الوقت- در تجربه چند ساله حمله تروریست ها به عراق و سوریه به این نتیجه می رسیم که که عمده طراحان و عناصر تاثیر گذار تروریست ها در منطقه از کشورهای پیشرفته می باشند که در این بین سهم کشورهای اروپایی بسیار چشم گیر بوده است. بیشتر عناصر تکفیری کشورهای افریقایی و آسیایی زیر نظر تکفیری های اروپایی فعالیت می کنند. عناصری که از اطلاعات بیشتری از صحنه نبرد و فعالیت های تبلیغی آگاه هستند. چرا باید سهم زیادی از تروریست های تکفیری از قاره اروپا باشد؟
همانطور که مقام معظم رهبری در نامه دوم خود به جوانان غربی منتشر کردند به درستی علت ها و معلول های رشد افراط گرایی را برشمرده اند:
1- نگاه متفاوت به تروریسم در غرب و دنیای اسلام ؛ خود یکی از دلایل رشد این پدیده شوم است.
2- تضاد سیاستهای غربی در مواجه و تعریف این پدیده و برخورد های دوجانبه با آن، علت دیگر رشد تروریسم است.
3- شناخت ناقص و اشتباه ریشه های خشونت واقعی در غرب.
4- پیوند ناهمگون و تحمیلی فرهنگها در غرب که نتیجه آن جز رشد تروریسم نیست.
5- واکنش عجولانه در مبارزه با تروریسم و برخورد نامناسب با مسلمانان .
6- تغذیه فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و خشونتزا در غرب و کاشته شدن عقدههایی بهخاطر نفرت عمیق حاصل از نابرابریها و تبعیض در غرب و گشوده شدن بیمارگونه آن.
و دیگر مسائل این دست همه باعث جذب جوانان مسلمان و سرخورده غربی به پدیده افراطگرایی خشونت آمیز می شود.
نگاه میدانی به وضعیت تروریسم در اروپا از نگاه یکی از فعالان غربی:
تدابیر شدید امنیتی در فرانسه، بلژیک و دیگر شمرهای اروپایی و همچنین گسیل خودروهای زرهی و نظامیان به خیابان، آنهم در قلب اروپا، چهره ای جدید از قلب اروپا است که حداقل جوان ترها و حتی میان سالها تا همین چند روز پیش با آن آشنا نبودند. جو سنگین امنیتی در پی حملات تروریستی سیزدهم نوامبر در پاریس، موجب آماده باش کامل ارتش در کشورهای تاثیر گذار اروپا شده است.
یوسف کوبو، یکی از فعالان مدنی بروکسل بیشتر در این باره توضیح می دهد: «تا به حال شهرم را اینچنین ندیده بودم. تصور حضور سربازان در خیابانی که زندگی می کنید، به ذهنمان هم خطور نمی کرد. وقتی درباره «شهر تحت محاصره» صحبت می کنیم بیشتر شهرهای خاورمیانه جلوی چشممان می آیند. تصورش را هم نمی کنیم که ممکن است اینجا، در حیاط خلوت خودمان باشند. عجیب است. نمی دانم چه کسی را می توانیم مسئول بدانیم اما اینکه عده ای محدود یکدفعه بتوانند یک قاره را اینچنین اسیر کنند، در نوع خود چالش بزرگی است.»اما مسئول وضعیت پیش آمده در اروپا کیست؟
در مولنبک بلژیک چه خبر است؟
بلژیک یازده میلیونی به عنوان کشوری کوچک و از قرار معلوم، مناسب برای رشد افراط گرایی اسلامی محسوب می شود. برادران عبدالسلام، از مجریان حملات تروریستی پاریس، هر دو محصول «مولنبک» بودند، محله ای که تا مرکز بروکسل تنها یک ایستگاه مترو فاصله دارد. عبدالحمید اباعود، سازمان دهنده حملات پاریس هم بزرگ شده «مولنبک» بود. مجریان حملات دیگری نظیر چاقوکشی در قطار سریع السیر آمستردام- پاریس، حمله به موزه یهودیان بروکسل یا بمب گذاری های مادرید در سال ٢٠٠٤ هم در بلژیک بزرگ شده بودند. واقعیت این است که بلژیک به یکی از مقرهای اصلی تروریست های افراطی در اروپا تبدیل شده است. مشکلی که بزعم یوسف کوبو ریشه در سیاستهای گذشته این کشور دارد.
یوسف کوبو می گوید: «شهرت مولنبک نه تنها بواسطه فقر، بیکاری، تبعیض و خشونت پلیس؛ که به دلیل بی کفایتی مسئولانش هم بوده است. بسیاری از ساکنان محلی از این وضعیت شاکی بوده اند و طی دهه های گذشته به کرات سعی کرده اند تا مسائلی نظیر فقر، بیکاری و همینطور افراط گرایی در دستور کار مسئولان قرار بگیرد ولی گوش سیاسیون به این حرفها بدهکار نبوده. در این سالها به این مسئله اهمیتی داده نشده و امروز در حال پرداخت هزینه غفلت گذشته هستیم.»
