الوقت- در برههای که نتانیاهو به عنوان یک جنایتکار جنگی تحت تعقیب، از ترس بازداشت شدن به ندرت سفرهای خارجی طی ماههای گذشته داشته است، شرایط حساس منطقه و بحران غزه و تحولات سرزمینهای اشغالی موجب شده تا به فاصله کوتاهی از آخرین سفر او به آمریکا، وی مجدداً عزم دیدار با ترامپ را بکند؛ مذکراتی که به دلیل نقش کلیدی آمریکا به عنوان حامی اصلی رژیم صهیونیستی و تأثیرگذاری بر معادلات منطقهای، میتواند سرنوشتساز باشد.
اما با وجود انتظارات بالای مقامات صهیونی مبنی بر دستیابی به موفقیتهای استراتژیک یا سیاسی، این سفر بدون نتیجه ملموس به پایان رسید و بسیاری از رسانههای صهونیستی آن را یک شکست کامل توصیف کردند.
بر اساس گزارشهای رسانههای صهیونیستی، سفر بنیامین نتانیاهو به آمریکا و مذاکراتش با دونالد ترامپ در سه موضوع کلیدی "لغو تعرفههای آمریکا بر صادرات اسرائیل"، "ادامه جنگ غزه" و "مذاکرات هستهای ایران" به اهداف مورد نظر خود نرسید به صورتی که مخالفان سیاسی نتانیاهو، از جمله اعضای حزب "میرتس"، این سفر را "سفر تبلیغاتی بیحاصل" خواندند که هزینههای سنگینی برای اسرائیل داشت.
تحلیلها و گزارشهای منابع عبری زبان
عمده رسانههای مهم عبری این دیدار را نوعی «شکست دیپلماتیک » توصیف کردند که نه تنها کمکی به کاهش یا لغو تعرفههای گمرکی آمریکا بر اسرائیل نکرد، بلکه نتانیاهو نتوانست به ادعای این رسانهها حمایت جدیدی برای جنگ علیه غزه یا گزینه نظامی علیه ایران به دست آورد.
رسانههای صهیونیستی مطرح مانند "هاآرتص" و "یدیعوت آحارونوت" این سفر را یک "فرصت از دست رفته" برای نتانیاهو دانستند، چرا که او نتوانست تضمینهای ملموسی از ترامپ بگیرد.
«اسرائیل هیوم» روزنامه نزدیک به محافظه کاران درباره ناکامی هیئت صهیونیستی از مواضع ترامپ برای مذاکره با ایران نوشت: «رهبری سیاسی اسرائیل سعی دارد با گفتن اینکه از احتمال چنین مذاکراتی آگاه بودهاند، از شدت شوک بکاهد، زیرا ترامپ همواره از تمایلش برای مذاکره درباره مسئله هستهای ایران سخن گفته است.»
یک منبع در هیئت اسرائیلی به این روزنامه گفت: «شوک به وضوح در چهرهها نمایان بود» و افزود: «آخرین اطلاعاتی که دیروز به نتانیاهو داده شد، حاکی از آن بود که اسرائیل در محتوای مذاکرات مشارکت داده خواهد شد که این جنبهای بسیار مثبت است.»
«ایتامار آیخنر»، تحلیلگر سیاسی روزنامه راستگرای «یدیعوت آحارونوت»، نیز نوشت که اظهارات ترامپ و نتانیاهو پس از دیدارشان در کاخ سفید نشان داد دعوت عجولانه نتانیاهو به واشنگتن نه بهخاطر تعرفههای گمرکی، بلکه به دلیل «شروع مذاکرات آمریکا با ایران» بوده است.
به نوشته این روزنامه در مورد تعرفههای ۱۷ درصدی آمریکا بر اسرائیل نیز پاسخ ترامپ به نتانیاهو «سخت و حتی تا حدی تحقیرآمیز» بود. نتانیاهو که مستقیماً از مجارستان به واشنگتن رفته بود، عملاً با دست خالی بازگشت.
آیخنر نوشت: *«نخستوزیر اسرائیل هدیه مورد نظرش را دریافت نکرد: ترامپ نه تنها اعلام نکرد که تعرفهها را کاهش یا لغو میکند، بلکه گفت آمریکا سالانه ۴ میلیارد دلار کمک به اسرائیل میدهد که بیشتر از هر کشور دیگری در جهان است».
روزنامه "کالکالیست در گزارشی تحت عنوان: «نتانیاهو نتوانست ترامپ را متقاعد به لغو تعرفههای تجاری کند» نوشت: دیدار با نتانیاهو در کاخ سفید با اشاره به تعرفه های 17 درصدی که بر اسرائیل وضع کرده است، گفت: «ما سالانه میلیاردها دلار به اسرائیل می دهیم».
روزنامه کان نیز در گزارشی تحت عنوان «نتانیاهو با دست خالی از واشنگتن بازگشت» آنچه در ابتدا یک دیدار دوستانه به نظر میرسید، به سرعت به نمایش قدرت از سوی ترامپ تبدیل شد و نتانیاهو را بدون هیچ دستاورد دیپلماتیک، هیچ پیشرفتی در موضوع گروگانها و هیچ پاسخی در مورد مذاکرات ایران و آمریکا که در پشت صحنه در جریان است، باقی گذاشت.
