الوقت- با توجه به خروج نيروهاي ناتو از افغانستان و احتمال قوت گرفتن القاعده در اين کشور و همچنين وجود شرايط امنيتي شکننده در تاجيکستان، نفوذ جريانهاي افراطي بهویژه القاعده و داعش در اين کشور دور از ذهن نيست. ازجمله مهمترين دلايل چنين برآوردي ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
-
مرز 1400 كيلومتري تاجيكستان با افغانستان از عوامل فزاينده تهديد تاجيكستان با توجه بهاحتمال نفوذ و ورود تروريستها و جريانهاي افراطي به داخل خاك اين كشور محسوب ميشود.
-
تاجيكستان طي چندين سال اخير، در ارائه خدمات اجتماعي به جمعيت 7،5 ميليون نفري خود بیشازپیش ناكام مانده است.
-
ميزان فساد روزبهروز در تاجيکستان در حال افزايش است و اين امر ميتواند موجب افزايش نارضايتي اجتماعي و گرايش آنها بهسوی جريانهاي تجديدنظرطلب اسلامي شود .
-
دولت در عمليات بر ضد گروههاي افراطي در شرق تاجيكستان چندان موفق نبوده است و حركت اسلامي ازبكستان به همراه شاخههاي طالبان، همچنان امنيت دوشنبه را با خطرات جدي مواجه ميکند .
-
تاجيکستان در معرض نفوذ گروههاي افراطي قرار دارد که در افغانستان و پاكستان آموزش ديدهاند و بهاحتمال قوي در آينده وارد خاک اين کشور ميشوند و به بيثباتي دامن ميزنند.
-
ناتواني دولت در پاسخگويي به نيازها و خواستههاي نسل جوان که روزبهروز شدت ميگيرد، موجب تقويت گرايشهاي افراطي ميان آنها شده است.
-
حملونقل مواد مخدر كه از افغانستان به تاجيکستان قاچاق ميشود، بهشدت امنيت اقتصادي و اجتماعي اين کشور را تهديد ميکند.
-
اوضاع اقتصادي در تاجيکستان از وضعيت چندان مناسبي برخوردار نيست و ميتواند به نارضايتيهاي اجتماعي و سياسي عليه دولت دامن بزند.
-
با توجه به حاكميت قوم گرايي داخل تاجيكستان، استبداد و قدرتطلبي در اين کشور حاکم است و لذا نظام سياسي در برابر تعارضات مختلف سياسي و اجتماعي، شکننده است.
درمجموع با توجه به موارد فوق، تاجیکستان ميتواند کشوري جذاب براي القاعده و داعش محسوب شود؛ چراکه شکافهاي قومي، مذهبي و هويتي، بسترها، ظرفیتها، پتانسیلها و جذابیتهای مناسبي براي ورود و رشد تفکرات القاعدهاي و داعشي ايجاد کرده است. بيشک اگر دولت تاجيکستان دست به اتخاذ تدابير مناسب نزند و فضا را براي رشد اسلام ميانهرو و سنتي باز نکند، گرايشهاي راديکالی با شتاب بيشتري در اين کشور رشد خواهند کرد.
در اين راستا به نظر ميرسد با توجه به رشد گرايشهاي اسلامي در تاجيکستان، اگر دولت اين کشور در درازمدت دست از کنترل بيحدوحصر اسلامگرايان برندارد و با سازمانهاي سياسي- اسلامي ميانهرو همکاري نکند، زمينه را براي بروز و ظهور جريانهاي افراطي نظير القاعده و داعش بیشازپیش آماده ميکند. درواقع اگر دولت تاجيکستان نتواند با گنجاندن اسلامگرايان ميانهرو در ساختار قدرت، مواجهه و رويارويي با بخش مهمي از هويت ملي مردم تاجيک را کنار بگذارد، آنگاه به گسترش بنيادگرايي مذهبي و نفوذ جريانهايي نظير القاعده و داعش دامنخواهد زد. اين در حالي است که هماکنون رخنه و نفوذ القاعده و داعش به قلمرو تاجیکستان از برنامههای اطلاعاتی و عملياتي این گروه ها میباشد .
بنابراين اگر اصلاحات لازم در ساختار سياسي تاجيکستان رخ ندهد، زمينه براي نفوذ و حضور القاعده و داعش در اين کشور فراهم خواهد شد. بيشک چنين امري پيامدهاي جدي بر منطقه آسياي مرکزي و پيرامون آن خواهد داشت. زيرا حضور القاعده و داعش در تاجيکستان به معناي هممرز شدن آن با ساير کشورهاي آسياي مرکزي و تسهيل نفوذ در ترکمنستان، ازبکستان، قزاقستان و قرقيزستان خواهد بود. همچنين القاعده و داعش بهواسطه حضور در تاجيکستان از فرصت تأثيرگذاري امنيتي بر مناطق مرکزي روسيه بهويژه ناحيه اورال و جمهوريهاي مسلماننشين آن منطقه نيز برخوردار ميشود .
ضمن آنکه گسترش حوزه جغرافيايي القاعده و داعش ميتواند موجي از ناامني و بيثباتي را براي منطقه به وجود آورد و بر سياست خارجي کشورهايي نظير ايران، چين و ترکيه نيز تأثيرگذار باشد. اين در حالي است که حضور القاعده و داعش در تاجيکستان ميتواند بهانه مناسبي براي آمريکاييها ايجاد کند که از طريق همکاري با کشورهاي منطقه در مبارزه با تروريسم، حضور نظامي خود را در آسياي مرکزي گسترش دهد .
شعیب بهمن