامین امنیت است که در آن تخصیص منابع توسط وزارت دفاع یا بخش نظامی کشور برای مجموعه ای از فعالیت های غیر جنگی نظامی و نیروهای امنیتی صورت میگیرد ؛ بر این اساس دیپلماسی نظامی چندین اقدام مهم انجام می دهد که عبارتند از: 1. جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در مورد نیروهای مسلح و وضعیت امنیتی در کشور دریافت کننده همکاری 2-. ارتقاء همکاری، ارتباطات و روابط متقابل بین نیروهای مسلح کشور ارسال کننده و دریافت کننده 3-حمایت از قراردادهای تجاری-تسلیحاتی و تجهیزات نظامی بین کشورهای همکاری کننده 4. نمایندگی دولت فرستنده و نیروهای مسلح آن در مراسم رسمی و رویدادهای نظامی دیگر 6-آموزش نیروهای مسلح دولت شریک یا مشارکت فعال در تمرینات نظامی.
علاوه بر موارد فوق دیپلماسی نظامی، اموری را با هدف حل و فصل اختلافات مسلحانه یا مسائل پس از جنگ و جلوگیری از جنگ ها انجام می دهد. یکی از دلایل کمرنگ بودن دیپلماسی نظامی در سطح جهانی نگرانی دولتها از افشای اطلاعات حساس امنیتی و نظامی است. از جمله موارد تاریخی دیپلماسی میتوان به مذاکرات دیپلماتیک در کنگره وین یا کنفرانس صلح ورسای و از موارد جدید مشارکت چین در جستجوی هواپیمای گمشده مالزیایی یا همکاری های نظامی اندونزی و استرالیا پس از استقلال تیمور شرقی نام برد .
دیپلماسی نظامی میتواند به دوصورت رسمی و غیر رسمی باشد. در شکل رسمی آن افسران نظامی با گذر نامه هایی دیپلماتیک به ماموریتهای خارج از کشور فرستاده میشوند و حقوق مشابهی مانند سایر کارکنان دیپلماتیک پیدا میکنند.
دیپلماسی نظامی اسرائیل
در حالی که موقعیت دیپلماتیک و وزارت خارجه اسرائیل در جهان تضعیف شده است دیپلماسی نظامی این رژیم در سالهای اخیر سعی میکند رو به جلو حرکت کند. از جمله جلسات هماهنگی مخفی در مسکو، کنفرانسهای تلفنی با آمریکایی ها، تمرینات مشترک با یونان، و روابط با نیروهای نظامی بیش از 30 کشور.
تماسهای نظامی اسرائیل و مسکو به عنوان نمونه «سرهنگ اروپاز» که از طرف اسرائیل در مسکو قرار گرفته و همتای روسی او در اسرائیل هماهنگی های نظامی دو کشور به خصوص در مورد سوریه را انجام می دهند. اداره برنامه ریزی ارتش اسرائیل هر ماه یک بار همتایان روسی خود در مسکو را ملاقات می کنند. در مورد آمریکا نیز توافقنامه های سری دو جانبه در زمینه اشتراک اطلاعات و همکاری های امنیتی بین اسرائیل و آمریکا برای انجام عملیاتهای اسرائیل در سوریه وجود دارد. رئیس واحد روابط خارجی ارتش اسرائیل همواره همکاری های قوی امنیتی را با واحد اروپایی ارتش آمریکا موسوم به EUCOM انجام میدهد.
در مورد هند نیز دیپلماسی نظامی اسرائیل سرمایه گذاری بلند مدتی را انجام داده است به طوری که 30 درصد صادرات نظامی این رژیم به هند صورت میگیرد. تلآویو توجه ویژه ای به مصر دارد چون یک کشور استراتژیک برای دیپلماسی نظامی اسرائیل است. عبدالفتاح سیسی اخیرا از همکاری نظامی و امنیتی خود با اسرائیل خبر داد و اضافه نمود اجازه میدهد اسرائیل در بخشهایی از صحرای سینا عملیات هوایی علیه تروریستها انجام دهد.
عربستان مهمترین کشور عربی مقصد دیپلماسی نظامی اسرائیل است. تلاشهای اسرائیل تا آنچا پیش رفت که پاییز گذشته برخی رسانه ها از موافقت بن سلمان برای دادن ناحیه ای به مساحت 16 هزار کیلومتر مربع را در منطقه تبوک برای پایگاه اسرائیل ودخالت اسرائیل در دفاع موشکی عربستان خبر دادند با وجودی که هنوز دو کشور روابط رسمی سیاسی بر قرار نکرده اند.
