در چنین شرایطی که فضای سیاسی و رسانهای بینالمللی و همچنین افکار عمومی منطقه و جهان اقدام ترامپ را عاملی برای بیثبات سازی منطقه و جهان عنوان میکنند، کاخ سفید تلاش کرد با انفجار یک بمب رسانهای که اعلام شروط بسیار سخت و بیسابقه برای ایران بود، توجه رسانهها و افکار عمومی جهان را از موضوع انتقال سفارت به مسئله دیگری منحرف نماید.
الوقت- سخنان مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در اعلام شروط 12 گانه برای مذاکره با ایران فوراً به خبر نخست در صدر اخبار رسانهها تبدیل شد. اهمیت خبری این سخنان موجب گردید تا واکنشهای زیادی از سوی شخصیتهای سیاسی و رسانهای نسبت به این موضوع صورت گرفته و همچنین تحلیلهای مختلفی از اهداف و برنامه واشنگتن از آنچه طرح مکمل و جایگزین (یا به اصطلاح آمریکاییها پنل B)- پس از اعلام دونالد ترامپ مبنی بر خروج یکطرفه از توافق هستهای قدرتهای جهانی با ایران (برجام) – عنوان میشود، صورت گرفته است.
اظهارات و شروط اعلامی آمریکا به حدی خیال پردازانه و ناممکن میباشد که نه تنها از سوی مقامات ایرانی که حتی از جانب مقامات سیاسی دیگر کشورهای غربی که متحدین آمریکا محسوب میشوند نیز مورد مخالفت و حتی تمسخر قرار گرفت. در همین راستا بوریس جانسون افزود : واشنگتن به دنبال گنجاندن تمام موضوعات مورد مناقشه با ایران در مذاکراتی بسیار حجیم است و به نظر نمی رسد بتواند به توافقی دست یابد. همچنین فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که توافق هستهای هرگز طراحی نشد تا همه مسائلی را که با ایران در ارتباط است حل و فصل کند.
اما ورای این اتخاذ مواضع رسمی، میتوان به برخی اظهار نظرها تمسخرآمیز نسبت به طرح 12 گانه اعلام شده از سوی دولت آمریکا اشاره کرد که از جمله آنها توییت استفان والت استاد مشهوردانشگاه هاروارد میباشد که اعلام کرد: من هنوز در عجبم که پمپئو ازایران نخواست باافتتاح یک باشگاه گلفِ ترامپ درتهران وپرداخت پول برای دیوار مکزیک موافقت کند.
در واقع وجه تمسخرآمیز موضوع آن است که مفاد شروط اعلامی مذاکره با ایران بیشتر به بندهای قراردادهای تحمیلی از سوی دول فاتح بر کشوری کاملاً شکست خورده در جنگ شبیه میماند همانند آنچه دولتهای پیروز در جنگ جهانی اول به دولت آلمان در پیمان نامه ورسای تحمیل کردند. این در حالی است که به وضوح مشخص است که آمریکا نه تنها در پیشبرد برنامههای خود در منطقه غرب آسیا بویژه در عراق و سوریه و لبنان و افغانستان و یمن در رقابت با محور مقاومت موفقیتی نداشته و شکست خورده است بلکه امروزه جایگاه این کشور در نظام بین المللی نسبت به یک دهه پیش، در اثر نوع عملکرد این کشور در عرصه جهانی و ورود قدرتهای نوظهوری همچون چین، روسیه و اتحادیه اروپا تضعیف نیز شده است. از بعدی دیگر همچنین، همزمان با اعلام خروج آمریکا از برجام، ترامپ در سخنرانی خود به این واقعیت اعتراف کرد که رهبران ایران گفتهاند که "در مورد یک توافق جدید مذاکره نمیکنند" و مقامات ایرانی نیز بلافاصله با اقدام رئیس جمهور آمریکا مجدداً بر این موضوع تاکید کردند که مذاکره جدیدی در کار نخواهد بود و ایران به طرفهای دیگر باقی مانده فرصتی مشخص میدهد تا طرح ضمانتهای مورد نیاز این کشور برای تداوم اجرای توافق هستهای را به تهران بدهند.
