با توجه به سه وضعیت عدم پذیرش شرط کره شمالی از سوی آمریکا، منفعت واشنگتن در تداوم تنش فعلی در شبه جزیره کره و عدم همراهی تمام قد روسیه و چین با واشنگتن در اعمال فشار بر پیونگ یانگ، در این شرایط امکان برقراری مذاکره میان کره شمالی و آمریکا و از سوی دیگر پایان تنش فعلی چندان واقع بینانه به نظر نمیرسد.
در حالی که تنش میان کره شمالی و آمریکا همچنان ادامه دارد و چشم انداز روشنی را از پایان این تنش نیز نمیتوان متصور بود، حال وزیرامورخارجه روسیه از آمادگی دولت کره شمالی برای مذاکره با آمریکا خبر داده است. در این ارتباط «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه گفت است که کره شمالی برای گفتوگوهای مستقیم با آمریکا آمادگی دارد و این پیام را به «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه آمریکا ابلاغ کرده است.
جدی شدن کره شمالی برای مذاکره
سرگی لاوروف وزیرامورخارجه روسیه در عین حال مذاکرات احتمالی کره شمالی را مشروط دانسته و عنوان کرده است که مذاکرات احتمالی به شرط تضمینهای امنیتی امکان پذیر خواهد بود.
اما این تنها وزیرامورخارجه روسیه نیست که از آمادگی کره شمالی برای مذاکره با آمریکا سخن گفته است. نزدیک به 10 روز پیش نیز یکی از نمایندگان مجلس دومای روسیه از آمادگی کره شمالی برای مذاکره با آمریکا سخن گفته بود. در این ارتباط ویتالی پاشین، نماینده دومای روسیه که به پیونگ یانگ سفر کرده بود، ضمن تائید اعلام آمادگی کره شمالی برای مذاکره با طرفهای آمریکایی اعلام کرد انجام این مذاکرات با حضور روسیه به عنوان طرف ثالث و بر اساس اصل برابری مورد پذیرش پیونگ یانگ خواهد بود. در آن زمان هم شرط گفتگوهای احتمالی کره شمالی با آمریکا به رسمیت شناختن توان هستهای پیونگ یانگ از جانب واشنگتن اعلام و تاکید شد تنها در این صورت است که کره شمالی حاضر به مذاکره با آمریکا می باشد.
کره شمالی به شدت نسبت به تهدیدات آمریکا علیه موجودیت خود نگران است و طبیعی است پیش شرط هر گفتگویی را تضمین پیماننامههای امنیتی با واشنگتن و از طرف دیگر حفظ توان هستهای خود عنوان کند. تجارب پیشین مذاکرات رهبران آمریکا با برخی رهبران مانند صدام در عراق یا قذافی در لیبی جملگی تجارب نگران کنندهای برای پیونگ یانگ است و کرهایها مذاکرات خود را تنها به شرط تضمینهای امنیتی و همزمان حفظ توان هستهای خود امکان پذیر میدانند. با توجه به این شرایط تا چه اندازه شکلگیری مذاکره میان آمریکا و کره شمالی را میتوان عملی دانست؟
شرط کره شمالی به مثابه عقب نشینی آمریکا
تنش و فشار فعلی واشنگتن علیه پیونگ یانگ بدلیل برنامه هستهای این کشور و تلاش برای محدودسازی این برنامه است. در واقع از دهه 1990 که برنامه کره شمالی بصورت جدی توسعه یافت، غرب و بویژه ایالات متحده نه تنها هیچگاه این توان هستهای را به رسمیت نشناختند، بلکه همواره با انکار آن مواضع خود را با هدف محدودسازی و جلوگیری از توسعه این برنامه استراتژیک در منطقه شمالی قرار دادند.
اکنون اما با وجود گذشت بیش از دو دهه فشار و حداقل 12 قطعنامه تنبیهی و تحریمی در شورای امنیت که بیشتر نیز از سوی آمریکا طرحریزی شدهاند، توان هستهای کره شمالی نه تنها متوقف نشده که توسعه یافته و در این شرایط پذیرش این وضعیت از جانب کاخ سفید جز به معنای شکست کامل و از دست دادن اعتبار مواضع خود در گذشته نیست.
از سوی دیگر تجارب قبلی پیشنهاد مذاکره از سوی کره شمالی، با مخالفت آمریکا روبرو شده است و از جمله بعد از فروپاشی شوروی، با وجود پیشنهاد کره شمالی به آمریکا در سال 1991 برای دستیابی به توافق امنیتی مشترک و انجام مذاکرات دوجانبه جهت عقد قرارداد عدم تجاوز از سوی آمریکا، اما کاخ سفید در آن زمان با این پیشنهاد موافقت نکرد.
تداوم تنش در شبه جزیره کره در راستای اهداف واشنگتن
همچنین باید گفت که تداوم تنش فعلی در شبه جزیره کره در حال حاضر مطلوب آمریکا می باشد. اگرچه رهبران کاخ سفید مواضع تندی را علیه اقدامات پیونگ یانگ اتخاذ میکنند، اما همین شرایط پرتنش و پرهراس، مطلوب رهبران آمریکایی بویژه دولت ترامپ است که با بزرگنمایی تهدیدات در منطقه، تلاش دارند تا بازار فروش تسلیحات نظامی آمریکا را گرم نگه دارند.
