نوروز، این آئین کهن ایرانی امروز فقط مختص جغرافیای ایران باستان نیست. از هند تا اروپا مردمان بسیاری نوروز را جشن میگیرند.
به گزارش الوقت، هزاران سال پيش، ساکنان سرزمين آريانا (ايران، افغانستان و تاجيکستان) روز اول سال و آغاز بهار را با برگزاری مراسم ويژه و توأم با سرور و شادمانی جشن می گرفتند و سرور وشادمانی در اين روز را به فال نيک گرفته و به برکت فيوضات آن، سالی را که پيش رو داشتند، نيک بخت می پنداشتند.
از روزگاران قديم تاکنون ساکنان اين سرزمين باستانی، قدرشنانی و بزرگداشت از نوروز تاريخی را فراموش نکرده و درهر عصر و زمانی از آن قدردانی وتجليل می کنند.
بعضی از پژوهشگران و سخن پردازان، ريشه تاريخی اين سنت بزرگ را به جمشيد شهريار بزرگ سلسله پيشدادی نسبت داده و نوروز را "نوروز جمشيدی" گفته اند.
در مجله فرهنگ آريانا، در باره نوروز از گفته های فردوسی شاعر بزرگ و توانای زبان پارسی چنين آمده است: "جمشيد بعد از يک سلسله اصلاحات اجتماعی، بر تخت زرين نشست و فاصله بين دماوند تا بابل را در يک روز پيمود و آن روز ( روزهرمزد) از فروردين ماه بود. ( هرمزد روز اول فروردين را می گفتند) چون مردم اين شگفتی از وی بديدند جشن گرفتند وآن روز را "نوروز" خواندند".
همچنين، از زبان ابوريحان بيرونی نقل قول شده که گفته است: "نوروز از رسم های پارسيان است و نخستين روز است از فروردين ماه و از اين جهت آن را "روزنو" ياد کرده اند، زيرا که پيشانی سال نو است و آنچه از پس او است، از اين پنج روز همه جشن هاست."
پيروان آيين زرتشت را عقيده بر آن است که در روز شش ماه فروردين زرتشت توفيق يافت که با خداوند مناجات کند، لذا اين روز را به نام "نوروز" جشن می گرفتند.
جشن نوروز در بسياری از نقاط افغانستان، باشکوهمندی خاصی برگزار می شود، در مزارشريف، در زيارتگاه منسوب به حضرت علی، جشن بزرگی به نام ميله های گل سرخ برگزار می شود و همه ساله، هزاران نفر از زايران آن زيارتگاه و علاقه مندان نوروز از نواحی مختلف کشور، حتی از کشورهای ايران و تاجيکستان و ديگر کشورهای آسيای ميانه به شهر مزارشريف می روند واين جشن ملی و پارينه را با شکوهمندی هرچه بيشتر برگزار می کنند.
در شهر کابل پايتخت نيز، ميله های نوروزی درمحلاتی به نام خواجه صفا، شاه شهيد، دامنه سخی ، کاريز مير، تپه زيبای استالف ، گلغندی چاريکار برگزار می شود.
در هرات نيز، مردم به اين مناسبت، روزهای اول سال و چهارشنبه اول سال و نيز در سيزدهمين روز از نوروز، در تفريحگاههای داخل و خارج شهر گردهم می آيند و جشن نوروز را گرامی می دارند.
از جمله سنتهای جشنهای نوروزی و آغاز سال نو، راه اندازی ميله سمنک (سمنو) درشب اول نوروز همراه با سرور و شادمانی و همچنين تهيه و توزيع آب هفت ميوه (هفت نوع آجيل که در افغانستان به نام ميوه خشک معروف است)، تهيه هفت سين هم در برخی نقاط افغانستان متداول است.
در روايات تاريخی آمده است که يک تن از اميران ازبکهای ماورألنهر بنام اميرعبدالله ديگ بزرگی را که از فلزات هفت جوش در شهر سمرقند ساخته شده بود، در سال ۱۰۵۰ هجری قمری به بلخ انتقال داد، در آن ديگ آب هفت ميوه گرفته می شد و در روز نوروز برای مردم توزيع می شد.