فاکتورهای سنگین نتانیاهو روی دست آمریکا
اگرچه رسانههای صهیونیستی از به نتیجه نرسیدن اهداف نتانیاهو در مذاکرات با ترامپ افشاگری کردهاند اما به طور مشخص از دلایل عدم کرنش جدید واشنگتن در مقابل خواستههای نتانیاهو سخنی نزدهاند؛ تحولی که عامل اصلی آن از یکسو فاکتورهای سنگین مالی و نظامی و سیاسی نتانیاهو رو دست واشنگتن در دو سال گذشته و تعارض آن با نگاه تاجرمآبانه ترامپ به روابط خارجی میباشد و از سوی دیگر آگاهی کاخ سفید از چاهی که نتانیاهو در آن افتاده و برای رهایی از آن میخواهد ترامپ را وسیله نجات قرار دهد اما مخاطرات همسویی با بلندپروازیهای نظامی نتانیاهو- بویژه در ارتباط با ایران- عواقب خوبی برای سیاست منطقهای و منافع آمریکا نخواهد داشت.
نارضایتی پنهان ترامپ از هزینههای اقتصادی که جنگ طلبی جاهطلبانه نتانیاهو در دو سال گذشته بر روی دست آمریکا گذاشته را باید از عدم رضایت او به تعلیق یا کاهش تعرفههای اقتصادی علیه کالاهای وارداتی اسرائیلی دید جایی که ترامپ به صورت کنایهآمیز از کمک 4 میلیارد دلاری آمریکا به اسرائیل سخن گفت تا نشان دهد فاکتورهای سنگین نظامی تل آویو در جنگ با غزه و لبنان و کشیدن پای آمریکا به جنگ با یمن در دریای سرخ – که ارقامی بسیار بیشتر از 4 میلیارد دلار ادعایی بوده است- ترامپ را عاصی کرده است.
نتانیاهو دو سال با اطمینان دادن به واشنگتن که با یورش گسترده نظامی به غزه می تواند طومار حماس را کاملاً برچیند و اسرا را ازاد کند، از اعتبار و حیثت و بودجه اقتصادی و نظامی آمریکا استفاده کرد اما در نهایت برای آزادی اسرا مجبور به پذیرش توافق آتشبس با حماس شد. در جریان مبادله اسرا دروغهای بزرگ سران نظامی و سیاسی تلآویو در مورد نابودی قدرت حماس آشکار شد و مقاومت با قدرتنمایی نشان داد که خوابوخیالهای ترامپ درباره امکان به دست گرفتن کنترل غزه و بهرهبرداری از فرصتهای اقتصادی آن برای جبران هزینههای گسترده آمریکا در جنگ میسر نیست. در این شرایط نتانیاهو بار دیگر با وعده تکراری تلاش برای نابودی حماس راهی واشنگتن شد تا بحرانهای سیاسی داخل کابینه و فشارهای مربوط به رسیدگی پروندههای فساد را از طریق جلب حمایت ترامپ برای ادامه جنگ رفع و رجوع کند؛ موضوعی که ترامپ اینبار با آن موافقت نکرد زیرا هم از پول ریختن در چاه ویل خواستههای نتانیاهو خسته شده، هم نمیخواهد که در جریان سفر هفتههای آینده به عربستان سعودی سایه جنگ غزه بر فضای این سفر سایه بیاندازد و هم نتانیاهو نیز جایگاه مستحکمی در داخل اراضی اشغالی ندارد و نمیخواهد بر روی اسب بازنده شرطبندی کند.
در مورد مذاکره با ایران نیز، مطمئناً نگاه ترامپ به خواستههای رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو نمیتواند خالی از درک چالشهای آن برای پیشرفت روند مذاکرات و همچنین خطرات گرایش نتانیاهو به کشاندن آمریکا به خطای محاسباتی تقابل نظامی با ایران باشد.
اولاً ایران به دلیل تجربه بدعهدی آمریکا در خروج یک طرفه از توافق برجام در دوران نخست ریاست جمهوری ترامپ و عدم لغو تحریمها کاملاً نسبت به حسن نیت و اراده طرف آمریکایی بدبین است و در نتیجه بازیگری مداخلهگرایانه صهیونیستها در جریان مذاکره بر این بدبینی خواهد افزود.
ثانیاً تهران بارها اعلام کرده که مذاکره را صرفاً در موضوع هستهای و رفع تحریمها انجام خواهد داد و همانگونه که تاکنون در موضوع نظارتهای فراپادمانی سازمان بین المللی هستهای شفاف عمل کرده و به تأیید این سازمان و نهادهای اطلاعاتی آمریکا هیچگونه انحرافی در صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران مشاهده نشده، باب گفتگو درباره اعتمادسازی در ازای رفع تحریمها باز است.
اما ایران هرگونه مذاکره درباره توانمندیهای دفاعی مشروع و متعارف در حوزه موشکی و یا سیاستهای اصولی منطقهای در رابطه با متحدان خود را به عنوان خط قرمز اعلام کرده و این در حالی است که مواضع نتانیاهو درباره ضرورت در پیش گرفتن مدل لیبی در مذاکرات عملاً کارشکنی در فرآیند مذاکرات از همان آغاز ماجرا است و بدبینی مشروع ایران به انگیزههای آمریکای ترامپ را بیشتر میکند.
ثالثاً ترامپ اگرچه به طور مداوم لحن تهدیدآمیز خود را حفظ کرده است اما او و استراتژیستهای نظامی و سیاسی مشاور کاخ سفید مطمئناً به خوبی میدانند که باز کردن جعبه رویارویی نظامی با ایران دارای عواقب و پیامدهای نامشخص بسیاری است و به گفته مقامات ایرانی این قضیه فقط به پیچیده شدن برنامه هستهای ایران و گرفتار شدن ترامپ در یک بحران بزرگ منطقه ای و بینالمللی خواهد انجامید و به دلیل بومی شدن صفرتا صد فناوری هستهای در ایران هیچکس قادر به برچیدن آن نخواهد بود. در نتیجه فشارهای نتانیاهو برای کشاندن آمریکا به اشتباه محاسباتی رویارویی نظامی علیه ایران نمیتواند از نگاه ترامپ مخفی مانده باشد.