یک مزیت مهم دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی پس از جنگ جهانی دوم این بوده است که نفت دنیا بر پایه دلار معامله می شده است (استاندارد پترودلار) و اکنون با اقدامات چین برای معرفی استاندارد پترویوان، آمریکا از این ناحیه احساس خطر می کند
الوقت- هنگامی که بحران مالی معروف 2008 میلادی در ایالات متحده رخ داد، بدهی های ملی این کشور 10 تریلیون دلار بود و اکنون پس از حدود 10 سال مقدار این بدهی ها به رقمی نزدیک به 22 تریلیون دلار رسیده است و بر اساس گزارشها انتظار میرود که سالانه 1 ترلیون دلار بر این رقم افزوده شود. این میزان از بدهی فاجعه است و می تواند هر کشوری را به نابودی بکشاند، با این حال آمریکا از مزیت هایی امپریالیستی برخوردار است که برای سالیان طولانی توانسته است با اتکا بر آنها مرگ و اضمحلال خود را به تعویق بیاندازد. این مزیت های امپریالیستی را می توان در این دو ابزار خلاسه کرد: 1) پول ملی این کشور (دلار) ارز مرجع جهانی است 2) قدرت نظامی برتر دنیاست.
از جنگ جهانی دوم به بعد دلار آمریکا ارز مرجع برای مبادلات جهانی شد، مبادلات نفتی با دلار انجام می گرفتند (استاندارد پترودلار)، و کشورهای صادرکننده درآمد خارجی خود را به دلار ذخیره می کردند. بدین طریق، قدرت خریدی که به واسطه دلار نصیب ایالات متحده شد باعث گردید که با وجود بدهی های بسیار زیاد در طول شصت سال گذشته، هیچ گاه اعلام ورشکستگی نکند. حال آن که در این مدت کشورهای زیادی به دلیل بدهی های بسیار کمتر، اعلام ورشکستگی کرده اند و برای دریافت کمک از نهادهای بینالمللی همچون صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، به سیاست های دیکته شده آنها – حتی به قیمت ایجاد نارضایتی های عمومی و آشوب های اجتماعی – تن داده اند.
اما تا زمانی که دلار به عنوان پول بین المللی برای ایالات متحده قدرت خرید ایجاد کرده است، در مواجهه با ورشکستگی، نارضایتی های عمومی، و آشوب های اجتماعی کافی است از دلارهایی که خود منتشر کرده است خود را تامین مالی کند. در واقع دلار یک ابزار بدهی است که برای عموم بدون ارزش ذاتی منتشر شده است. سایر کشورها از این امتیاز بی بهره اند. حتی کشورهای اروپایی عضو یورو نیز نمی توانند بدون جلب رضایت سایر کشورهای عضو یورو برای بازپرداخت بدهی های خود یورو منتشر کنند. در آمریکا تنها توافق احزاب حاکم برای این کار کفایت می کند. به طور خلاصه می توان گفت که بعد از جنگ جهانی دوم، از یک سو کارکرد مبادلاتی دلار به عنوان واحد پول بین المللی، ثروت هنگفتی را برای ایالات متحده فراهم آورده است و از سوی دیگر کارکرد دلار به عنوان ذخیره ارزش، ثروت انباشته شده سایر کشورها را نصیب این کشور کرده است. دلار به عنوان ارز مرجع یک قدرت برتر سیاسی هم برای آمریکا به ارمغان آورده است که بدانوسیله می تواند کشورهای فرمان ناپذیر را مورد تحریم اقتصادی قرار دهد. کارایی ابزار تحریم برای آمریکائی ها دقیقا بر مبنای همین قدرقدرتی دلار است.
اما این همه مسئله نیست. با تضعیف قدرت اقتصادی آمریکا در دهه های اخیر، دلار هم ارزش و موقعیت پیشین خود را از دست داده است، مثلا در حالی که قبلا 85 درسد مبادلات جهانی با دلار انجام می شد، امروز این مقدار به حدود 62 درسد تنزل یافته است. همچنین به گزارش نشنال اینترست از زمانی که بانک فدرال رزرو در سال ۱۹۱۳ تاسیس شد تا به امروز، دلار بیش از ۹۷ درصد از ارزش خودش را از دست داده است.
از سال 2007 به بعد که رکود ایالات متحده به سایر کشورها سرایت کرد و علاوه بر آن آمریکا برای جلوگیری از ورشکستگی بنگاه های بزرگ تولیدی و مالی خود دست به انتشار دلار و بی ارزش کردن آن در حمایت از صادرات خود زد، سایر اقتصادهای نوظهور همچون چین، برزیل، هند، روسیه و حتی کره و ژاپن – که ذخار دلاری عظیمی داشتند – مواضع اعتراض آمیز خود را از سوء استفاده آمریکا از دلار اعلام کردند و حتی صندوق بین المللی پول نیز از وقوع جنگ ارزی در جهان خبر داد.
معضلات دلار در دوران ترامپ و اعلام جنگ تجاری او علیه دنیا وخیم تر هم شده است. در این رابطه می توان به تصمیمات روزافزونی اشاره کرد که کشورهای چین، روسیه، ایران، ونزوئلا و اتحادیه اروپا برای جایگزینی دلار اتخاذ می کنند که به تضعیف سلاح تحریم های آمریکا منجر خواهد شد زیرا کاهش نقش دلار در مبادلات جهانی، قدرت خرید مصرف کننده آمریکایی را کاهش و از سوی دیگر بهای کالای وارداتی را بسیارافزایش می دهد.
یک مزیت مهم دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی پس از جنگ جهانی دوم این بوده است که نفت دنیا بر پایه دلار معامله می شده است (استاندارد پترودلار) و اکنون با اقدامات چین برای معرفی استاندارد پترویوان، آمریکا از این ناحیه احساس خطر می کند. چین با روزانه 8.48 میلیون بشکه بزرگترین واردکننده نفت جهان و روسیه با 7.3 میلیون بشکه پس از عربستان بزرگترین صادرکننده نفت هستند و هر دو کشور کوشیده اند تا در مبادلات تجاری خود دلار را کنار بگذارند. در این باره، حتی خبرهایی منتشره شده که از فشار چین به عربستان حکایت می کند که اگر یوان را نپذیرد، خرید نفت را از سعودی ها متوقف خواهد کرد. باجگیری آمریکا از سعودی ها را می توان در این راستا تفسیر کرد. این آن نقطه ای است که آن بال دیگر سیاست استکباری آمریکا به میدان می آید یعنی ابزار زور عریان و نظامی گری تا بتواند موقعیت پیشین خود را همچنان حفظ کند.
از آنچه گفتیم معلوم شد که افول آمریکا به عنوان واقعیتی اقتصادی روی یک دور تشدیدشونده افتاده است که مدام خود را به اشکال مختلف بروز می دهد. در این رابطه پیتر شیف اقتصاددان و استراتژیست شرکت بین المللی EPCاینگونه اظهار می کند: «همه نشانه ها در حال حاضر بر افزایش ریسک دلار حکایت دارد. بازار سهام در حال سقوط است؛ شرایط دیگر بازارها از جمله وام خانه و بازار خرده فروشی به مانند زمان پیش از بحران مالی ۲۰۰۷ است. بنابراین، آنچه که شما باید انجام دهید این است که از دارایی های دلاری خارج شوید».
اما با این حال نباید غافل شویم که اراده انسان ها از هر واقعیت مادی مهمتر است و در نهایت این درجه مقاومت ملت ها در برابر سیاست های زورگویانه استکبار است که فروپاشی نهایی دلار را محقق می کند.
اسد حیدری