بر افراشتن "ژنده سخی"
يکی از سنتهای مردم افغانستان، به ويژه در شهر شمالی مزار شريف و نيز در کابل پايتخت، بر افراشتن ژنده (علم پوشيده از پارچه های سبزرنگ) است که به ژنده سخی معروف است.
بر اساس يک روايت تاريخی، درسال ۱۲۸۸ هجری که نايب محمدعلم خان در اطراف حرم (منسوب به حضرت علی در مزارشريف) ملحقات و خانه هايی اعمار کرد و چوب راست و محکمی را از جنگلهای ماورألنهر خواست و درساختن علم مبارک از آن کار گرفت که تا امروز مورد استفاده است.
جشن دهقان در روز اول سال
نوروز به مثابه سر آغاز فصل بهار ، با زندگی عينی مردم افغانستان پيوند داشته و بخش بزرگ از مردم اين کشور که کشاروز هستند، از آمدن فصل بهار و نوروز به گرمی استقبال کرده وصفحه جديدی از کار و فعاليت خود را آغاز می کنند، از اين روی کشاورزان با برگزاری مراسم ويژه ای از آمدن نوروز تجليل می کنند.
دولتهای افغانستان در دورانهای مختلف، به طور رسمی در برگزاری جشن نوروز سهم می گرفته اند، اما در سالهای حاکميت طالبان، هر گونه مراسمی که با نوروز و رسوم باستانی آن پيوند داشت، ممنوع و کفرآميز خوانده می شد، طالبان حتی تقويم هجری شمسی را که نخستين روز سال در آن نوروز است، باطل اعلام کرده و سال قمری را رسمی اعلام کرده بودند.
اما با توجه به آنچه در اين گفتار آمد، و با توجه به ژرفا و پهنايی که جشن نوروز به مثابه يک سنت پسنديده و پارينه ملی در تاريخ و فرهنگ افغانستان، دارد محال است که با ابراز عصبيت کسانيکه از مبدأ تاريخی و ارزشمندی فرهنگی آن آگاهی ندارند، نوروز از مردم افغانستان فاصله بگيرد و يا ازحافظه زمان محو شود.
واقعيتهای زندگی انسانی و اجتماعی مردمان اين سرزمين توأم بااستقبال هميشگی شان از فصل بهار به مثابه موسم کشت و کار و غرص نهال ” نوروز “ را همواره گرمی خواهد داشت.
اينک درآخرين بخش اين گفتار نوروزی، ابياتی چند از شاعران شيرين سخن حوزه تمدنی پارسی گوی را به استقبال از فصل بهار و جشن نوروز باستانی زمزمه می کنيم:
منوچهری:
آمدت نوروز وآمد جشن نوروزی فراز
کامگارا کارگيتی تازه از سرگير باز
مولوی
ای نوبهار عاشقان داری خبر از يارما
از تو آبستن چمن وی از تو خندان باغ ما
حافظ:
خوشتر زعيش و صحبت و باغ و بهار چيست ؟
ساقی کجاست گو سبب انتظار چيست؟
بيدل:
آتش رنگی که دارد اين چمن بی دودنيست
آب می گردد به چشم شبنم از بوی بهار
سعدی:
آدمی نيست که عاشق نشود فصل بهار
هرگياهی که به نوروز نجنبد حطب است
خليلی:
آمد بهار جان فزا با بويها با رنگها
با گريه ها با خنده ها با صلحها باجنگها
آئينه می بارد سحاب خورشيد می رقصد در آب
خواند فروغ ماهتاب درگوش گل آهنگها
گويی خمستان است خاک کزو برآيد سينه چاک
اين لاله های تابناک هريک قدح درچنگها
مراسم جشن نوروز در افغانستان از روز اول ماه حمل جشن گرفته میشود. آغاز مراسم جشن نوروز در افغانستان در شهر مزار شریف در شمال افغانستان از شکوه خاصی بر خوردار است و مردم از نقاط مختلف افغانستان از دیر باز تاکنون در آغاز فصل بهار خود را به شهر مزار شریف رسانده و در جوار بارگاه منسوب به مرقد امام علی(علیه السلام) جشنهای نوروز را با بر افراشتن علم در کنار مرقد این امام همام آغاز میکنند.
