الوقت_ روز چهارشنبه 29 آوریل ملک سلمان 79 ساله، تغییرات جدیدی را در کابینه خود رقم زد که در نتیجه آن مقرن بن عبدالعزیز از ولیعهدی برکنار و به جای وي، محمد بن نایف به این مقام منصوب گردید .
ستيفان شوارتز در مقالهاي كه در نشريه ويكلي استاندارد وابسته به گروه نئومحافظه كاران امريكا به چاپ رسيده، نوشت روابط خویشاوندی در آل سعود بسیار پیچیده است. سلمان و نایف بن عبدالعزیز در میان یک گروه هفت نفره مشهور به هفت سدیری بودند که همگی پسران حصه بنت احمد بن محمد السدیری همسر مورد علاقه بن سعود موسس دولت سعودی بودند. حال آنکه ملک عبدالله پادشاه پیشین (14-2005) که به پادشاهي اصلاح طلب نیز مشهور بود فرزند همسر دیگر بن سعود به نام فهده بنت العاصی بود. در بین نزدیکان خاندان آل سعود، عبدالله همواره به عنوان دشمنی سرسخت برای سدیری ها و البته وهابیت شناخته می شد. حال آنکه نایف بن عبدالعزیز به عنوان مظهر وهابیگری و پاک دینی شناخته میشد، البته فرزند وی محمد کمی معتدلتر از وي به نظر می رسد؛ که اين مساله را ميتوان ناشي از نوع رفتارهاي مادر وي و تاثيرات تربيتي متاثر از آن قلمداد كرد. همچنانكه گزارش تکان دهنده آوریل 2015 مجله ونیتی فیر نشان از وجود رویکردهای ضدوهابیتی در مادر وی دارد. ماها بنت محمد بن احمد السدیری همسر مورد علاقه نایف تا پیش از مرگ وی در سال 2012 ، تصويری از چهره خود را در این مجله ارائه داده بود که در آن نه یک نقاب سیاه که یک ماسک دوره رنسانسی را به صورت داشت. بر اساس این گزارش او میلیون ها دلار صورتحساب پرداخت نشده به هتل ها، مزون ها و فروشگاه های لباس در پاریس بدهکار بود .
در چنین شرایطی با انتصاب محمد بن نایف به عنوان ولیعهد، عملا راه برای ورود بازماندگان سدیری و خروج سایرین از جمله مقرن غیر سدیری از خط جانشینی مهیا گردیده است. همچنانکه انتصاب محمد بن سلمان به عنوان جانشین ولیعهد را نیز می توان در راستای قدرت یابی دوباره سدیری ها ارزیابی کرد. مضاف بر آنکه باقی ماندن محمد بن نایق و محمد بن سلمان در سمت های خود یعنی وزارات کشور و وزارت دفاع را نیز می توان در راستای تقویت نفوذ سدیری ها درساختار قدرت تلقی کرد .
براساس این تغییرات نویسنده مقاله این سوال را مطرح می کند که آیا بازگشت سدیری ها از جمله نایف به معنای سركوب وهابيت ميباشد؟
این مساله تا حد زیادی بعید است و به نظر می رسد که بازگشت دوباره سدیری های در راس قدرت عربستان تا حد زیادی به دلیل تنزل موقعيت عربستان در میان قدرتيابي دولت اسلامی (داعش) در عراق و سوریه و قیام حوثیهای تحت حمایت ایران در یمن باشد؛ بر همين اساس سلمان به منظور جلوگيري از گسترش اين وضعيت سعي دارد تا با در پيشگرفتن برخی اصلاحات، افکار عمومی داخلی و منطقهاي را از موضوع افراطگرايي و نقش سعوديها در حمايت از آن رمنحرف نمايد، ضمن اينكه اين مساله ميتواند به متحد كردن مردم در حمايت از حاكمان آل سعود نیز كمك نمايد. در چنین شرایطی انتقال قدرت به نسل جوان شاهزادگان همچون محمد بن نایف و محمد بن سلمان میتواند سیگنالهایی را درباره کاهش قدرت سالخوردگان در ساختار قدرت عربستان ارسال نماید، همچنانکه عرب نیوز آن را گامی در راستای توانمندسازی نسل بعدی آل سعود خوانده است .
اما در میان تغییرات کابیته، انتصاب عادل الجبیر 53 ساله به عنوان وزیر امورخارجه این کشور بسیار حائز اهمیت است. کسی که که بارها به دفاع از کشورش در برابر انتقادها و حملات رسانهای غرب درباره مشارکت عربستان در حادثه 11 سپتامبر پرداخته بود و در سال 2007 نیز به عنوان سفیر عربستان در واشنگتن منصوب شده بود. او جانشین سعود الفیصل 75 ساله ای شده است که از این پس تنها به عنوان مشاور سلمان خدمت خواهد کرد.
علاوه بر این سلمان نیز همچون ملک عبدالله، هیچ پستی را به بندربن سلطان فرزند یکی از هفت سدیری نداد تا نشان دهد که در سیاست های سلمان عملگرایی جای منافع قبیلهای را گرفته است. همچنان که سپردن وزارت خارجه به فردی خارج از خانواده سلطنتی را میتوان موید همین سیاست دانست. با این حال جایگزینی پروسه انتقال قدرت از کانالهای مدنی به جاي مكانيسمهاي وراثت با توجه به آشفتگیهای داخلی چندان ساده نیست، همچنانکه انتظار برای تحقق دگرگونیهای عمیق اجتماعی و وعده هایی که از سوی ال سعود برای انتخابات محلی 2015 داده شده، همچون گسترش حقوق زنان، ایجاد رقابت واقعی و افزایش قدرت قوه قضائیه چندان امیدوار کننده نیست .