الوقت - زالمای خلیلزاد طی دو ماه گذشته به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهوری آمریکا در امور افغانستان وارد کابل شده و وظیفه مدیریت امور برای انجام مذاکرات صلح میان دولت و طالبان را عهدهدار شده است. در راستای این راهبرد، شاهد تلاش برای تعیین شدن تیمی پنج نفره برای انجام مذاکرات جدی میان طالبان و دولت هستیم و حتی مجددا نمایندگی یا دفتر گروه طالبان در کشور قطر بازگشایی شد. مجموع این تحولات اکنون، این پرسش را طرح مینماید که آیا راهبرد اعلامی از سوی آمریکا با عنوان مذاکره از موضع قدرت با شکست مواجه شده است؟ در پاسخ به این مساله و دیگر مسائل پیرامون آن «الوقت» با پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل افغانستان گفتگو داشته است. ملازهی، بر این باور است که آمریکا تلاش جدی را برای تقسیم قدرت میان طالبان و دولت اشرف غنی در پیش گرفته و در این میان اکنون حذف مخالفان مذاکره در دستور کار قرار دارد.
تقسیم قدرت میان طالبان و کابل راهبرد دولت ترامپ در اقغانستان
پیر محمد ملازهی در ارتباط با شکست رهبرد نظامی آمریکا در افغانستان بر این باور است که در کلیت امر راهبردی که باور آن بر به نتیجه رسیدن جنگ در نتیجه اقدامات نظامی است با شکست مواجه شده و این امری است که آمریکاییها و دیگر اعضای ناتو بیش از دیگران به آن واقف هستند. اکنون وضعیت بهگونهای است که از یک سو، طالبان این توانایی را ندارد که با فتح کابل و شکست دولت، عمارت اسلامی خود را احیا کند و از سوی دیگر، دولت نیز فاقد توانمندی لازم است که با همراهی و همکاری نیروهای ناتو طالبان را به طور قطعی شکست دهد. لذا میتوان از یک بنبست سیاسی در عرصه کشور افغانشتان سخن به میان آورد. در این شرایط است که مذاکره و انجام گفتگوهای صلح میتواند مهمترین راهحل ممکن برای خروج از بن بست باشد.
وی در ادامه افزود: در نتیجه شرایط پیچیده کشور افغانستان، دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا راهبرد جدیدی را اتخاذ و زالمای خلیلزاد را به عنوان نماینده واشنگتن به افغانستان فرستاد. با این وجود، اکنون یکی از مباحث مهم در ارتباط با مذاکرات اولیه آمریکا و طالبان در کشور قطر است که به شکل جدی مورد اعتراض دولت اشرف غنی قرار گرفت. در نتیجه این بحث مطرح شده که روند صلح بینالافغانی شود و تنها منحصر به مذاکرات آمریکا و طالبان نباشد. واقعیت این است که طرح آمریکا بر مبنای شریکسازی طالبان در امور قدرت کشور است که میتوان آن را همانند طرح قدیم ژنرال پترائوس بوده که بر اساس آن احتمال واگذاری 13 ولایت شرقی و جنوبی افغانستان و نیز چند وزارتخانه در دولت کابل به طالبان واگذار شود. این سناریو را میتوان بسیار جدی تلقی کرد؛ زیرا اکنون شاهد آن هستیم که دولت پاکستان نیز نسبت به گذشته واکنش مناسبتری را نشان دادهاند. از این رو امکان موفقیت آن بیش از گذشته است.
روند حذف مخالفان مذاکره در میان رهبران طالبان آغاز شده است
در ادامه گفتههای این کارشناس ارشد مسائل افغانستان در ارتباط با ترور مولانا سمیع الحق پدر معنوی طالبان در شهر راولپندی و امکان در نظر گرفته شدن این رخداد به عنوان محرکی برای آغاز و به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح تاکید کرد: «میان ترور سمیع الحق و مذاکرات صلح، به سختی میتوان ارتباط محکم و جدی پیدا کرد اما واقعیت این است که سمیع الحق مدی و بنیانگذار مدرسه حقانی است و بیشترین گروهها و شخصیتهای رادیکال درسخوانده این مکتب بودهاند. حداقل دو شخصیت سرشناس درسخوانده در مدرسه حقانی، ملا عمر و جلالالدین حقانی هستند. بنابراین، جایگاه مولانا سمیع با گروههای رادکال بسیار قابل توجه است؛ زیرا او اساسا معتقد به جهاد بود و مذاکره برای آنها مفهومی ندارد. اکنون این پرسش مطرح میشود که به دلیل مخالفت او با مذاکره و باور به جهاد، کشته شدناش ارتباطی با روند مذاکرات صلح دارد یا خیر؟ واقعیت امر این است که به دشواری میان این دو متغیر ارتباط برقرار کرد اما این امر نیز قابل نادیه گرفته شدن نیست که روندی آغاز شده که بر اساس آن ترور شخصیتهای سیاسی مخالف با مذاکره در دستور کار قرار گرفته است.»
دغدغه اصلی روسها در افغانستان قدرتگیری داعش در آسیای میانه است
همچنین، ملازهی در ارتباط با طرح روسیه برای برگزاری نشستی با موضوع صلح در افغانستان طی یک ماه آینده و منافع مسکو از حضور در عرصه تحولات سیاسی این کشور بر این باور است که روسها تجربه بسیار تلخی از شکست را در کشور افغانستان دارند. در واقع، در اواخر دهه 1970 و دهه 1980، مسکو به دلیل حمایت غرب از گروههای جهادی شکستی بزرگ را از این محور متحمل شد. اکنون روسها نسبت به افغانستان دغدغه مهمی به نام «داعش» دارند. آنها به خوبی نسبت به این موضوع آگاهی دارند که همانند دهههای گذشته داعش در مقام یک گروه جهادی از پتانسیل بالایی برای توافق پنهانی با واشنگتن برخوردار است. بنابراین، آنچه اکنون برای روسیه اهمیت دارد این است که در صورت توافق میان آمریکا با داعش و تلاش واشنگتن برای استقرار این گروه تروریستی در مرزهای آسیای میانه و نواحی مجاور کشور روسیه انجام بگیرد، تهدید جدی امنیتی پیشروی آنها قرار خواهد گرفت. عاملی لذا روسها براین باور هستند که تقویت و حمایت از طالبان، میتواند عاملی برای کنترل و تضعیف داعش باشد. با تمام این اوصاف، در نشست مسکو این موضوع که کدام جریان از طالبان نیز حاضر خواهد شد، بسیار دارای اهمیت است.