همزمان با برافراشته شدن علم سخی در مزار شریف، ۲۱ گلوله توپ نیز به رسم احترام شلیک میشود.
زیارتگاه روضه مزار شریف تا ۴۰ شبانهروز پذیرای زائران است و بخصوص در روزهای چهارشنبه و شبهای جمعه، ازدحام جمعیت در داخل و اطراف حرم به بیشترین حد خود میرسد.
باور عامیانه مردم افغانستان بر این است که امام علی(علیه السلام) در روز اول نوروز به خلافت رسیده است و لذا جشنهای نوروز در این کشور با نام امام علی (علیه السلام) پیوند خورده است.
کابل از مناطق مهم دیگری است که زیارت سخی در آن انجام میشود و در آنجا نیز پرچم منسوب به مولا علی (علیه السلام) توسط علما، روحانیون و پهلوانان کابل در اولین روز ماه حمل همزمان با تحویل سال نو برافراشته شده و تا چهل روز که علم بر افراشته است، مردم به زیارت سخی آمده و به نیایش و دعا میپردازند.
در شهر «هرات» در غرب افغانستان نیز، مردم این شهر در روز اول ماه حمل به مساجد و تکایا میروند و آغاز سال نو را گرامی میدارند.
مردمان این شهر که در همسایگی ایران به سر میبرند آغاز سال نو را با دعای تحویل سال در مساجد آغاز میکنند و در هنگام تحویل سال با دعا و نیایش از خداوند میخواهند که سال نو را سال خوبی برای آنها قرار دهد.
زیارت مزار «سلطان میر عبدالله الواحد شهید»، نواده امام حسن مجتبی (علیه السلام) و بنا به برخی منابع، پدر حضرت عبدالعظیم حسنی، در جنوب شهر هرات افغانستان، یکی از مهمترین مناطقی است که در روز اول نوروز علم منسوب به امام علی(علیه السلام) در آنجا بر افراشته میشود و در هنگام دعای تحویل سال مردم ظرفهایی از آب را به زیارتگاه میآورند و بعد از پایان دعا، آن آب تبرک شده و دعا خوانده را به بیماران داده و از خداوند شفای بیمار خود را طلب میکنند.
در گذشته در افغانستان، جشن نوروز با نامهایی چون «جشن نوروز»، «عید جمشیدی» و یا «نوروز سلطانی» نامیده میشد و امروزه نیز با نامهایی چون «جشن نوروز»، «نوروز باستان»، «میله گل سرخ» و «عید نوروز» نامیده میشود.
نوروز در افغانستان نیز همانند دیگر کشورهایی که مبنای تاریخ شان سال خورشیدی است، جشن گرفته می شود. در شهر مزار شریف این جشن به نام میله گل سرخ، از اولین روز سال نو شروع می شود و تا چهل روز اول سال نو که لاله زارهای اطراف مزار منظره ای دل انگیز را می سازند، ادامه دارد.
در ولایت های غربی افغانستان این جشن از آخرین چهارشنبه سال قبل با راه اندازی جشن چهارشنبه سوری شروع می شود. در همه جاهای افغانستان با آمدن نوروز زندگی رنگ دیگری به خود می گیرد. مردم خانه تکانی می کنند و تلاش می نمایند همه سردی زمستان را با همه سنگینی زندگی از خانه خود بیرون کنند.
یکی از شهریان مزار شریف در مورد نوروز می گوید: «سال که نو می شود همه چیز باید نو شود. اخیرا موضوع تجلیل از سال نو و زندگی نو در افغانستان بیشتر شده، مردم از جنگ و خونریزی خسته شده اند و می دانند که دیگر از این پدیده چیزی برای شان حاصل نمی شود. امیدوارم در سال جدید 1391 مقامات کشوری مان هم با فکر نو وارد میدان شده و افغانستان را یک کشور نو با نوع زندگی نو برای مردم بسازند».