امروز نرخ بیکاری در بین جمعیت نود هزار نفری مولنبک به مرز سی درصد رسیده و این درحالیست که نگرانی عمده نه بیکاری، که رشد تصاعدی افراط گرایی و نابردباری مذهبی در بین ساکنان آن است. چگونه است که مولنبک به این نقطه رسیده؟ چرا پانصد نفری که برای پیوستن به داعش از بلژیک عازم سوریه شده اند، یا اهل مولنبک بوده اند یا چند صباحی را در این محله گذرانده اند؟
او می گوید: «از مولنبک بازدید کرده ام. به چندین مسجد آنجا سرزده ام. چندین بار شخصا جوانان مولنبک و شهرهای دیگر را به جانبداری از اسلام معتدل تشویق کرده ام. به جز محدود استثنائاتی، اکثرا حاضر نیستند از طریق موسسات و نهادهای مذهبی رسمی، اطلاعات مورد نیازشان را کسب کنند و این مسئله مهمی است که همه باید به آن توجه داشته باشند. آنها اطلاعات مورد نیازشان را از طریق اینترنت بدست می آورند. به توصیه ها و نصایح من و همکاران دیگرم گوش نمی دهند برای اینکه روح آنها سمی شده و برایشان ما مسلمان واقعی نیستیم. به چشم آنها، من و همه همکارانم در بلژیک اصلا مسلمان نیستیم.»
میکاییل یونس دلفورتی در پاسخ به این سئوال که آیا از اینکه به سوریه رفته است، پشیمان است یا نه، می گوید: «نخیر، اول اینکه من هیچ اشتباهی مرتکب نشدم. فقط شاید برای برگشتنم بتوانم خودم را سرزنش کنم برای اینکه آنجا زندگی داشتم ولی اینجا نهایت کاری که می توانم بکنم مصاحبه و نوشتن کتاب است؛ اینکه تلاش کنم تا همه چیز را روشن کنم. سعی می کنم خوشحال باشم ولی کار آسانی نیست برای اینکه موانع بسیاری وجود دارد که اینجا زندگی مرا محدود کرده است.»
تیری لیمپنز معلمی است که به دین اسلام گرویده است. او که قبلا مدیر مدرسه مسلمانان مولنبک بوده معتقد است چهل درصد جمعیت این شهرک زیر هیجده سال سن دارند. او می گوید: «از بیست سال پیش حسم به من می گوید که جوان های محله های آسیب پذیر از اتفاقاتی که در دنیا می افتد، صدمه می بینند. وقتی از دریچه درس و مدرسه به آنها نگاه می کنیم واقعیت این است که مثلا وقتی اسرائیل به فلسطین حمله می کند خُب این روی این جوانان تاثیر می گذارد. احساسشان را جریحه دار می کند. خود این به خودی خود یک مسئله است. از طرف دیگر این جوانان می بینند که کارهای افراط گرایان دامن آنها را هم گرفته، بدنامی برایشان آورده و تا اتفاقی می افتد، انگشت اتهام به سوی آنهاست. اینگونه است که در مدرسه هم حالت برآشفته دارند. اینها نسلی هستند وابسته به اینترنت، در اتاق هایشان نشسته اند ولی با دنیا ارتباط دارند. در مولنبک به سمت افراط گرایی می روند در حالیکه فقط حضور فیزیکی دارند؛ ذهنشان از پیش در سوریه است. ویدیوهای تبلیغاتی را می بینند و خودشان را در میدان نبرد سوریه تصور می کنند… کلیپ هایی زیبا که فقط روی خوب سکه را برجسته می کنند.»
نتیجه گیری
محصول مطالب ذکر شده این نتیجه را می رساند که سیاست های غرب در برخورد با مهاجران و همچنین عملکرد غرب در کشورهای مبدا مهاجرت و استفاده های ابزاری از واژه حقوق بشر، برخورد سلیقه ای منفعت طلبانه از سرکوب و حمایت از تروریست ها و همچنین برخورد غیر عقلانی و هیجانی با این پدیده شوم و دیگر اشتباهاتی که منشاء آن جهان بینی غیر الهی و سود جویانه است همه و همه باعث رشد تروریسم شده است که نتیجه نهایی آن فقط افزایش آماری جنایت و ظلم بوده است. در این بین تنها راه تغییر این وضعیت در میان مدت و بلند مدت، فقط تشدید افزایش فعالیت های اندیشکده ها و اتاق های فکر ی می باشد که از منابع معتبر و قوی تغذیه می شوند و همچنین باید بتوانند از ابزارهایی چون شبکه های مجازی و وب سایت ها استفاده حداکثری کنند تا سرچشمه این پدیده تکفیری که همانا اطلاعات و تفاسیر نادرست است را در اعماق بخشکانند.