الوقت- در دو نوشتار پیشین، تلاش شد تا طی دو بخش به احتیاج دولت اوباما به توافق هسته ای با ایران پرداخته شود.در بخش اول به بررسی شواهد نمایانگر اشتیاق دولت اوباما به توافق هسته ای با ایران اشاره شد و در بخش دوم، به ذکر سه دلیل از دلایل احتیاج دولت اوباما به توافق هسته ای با ایران پرداخته شد.در نوشتار اخیرکه قسمت سوم این چهارگانه می باشد به ذکر دیگر دلایل احتیاج دولت اوباما به این توافق پرداخته خواهد شد.
4- انتخابات ریاست جمهوری سال 2016
انتهای سال 2016، آزمونی بزرگ برای اوباما است.آزمونی که در طی آن، جانشین اوباما در جایگاه ریاست جمهوری ایالات متحده انتخاب خواهد شد و کاندیدای آن حزبی پیروز این نبرد نفس گیر خواهد شد که دستاوردهای قابل دفاع بیشتری را به منظر مردم آمریکا ارائه نماید.پس از شکست دموکراتها در انتخابات کنگره در سال 2014، اوباما به عنوان رئیس حزب دموکرات، به این موضوع اذعان نمود که برخی عملکردها موجبات این شکست را فراهم نموده و این امکان نیز وجود دارد که شکستی سنگین تر در سال 2016 در انتظار این حزب باشد. به همین منظور و با توجه به انتقادات فراوان به سیاست های داخلی و خارجی دولت اوباما، او و دولتش تلاش می کنند تا برگ برنده ای برای انتخابات ریاست جمهوری دست و پا کنند و در سایه آن، به مصاف رقیب آماده خود بروند. از اصلی ترین موضوعاتی که می تواند به عنوان برگ برنده در دست دموکراتها قرار گیرد حل مناقشه هسته ای با ایران می باشد.با توجه به اینکه در اکثر نظرسنجی های صورت گرفته در طی دو سال اخیر، بیشتر مردم آمریکا بر ترجیح حل موضوع پرونده هسته ای ایران از طریق دیپلماسی تاکید نموده اند حل این موضوع، دستاورد بسیار مهمی برای حزب دموکرات خواهد بود.پس از دو جنگ مصیبت بار بر علیه عراق و افغانستان و لشکرکشی به این کشورها، حل موضوعی بین المللی به نام پرونده هسته ای ایران که نزدیک به سیزده سال از گشوده شدنش می گذرد و از دولت جرج بوش پسر به دولت اوباما به ارث رسیده است آن هم بدون جنگ و خونریزی، می تواند مردم امریکا را به این اقناع برساند که اوباما با کمترین هزینه، بیشترین دستاورد را آن هم بدون لشکرکشی بدست آورده است و لذا هم به ترمیم وجهه صلح طلبانه آمریکا در نزد جهانیان پرداخته است و هم در جایگاه ابرقدرتی خود، مناقشه ای بزرگ را فیصله داده است.به همین دلیل است که جمهوری خواهان از سخت ترین مخالفان مذاکره و توافق با ایران هستند و انجام توافق را هدف دولت اوباما برای استفاده در انتخابات سال آینده می دانند. «جب بوش» که از اصلی ترین کاندیداهای جمهوریخواهان برای ریاستجمهوری سال2016 است در یادداشتی تحلیلی نوشته است که رییسجمهور آمریکا برای رسیدن به توافق با ایران حاضر است دست به هر کاری بزند. در یادداشت بوش که در وبسایت نشریه "تاول هال" منتشر شده است، آمده است: "اگرچه هنوز توافقی در کار نيست، ولی من هم مانند بسياری براين باورم که حصول توافق ممکن است. با امتيازهای پی در پی و موضع ضعيف دولت آمريکا، چرا رهبر جمهوری اسلامی از فشار بر آقای اوباما چشم بپوشد؟"
5- فرصتی برای تنش زدایی با ایران
یکی از فرصت های مهم برای حرکت در مسیر تنش زدایی پس از سی و شش سال تخاصم میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، فرصت توافق هسته ای می باشد.تا دو سال قبل، از سوی مقامات بلند پایه جمهوری اسلامی اجازه دیدار و مذاکره با طرف آمریکایی در سطوح سیاسی بالا به مقامات رسمی کشور داده نمی شد اما در موضوع مذاکرات هسته ای، اجازه برای این موضوع خاص از سوی نظام جمهوری اسلامی صادر شد و مذاکرات به سطح وزیر خارجه و معاون رئیس جمهور ارتقا یافت.