مقامات مزار از یکی دو ماه قبل از فرا رسیدن نوروز این شهر را برای وارد شدن هزاران اشتراک کننده در جشن نوروز آماده کردند تا جایی که چهره این شهر کاملا تغییر کرده است.
می شود گفت که بزرگترین و طولانی ترین جشن نوروز در مزار شریف است و همه مردم برای رخصتی های نوروزی شان به بلخ باستان می روند. مردم تقریبا چهل روز را در مزار شریف می مانند. تا زمانی تفریح ادامه دارد که دشت ها و کوه دامن های مزار مملو از لاله های سرخ می شود.
شماری از مردم افغانستان این روز را همانند عید فطر و عید قربان یک عید می دانند. منصور یکی از شهریان هرات در زمینه می گوید: «نوروز روزی است که باید همه غم ها را کنار گذاشت و سردی باقی مانده از زندگی را بیرون کشید. ما نباید در روز نوروز با هم کدورتی داشته باشیم، خداوند این روزها را به ما داده است که ما کینه ها را از خود دور کنیم و برادران اسلام به هم نزدیکتر باشیم.»
قدمت تاریخی نوروز
نوروز در افغانستان قدمت چند هزار ساله دارد و رسوم و آیینهای ویژه نوروزی سالها است که به خاطر تداوم جنگ و خشونت و افراط گرایی در این کشور نسبتا کم رنگ شده است. در متون تاریخی و اشعار تعداد زیادی از شاعران و فرهنگیان افغانستان می توان نشانه های زیادی را از نوروز پیدا کرد. اولین روز سال نو میان افغان ها به جشن دهقان نیز مشهور است .
سبزه و سبزه بدر
مردم در ولایت های غربی افغانستان در آستانه سال نو مقداری گندم را در یک ظرف تر می کنند و منتظر می مانند تا سبز شود. این سبزی را در خانه خود تا روز سیزدهم سال نو نگه می دارند و در روز سیزدهم (سبزده بدر) این سبزی را از خانه خود بیرون می کنند به باور این که نحس از خانه های آنان بیرون شود. البته این رسم بیشتر در ولایت های غربی افغانستان مرسوم است.
سمنک، جشن زنانه
در شب سال نو رسم بر این است که زنان در خانه ها گرد هم آمده و از گندمی که چند روز پیش تر کرده و جوانه زده است سمنک پخته می کنند. این جشن مخصوص زنان است و مردان نمی توانند در آن شرکت کنند. در این جشن زنان دف و دایره می زنند و این شعر را می خوانند:
سمنک در جوش ما کفچه زنیم/ دیگران در خواب ما دفچه زنیم
در این شب زنان حاجت می کنند و پیرترها برای دختران جوان که اکثریت شرکت کنندگان این جشن شبانه هستند دعا می خوانند و آرزو می کنند که بخت شان باز شود.
هفت میوه و هفت سین
آماده کردن سفرههفت سین و هفت میوه از دیگر رسمهای ویژه نوروز در افغانستان است. هفت میوه ترکیبی از هفت نوع میوه خشک است. به طور معمول مغز بادام، چهار مغز، پسته، کشمش، زردآلو، سنجد و قیسی شامل هفت میوه می شود که برخی آن را خشک و برخی ها به صورت معجون آب دار درست می کنند.
خانوادههای افغان در شب نوروز، غذای مفصل و خاصی نسبت به دیگر شبهای سال پخته کرده و گرد هم نشسته می خورند. برخی اقوام هم در این شب گرد هم آمده شب سال نو و لحظه تحویل سال را کنار هم می مانند. مردم در این شب خروس سفید رنگی را ذبح کرده و همراه با سبزی و برنج پخته می کند. آنها بر این باور هستند که رنگ سفید نشانه خوشبختی و سعادت است و سفیدی خروس برایشان سال جدید مملو از خوش شانسی را خواهد آورد.