اما توسعه طلبی های اسرائیل باعث شده تا دیپلماسی نظامی اسرائیل در عرصه بین المللی با تناقضاتی نیز مواجه شود. از یک سو سعی درایجاد دیپلماسی نظامی قوی با مسکو میکند اما از سوی دیگر تلاش زیادی برای نفوذ در آسیای میانه می کند. شش ماه پیش این تلاشها در سفر وزیر دفاع سابق اسرائیل به آذربابجان به بیشترین حد برای نفوذ در این منطقه رسید. این مساله باعث نگرانی مسکو می شود زیرا روسیه تمایلی به حضور متحد استراتژیک آمریکا در حیات خلوت خود ندارد و آنرا یک تهدید امنیتی و اطلاعاتی قلمداد می کند. به خصوص پس از تعلیق پیمان موشکهای میانبرد توسط آمریکا این حساسیت مسکو بیشتر شده است چون آمریکا از این به بعد میتواند از طریق متحدین مهم خود سامانه های موشکی میانبرد زمین پایه خود را در اطراف روسیه نصب کند و این به شدت با منافع حیاتی مسکو در تضاد است.
همچنین بر اساس گزارش رسانههای رژیم صهیونیستی در پی سفرهای اخیر نتانیاهو به آفریقا که طی آن نتانیاهو گفته بود: «اسرائیل به آفریقا و آفریقا هم به اسرائیل بازگشت»؛ ارتش، شاباک(سرویس امنیت کل) و موساد و وزارت خارجه اسرائیل همگی برای برقراری روابط اولیه و همچنین آگاهی از نیازهای امنیتی کشورهای آفریقایی همانند اتیوپی، کنیا، آنگولا، آفریقای جنوبی، ساحل عاج، زامبیا، توگو، نیجریه، کامرون و مالاوی تلاش میکنند به صورتی که ارتش اسرائیل برای اولین بار طی سالهای اخیر، وابسته نظامی برای قاره آفریقا تعیین کرده است که نام وی، «آویعازر سیگل» میباشد.
در واقع علاوه بر مزیتهای اقتصادی قاره سیاه، با توجه به تعداد بالای کشورهای آفریقایی در سازمان ملل، هم پیمانی با آنها می توانست وزن سیاسی تل آویو را در این نهاد بین المللی افزایش دهد، موضوعی که اخیرا نیز به شکل علنی از سوی نتانیاهو خطاب به سفرای این رژیم گوشزد شده است. 61 کشور آفریقایی در مجمع عمومی حضور دارند و اگرچه قطع نامه ها و مصوبات این مجمع لازم الاجرا نیست اما از بعد سیاسی و اخلاقی میتواند بر جریان سازی های بین المللی موثر باشد.
با این حال دیپلماسی نظامی اسرائیل در این منطقه عمدتاً بر مبنای تنش آفرینی، ایجاد آشوب و تجزیه کردن کشورهای آفریقایی قابل خوانش میباشد بویژه برای کشورهایی که می توانند تبدیل به مانعی در نفوذ این رژیم شوند. تقسیم سودان به عنوان بزرگترین کشور مسلمان قاره آفریقا به دو قسمت شمالی و جنوبی در سال 2011 با دخالت های خارجی یکی از این موارد است. سودان جنوبی اندک زمانی پس از استقلال اسرائیل را به رسمیت شناخت و وارد رابطه با این رژیم شد. اهمیت این کشور علاوه بر مسائل سیاسی در ذخایر نفتی است که از آن برخوردار است. بیش از 68 درصد نفت سودان پس از تقسیم این کشور به منطقه سودان جنوبی قرار گرفت. در شرایط کنونی نیز میتوان ردپای دخالت سرویس جاسوسی اسرائیل در اعتراضات الجزایر و سودان و یا حمایت کامل نظامی از اتیوپی و اریتره را در مناقشات منطقهای مشاهده کرد. طبیعتاً این موضوع به تنزل نفوذ تل آویو به عنوان نیرویی بی ثبات کننده خواهد انجامید.
