مقامات اربیل با پیش کشیدن نام روسیه که به تازگی در اتحاد با محور مقاومت پس از دههها انزوا به مهرهای تأثیرگذار در تحولات منطقه تبدیل شده است اولاً به دنبال اعلام هشدار به واشنگتن هستند که کردها نمیخواهند به صورت یک طرفه پیش برنده منافع آمریکا در عراق و منطقه باشند و ثانیاً از این طریق مسکو را نیز به افزایش نزدیکی و حمایت از کردهای عراق ترغیب نمایند.
الوقت- با شکست طرح بارزانی برای تجزیه عراق و تشکیل دولت مستقل کردی پس از عقب نشینی نیروهای نظامی اقلیم در مقابل نیروهای نظامی و مردمی دولت مرکزی و کنارهگیری اجباری بارزانی از مقام ریاست این اقلیم، وی در اظهاراتی گلایهآمیز اظهار داشت: «نیروهای عراقی از تانکهای آبرامز (ساخت آمریکا) و دیگر تجهیزات این کشور که برای مبارزه با داعش به ارتش عراق داده بود علیه ما استفاده کردند و آمریکا سکوت کرد. ما انتظار این را نداشتیم و ما اکنون جدا به دنبال تجدید نظر در ارتباطمان با آمریکا هستیم». به ادعای بارزانی عدم حمایت آمریکا تاثیر منفی بر افکار عمومی در اقلیم کردستان گذاشته و روسیه می تواند دوست بهتری برای کردها باشد. اکنون با توجه به تأثیرگذار بارزانی در عرصه سیاسی اقلیم کردستان حتی پس از کناره گیری از قدرت، این پرسش مطرح است که اعلام مواضع جدید بارزانی - بویژه در مورد امکان چرخش کردها به سوی روسیه- با چه اهدافی صورت میگیرد؟ اصولاً پاسخ به این سوال مهم منوط به در نظر داشتن روابط پیشین دو طرف و دلایل همکاری و اتحاد کردها و آمریکا تاکنون میباشد.
کردهای عراق و آمریکا؛ شروع اتحاد
در پی اشغال کویت توسط عراق در زمان صدام و شکل گیری جنگ اول خلیج فارس به منظور اخراج نیروهای عراقی از این کشور در سال ۱۹۹۱ همچنین شکل گیری قیام مردم در عراق بنام انتفاضه شعبانیه، ، با حمایت آمریکا شورشی از سوی کردها علیه دولت بعثی عراق صورت گرفت که بهشدت از سوی صدام سرکوب شد تعداد زیادی از مردم کرد شمال عراق آواره و یا کشته شدند. در پی این رویداد ایالات متحده به منظور جلوگیری از پیشروی نظامیان عراقی و حمایت از کردها قطعنامه ۶۸۸ را در شورای امنیت درباره ایجاد منطقه پرواز ممنوع در شمال عراق به تصویب رسانید که سرزمینهای واقع در شمال مدار ۳۶ درجه را شامل میشد و از این طریق مناطق کردنشین دهوک، سلیمانیه و اربیل موفق شدند پس از برگزاری انتخابات پارلمانی ۱۹ مه ۱۹۹۱ میلادی یک دولت خودمختار محلی را تشکیل دهند. این تحول آغازگر مناسبات جدیتری میان کردها و ایالاتمتحده شد. پس از آن نیز با بروز اختلافات شدید و جنگ میان احزاب دموکرات و اتحادیه میهنی-که 4 سال طول کشید- ، در سال ۱۹۹۸ واشنگتن میان دو طرف به میانجی گری پرداخت و با دعوت از مسعود بارزانی و جلال طالبانی به آمریکا در ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۸ زمینه توافق دو طرف برای کنار گذاردن اختلافات اداره مناطق کردنشین عراق به طور مشترک را فراهم کرد که به توافقنامه واشنگتن معروف شد.
اما لشگرکشی امریکا به عراق در سال 2003 برای سرنگون کردن رژیم صدام به بهانه وجود سلاح های کشتارجمعی در عراق تحول مهمی در آغاز فصلی نوین از اتحاد کردها و ایالات متحده بود. کردها با حمایت آمریکا توانستند در قالب ایالتی فدرال با اختیارات گسترده و رسمی، مستقلتر شوند. مشخص است که دستیابی کردها به این امتیازات بدون حمایت آمریکا عملی و امکانپذیر نبود. روابط آمریکا و اقلیم کردستان از سال ۲۰۰۵ که مسعود بارزانی بر کرسی ریاست اقلیم کردستان عراق تکیه زد، نزدیکتر شد و شکل رسمیتری به خود گرفت.