تداوم تنش فعلی در شبه جزیره کره نه تنها امکان فروش تسلیحات نظامی به متحدان آمریکا بویژه کره جنوبی و ژاپن را بیش از پیش فراهم میکند، که حتی حد و مرز رقابت تسلیحاتی و در نتیجه فروش بیشتر را نامحدود خواهد ساخت و این وضعیت مطلوبترین شرایط مورد نظر دولت جمهوری خواه ترامپ است که از هیچ فرصتی برای فروش تسلیحات نظامی آمریکایی نمیگذرد.
در جریان سفر اخیر ترامپ به ژاپن، رئیس جمهور آمریکا بطور مستقیم ژاپنیها را ترغیب به خرید تسلیحات بیشتر بدلیل وجود تهدید کره شمالی کرد و مدعی شد ژاپن خواهد توانست موشک های کره شمالی را خارج از آسمان نیز ساقط کند، زمانی که خرید تسلیحات نظامی بیشتری از آمریکا داشته باشد، ما بهترین تجهیزات نظامی را در اختیار داریم.
همچنین آمارها حکایت از آن دارد که توکیو در طول یک دهه یعنی از سال 2002 تا 2012 میلادی و همزمان با تداوم تنش هستهای کره شمالی با صرف 170 میلیارد دلار، در میان 170 کشور دنیا بزرگترین وارد کننده تسلیحات از آمریکا بوده است. براساس گزارشی که شورای راهبردی روابط خارجی آمریکا منتشر نموده، تنها در سال 2016 ژاپن307 میلیون دلار تسلیحات و تجهیزات نظامی از آمریکا خریداری کرده است که این حجم گسترده و بسیار بزرگ خرید نظامی از آمریکا تنها در سایه بزرگنمایی تهدیدات کره شمالی در منطقه انجام شده است.
واردات سلاح از آمریکا حتی در قسمت جنوبی شبه جزیره کره رقم بسیار بزرگتری و تا 501 میلیون دلار در سال 2016 از سوی سئول عنوان شده که این حجم بزرگ تسلیحات نظامی خریداری شده از آمریکا فقط بواسطه تداوم و تشدید تنش در روابط آمریکا و کره شمالی صورت گرفته است.
با این شرایط در صورت پایان و فروکش کردن بزرگنمایی تهدیدات کره شمالی از سوی آمریکا، آیا این میزان حجم خرید نظامی از سوی کشورهای منطقه ادامه ادامه خواهد داشت؟ مسلم است که خیر.
علاوه بر این تنش در شرق اسیا زمینه پررنگ تر شدن حضور آمریکا در منطقه را فراهم آورده است تا از این طریق واشنگتن بر روند توسعه طلبی چین در دریای جنوبی و قدرت گرفتن این قدرت نوظهور، که به عقیده بسیاری از کارشناسان مهمترین تهدید برای موقعیت متزلزل کنونی آمریکا در رهبری جهان در آینده می باشد، را با چالش مواجه سازد. در این زمینه می توان به استقرار سیستم دفاع موشکی «تاد» در کره جنوبی که قادر است با برد راداری 1000 کیلومتر نقش مهمی در دادن برتری استراتژیک نظامی به آمریکا در برابر چین داشته باشد، اشاره کرد.
رقابت قدرت ها و سرانجام مذاکره و حل بحران کره
اگرچه روسیه و چین در بحران کره ، از برگ بازی کره شمالی در برابر رقیب و خصم خود یعنی ایالات متحده آمریکا بازی می کنند، اما این بدان معنا نیست که تداوم و تشدید بحران در این منطقه، مطلوب این دو کشور می باشد. بازی پکن و مسکو در مقابل آمریکا، وجهی تدافعی در برابر تهاجم واشنگتن به این منطقه دارد. این روسیه و چین نیستند که این بحران را ایجاد کرده اند؛ بلکه شکل گیری این بحران، اساساً معلول سیاستهای توسعه طلبانه و مداخله گرایانه آمریکا می باشد . مقامات واشنگتن برای حضور و نفوذ خود با هدف تسلط بر منطقه و جلوگیری از قدرت فزاینده چین و روسیه در معادلات جهانی، همچنین کسب منافع اقتصادی، نیاز به چنین بحرانی دارند. لذا می بینیم عملاً هیچ تمایلی به مذاکره و حل مسئله ندارند و اقدامات آنها تحریک آمیز و تدام بخش بحران و حتی تشدید کننده آن می باشد. آمریکائیها برای مذاکره ، شرایطی را تعیین می کنند که در موازنه قدرت در عرصه های مختلف و در سطح جهانی، کاملاً بنفع خود آنها و علیه رقبا باشد؛ در این صورت روشن است که کره شمالی و کشورهای چین و روسیه نه به دلیل منافعی که در نظر دارند ، بلکه به دلیل تهدیدزا بودن شرایط و ترتیبات مورد نظر آمریکا، با آن مخالفت خواهند کرد. استفاده از برگ کره شمالی توسط چین و روسیه ، اساساً با هدف بازدارنگی در مقابل مداخلات وزیاده خواهیهای آمریکا در منطقه است. مقامات واشنگتن به منظور تداوم بحران در شبه جزیره کره، بر شرط خلع سلاح کره شمالی تأکید خواهند کرد که طبیعتاً کره شمالی آن را نخواهد بپذیرفت. از طرفی، بدون توافق و همکاری چین و روسیه ،حل بحران کره به شکل مورد نظر، برای آمریکا ممکن نیست. در چنین شرایطی، امکان برقراری مذاکره میان کره شمالی و آمریکا و در نتیجه، پایان بحران، وجود ندارد؛ مگر اینکه ایالات متحده آمریکا در برنامه و شیوه عمل خود تجدید نظر نماید.