رنگ سبز علاوه بر مقدس بودن میان مردم افغانستان رنگ نیکی و خوبی است و به همین دلیل در سفره شب سال نو از سبزی استفاده می کنند تا در سال پیش رو انسان های خوبی باشند. ماهی کباب شده نیز از دیگر غذاهایی است که در شب نوروز طرفداران زیادی در بین خانوادههای افغان دارد و در آستانه نوروز در بازارهای افغانستان فراوان پیدا می شود. در کل ماهی پزان، شیرینی فروشان، سبزی فروشان و بازار میوه در آستانه نوروز بیشترین درآمد را دارند.
نوروزی برای نامزد و تازه عروس
جوان هایی که هنوز در دوره نامزدی به سر می برند و در انتظار ازدواج هستند در شب نوروز به خانه پدر زن خود رفته و برای خانواده آنها هدیه می برند. هدایایی چون لباس، جواهر و حنا به همراه غذاهایی مانند ماهی، جلبی و کلوچههای متنوع برای تبریک عید و دادن عیدانه میان جوانان نامزد دار معمول است. خانواده عروس هم در مقابل، لباس مردانه و شرینی برای داماد آماده میکنند.
لباس نو و خانه تکانی
در آستانه نوروز، بازار فروش لباس در شهر کابل بسیار رونق دارد و مردان و زنان به ویژه کودکان برای خریداری لباس به بازارها می روند. مردم افغانستان معتقدند در حالی که طبیعت با آغاز بهار نو میشود و این زیبایی بر جان و روح انسان نیز اثر میگذارد باید چهره و پوشش انسان هم پاکیزه و تمیز شود.
خانه تکانی در آستانه نوروز از سنتهای پسندیده افغانها است. زنان افغان در آستانهنوروز با شستن فرشها و گردگیری خانه های خود تلاش میکنند تا پاکیزگی و نشاط را در آستانه بهار در خانه به وجود آورند. مردان خانواده هم بعضا برای نو ساختن شکل خانه تمام خانه را رنگ می کنند.
دید و بازدید و تفریح
تعطیلی عید نوروز در افغانستان فقط یک روز است اما در همین فرصت اندک نیز دید و بازدیدها در حد مقدور میان مردم این کشور انجام می شود. کشتی گیری، پهلوانی و بزکشی از جمله بازی هایی قدیمی هستند که در این روز میان بزرگترها علاوه بر بازی های جدیدی مثل فوتبال و کریکت در این کشور رواج دارد و مردم زیادی به تماشای این بازی ها می نشینند. انواع سرگرمی ها و تفریح های دیگر در روز نوروز در میان مردم رایج است.
اما فارغ از کشورهایی که نوروز عید ملی شان است در بسیاری از کشورهای دیگر جهان نیز مراسمی برای رسیده فصل بهار دارند.
معمولا کشورهای اروپاییی که حوزه فرهنگی نژاد ژرمن هستند به دلیل همبستگی تاریخی با آریایی ها قبل از مهاجرت بزرگ ،جشنهایی همانند جشنهای ایرانی فصل بهار دارند.
در کشورهای اروپای مرکزی و جنوبی هم یا فرهنگ کشاورزی یا همانندی های عیدهای مسیحی با عث شده است که جشنهایی بهاری را شاهد باشیم. شباهت این رسوم با چهارشنبه سوری ،سیزده به در و مراسم نوروز بسیار جالب توجه است
یکی از این اعیاد عید پاک است.
عید پاک یا عید قیام یکی از روزهای تعطیل در سال مسیحی است که یکشنبهای در ماه مارس یا آوریل است. مسیحیان بر این باورند که در این روز عیسی مسیح پس از اینکه به صلیب کشیده شده بود دوباره زنده شده و برخاست .
عید پاک در پایان هفتهٔ مقدسی است که عیسی وارد اورشلیم میشود و توسط سربازان رومی دستگیر و پس از تحمل مصائب و سختیها بر فراز تپه جلجتا در اورشلیم مصلوب میشود. زمان این عید، برخلاف سایر اعیاد و مراسم، ثابت نیست و هر سال میان ۲۲ مارس تا ۲۵ آوریل تغییر میکند.
بسیاری از آداب و رسومی که در عید پاک رواج دارد، با ریشههای کهن به آیینهای اقوام دامدار و کشتکار میرسد. کل اسطوره مسیح، مرگ و رستاخیز او در آستانه بهار، یادآور جشنهای باروری در آغاز تمدن بشر است.