دولت اوباما دریافته است که موضوع مذاکرات، فرصتی است که به وسیله آن می توان دیگر مشکلات با ایران را نیز در ادامه حل نمود. هرچند بدبینی و سابقه عملکردی طرفین در طول سالیان گذشته، مورد رضایت دیگری نمی باشد و تعریف مشترکی در استراتژی بلند مدت هر دو طرف مبنی بر دشمن بودن طرف مقابل وجود دارد اما ارتقای سطح مذاکرات به سطح وزیر، این کورسو را نمایان می کند که شاید بتوان در دیگر موضوعات نیز به مذاکره پرداخت و به تعریف منافع مشترک اقدام نمود. آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی خود در بیستم فروردین 1394 با تأکید بر اینکه مذاکره با آمریکاییها فقط در مورد موضوع هستهای است و نه هیچ موضوع دیگری خاطرنشان می سازد: "البته مذاکرات درخصوص موضوع هستهای یک تجربه است. اگر طرف مقابل از کجتابیهای خود دست بردارد، این تجربه را میتوان در مسائل دیگر ادامه داد اما اگر طرف مقابل به کجتابیهای خود ادامه دهد، تجربهی قبلی ما در بیاعتمادی به آمریکا تقویت خواهد شد." تجربه جدیدی که رهبر عالی نظام ایران از آن یاد می نماید فرصت تازه ای است که این بار به دولت اوباما داده شده است آن هم با ارتقای سطح مذاکرات و گشودن پنجره تازه ای رو به سوی حل مناقشات که توپ را در زمین طرف آمریکایی قرار می دهد تا با عملکرد خود، تصمیم های جدید یا تکرار تصمیم های گذشته را در ایران موجب شود. «مایکل دوران»عضو ارشد «اندیشکده آمریکایی هادسن» می نویسد:"تنشزدایی از دیدگاه ریاست جمهوری آمریکا بهتر از هرگونه توافقی، رفتار ایران را بهطور مؤثری محدود خواهد کرد. بعلاوه تنشزدایی زمینه را برای انجام همکاری بیشتر با ایران در خصوص مسائل منطقهای ایجاد خواهد کرد . تنشزدایی به ایالات متحده امکان میدهد که از خاورمیانه خارج شود و بر روی اولویتهای [سیاست] داخلی خود تمرکز کند. در نهایت تنشزدایی رویکرد همکاری اوباما را – که او به عنوان یک راهحل جایگزین بهتر برای مفاهیم مبتنی بر [قوای] نظامی رهبری آمریکا که توسط مخالفان جمهوریخواه مورد حمایت قرار میگیرد، تلقی میکند – تقویت خواهد کرد. بهطور خلاصه تنشزدایی میراث اوباما را تضمین خواهد کرد." ضمن آنکه اوباما به این نتیجه نیز رسیده است که تنش زدایی و برقراری روابط با کشور دارای منافع متضاد، بیشتر از قطع رابطه و تخاصم می تواند دولت آمریکا را در مسیر دستیابی به اهدافش کمک کند چراکه حضور در یک کشور و نظارت و رصد امور به صورت مستقیم، امکان اقدام صحیح تر در زمان بزنگاه را فراهم خواهد نمود.
6- کارایی تحریم و عدم کارایی اقدام نظامی
یکی از مباحث پرتکرار در سخنرانی باراک اوباما و دولتمردانش، تاکید بر کارایی تحریم های اعمال شده بر علیه دولت ایران می باشد که طرف ایرانی را مجبور نمود تا میز مذاکره را بپذیرد. اوباما در بیانیه ای که پس از اعلام تفاهم لوزان صادر شد بیان داشت: "... ما جهان را برای اعمال سختترین تحریمها علیه این کشور، بسیج کردیم، تحریمهایی که تاثیر عمیقی بر اقتصاد ایران داشته است .تحریمها بهتنهایی نمیتوانست برنامه هستهای ایران متوقف کند اما ایران را مجبور کرد که به میز مذاکره بازگردد..." همچنین «سوزان رایس» مشاور امنیت ملی آمریکا در اواخر آوریل 2015 در کنفرانس سالیانه بانک واردات و صادرات آمریکا در واشنگتن مدعی شد: "... بدون وضع تحریمهای قوی و دقیق که ایران را مجبور به حضور بر سر میز مذاکره کرد حتی نمیتوانستیم احتمال این توافق[توافق ژنو] را داشته باشیم..." لذا دولت اوباما احتیاج دارد تا با حصول توافق هسته ای،آن را نتیجه تحریم های اعمالی خود که از آنها با عنوان تحریم های فلج کننده نام می برد بداند و آن را حربه ای مهم و تدبیری کارا برای پیگیری اهداف سیاست خارجی آمریکا برشمرد.البته اوباما می داند که اقدام نظامی برای مقابله با ایران در محاسبه هزینه-فایده، دارای هزینه بیشتر به علاوه عدم تضمین حصول نتیجه دلخواه پس از اقدام نظامی می باشد و لذا گزینه نظامی فقط برای روی میز کارایی دارد. بروز تبعات سوء فراوان پس از لشکرکشی به افغانستان و عراق و عدم امکان قیاس میان این دو کشور با ایران(در امکانات، تجهیزات، فرماندهی و جغرافیای مردمی) و سابقه جنگ هشت ساله نظامی و پیشرفت های نظامی جمهوری اسلامی ایران و همچنین برگشت پذیری و بازسازی سریع تجهیزات و امکنه هسته ای پس از تخریب، همه و همه باعث شده است که گزینه نظامی برای دولت ایالات متحده، بسیار پرهزینه و دارای چشم انداز غیر شفاف، متصور گردد.به همین منظور، دولت اوباما در تلاش است با حصول توافق هسته ای، به جهانیان اثبات کند که راهکار تحریم، معضلی بین المللی را در مسیر حل قرار داد و موجب شد همان هدفی که با اقدام نظامی باید بدست می آمد بسیار کم هزینه تر و با سرعت بیشتری حاصل شود.
7- ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته ای
یکی از موضوعات مهم در مذاکرات هسته ای میان ایران و گروه 5+1، مبحث تلاش برای تضمین عدم انحراف جمهوری اسلامی ایران از مسیر فعالیت های صلح آمیز هسته ای می باشد.شاید بتوان عامل اصلی در شروع این بحران سیزده ساله را نیز همین موضوع دانست که با مطرح شدن برخی اتهامات در مورد ابعاد نظامی برنامه هسته ای ایران آغاز گردید. ماهیت بحث در مورد پذیرش پروتکل الحاقی توسط ایران و بازطراحی رآکتور اراک و نظارت های گسترده تر بر مراکز هسته ای، ناشی از همین بهانه می باشد. رئیس جمهور آمریکا بارها در سخنرانی های خود، مذاکرات را عاملی در مسیر ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته ای نامیده است. اگر به بیانیه اوباما که پس از تفاهم لوزان صادر شد توجه کنیم به جملات مختلفی در مورد تلاش برای عدم دستیابی ایران به سلاح اتمی بر می خوریم.جملاتی از قبیل: "... امروز، پس از ماهها دیپلماسی سخت و اصولی، به چارچوب توافق دست یافتیم. و این یک توافق خوب است، توافقی که اهداف اصلی ما را تامین می کند. این چارچوب همه مسیرهایی را که ایران بتواند به سلاح اتمی دست پیدا کند، قطع خواهد کرد."... "نخست، ایران قادر نخواهد بود تا با استفاده از پلوتونیوم، تولید یک بمب را دنبال کند، چرا که پلوتونیوم در سطح نظامی، تولید نخواهد کرد."..."دوم، این توافق، مسیر ایران به سوی یک بمب با استفاده از اورانیوم غنی شده را قطع خواهد کرد." ..."سوم، این توافق بهترین دفاع احتمالی علیه توانایی احتمالی ایران برای دنبال کردن مخفیانه یک سلاح اتمی خواهد بود." لذا کلیدواژه اوباما در مورد مذاکرات هسته ای با ایران که برگرفته از دغدغه دولتمردان اسرائیل می باشد تلاش برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی خواهد بود. نتانیاهو و دولت اسرائیل، بارها و طی سالهای متمادی خطر ایران هسته ای که در صدد دستیابی به سلاح اتمی می باشد را به جهانیان و به ویژه آمریکا گوشزد نموده اند و راهکار حل موضوع هسته ای ایران را نیز اقدام نظامی برشمرده اند لذا با مذاکراتی که همراه با پذیرش حق غنی سازی ایران باشد به شدت مخالفت نموده اند.اما اوباما راهکار این دغدغه اسرائیل را در حصول توافق با ایران می داند.وی در بیانیه ماه آوریل خود خاطرنشان می کند: "میتوانیم تاسیسات هستهای ایران را بمباران کنیم، در این صورت جنگ دیگری در خاورمیانه آغاز خواهد شد و برنامه اتمی ایران را چند سال به عقب بازخواهد گرداند. به عبارت دیگر، بمباران تاسیسات هستهای، برنامه اتمی ایران را به اندازه تنها بخشی از دستیابی به توافق، به عقب برمیگرداند . " دولت اوباما احتیاج دارد با دستیابی به توافق-هرچند که موفق به باز کردن پیچ و مهره تاسیسات هسته ای ایران نمی شود- ضمن گسترده نمودن نظارت ها بر عملکرد هسته ای ایران، از دستیابی ایران به سلاح هسته ای نیز ممانعت به عمل آورد که انجام این موضوع، برد طرف آمریکایی خواهد بود.
ادامه دارد...
محمد مهدی تولایی