دیپلماسی نظامی اسرائیل در حوزه نرم
در اسرائیل، سخنگوی ارتش اسرائیل به موازات امور خارجه عمل می کند، هر دو اهداف کمی متفاوت و با بودجه های مختلف دارند. واحد سخنگوی ارتش اسرائیل مسئول گزارش دادن به طور خاص درباره عملیات ارتش اسرائیل به رسانه های خارجی و بین المللی با هدف ارتقاء اخلاق و ارزش های ارتش این رژیم و در عین حال نشان دادن موقعیت حرفه ای قدرت آن نسبت به دشمنانش است .نکته جالب توجه اینکه دفتر سخنگوی ارتش اسرائیل بزرگترین دفتر سخنگوی اسرائیل با بیش از 400 افسرو غیرنظامی و 1200 سرباز و افسر در واحد ذخیره است. این مساله مرکزیت واحدهای سخنگوی ارتش اسرائیل در عملیات دیپلماسی عمومی و نظامی را نشان میدهد.
به عنوان نمونه در درگیری های شدید غزه دفتر سخنگوی ارتش تلاشی جدی را برای نفی روایت های گروههای فلسطینی از جنایات اسرائیل انجام میدهد .یکی از اهداف دیپلماسی نظامی اسرائیل، شهروندان کشورهای عربی است در این راستا تبلیغاتی را بر روی شهروندان کشورهای عربی هدف ،انجام میدهد تا ایمان شهروندان عرب را به رهبران و رسانه هایشان سلب کنند.این مساله سابقه تاریخی نیز دارد در سال 1967، "صدای اسرائیل به زبان عربی" گزارش داد که نیروهای هوایی اسرائیل در اولین روز جنگ بیشتر نیروهای هوایی عرب را نابود کرده و مصاحبه هایی با زندانیان عرب را انجام داده اند که نشان می دهد رادیوهای عرب که پیروزی اعراب را گزارش کردند به شنونده خود دروغ می گویند و شواهدی از برتری نظامی اسرائیل ارائه میداد .دیپلماسی نظامی اسرائیل اخیرا وارد شبکه اجتماعی نیز شده است.
«آویچایی آدریایی» افسر اسرائیلی است که صفحه فیس بوک خود را در زمان بهار عربی در سال 2011راه اندازی نمود 1 میلیون دنبال کننده در فیس بوک دارد ، که بیش از 900هزار نفر آنها شهروندن کشورهای عربی هستند. این در ظاهر نشان از موفقیت اسرائیل در ابتکار دیپلماسی عمومی نظامی ارزان قیمت داشت که مخاطبان را در شرایط سو ظن عمیق میان اسرائیل و اعراب، از سمت متضاد جذب می کند، اما در یک پژوهشی که در جریان جنگ غزه در سالهای 2014 و 2015 نشان داد اکثر پستهایی که بیشترین لایکها را دریافت نموده بودند پستهایی بودند که برخلاف نظر افسر جنگ نرم اسرائیل نظر داده بودند.
مخاطبان در این پستها کودک کشی های اسرائیل را در جواب حمایت های او از اسرائیل گوشزد میکردند .نمونه دیگر شکست دیپلماسی نظامی اسرائیل در حوزه رسانه ها شبکه الجزیره است که باعث تغییرجهت بسیاری از مخاطبان عرب از کانال های غربی و اسرائیلی شده است. نتایج یک پژوهش در سال 2004 در اسرائیل نشان داد که زمانی که الجزیره و اسرائیل نسخه های رسانه ای یک رویداد را پخش می کنند فقط 4 ٪ معتقد است که نسخه های رسانه های اسرائیلی وقایع را یا صداقت روایت می کنند.
زمانی دیپلماسی نظامی موفقیت آمیز است که کشور مبدا دیپلماسی نظامی در شرایط عملی نیز حسن نیت خود را نشان دهد. اگر اقدامات نظامی واقعی آن برخلاف دیپلماسی نظامی باشد پس از یک دوره کوتاه مدت به سرعت اعتبار دیپلماسی نظامی و قدرت نرم کشور افت پیدا میکند که نمونه بارز این مساله اسرائیل بود. براساس گزارش موسسه پورتلند در مورد سی کشور دارای قدرت نرم در جهان، اسرائیل که در سال 2014 رتبه 26 را در قدرت نرم داشت پس از اقدامات نظامی غیر مسئولانه خود در غزه و سوریه رتبه این کشور در حوزه قدرت نرم در سال 2018 به کلی از 30 کشور اول موسسه پورتلند خارج شد.