یکی از رسوم بسیار رایج در عید پاک رنگ کردن تخم مرغ و خوردن آن است، که بی تردید معنای نمادین دارد.
روز عید به ویژه بچهها تخم مرغهای رنگین را، که "خرگوش" در گوشه و کنار باغ پنهان کرده، پیدا میکنند و با لذت میخورند.
رنگ کردن تخم مرغ سنتی دیرین است، و احتمالاً اشاره به هنر رنگرزی عیسی مسیح است که جامهها را به هر رنگی که میخواست در میآورد.
عید پاک در آلمان
گرچه عید پاک مهمترین جشن مسیحیان به شمار میرود، اما به اعتقاد آلمانی ها نمادها و آداب این عید تنها تا اندازهای ریشه در مذهب دارند. تخممرغ، خرگوش و بره ویژهی عید پاک از جمله نمونههایی هستند که در آنها دین مسیحیت با آیین غیرمذهبی پیش از دوران مسیح در هم تنیده است. اینکه عید پاک به یادآورندهی رستاخیز عیسی مسیح است، نکتهای است که هر روز شمار کمتری از آلمانی ها از آن آگاهی دارند.
از دید بیولوژیکی رابطهای میان تخممرغ و خرگوش وجود ندارد، اما خرگوش حیوانی است که نویددهندهی بهار است و همچنین به عنوان نماد کهن زایایی و باروری شناخته میشود.
رسم آتش عید پاک از آدابی است که ژرمنها نیز با آن آشنایی داشتند. زبانههای آتش وسیلهای بوده است برای پایان بخشیدن به سرما و سختیهای زمستان و همچنین راندن شیاطین و ارواح خبیثه. افزون بر این، گفته میشود که نور آتش خوشبختی میآورد. امروزه رسم بر آن است که در روستاهای کوچک یا در جمع خانوادگی کوچک، آتشی به مناسبت عید پاک برافروخته شود.
برخی از رسمها از جمله آوردن "آب عید پاک" کم و بیش از میان رفتهاند. طبق این رسم، دختران جوان در شب پیش از یکشنبه عید پاک از رودخانهای آب میآورند. این آب نماد زندگی است و اگر این دختران در حین رفت و برگشت به رودخانه سکوت کنند، زیبایی و زایایی آنان بیشتر میشود.
یکی از بازیهای مرسوم در روزهای عید پاک، به ویژه در ایالت بایرن و در مناطق کناره رود راین این است که تخم مرغها را به هم بزنند و برنده آن کسی است که تخممرغ او سالم بماند. البته این بازی ریشهای دینی یا مذهبی ندارد.
جشن بهار سوئد
سوئدی ها برای فصول چهارگانه سال رسوم سنتی زیبایی دارند.
در فصل بهار دختر بچهها پنج شنبه قبل از عید پاک، با رنگ آمیزی صورت خود و پوشیدن روسری و دامن های بلند و در هیبت جادوگران عید پاک به منازل مردم مراجعه می نمایند و با دادن کارت عید، شیرینی می گیرند. سمبل عید پاک در سوئد شاخه کوچکی از درخت توس رنگ آمیزی شده همراه با تخم مرغ های پر از شکلات و شیرینی عید پاک است.
پس از عید پاک نیز شب والپورگیس مناسبت دیگری است که ریشه در باورهای سنتی و دیرینه مردم دارد. درشب سی ام ماه آوریل، انبوه مردم به این مناسبت با پوشیدن لباس های سنتی بر روی تپه ها بالا رفته و با روشن نمودن آتش، سرود می خوانند و رسیدن بهار را جشن می گیرند.