با قدرت گرفتن شیعیان پس از انتخابات سال 2005 و ناکامی واشنگتن در دستیابی به هدف روی کار آوردن دولت نزدیک به آمریکا در عراق، این کشور را به فکر بهرهبرداری از کردها برای تأثیرگذاری بر روند تحولات عراق بویژه برای کاهش نقش و نفوذ ایران در بغداد انداخت. اقلیم کردستان به سبب موقعیت ژئوپلیتیکی، منابع طبیعی و انرژی، وضعیت اقتصادی و امنیتی مطلوبتر نسبت به سایر مناطق عراق، بزرگترین اقلیت سیاسی عراق با گرایشهای سکولار، ابزاری برای نفوذ و تأثیرگذاری بر کردهای ایران، ترکیه و سوریه در صورت لزوم و همچنین نیاز کردها به حمایت غرب برای به سرانجام رساندن استقلال سیاسی خود همسویی بیشتری با اهداف و منافع آمریکا داشت و در نتیجه کردها بهعنوان بهترین وسیله، از یک متحد در حاشیه به یک متحد استراتژیک برای آمریکا بدل شدند. سخنان ژنرال جی.گارنر نخستین حاکم نظامی آمریکا در عراق بهخوبی اهمیت این منطقه را برای آمریکا نمایان میسازد: «اگر تلاش آمریکا در عراق به شکست بیانجامد باید از استقلال کردها دفاع کرد. همانگونه که فیلیپین بهعنوان سکوی آمریکا برای حفظ اقیانوس آرام بود، کردستان در این سده میتواند بهعنوان سکوی آمریکا برای خاورمیانه عربی باشد».
مسئله رفراندوم، عدم حمایت آمریکا و نارضایتی اربیل
پس از اعلام مقامات اربیل و در رأس آنها شخص بارزانی و خانواده وی برای برگزاری رفراندوم استقلال در 25 سپتامبر گذشته و نهایتاً تشکیل دولت مستقل کردی، آنها بر روی حمایت ایالات متحده - با توجه به روابط و اتحاد پیشین میان دو طرف - حساب ویژه باز کرده بودند. اساساً کردهای عراق برای حفظ موازنه با دولت مرکزی و پیشبرد اهداف کلان خود برای در وهله اول تشکیل دولت کردی با تجزیه عراق و سپس تشکیل کردستان بزرگ، نیازمند کسب حمایت حداقلی یک بازیگر قدرتمند بین المللی هستند. از این رو با مخالفت آمریکا با برگزاری همهپرسی استقلال در این مقطع، مقامات اربیل که نسبت به رویکرد واشنگتن در این موضوع دچار اشتباه محاسباتی شده بودند، موضوع بی اعتماد بودن آمریکا و لزوم گرایش به سمت روسیه را پیش کشیدهاند.
اما این سخنان با توجه به مناسبات گسترده کردهای عراق با آمریکا از دو دهه گذشته تاکنون و همچنین دیدگاه مقامات اربیل که آمریکا را همچنان مهمترین بازیگر بین المللی برای حمایت از خود در مقابل دولت مرکزی و دولت های منطقه ای به منظور حفظ دستاوردهای پیشین در این مقطع و تشکیل دولت مستقل کردی در آینده می دانند، صرفاً در جهت اعمال فشار بر واشنگتن صورت میگیرد تا در مذاکرات پیش رو با دولت مرکزی از اربیل که اکنون در موضع ضعف قرار دارد حمایت بیشتری را به عمل آورد. بنابراین مقامات اربیل با پیش کشیدن نام روسیه که به تازگی در اتحاد با محور مقاومت پس از دههها انزوا به مهرهای تأثیرگذار در تحولات منطقه تبدیل شده است اولاً به دنبال اعلام هشدار به واشنگتن هستند که کردها نمیخواهند به صورت یک طرفه پیش برنده منافع آمریکا در عراق و منطقه باشند و ثانیاً از این طریق مسکو را نیز به افزایش نزدیکی و حمایت از کردهای عراق ترغیب نمایند.
حسین آرمند/