الوقت- سفر نواز شريف، نخست وزير پاكستان به تهران در حالي انجام مي شود كه وي سال گذشته نيز به تهران آمده و تلاش كرده بود تا سطح روابط دو كشور در حوزه هاي سياسي و اقتصادي را ارتقا دهد. در اين سفر نيز مسائلي همچون نحوه انتقال گاز ايران به پاكستان و يا تحولات مرزي و منطقه اي مي تواند مورد بررسي قرار گيرد. اما در كنار مسائل دو جانبه اصلي ترين دليل سفر نواز شريف به تهران، ميانجي گري در بحران روابط ايران و عربستان عنوان شده است؛ روابطي كه با برسركار آمدن تيم جديد سياست خارجي در رياض وارد تنش زايي شده است. سفر نواز شريف به رياض پيش از عزيمت به تهران اين امر را تقويت مي كند. اينك مي توان اين سوال را مطرح كرد كه موفقيت ميانجي گري پاكستان به عنوان كشوري كه با هر دو طرف روابط مناسبي دارد، به چه عامل يا عواملي بستگي دارد؟
در اين زمينه بايد گفت كه سفر نواز شريف به تهران مورد حمایت احزاب سیاسی، مذهبی و نیروهای موثر در رسانههاي پاكستان قرار گرفته و جماعت اسلامی، مجلس سنا و ملی پاکستان از اين اقدام استقبال کردهاند. چرا كه موفقيت دولت پاكستان در به ثمر رساندن اين ميانجيگري مي تواند به بهبود چهره كشور در سطح منطقه كمك كند. به هر حال پاكستان به عنوان يكي از بازيگران حامي تفكرات وهابي شناخته شده و حمايت سرويس هاي اطلاعاتي اين كشور از طالبان همچنان مورد انتقاد است. از طرفي برپايي مدارس متعدد تكفيري در پاكستان كه از طرف سعودي ها حمايت مي شود به اين امر دامن زده است. بنابراين موفقيت نواز شريف در حل بحران روابط ايران و عربستان مي تواند كمك شاياني به بهبود چهره پاكستان بكند. در اين ميان همراهي ژنرال راحیل شریف به عنوان فرمانده ارتش در این سفر نشاندهنده یک ارزیابی واقعبینانهتر در اسلام آباد نسبت به تنش موجود بین ایران و عربستان است. چرا كه پيشتر عربستان كوشيده بود تا از پاكستان براي حمله به يمن استفاده كند كه اين امر با واگذاري تصميم به پارلمان و نهايتا راي منفي پارلمان به اين موضوع، منتفي شده بود.
با توجه به اين شرايط، اولين عامل براي موفقيت در ميانجيگري آن است كه نواز شريف (كه قبل از نخست وزير ساكن عربستان بوده و بسياري از روابط و علقه شخصي اش با مقامات سعودي سخن مي گويند) فارغ از منافع شخصي و بهره گيري از اختلاف ايران و عربستان براي گرفتن وعده هاي مناسب از دو طرف، گام هاي خود را بر حسن نيت و حل بحران استوار سازد. در اين صورت مي توان به موفقيت او اميدوار بود.
عامل دوم و مهمتر براي موفقيت نواز شريف (و يا هر ميانجي ديگري) در حل بحران در روابط تهران- رياض تغيير نگاه عربستان به تحولات منطقه و گام نهادن در مسير تنش زدايي و پرهيز از اتخاذ مواضع جنجالي است. بواقع طي ماه هاي اخير سعودي ها با عينك بدبيني به رفتار ايران نگريسته و شكست در تحولات منطقه را به ايران نسبت داده و حاضر به پذيرش روندهاي جديد منطقه نيستند. در صورت تداوم اين نگاه نمي توان اميدوار بود كه بحران در روابط دو كشور كاهش يابد. ميانجي ها بايد بتوانند مقامات سعودي را قانع كنند كه دوران حرف هاي ناپخته در سياست خارجي و اتخاذ مواضع تهاجمي براي فرار از مشكلات داخلي به سر رسيده و براي رسيدن به اهداف بايد به فكر تعامل بود.
جواد مددی