فستیوال والپورگیس
فستیوال شب والپورگیس (Walpurgis) هر سال در کشورهای آلمان ، فنلاند ، سوئد ، نروژ و استونی برگزار می شود.این مراسم که در روز 30 آوریل برگزار می شود جز تعطیلات رسمی این کشورها می باشد و طبق باورهای خرافی در این شب ساحره ها در کوه " بروکن " با هم جلسه دارند.در این شب مردم لباسهای خاصی می پوشند و مراسم خاصی به جا می آورند. اشکال این جشن در سوئد در نقاط مختلف کشور و بین شهرهای مختلف متفاوت است اما خواندن آهنگ های سنتی از بهار، در سراسر کشور مشترک می باشد. این آهنگ عمدتا از قرن نوزدهم توسط دانش آموزان در جشن بهار خوانده می شد.
لاس فالاس
همه ساله در روز های آخر زمستان و به مناسبت فرارسیدن بهار از 15 تا 19 مارس در والنسیا(Valencia) با سوزاندن چوب و فشفشه بازی جشن گرفته می شود،که یکی از زیبا ترین و باور نکردنی ترین جشنها می باشد.در این جشن مجسمه هایی ساخته شده از چوب ، مقواهای ضخیم و... با شکلهای جالب از شخصیت های کارتونی،شکلکهای جالب ،شخصیت های سیاسی و... به آتش کشیده می شود و مردم از روی این آتشها می پرند و رقص و شادی می کنند که همانند چهارشنبه سوری است.
در این چند روز جشن از ساعت 8 صبح با رژه رفتن گروه های موسیقی و با صدای شیپور و طبل در کوچه و خیابان ها شروع می شود و در شب های آن نیز از پیر و جوان در بستر رودخانه والنسیا به آتش بازی می پردازند.
تاریخچه این جشن مربوط به قرون وسطی است ،زمانی که کارگاههای صنعتی اضافات کار خود اعم از چوب و کاغذ دور می ریختند ، عده ای این ضایعات را جمع آوری می کردند و در پایان زمستان به مناسبت فرا رسیدن بهار می سوزاندند کم کم نجاران با این ضایعات شکلکهای خاصی درست می کردند و مردم هم به این شکلکها که هر کدام منظور خاصی را می رساند لباس می پوشاندن و حتی آنها را رنگ آمیزی می کردند و به مرور زمان این سنت تبدیل به یک جشن زیبا که امروزه شاهد آن هستیم شد.
بوسو های مجارستان
در مجارستان هم مردم لباس هیولاهای ترسناک را به تن می کنند و با راه پیمایی خیابانی تا می توانند سر و صدا به راه می اندازند.
تاریخچه این جشن سنتی به قرن پانزده میلادی برمی گردد. بر اساس افسانه های تاریخی، مردم شهر برای مقابله با مهاجمان خود را به شکل هیولاهای ترسناک درآوردند و آنها را از خود راندند.
این هیولاهای عجیب و غریب در زبان محلی بوسو خوانده می شوند و به نظر می رسند بر خلاف ظاهر عجیبشان، خیلی مهربان هستند.
در آخرین روز این جشن شش روزه، هیولاها تابوتی را که نماد زمستان است، بر دوش می گذارند و به آتش می سپارند.
آتش بازی از رسوم جالب توجه این جشن است که توجه همه را به خود جلب می کند همچنین انواع و اقسام خوراکی ها که خوردن آنها پاسداشت فراوانی و نعمت است.
در حالی که ايرانيان و ديگر مليت ها خود را کم کم برای انجام آيين ها و مراسم مقدماتی نوروز سال 96 خورشيدی آماده می کنند، از پارلمان اروپا هم خبر می رسد که اين مجلس اروپايی برای پنجمین بار در حال تدارک و برپايی اين جشن بزرگ است.
پنج سال پیش بود که پس از نشست ها و بحث های فراوان، تلاش فراکسيون حزب سبزهای پارلمان اروپا سرانجام به نتيجه رسيد و اين مجلس اروپايی هم پذيرا شد که از سال ۹۱ خورشيدی ، نوروز را در شهر بروکسل به جشن بنشيند.
اگر چه برگزاری جشن نوروز سال ۹۱ خورشيدی در پارلمان اروپا با تلاش همه احزاب سبز در اروپا صورت گرفته، با اين امور اما از لحاظ اجرايی و سازماندهی جشن بزرگ نوروز را اتحاديه انجمن های ايرانی در اروپا بر عهده گرفته است.