در این شرایط طبیعتاً اعلام شروط غیراجرایی آنهم برای مذاکرهای که تهران اساساً آن را قبول ندارد، عملی عبث و بیهوده است. اما واقعیت پشت پرده آن است که این عمل ترامپ بجز منظور فشار سیاسی و روانی بر ایران، اهداف دیگری را نیز دنبال می نماید.این اهداف عبارتند از:
تحت شعاع قرار دادن موضوع انتقال سفارت
یکی از وعدههای مهم ترامپ در کارزار رقابتهای انتخاباتی، اجرایی کردن قانون انتقال سفارت آمریکا در سرزمینهای اشغالی از تلاویو به بیتالمقدس بود که توانست حمایت اقلیت کوچک اما بسیار قدرتمند و پرنفوذ صهیونیستهای یهودی در آمریکا را برای رئیس جمهور شدن وی به ارمغان آورد. اگرچه این قانون در سال 1995 تصویب شده بود اما تمام دولتهای ساکن کاخ سفید پس از آن، با استفاده از اختیار تعویق انتقال سفارت، از اجرایی کردن آن پرهیز میکردند. در این شرایط وعدههای ترامپ برای عملیاتی کردن این موضوع توجه محافل صهیونیستی را به این نامزد گمنام و فاقد پیشینه سیاسی که از شانس بسیار ناچیزی در رقابت با افراد شاخص حزب جمهوریخواه برخوردار بود جلب کرد. اکنون ترامپ یک سال پس از رسیدن به منصب ریاست جمهوری وعده خود را در 12 مه عملیاتی کرد تا برای دور بعدی انتخابات نیز حضور خود در کاخ سفید را تضمین کرده باشد. اما این اقدام همانطور که بسیاری از تحلیلگران، سیاستمدارن و شخصیتهای سیاسی آمریکایی هشدار میدادند با مخالفت گسترده جهانی رو به رو شد و آمریکا را منزوی و با شرایط بسیار سختی روبه رو کرده است به صورتی که حتی متحدان غربی ایالات متحده آن را رد کرده و دولتهای عربی تحت استیلا واشنگتن نیز به دلیل نگرانی از تبعات سنگین آن از همراهی علنی با کاخ سفید طفره میروند. همچنین گروههای فلسطینی برخلاف سابق اکنون متحدالقول نقش میانجی آمریکا در مذاکرات به اصطلاح صلح را تمام شده اعلام میکنند و از پذیرش طرح ترامپ سر باز میزنند. در چنین شرایطی که فضای سیاسی و رسانهای بینالمللی و همچنین افکار عمومی منطقه و جهان اقدام ترامپ را عاملی برای بیثبات سازی منطقه و جهان عنوان میکنند، کاخ سفید تلاش کرد با انفجار یک بمب رسانهای که اعلام شروط بسیار سخت و بیسابقه برای ایران بود، توجه رسانهها و افکار عمومی جهان را از موضوع انتقال سفارت به مسئله دیگری منحرف نماید.
موضوع مولر و دخالت خارجی در انتخابات
در حالی که طی چند ماه گذشته موضوع تحقیقات مولر، بازرس ویژه تحقیقات ارتباط ترامپ با روسیه تقریباً میرفت که بایگانی شود اما در پی انتشار گزارشی از دیدار یک کارآفرین و تاجر اسرائیلی به نام جوئل زامیل همراه با یک فرستاده از سوی ولیعهد امارات متحده عربی به نام جورج نادر و همچنین اریک پرینس، بنیانگذار شرکت امنیتی بدنام بلک واتر با پسر ترامپ برای کمک کردن به کمپین انتخاباتی وی، مجدداً پرونده دخالت خارجی در پیروزی ترامپ به کانون توجهات در فضای سیاسی داخلی آمریکا بازگشت. در این شرایط دور از ذهن نیست که ترامپ که معمولاً برای تحت شعاع قرار دادن فشارهای داخلی از جنجالسازی در سیاست خارجی (همچون مسئله تهدیدات علیه کره شمالی) بهره میگیرد، این بار نیز با آگاهی یافتن از روند جدید تحقیقات مولر که به دخالت کشورهای خاورمیانه به سود ترامپ اختصاص دارد، نمایش تبلیغاتی با محوریت ایران راهاندازی کرده باشد تا این مسئله را نیز تحت الشعاع قرار دهد.